دوشنبه ۲۸ آبان ۱۳۹۷ - ۱۰:۱۴

اندر احوال سی و پنجمین جشنواره فیلم کوتاه تهران (۱)

فقر شدید محتوا در حصار فرم گرایی/ وقتی از سینمای جوان آبی برای سینمای انقلاب گرم نمی شود!

احوالات جشنواره فیلم کوتاه

سینماپرس: مرور مجموع آثار سی و پنجمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به وضوح نشان می دهد که حجم قابل توجهی از این آثار با فقر محتوا روبرو بوده و از تنظیم پیام نامناسب و بعضا نا همگون و حتی در تقابل با سبک زندگی اسلامی و ایرانی برخوردار می باشد و این همه در حالی است که شاکله اصلی یک فیلم کوتاه را پیام و محتوای سازنده آن تشکیل می دهد.

سید عرفان فاطمی / سی و پنجمین جشنواره فیلم کوتاه تهران با تفاوت هایی نسبت به سال های گذشته در پردیس سینمایی ملت برگزار شد. تغییراتی نسبت به سال های گذشته که می توان نمود روشن آن را در تغییر تعداد فیلم های حاضر در بخش مسابقه داستانی، از ۴۸ فیلم به ۱۰۸ فیلم، تا تغییر در سبک برگزاری نشست های تخصصی و حضور صاحب نظران ارزیابی نمود.



سابقه جشنواره فیلم کوتاه تهران به بیش از ۳۰ سال پیش باز می گردد؛ آن هنگام که در سال های ۱۳۶۰ تا ۱۳۶۳ هجری شمسی تحت لوای جشنواره فیلم فجر و در بخشی مجزی از این جشنواره با عنوان «بخش ۸ و ۱۶ میلی متری» برگزار می گردید و اتفاقا از اهمیت ویژه ای برخوردار بود؛ به نحوی که در نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر که در بهمن ماه سال ۱۳۶۱ هجری شمسی برگزار شد، هیچ  یک از آثار راه یافته در بخش اصلی به عنوان برگزیده معرفی نگردید و تنها برگزیدگان نخستین جشنواره بین‌المللی فیلم فجر در بخش ۸ و ۱۶ میلی‌متری بود.



طی تغییراتی که در سال ۱۳۶۴ هجری شمسی در حوزه معاونت سینمایی و سمعی و بصری وزارت ارشاد اسلامی وقت صورت پذیرفت؛ مجموعه ای جدید با عنوان انجمن سینمای جوانان ایران نیز به ساختار رسمی سینمایی کشور افزوده گردید و این در حالی بود که این مجموعه همچون بنیاد سینمایی فارابی و سایر مجموعه های فعال شده در دوران مدیریت جریان خاص فرهنگی در دهه شصت هجری شمسی، بر میراث برجای مانده از دوران پهلوی دوم شکل گرفته و به عنوان یکی از ابتکارات فرهنگی و سینمایی دفتر مخصوص فرح پهلوی در دوران ستم شاهی محسوب می شود. مجموعه ای که در سال ۱۳۵۵ هجری شمسی، به صورت موسسه ای غیرانتفاعی تأسیس و به ثبت رسمی رسید و در دوران حاکمیت جریان مرموز فرهنگی دهه اول انقلاب فعالیت خود را از به صورتی جدید و در همان بستر از سر گرفت.



این گونه بود که از سال ۱۳۶۵ هجری شمسی و با سامان یافتن انجمن سینمای جوانان ایران، عنوان بخش ۸ و ۱۶ میلی متری از جشنواره فیلم فجر مُنفک و این بخش به جشنواره ای مستقل تحت مدیریت انجمن سینمای جوانان ایران مبدل گردید.



به این ترتیب از سال ۱۳۶۵ هجری شمسی، بخش ۸ و ۱۶ میلی متری جشنواره فیلم فجر به جشنواره ای مستقل با عنوان جشنواره سینمای جوان تغییر یافت و به طور رسمی این جشنواره توسط انجمن سینمای جوانان ایران و با تمرکز بر دو حوزه ی فیلم و عکس برگزار گردید.



