پنجشنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۵:۲۴

گپ مفصل سینماپرس با کارگردان انیمیشن «آخرین داستان»؛

رهگذر: مسئولان هیچ درکی از سینمای انیمیشن ندارند/ وقتی سانس های اول را به فیلم های ما اختصاص می دهند قرعه کشی چه معنایی دارد؟

اشکان رهگذر در سی و یکمین جشنواره فیلم های کودکان و نوجوانان

سینماپرس: اشکان رهگذر کارگردان انیمیشن سینمایی «آخرین داستان» که در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر حضور دارد گفت: بی توجهی مسئولان نشان می دهد که سینمای انیمیشن درک نمی شود؛ آن ها مرتب می گویند سینمای انیمیشن برای ما مهم است چون شنیده اند که مهم است اما درک نکردند که چرا مهم است. یکی از نمونه های بی توجهی به سینمای انیمیشن اختصاص سانس های اول جشنواره به این آثار است، وقتی سانس های اول را به فیلم های ما اختصاص می دهند قرعه کشی چه معنایی دارد؟

سیدرضا منتظری: امروزه انیمیشن در دنیا به صنعتی مهم تبدیل شده که همه افراد با هر سنی طرفدار آن‌ هستند و مخاطبان بسیاری را جذب نموده است اما در کشور ما همواره به دلیل کمبود بودجه های دولتی، فقدان مدیریت های دغدغه مند و خوش فکر، کمبود سالن های سینما، چرخه اقتصادی ضعیف، عدم وجود پخش کننده های حرفه ای جهانی و... ما شاهد یک نوع بی توجهی همگانی به حوزه انیمیشن هستیم.

مدیران سینمایی هم سال ها است که شعار حمایت از سینمای انیمیشن را می دهند اما در عمل هیچ اقدامی برای توسعه و رشد این گونه مهم نمی کنند؛ ما در سینمای کشورمان نه چشم اندازی برای سینمای انیمیشن تعیین کرده ایم و نه اهداف و مأموریت های این صنعت را شناخته ایم و نه حتی در بازاریابی برای ارائه محصولات مان موفق بوده ایم. مدیران سینمایی ما هنوز به این باور نرسیده اند که انیمیشــن بــه عنــوان هنر-صنعــت، یکــی از دریچــه هــای مهــم برقــراری ارتبــاط بــا دنیــای معاصــر و منظــری بــرای نمایــش هنــر و فرهنــگ ملــی هــر کشــور اســت. هنــری کــه بــی شــک نیازمنــد دیــده شــدن از منظــر صنعــت اســت؛ انیمیشــن ایــران بــه دلیــل عوامــل مختلفــی نتوانســته اســت بــه یــک تولیــد صنعتــی منتهــی گــردد و ایــران از ظرفیــت هــای وجــودی ایــن رســانه قدرتمنــد در بخــش انیمیشــن صنعتــی، بســیار کــم بهــره مانــده اســت.

به بهانه حضور ۳ انیمیشن در سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر با اشکان رهگذر انیماتور جوان گفتگویی انجام دادیم که ماحصل آن از نظر مخاطبان گرامی می گذرد.

*منتظری: خیلی مایلم در ابتدا از شما به عنوان یک انیمیشن ساز جوان این سوأل را بپرسم که دیدگاه تان نسبت به وضعیت حوزه انیمیشن در سینمای ایران چگونه است؟ آیا صرف اینکه در جشنواره های متعدد انیمیشن ها حضور دارند و به دلیل شور و شوقی که در جشنواره ها حاکم است این آثار هم دیده می شوند برای سینمای انیمیشن کافی است یا باید تدبیری جدی و ویژه تر برای رشد و اعتلای سینمای انیمیشن صورت گیرد؟ چقدر معتقد هستید که حوزه انیمیشن در کشور ما سال ها است در حال درجا زدن است و مسئولان هم جز وعده و شعار هیچ کار عملی برای ارتقای این هنر-صنعت انجام نمی دهند؟

