سه‌شنبه ۱ آبان ۱۳۹۷ - ۱۱:۴۱

آیا هومن سیدی در «مغزهای کوچک زنگ زده» قصد دروغ‌گویی دارد؟

فیلم سینمایی مغزهای کوچک زنگ زده

سینماپرس: فیلم سیدی، اثر به شدت سیاهی است، خیلی سیاه‌تر از آنچه در سینمای ایران ترسیم شده و به عبارت دیگر می‌توان گفت که سیاه‌ترین و خشن‌ترین فیلم سینمای ایران است که مولفش کنار سیاهی نمی‌ایستند و چند عکس کارت پستالی بگیرد.

یکی از عمده مشکلات حوزه نقد فیلم این است که فیلم به مثابه واقعیت اجتماعی فرض می‌شود و اغلب نقدهای وارده به آثار سینمایی به چیستی‌شناسی و هستی شناسی فرامتنی و مابه‌ ازاهای اجتماعی باز می‌گردد. در نقد موج سینمای اجتماعی ایران بر اساس توصیه رابین وود می‌توان نگره‌های ایدئولوژیک، سیاسی و حتی اجتماعی را در تحلیل فیلم لحاظ کرد و فیلم را در رینگ یک دعوای سیاسی– حزبی انداخت و کلمات را در قالب مشت و لگد حواله اثر کرد.

فیلم «مغزهای کوچک زنگ زده»  با ایدئولوژی و نگره‌های اجتماعی نگارنده همسو نیست. با پیش فرض‌های ایدئولوژیک نگارنده، قضاوت کردن در مورد فیلم سیدی، به گفتن عبارات و پاراگراف‌هایی منجر می‌شود که نتیجه‌گیری مخاطب از متن بلاهت نگارنده خواهد بود و در نتیجه به ستایش فیلمساز از جانب خوانندگان خواهد ‌انجامید.

کمی شهامت و جسارت در نقد لازم است و باید نوشت فیلم «مغزهای کوچ زنگ زده» علی رغم اینکه با نگره نگارنده همخوان نیست، اما فیلم استخوان‌داری است. از معدود فیلم‌هایی است که طی بیست سال اخیر ساخته شده و می‌توان ادعا کرد فیلم اسکلت بسیار محکم سینمایی دارد. قصد نگارنده از دیدن فیلم، کوبیدن بود اما در مواجه با هر اثری که با طبع سینمایی، منتقد همسو و همخوان نیست، فیلمساز اگر بدترین محتوای ممکن را در ظرف سینمایی درستی بریزد، طبیعتا منتقد تسلیم خواهد شد.

فیلم سیدی، اثر به شدت سیاهی است، خیلی سیاه‌تر آنچه در سینمای ایران ترسیم شده و به عبارت دیگر می‌توان گفت که سیاه‌ترین و خشن‌ترین فیلم سینمای ایران است که مولفش کنار سیاهی نمی‌ایستند و چند عکس کارت پستالی بگیرد، بلکه کارگردان با انتخاب میزانسن‌های جذاب نمایشی و شخصیت پردازی دقیق، سیاهی را به چالش می‌کشد. متاسفانه در سال‌های اخیر دو مبحث سیاه‌نمایی و نقد سیاهی بشدت خلط شده است.  

فیلم سیدی اثر بسیار خشنی است اما مرکزیت کاراکتر شاهین و دنبال کردن این شخصیت و حتی انتخاب او به عنوان دانای کل و حتی تغییر رویه‌اش پس از دستگیری برادرش شکور (فرهاد اصلانی) به نقد خشونت می‌پردازد.

 فیلم در مورد بی قانونی است اما بر خلاف سنت رایج‌ فیلم‌هایی از این است، قانون بدمن‌ فیلم نیست حتی در نیمه پایانی فیلم شاهین برای دستگیری همکار کودک دزد شکور دست به دامان قانون می‌شود.

مهمترین موضوع برجسته فیلم این است که فیلم اندازه نگاه می‌دارد . با توجه به ساختار فیلم، روایت موقعیت بسیار خوبی برای آگراندیسمان واقعیت دارد اما به محض دستگیری شکور، سیدی برشی از رویدادهای واقعی خبری را چاشنی فیلم می‌کند. هر چند تعمیم به واقعیت می‌تواند به مغزهای کوچک زنگ زده آسیب برساند اما کارگردان تعمدا با نمایش واقعیت، به مخاطبش این پیام را منتقل می‌کند که همه آنچه در فیلم می‌بیند، اغراق شده نیست و صادقانه به مخاطب القا می‌کند قصد دروغ‌گویی ندارد.

فیلم لاتاری محمد حسین مهدویان بر اساس کنشگری غیرتمندانه سمپاتیک و فیلم سیدی بر اساس کنشگری‌های غیرسمپاتیک غیرت‌محور ساخته شده و قصد کشتن شعله حتی اگر به فرجام تراژیکی منجر می‌شد، فیلم نمی‌توانست در معرض سیاه نمایی، مثل فیلم خانه پدری کیانوش عیاری قرار بگیرد.

با اینکه استناد خبری در فیلم پخش می‌شود، در مورد قضیه قتل شعله، فیلم چهارچوبی را در فضای حاشیه شهری تعریف کرده که تعمیم‌پذیر به فضای عمومی جامعه ایرانی نیست و تنها تعمیم پذیر به همان چهارچوب زیستی حاشیه نشین است، در حالیکه خانه پدری فیلمی تعمیم پذیر حتی به فرهنگ و تاریخ ایران است.

 فیلم سیدی به دلیل تاکید بر روابط سنتی و خانوادگی و تمایل رقابت دو برادر برای فعالیت در تولید و توزیع مواد مخدر یادآور فیلم ابد و یک روز است. این یادآوری نقصانی برای فیلم سیدی نیست. تطبیق هر دو فیلم به رستگاری «مغزهای کوچک زنگ زده»  منجر خواهد شد چون جهان محدود ابد ویک روز عصیان پذیر نیست و همه کاراکترها بنده فضایی انفعالی هستند، حتی سمیه (ابد و یک روز) باید سرنوشت خود را در چنین فضایی بپذیرد. در جهان ابد و یک روز رستگاری غیر ممکن است اما شاهین قصد رستگاری دارد و از بن‌بست‌های جامعه محدودش اطرافش عبور می‌کند.

فیلم ابد و یک روز در معرض انگ سیاه نمایی قرار می‌گیرد چون موضع محسن و مرتضی انفعالی است و رستگاری ممکن نیست اما شاهین به یک رستگاری فردی می‌رسد و مرزهای اهورایی و اهریمنی را پیدا می‌کند و قصد رهایی از اهریمن را دارد.

«مغزهای کوچک زنگ زده»  درباره یک حاشیه شهری پر جرم و جنایت است از نگاه یک جنایتکاری که تاکنون مرتکب جنایت نشده است.در واقع آنچه فیلم را جذاب می‌کند این است که ما فیلمی می‌بینیم درباره جرم و جنایت و زوال جرم و جنایتکار.  

«مغزهای کوچک زنگ زده» هومن سیدی، محتوا زده و فرم‌زده نیست. مشکل عمده سینمای ایران، گم شدن مرزها فرمیک و محتوایی است و مهمترین شاخصه فیلم سیدی، حد معین و مشخص فرم و محتواست.

*تسنیم

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.