حضور طیف خاص فرهنگی در انجمن سینمای جوانان ایران و حمایت های گسترده ی مادی توسط معاونت وقت وزارت ارشاد از این مجموعه ی خصولتی سبب شد تا بالاخره در سال ۱۳۷۵ هجری شمسی و همزمان با برگزاری سیزدهمین دوره جشنواره سراسری سینمای جوان، این جشنواره بتواند عنوان بین المللی را از آن خود نموده و به محفلی از برای همگام سازی جشنواره ای و حضور پررنگ آثار در رویدادهای بین المللی مبدل گردد.



گسترش یافتن فعالیت های انجمن سینمای جوانان ایران سبب شد تا بر تخصصی شدن حوزه عمل جشنواره سینمای جوان نیز افزوده شود و اینگونه بود که بخش فیلمنامه در چهاردهمین دوره از برگزاری این جشنواره در فروردین ماه ۱۳۷۶ هجری شمسی، به دو بخش اصلی فیلم و عکس آن اضافه گردد.



وجود سلایق گوناگون در مدیریت بخش های مختلف عکس، فیلم، ویدیو و بالاخره فیلم نامه در جشنواره سینمای جوان به مرور اسباب آسیب پذیری این رویداد را رقم می زد و از این جهت بود که این جشنواره که دیگر عنوان بین المللی را با خود همراه ساخته بود؛ از دوره ی شانزدهم که در فروردین ماه ۱۳۷۸ هجری شمسی، برگزار گردید، صرفا حوزه عملکرد خود را محدود به فیلم کوتاه نمود.



البته با شکل گرفتن جشنواره های استانی و منطقه ای انجمن سینمای جوانان ایران و حضور گسترده آثار و تولیدات این جشنواره در سطح جشنواره های بین المللی و برخی از عوامل دیگر سبب شد تا در سال ۱۳۸۲ هجری شمسی و در واپسین سال های حضور دولت موسوم به اصلاحات و حاکمیت رسمی جریان دوم خرداد بر عرصه فرهنگی و سینمایی کشور، عنوان جشنواره سینمای جوان به جشنواره بین المللی فیلم کوتاه تهران تغییر یابد؛ عنوانی که خاطر برخی از دغدغه مندان فرهنگی کشور را به سبب قرابت این عنوان با یکی از اقدامات اصلی فرهنگی و سینمایی پهلوی دوم، یعنی جشنواره بین‌المللی فیلم تهران مُکدر ساخت و اسباب مقایسه ی این رویداد جشنواره ای در حوزه فیلم کوتاه را با ابتکار سینمایی دفتر مخصوص فرح پهلوی در برگزاری جشنواره بین‌المللی فیلم تهران در پی داشت؛ جشنواره ای که از سال ۱۳۵۱ تا بدو پیروزی انقلاب جریان داشت و اکنون در عنوان بندی خود اذهان مخاطبان را متوجه میراث برجای مانده از دوران شوم پهلوی می نمود.




سی و پنجمین جشنواره فیلم کوتاه تهران در قالب چهار روز و اکران بیش از صد فیلم در بخش های داستانی، کتاب و سینما، بین الملل و تجربی در شامگاه سه شنبه ۲۱ آبان ماه ۱۳۹۷ هجری شمسی به کار خود پایان داد و اکنون زمان مناسبی است تا به بررسی مختصر این رویداد فرهنگ و سینمایی بپردازیم.


قبل از هر چیز باید به این نکته اصلی و اساسی توجه نماییم که همانا فیلم کوتاه بهترین بستر برای تجربه اندوزی و کسب دانش برای فیلمسازان جوان است و  به جرئت می توان آن را پایه سینما لقب داد. تمام فیلمسازان بزگ جهان روزگاری کار خود را با همین بستر مهم و تاثیرگذارآغاز کرده اند و به موفقیت ها وشکست های پی در پی رسیده اند تا توانسته اند راه فیلمسازی خود را پیدا کنند.



در این میان می توان به نمونه های مشخصی چون آندری آرسن‌یویچ تارکوفسکی (Andrei Arsenyevich Tarkovsky) کارگردان فقید اتحاد جماهیر شوروی و یا دیوید کیث لینچ (David Keith Lynch) کارگردان برجسته آمریکایی اشاره نمود؛ شخصیت های سینمایی بارزی که عهر کدام با ساخت فیلم های تجربی کم هزینه، سبک منحصر به فرد خود در فیلمسازی را در سینمای دوره خود جا انداختند.