رهگذر: من هم مانند شما وضعیت سینمای انیمیشن ایران ار از لحاظ کیفی تأیید نمی کنم البته تأکید می کنم که ما نمی توانیم خودمان را با امثال «پیکسار» هم مقایسه کنیم چرا که قیاسی مع الفارق است! ما از نظر بودجه حتی یک دویستم بودجه آن ها را در اختیار نداریم و از سوی دیگر تجربه مان هم نسبت به آن ها بسیار کمتر است. البته این اتفاق نه تنها در سینمای انیمیشن که در سینمای زنده ما هم وجود دارد. مگر سینمای زنده ما امتیاز بالایی در قیاس با سینمای زنده جهان دارد؟ هیچ فکر کرده ایم که اگر فقط ۲-۳ کارگردان را از سینمای کشورمان حذف کنیم هیچ چیز از سینمای ما در دنیا نمی ماند؟

با این همه من معتقد هستم سرعت رشد انیمیشن در کشور ما بسیار سریع است. من بسیار خوشحالم که ما با همین انیمیشن در «انسی» شرکت کردیم؛ رویدادی که در آن ۲۰ انیمیشن تاپ دنیا با هم رقابت می کنند. این دستاوردی عالی برای صنعت انیمیشن سازی در کشور ما محسوب می شود.

شما در «آخرین داستان» به داستان «ضحاک» از پادشاهان افسانه ای کشورمان پرداخته اید؛   متأسفانه به دلیل فقدان سیاست گذاری های کلان فرهنگی نسل جوان و نوجوان رغبت و توجه چندانی نسبت به اساطیر ملی و تاریخ کهن ندارند و بیشتر با فرهنگ غرب و شرق عجین شده و به واسطه حضور انیمیشن ها و بازی های مختلف رایانه ای و... به فرهنگ بیگانه بیش از فرهنگ ملی شان علاقه مند شده اند، فکر می کنید از این اثر شما استقبالی می شود؟

بسیار نکته درست و به جایی را اشاره کردید. دقیقاً همینطور است. نوجوانان ما به خاطر وجود بازی های متعدد در حال حاضر کل اسطوره های دنیا را می شناسند اما از اساطیر خودشان اطلاعی ندارند. اما از آنجایی که خوشبختانه مدتی است مفاهیم ملی تبدیل به یک ارزش شده و حتی صحبت کردن راجع به تاریخ و... یک نوع فیگور دانستن و روشنفکری در بین همین نوجوانان شده و به نوعی یک موج آگاهی در میان این نسل به وجود آمده ما می توانیم انتظار آن را داشته باشیم که این نسل از اثر ما استقبال کنند. همانطور که در جشنواره فیلم کودک اصفهان هم همین اتفاق رخ داد و خوشبختانه ما شاهد آن بودیم که بدون هیچ گونه تبلیغاتی و تنها از راه تبلیغات مردمی انیمیشن ما با استقبال خوبی از سوی خانواده ها و به خصوص نوجوانان روبرو شد. جالب آنجا است که در ایام جشنواره در کل شهر اصفهان من حتی یک بنر یا پوستر یا تبلیغ راجع به کار خودمان ندیدم.

به نکته جالبی اشاره کردید؛ مبحث مهم بی توجهی به سینمای انیمیشن!؛ فکر می کنید مسئولان سینمایی چقدر موظف هستند تا از این گونه مهم حمایت کنند؟ آیا تخصیص سالن های ثابت برای اکران این نوع آثار می تواند به رشد سینمای انیمیشن کمک کند؟ در ضمن نظرتان راجع به بهره برداری و سوء استفاده مسئولان از انیمیشن سازان چیست؟ چرا آن ها دم از حمایت از سینمای انیمیشن می زنند اما در عمل هیچ اقدامی نمی کنند و این سینما همانند بسیاری دیگر از گونه های سینمایی از جمله سینمای مهجور کودک و نوجوان در آستانه اضمحلال است؟ شما به عنوان یک انیمیشن ساز چه میزان نیاز دارید که آثارتان امکان تبلیغات مناسب داشته باشند و به خانواده ها و مخاطبان هدف تان معرفی شوند؟ در ضمن مایل هستم نظرتان را راجع به استمرار تولید آثار انیمیشن در مورد اسطوره های ملی-میهنی مان بدانم.

