شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۷ - ۲۲:۲۶

در رسانه ملی، اسپانسرها پشت میز ریاستند!

پیام های بازرگانی

تسنیم: مدیران محترم صداوسیما کمی توجه کنید چه بر سر محتوای تلویزیون ما می‌آید؛ سلبریتی‌ها جیبشان پُرتر می‌شود و برند ضعیف اسپانسرها فروش بیشتری پیدا می‌کند اما انگار کسی به مخاطب و ارزش‌های ایرانی اسلامی توجهی ندارد.

ماجرای اسپانسرها و تلویزیون خیلی قبل‌ترها شروع شده و به امروز و دیروز برنمی‌گردد که عمده مدیران ارشد رسانه‌ملی در جواب انتقادات به راحتی می‌گویند صداوسیما پول ندارد و نمی‌تواند از پس تولیدات و حقوق‌های کارکنانش بربیاید. فارغ از موج‌سواری برخی از تهیه‌کنندگان نابلد، بسیاری از هنرمندان دغدغه‌مند و مخاطبین از آنتن بی‌محتوای این روزهای تلویزیون که بیشتر صرف بازپخش‌های چند باره  فیلم‌ها، سریال‌ها و یا برنامه‌های تبلیغاتی مثل «خندوانه»  می‌شود که با یک ۲۰۶ آلبالویی قصد دارد یک نرم‌افزار سفارشی را بیشتر معرفی کند و از طرفی شوخی‌های بی‌مزه و تشنج‌آفرینی نیز تحویل مخاطب می‌دهد. اینکه چقدر حرف و حدیث پشت همین تهیه‌کننده‌های تلویزیونی درست می‌کنند و هر قرعه‌کشی و تبلیغات و تیزرهای تلویزیونی یک پشت پرده مجزایی دارد بماند...!

مصداق بارز آن ماجرای دو مجری تلویزیونی (مهران مدیری و احسان علیخانی) در پرونده‌ تخلفات موسسه مالی - اعتباری ثامن الحجج است. آن‌قدر عمق فاجعه زیاد است که شاه‌آبادی معاون صدای رسانه‌ملی در گفتگویی از دولت درخواست می‌کند "فضای مالی صداوسیما را به گونه‌ای قرار ندهد که دست‌نیاز به سوی حمایتگرها و اسپانسرها دراز کند". یا محمدحسین لطیفی کارگردان سینما و تلویزیون که با تجربه کار مشارکتی هم دارد از بی‌تناسبی تبلیغات در تلویزیون می‌گوید. به طوریکه وقتی برای ساخت فیلم و برنامه مراجعه می‌کنند فرش و یا محصولی را به فیلمساز سفارش می‌دهند که اصلاً تناسبی با محتوای فیلم و برنامه نداد. مثلاً به لطیفی گفته بودند یک فرش هست می‌توانی روی برندینگش برای حمایت از فیلمت حساب کنی! یا جالب است که علی آدوسی کارشناس مدیریت رسانه از منظر فنی هم عدم استفاده از الگوهای تبلیغی ایرانی و نگاه سطحی و بدون کارشناسی ناظران پخش تبلیغات گلایه می‌کند.این هم حاشیه و هجمه به اسپانسرهایی که افسارگسیخته هرکاری در اوضاع بی‌سامان بازرگانی سازمان صداوسیما انجام می‌دهند و حتی می‌گویند فلان مجری را می‌خواهند یا فلان بازیگر باید در این سریال نقش‌آفرینی کند. تهیه‌کننده واقعاً اینجا حکم پادوی این برندینگ‌ها را دارد که باید اجراکننده باشند. تصمیم‌گیرنده صاحب‌ فلان برند است.

(باید امروز با یک لایحه‌ای این مصوبه به اصطلاح استقلال رسانه ملی را در مجلس تغییر بدهند تا حداقل بخش پرداخت حقوق کارکنان به دولت واگذار شود مگرنه همین ماجرای اسپانسرها ادامه خواهد داشت. البته گاهی اوقات هم کوتاهی از برخی مدیران است که انگار اختصاص بودجه‌های معقول را نمی‌پسندند.

- امروز یک طرحی به تلویزیون می‌برم از طرح و ایده استقبال می‌شود اما می‌گویند ما تنها می‌توانیم یک سوم بودجه را تقبل کنیم و باید به سراغ یک اسپانسر بروید. مثلاً یک فرش دستبافتی هست با تبلیغ آن می‌توانید روی حمایتش حساب کنید. ما می‌گوییم موضوع ما اتومبیل‌رانی است می‌گویند بالاخره در همه خانه‌ها فرش وجود دارد! جالب است این استقلال تلویزیون...!  واقعاً بروید مجلس اقدام کنید تا این اشتباه هرچه زودتر مرتفع شود. البته کسانی این اشتباه را مرتکب شده‌اند که به مدیران چند سال اخیر برنمی‌گردد. یعنی آن زمانی که امثال قطب‌زاده‌ها در این سازمان مدیریت می‌کردند. این سیستم را تغییر دهید و بگذارید همه باور کنند این تلویزیون همین الان هم دولتی اداره می‌شود).