بر این اساس می توان به نوعی دوره ساخت فیلم کوتاه را دوران بلوغ فیلمسازان جوان دانست که با عملکرد خود در این برهه، بخش زیادی از عملکرد فیلمسازی خود در آینده و در قالب سینمای بلند داستانی و یا مستند را تعیین می کنند.




با توجه به نکاتی که ذکر شد نتیجه می گیریم که سیاست گذاران فرهنگی و سینمایی کشور می توانند نقش اساسی در هدایت جوانان مشتاق فیلم سازی داشته باشند تا در آینده فیلم هایی با کیفیت و محتوای مناسب در اختیار سینمای ملی خود بگذارند و خوراک فرهنگی مناسبی را برای جامعه خود فراهم کنند و اما متاسفانه چنین نگرشی نه تنها در جشنواره فیلم کوتاه تهران، بلکه به تبع اولی در ساختار ویژه انجمن سینمای جوان ایران مغفول مانده و این رویکرد حیاتی و مهم به عنوان یکی از اصول تعیین کننده در آینده فرهنگی کشور دیده نمی شود.  


در این میان نقش انجمن سینمای جوانان ایران نقشی بی بدیل است؛ این انجمن که بزرگترین انجمن سینمایی کشور محسوب می شود و از سال ۱۳۶۴ هجری شمسی، به صورت جدی فعالیت خود را در زیر مجموعه معاونت سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی آغاز کرده است؛ از ابتدا مهم ترین نقش را در رهنمود فیلمسازان جوان و آتیه دار نسل های مختلف در صنعت سینمای کشور را بر عهده دارد و امروزه بسیاری از فیلم سازان حاضر و فعال در عرصه ی سینمای بلند کشورمان همانند رضا میرکریمی، سعید روستایی، محمدحسین مهدویان و ... محصول همین انجمن سینمایی و حضور اولیه و معرفی در این چنین جشنواره ای می باشند.




با نگاه کُلی به مجموع آثار و فیلم های راه یافته به جشنواره و علی الخصوص آثاری که با حمایت انجمن سینمای جوانان ایران ساخته شده اند؛ عموما اثری از هدایت محتوایی اصولی درآن ها دیده نمی شود و این در حالی است که به عنوان مثال در چند درصد از آثار جشنواره یا بهتر بگوییم در چند فیلم از ۱۰۸ فیلم بخش ملی داستانی، ۴۸ فیلم مستند و ۱۵ فیلم تجربی جشنواره امسال به موضوع انقلاب اسلامی و دستاورد های آن پرداخته شده است؟! و یا در آستانه چهلمین  سالگرد استقرار جمهوری اسلامی، چند درصد از آثار و تولیدات فراگیر انجمن سینمای جوانان ایران متوجه سبک زندگی اسلامی-ایرانی گردیده؟!؛ موضوعی که بخصوص در سال های اخیر به یکی از اصلی ترین معضلات سینمای داستانی بلند مبدل گردیده و اسباب ابتذال گسترده در سینمای اجتماعی حال حاضر کشور را پدید آورده است.


به عبارت دیگر باید به این نکته اصلی توجه داشت که همانا خیل کثیری از مشکلات ریشه دار فیلمسازان کهنه کار ما در ساخت تصویر درست از جامعه ایران-اسلامی از دوران ساخت فیلم کوتاه این فیلم سازان آمده و روز به روز ادامه یافته است و در مجموع وضعیت کنونی سینمای ملی را در کشور رقم زده است.



متاسفانه شرایط به نحوی است که حتی ما در فیلم های مستند جشنواره هم نمی توانیم اثر قابل قبول در حوزه ی دستاوردهای انقلاب اسلامی بیابیم و حتی در حوزه دفاع مقدس نیز اثری قابل اتکا مشاهده نمی کنیم و در اینجا سوال اصلی این است که به راستی قرار است روایت کنندگان ارزش های انقلاب اسلامی و به صورت خاص فیلم سازان دفاع مقدسِ دهه های بعد سینمای ایران چه کسانی باشند؟



آیا نمی شد که انجمن سینمای جوان بودجه اختصاصی، برای تولید فیلم های ارزشی قرار دهد تا فیلم سازان جوان انگیزه لازم و امکانات مادی کافی از برای ساخت چنین فیلم هایی را کسب نمایند.



