یکشنبه ۲۹ مهر ۱۳۹۷ - ۱۵:۵۷

نقدی بر کنایه علی عسکری؛

تلویزیون یک تابوی غلط را بشکند

 دکتر علی عسکری در نشست منشور رسانه

سینماپرس: ادبیات سیاه‌نمایی از کجا به مرحله بروز و ظهور می‌رسد؟ از همان جایی که فرصت مغتنم تلویزیونی را در اختیار کسانی یا موضوعاتی قرار می‌دهیم که نه در اولویت هستند و نه آن اشخاص از سابقه مناسبی برخوردارند.

ششمین نشست منشور رسانه فارغ از محتوای مناسب و کاربردی که به موضوع تاب‌‎آوری و تقابل علمی و راهبردی رسانه‌های انقلاب اسلامی اختصاص پیدا کرد و رئیس رسانه‌ملی در این میان یکی از راهبردهای دشمن برای ضربه‌زدن به تاب‌آوری مردم را تخریب افکار عمومی یا به نوعی سیاه‌نمایی رسانه‌ای دانست که متأسفانه  این نوع ادبیات ناامید کننده و تخریبی به صداوسیما هم رسوخ کرده است.

امروزه می‌بینیم که آنتن در اختیار برخی قرار دارد که دارای سوابق و عملکرد مناسبی نیستند و به درستی  رئیس سازمان صداوسیما هم خطاب به مدیران شبکه‌های تلویزیونی اشاره کردند "گوهرشناس باشید و آنتن رسانه‌ملی را به کسی که ادبیات سیاه‌نمایی دارد، ندهید". این کنایه مستقیم به خیلی از مدیران، مجریان، برنامه‌سازان و حتی مجموعه‌سازان تلویزیونی برمی‌گردد که هر نوع محتوایی را در معرض دید مخاطب قرار می‌دهند و آنتن رسانه‌ملی به عنوان تریبون اصلی نظام جمهوری اسلامی ایران را وقف برخی از اشخاصی می‌کنند که هیچ درون‌مایه معرفتی، اخلاقی و حتی عرق وطنی ندارند.

مصداق آن فردی است که امروز در اتاق فکر برخی از برنامه‌ها و حتی در مقام مشاوره برخی از سریال‌ها، طراحی سناریو و فیلمنامه حضور دارد که هیچ پایبندی به اصول و مبانی انقلاب اسلامی ندارد و بارها علیه اصول اساسی دینی و ملی واکنش‌های گستاخانه‌ای داشته و هنوز هم به این مسیر ادامه می‌دهد، اما در پشت پرده آنتن هم حضور فعالانه‌ای دارد. اصرار برخی از مدیران و برنامه‌سازان و حتی مجموعه‌سازان به حضور سلبریتی‌هایی که همواره هیچ محتوا و درون‌مایه محتوایی برای جامعه نداشته و ندارند و فقط تنها مزیت‌شان همان جذابیت‌های بصری است که صرف آن به این شهرت رسیده‌اند و باعث شده‌اند سطح فرهنگی، اجتماعی و حتی هنری جامعه هم سقوط کند.