در دیگر کشورهای جهان اسپانسرها به رسانه‌ها مراجعه و نظراتشان را بیان می‌کنند و خرده فرمایش دارند ولی در رسانه ملی، اسپانسرها در پشت میز ریاستند و برخی از مدیران اوامرشان را جاری و ساری می‌کنند. شاید این نقدها بیشتر متوجه برنامه‌هایی است که سلبریتی‌ها در محور آن قرار دارند- روزی از دورهمی صحبت می‌شد که مهران مدیری خیلی خسته‌کننده و غیرهنرمندانه بخش اعظم برنامه را به تبلیغ اختصاص می‌داد؛ البته او پیش از این هم یکی از بنیانگذاران کار مشارکتی در تلویزیون به شمار می‌رود. شاید هنوز کسی نمی‌دانست اسپانسر چیست؟ مدیری در سریال "نقطه‌چین" این کار را مُد کرد یا سیروس مقدم که در برخی از بخش‌های سریال "پایتخت" توپ را به میدان سرمایه‌گذاری اسپانسرهای تلویزیونی انداخت. یا برنامه عادل فردوسی‌پور و پاسکاری‌های او و علی احمدی دیگر مجری این برنامه هم به حاشیه‌های حضور اسپانسرهای تلویزیونی دامن زد.

اما این روزها ماجرای حاشیه‌های اسپانسرهای تلویزیونی در خانه «برنده‌باش» شبکه سه را محکم می‌کوبد که هنوز روی آنتن نرفته چه گرد و خاکی از حاشیه به پا کرده...! چون نام آشنایی اجرای این برنامه را برعهده گرفته و خیلی‌ها می‌دانند نامش دنباله هر پروژه‌ای باشد صدها میلیون پول برای خودش و منافع زیادی برای حمایتگرانش به همراه دارد. بازیگری که بیش از اینکه محتوا و هنرمندی خاصی داشته باشد و ذائقه مخاطب را از حیث مفاهیم وجودی‌اش درگیر کند بیشتر به وسیله چهره می‌کوشد به درآمدزایی برسد. ماجرای گلزار و «برنده‌باش» و شبکه سه به این‌جا ختم نمی‌شود؛ ناصر کریمان وقتی می‌گفت صداوسیما یک میلیون پرداختی به گلزار دارد خیلی برایم قابل فهم نبود. چرا که پیش‌تر از این، مجریان و عواملی بیش از این‌ها دستمزد گرفته‌اند. البته این مدیر گروه اجتماعی در رسانه ملی صادقانه می‌گوید که گاهی اسپانسرها خودشان برای بالا بردن کیفیت کار برای دکور برنامه هزینه‌های گزافی متحمل می‌شوند و هم خواستار آمدن مجریان شاخص‌تر و اصطلاحاً مصرّ حضور سلبریتی‌ها هستند.

از طرفی دیگر دستمزدهای مضاعف بر پرداختی صداوسیما اختصاص می‌دهند. این‌ها باز عمق فاجعه دخل و تصرف و تعیین تکلیف اسپانسرها برای رسانه ملی را بیشتر می‌کند که به استناد صحبت‌های کریمان، مکانیزم ساخت برنامه مشارکتی، صداوسیما حق پخش خودش را از اسپانسر دریافت می‌کند اما در موضوع دستمزد مضاعف‌تر و هزینه‌های جانبی و حتی محتوا هم دخالتی نمی‌کند. چون انگار تلویزیون ما سرسپرده این آقایان سرمایه و برندینگ‌ها شده‌اند!! درست است که کریمان مبالغ هنگفت دستمزد گلزار و سایه سنگین اسپانسرها در تلویزیون را انکار می‌کند اما مردم خودشان می‌دانند که پول عکس گرفتن با محمدرضا گلزار هم بیش از رقم اعلامی حقوق ایشان از سوی شبکه سه سیماست و هزینه‌های گزاف‌ دستمزد ایشان و قدرت‌طلبی اسپانسرها را قبول ندارد، بدانند مردم خودشان همه چیز را می‌بینند، نمی‌توانیم حقیقت‌ها را پنهان کنیم و بگوییم اسپانسرها برای بالا بردن کیفیت برنامه و جذب مخاطب به کیفیت‌ها توجه می‌کنند. اگر کیفیت با باج‌دادن سلبریتی، تبلیغ‌های خسته‌کننده، گاف‌های متعدد در قرعه‌کشی و رنگ‌آمیزی‌های بدون خلاقیت و نوآوری شکل می‌گیرد همان ارزش‌های بدون کیفیت را ترجیح می‌دهیم. امیدواریم هرچه هست برای اسپانسرهای تلویزیونی از ناکجاآباد به روزهای ناب مخاطب‌پسند تغییر مسیر دهد! باز هم منتظریم برخی از مدیران ما به خاطر بودن‌های اشتباه اسپانسرها و سلبریتی‌ها واکنش‌های عجیب و غریب و خالی از حقیقت بدهند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.