چهارشنبه ۱۲ دی ۱۳۹۷ - ۱۰:۵۴

جوانان بدانند هاشمی، امیرکبیر نبود!

هاشمی رفسنجانی

سینماپرس: مستند «هاشمی زنده است» به خوبی از عهده ادعای خود بر آمده است؛ مستندی برای دهه‌ هفتادی‌ها و هشتادی‌ها که می‌گوید هاشمی امیرکبیر نبود و نسخه‌ها و مدل‌هایی که در اداره کشور پیاده کرد نه تنها راهگشا و موجب رفاه نشد، بلکه فاصله طبقاتی و فرهنگ اشرافیت را تقویت کرد و این نگاه هنوز در کشور وجود دارد.

هاشمی تا قبل از پایان جنگ یک قهرمان است؛ یک قهرمان انقلابی دوست‌داشتنی که همه او را می‌شناسند. در قضیه قطعنامه ۵۹۸ اختلاف دیدگاه جدی با امام دارد اما هنوز می‌توان او را انقلابی دانست. در همه این سال‌ها رویای ساختن ایران و رفاه برای مردمش را در سر دارد. وقتی رئیس جمهور می‌شود بهترین فرصت برای تحقق رویایش را به دست آورده و مسیر توسعه را شروع می‌کند. اما چون به عدالت اجتماعی، تعامل حکیمانه با غرب و راهکارهای بومی در اقتصاد ملتزم نیست، طی ۸ سال دولت سازندگی، ویرانی‌هایی هم برای مردم و انقلاب اتفاق می‌افتد. پس از چند سال تخریب شدن به دست اصلاح‌طلبان، قهرمانِ شکست‌خورده می‌کوشد برای جبران مافات مجدداً در جایگاه قدرت اجرایی قرار بگیرد. اما مردم در ۸۴ هم نمی‌بخشندش و به او اعتماد نمی‌کنند. قهرمان ناامید نمی‌شود و در ۸۸ با تمام قوا و مهره‌ها وارد بازی می‌شود که این بار نه تنها شکست سنگین‌تری می‌خورد، بلکه مردم دیگر نمی‌توانند او را به عنوان یک انقلابی بپذیرند. اما همچنان به رویکردهای دوران سازندگی افتخار می‌کند و در چند سال باقی مانده از عمرش هم تلاش‌هایی برای تکرار مسیر سابق دارد که بزرگترین توفیقش، نشاندن روحانی به جای خود در جایگاه ریاست جمهوری است. نهایتاً عمرش کفاف نمی‌دهد که نتایج عملکرد دولت اعتدال را مشاهده کند و دار فانی را وداع می‌گوید.

این قصه‌ای مختصر از مستند «هاشمی زنده است» به کارگردانی علی طادی است که اخیراً منتشر شده و موافقان و مخالفان زیادی برای خود ساخته است. مستقل از محتوا و جزییات فنی فیلم، دو نقطه قوت و دو نقطه ضعف درمورد آن وجود دارد؛ اول آنکه این مستند اصالت را به سیر روایت افت و خیزهای قهرمان محوری یعنی اکبر هاشمی رفسنجانی در شکل‌گیری و پیگیری رویایش داده است. بنابراین فیلم‌ساز تکلیفش را با خودش مشخص کرده و از روایت همه چیز و همه کس بر حذر بوده است. هرچند گاهی خرده روایت‌های مزاحم و قابل حذف وجود دارند، اما در مجموع به خوبی توانسته است به خط محوری روایت خود پایبند باشد.

دوم و مهم‎‌تر آنکه در طراحی اولیه اثر، مستندساز به خوبی مخاطب متناسب را هدف گرفته است. چیزی که بعدها در مصاحبه‌ها بیان شده و در فیلم نیز آشکار است، انتخاب متولدین دهه‌های ۷۰ و ۸۰ است که بسیاری از اتفاقات دو دهه اول جمهوری اسلامی را ندیده‌اند و هاشمی را فقط از سال ۹۲ و نهایتاً ۸۸ می‌شناسند. برای این مخاطبین خیلی از روایت‌های فیلم جذاب و دست اول هستند و حرف جدید به شمار می‌آیند. لذا هرچند کارگردان مجبور شده در خیلی از وقایع مرور سریع و غیر عمیق داشته باشد، اما خط و ربط ها گم نشده و اتصالات روایی برای حفظ جذابیت و در عین حال تعهد به روایت محوری وجود دارد.

دو کاستی نیز درمورد این مستند مشهود است؛ اول آنکه علیرغم انتخاب هوشمندانه اسم آن (هاشمی زنده است) که مرادش زنده بودن تفکرات و الگوهای هاشمی در اداره کشور است، این مطلب عمیقا پرداخت نشده است. هرچند مصادیقی از جمله حضور وزرا و مدیران سازندگی در کابینه دولت اعتدال، تورم و اختلاف طبقاتی، افزایش ناگهانی نرخ ارز، اعتماد ساده‌اندیشانه به دشمن و … تیتروار اشاره شده است، اما پختگی ناکافی این مطالب در سیر فیلم، مخاطب را عمیقا با موضوع درگیر نمی‌کند.

نقد دوم و مهم‌تر، نپرداختن به شرایط سیاسی-اجتماعی دوران سازندگی است؛ فضای بسته سیاسی فرهنگی آن دوران که حتی اجازه بیان انتقادات مخالفان را نمی‌داد و نسبتی با آزادی بیان نداشت. مستند به دو دلیل باید به این موضوع می‌پرداخت: اول، زنده بودن (تفکر) هاشمی در انتقادناپذیری و اسکات مخالفان و دوم، یکی از دلایل جدی شکست قهرمان در انتخابات ۷۶. «نگاه بالا به پایین» که همچنان در برخی کارگزاران جمهوری اسلامی وجود دارد، ریشه در رفتارهای بسته دوران سازندگی و تربیت کارگزاران آن دوران دارد. (هدف از این نگاره وارد شدن در موضوع نیست، اما جهت مطالعه بیشتر، مثلا مراجعه کنید به یادداشت‌های عباس عبدی و توصیف مرحوم هاشمی در روزنامه «عصر امروز» به مدیرمسئولی سعید حجاریان در سال‌های ابتدایی دولت اصلاحات)

در یک کلام، مستند به خوبی از عهده ادعای خود بر آمده است؛ مستندی برای دهه‌ هفتادی‌ها و هشتادی‌ها که می‌گوید هاشمی امیرکبیر نبود و نسخه‌ها و مدل‌هایی که در اداره کشور پیاده کرد نه تنها راهگشا و موجب رفاه نشد، بلکه فاصله طبقاتی و فرهنگ اشرافیت را تقویت کرد و این نگاه هنوز در کشور وجود دارد.

*نویسنده: احمد آقازاده

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.