با این سقوط ارائه آثار فرهنگی، اجتماعی و هنری شاهد آن هستیم که مخاطب هر نوع اثر فرهنگی و هنری نازلی را در فضای مجازی، سینما و حتی تلویزیون بپذیرد. از خوراکی تغذیه می‌شود که متولیان و متصدیان آن همین سلبریتی‌ها هستند. یا اگر موضوع سیاه‌نمایی در آنتن تلویزیون مطرح می‌شود که خودش بستر بی‌اعتماد کردن مخاطبان و سوق‌دادن آن‌ها به سمت شبکه‌های ماهواره‌ای و حضور فعال‌تر در فضای مجازی را فراهم می‌کند به برنتافتن دولتمردان از ساختن و تداوم برنامه‌های چالشی در قالب «مناظره» و میزگردهای راهگشای اقتصادی، سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و این روزها هنری و اطلاع‌رسانی ضد و نقیض برخی از خبرها، همه این‌ها دست به دست هم می‌دهد تا این آنتن به بستری برای جولان "سیاه‌نمایی یا سیاه‌نمایان" تبدیل شود. یکی از تبعات پیدایش این سیاه‌نمایی‌ها شاید با محتواهای ناملموس "عاشق شدی" آقای مجری، یا کنکاش زیاد از حد سن خانم‌های هنرمند، یا حتی آمارهای نامربوط و غلط برخی از دولتمردان، نمایندگان مجلس و یا حتی کارشناسان حوزه‌های مختلف ارتباط مستقیم داشته باشد که شاخصه‌های تأثیرگذار آن عدم تأمل، بی‌برنامگی و بهره نبردن از اندیشه‌ورزی مناسب همراه با خلاقیت، نوآوری و ایده‌پردازی است.

اینکه رئیس سازمان صداوسیما و پیش‌تر اساتید و صاحب‌نظران به موضوع توجه امروز برخی مسئولان و دست‌اندرکاران رادیو و تلویزیون به کمیّت جای کیفیت و پرکردن آنتن به هر قیمتی، اشاره می‌کنند از همین راضی نگه‌داشتن اسپانسرها، حامیان ناآشنا به مسائل رسانه‌ای، استفاده نا به جا از سلبریتی‌ها، فیلمنامه‌های بدون کاربرد و ناامیدکننده برخی نویسنده‌ها، ناکارآمدی برخی از کارگردانان و به روز نبودن برخی از برنامه‌سازان، نشأت می‌گیرد. شاید این اشاره روز گذشته رئیس رسانه‌ملی آغازی باشد به اصلاح برخی رویکردهای غلط بعضاً مدیرانی که شاید تنها دغدغه‌شان حفظ مخاطبین، تقابل با شبکه‌های ماهواره‌ای و عرض اندام در برابر گسترش فضای رهای مجازی باشد و این خودش به تعبیر برخی از صاحب‌نظران، یک حرکت غیراصولی و نامأنوس رسانه‌ای به شمار می‌رود.

پیشنهاد می‌شود در این مسیر خصوصاً مدیران شبکه‌های تلویزیونی مراقبت کنند آنتن در اختیار کسانی قرار بگیرد که از دامنه مطالعات علمی به روز و توانمندی‌های هنرمندانه برگرفته از ذائقه‌های همسو با مخاطبین ایرانی و اسلامی بهره‌برداری کند و با پایبندی به مبانی انقلاب اسلامی و علاقه‌مندی به مردم جامعه نه صرف امیال شخصی، با محتوای کاربردی پا به میدان خطیر رسانه بگذارند. از طرفی افراد پیشکسوت را هم در آستانه رفتن دریابند تا بالاخره شاهد آن باشیم که صداوسیما یک تابوی غلط را بشکند و کادرسازی که اصول اولیه پویایی و کارآمدی هر رسانه‌ای محسوب می‌شود را رونق دهد. همه این عوامل در کنار هم قرار می‌گیرد تا آنتن به کاربلدها و اصطلاحاً "حرفه‌ای‌ها" سپرده شود؛ همان‌هایی که با آمدن نیروهای متوسط، خانه‌نشین شده‌اند و این روزها کم‌کارترند و می‌بینیم چه اتفاقاتی روی آنتن می‌افتد. البته رادیو کمتر به این آفت‌ها دچار است، چرا که مدیران شبکه‌های رادیویی به حضور پیشکسوتان و کاربلدهای عرصه صدا یک تأکید ویژه‌ای داشته و دارند و این نکته را می‌توان از حفظ برنامه‌های "برند" و تقویت آن‌ها با توجه به اتفاقات به روز رسانه‌ای و هنری به وضوح شاهد بود.

*تسنیم

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.