این رویکردِ غلط، در اعلام کاندیدها ی جشنواره کاملاً عیان بود، به گونه ایی که حتی یک فیلم با محتوای ارزشی هم در بین کاندیدها نبود و فقط به تقدیر از جانبازان فیلم های دیده بان و بانو بسنده کردند و هیئت داوران نیز از فیلم دیده بان و بانو را به پاس حفظ ارزش‌های ملی و آرمان‌های دفاع مقدس مورد تقدیر خود قرار داد.




به عبارت دیگر، فیلم های این دوره از جشنواره گرچه از لحاظ تکنیک و از نظر تکنولوژی  فیلم سازی به روز شده اند و با در اختیار داشتن دوربین ها و تجهیزات پیشرفته به استاندارد های نسبتا قابل قبول در صنعت سینما رسیده اند؛ اما از نظر محتوایی به مراتب از عقب ماندگی ویژه ای برخوردار بوده و البته بخشی از این امر قطعا به سبب الگو پذیری فیلم سازان جوان از فیلم سازان بلند و با سابقه کشورمان است، که با محتوای ضعیف و حتی بدون محتوا به جنگ اکران رفته اند و فتح گیشه را به هر قیمتی طلب می نمایند.


این گونه است که مرور مجموع آثار سی و پنجمین جشنواره فیلم کوتاه تهران به وضوح نشان می دهد که حجم قابل توجهی از این آثار با فقر محتوا روبرو بوده  و از تنظیم پیام نامناسب و بعضا نا همگون و حتی در تقابل با سبک زندگی اسلامی و ایرانی برخوردار می باشد و این همه در حالی است که شاکله اصلی یک فیلم کوتاه را پیام و محتوای سازنده آن تشکیل می دهد.



سی و پنجمین جشنواره فیلم کوتاه تهران نمودی روشن از حضور آثاری است که به شدت درگیر فرم شده اند و بعضا حتی یک پیام هم در قالب خود ندارند و در این میان می توان به عنوان نمونه مشخص به فیلم کوتاه ماچ سینمایی اشاره کرد؛ اثری که کارگردان آن از جرگه فیلم سازان بلند محسوب می شود و اکنون به ساخت فیلم کوتاه روی آورده است.



به احتمال زیاد کارگردان فیلم کوتاه ماچ سینمایی  می دانسته که قصه و داستان ماچ سینمایی، پروانه ساخت فیلم بلند  سینمایی را نمی گیرد و به همین خاطر تصمیم گرفته قصه ضد محتوای خود را در قالب فیلم کوتاه عرضه کند و این در حالی است که فیلم به شدت درگیر فرم گرایی شده است.



داستان ماچ سینمایی در مورد مردی است که از طریق زن های مختلف صحنه قتل شبیه سازی می کند و از آن عکس می گیرد و به صفحه حوادث روزنامه ها می فروشد. در این فیلم هیچ محتوای قابل اتکایی که بتوان آن را دلیل ساخت فیلم بیان کرد یافت نمی شود و صرفا تجربه ای از کارگردان فیلم بلند است که انگار فیلم هایش را برای دوست و آشناهایش می سازد چون غیر از آن ها خریداری ندارد.




ادامه دارد...

نظرات

  • رضا ۱۳۹۷/۰۸/۲۹ - ۱۵:۲۷
    1 0
    شما یک فرد جوان و بی تجربه را می گذارید بر مصدر سینمای جوان! چون اسمش جوان است مدیرش هم جوان باید باشد. خب چه انتظاری داری؟ تخم دو زره کند؟ نمی شود که . بزرگ و کلید دار یک مجموعه اول خودش باید بزرگ و با تجربه و سینمایی باشد تا زیر دستش را هم هدایت کند. طبیعی است که شما خروجی از جشنواره سینمای جوان نمی گیری

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.