اجازه بدهید من از سوأل آخر شما شروع کنم؛ ما قطعاً نیاز داریم که به اساطیر ملی و میهنی مان بپردازیم اگر نپردازیم با یک فاجعه فقدان و ولنگاری در حوزه فرهنگ روبرو می شویم. این فاجعه فرهنگی مدت ها است شروع شده و ما نباید اجازه دهیم که ادامه پیدا کند و تبعاتش گسترده تر شود. ما روی گنجی از ادبیات خوابیده ایم اما مـتأسفانه هیچ استفاده ای از آن نمی کنیم و رسماً ادبیات و گنجینه های مهم فرهنگی مان را در زباله دان انداخته ایم.

خوشبختانه من شخصاً در خانواده ای بزرگ شدم که عشق به ادبیات و اساطیر در آن زیاد بود. عشق و علاقه به شاهنامه از پدرم به من منتقل شده و من از دوران کودکی با کتاب های شاهنامه و هزار و یک شب و... زندگی کرده ام و شاید باور نکنید اگر بگویم از همان دوران کودکی با شنیدن قصه های این کتاب های ارزشمند مرتب در ذهن خودم تصویرسازی های مختلفی انجام می دادم. من ۹ سال برای ساخت «آخرین داستان» تلاش کردم و خوشحالم که توانستم این اثر آبرومند راجع به شاهنامه را به سینمای ایران هدیه کنم. من بسیار متأسفم که ما راجع به اسطوره های ملی و میهنی و گنجینه های ادبی مان کار آبرومندی در سینما نداریم. در حوزه انیمیشن تنها ۲-۳ اثر نه چندان حرفه ای راجع به شاهنامه ساخته شده و در سینما هم که اصولاً پرداختی به این مقوله نشده است. واقعاً این چه سینمایی است که به مخزن حماسی و پر از ایده و اتفاق نمی پردازد؟

من تأکید می کنم که یک نوع دغدغه ملی در من نهادینه شده و امیدوارم که بتوانم این دغدغه ملی را در مخاطبان اثرم زنده کنم. سینمای انیمیشن قطعاً نیاز به حمایت های جدی و فوری و ویژه دارد و نباید به صورت سردستی به آن نگاه کرد. من باز هم تأکید می کنم که توانستم با دغدغه این اثر را به سرانجام برسانم.

آیا به طور کامل از ماحصل «آخرین داستان» راضی هستید؟ فکر نمی کنید می شد بسیار حرفه ای تر آن را تولید کرد؟

مسلماً این اثر ضعف های خودش را دارد و من به عنوان یک کارگردان بیش از دیگران به ضعف های اثرم واقف هستم اما خوشحالی من از این است که از کاری که کردم و زحمتی که کشیدم و وقتی که گذاشتم پشیمان نیستم.

دلیل انتخاب تعداد کثیری از چهره های مشهور بازیگر از جمله: پرویز پرستویی، حامد بهداد، لیلا حاتمی، باران کوثری و... به عنوان صداپیشه برای این اثر چه بود؟ آیا صرفاً دنبال آن بودید که زمان اکران بتوانید تبلیغات روی این زمینه داشته باشید؟

واقعاً و صادقانه عرض می کنم که صرفاً هدف مان این نبوده اما خوب گیشه هم برایمان حازئ اهمیت است. بیشتر هدف من این بود تا یک مدل مشابه از سینمای جهانی را در «آخرین داستان» پیاده سازی کنم و به جای دوبله که مرسوم است از «وویس اکتینگ» بهره مند شوند. این تکنیکی است که تاکنون در صنعت انیمیشن سازی کشور ما از آن بهره گرفته نشده و من خوشحال که توانستم از پتانسیل بازیگران مطرح سینما استفاده کنم. وویس اکتینگ شیوه ای است که در آن بازیگران فقط حرف نمی زنند بلکه پتانسیل های بازیگری شان را به صدای شان انتقال می دهند.

حضور در جشنواره فیلم فجر و گرفتن جایزه بهترین اثر انیمیشن چقدر برایتان مهم است؟

ببینید من فیلمم به معتبرترین فستیوال آثار انیمیشن در دنیا یعنی «انسی» رفته و قطعاً جشنواره فیلم فجر برایم مهم نیست و تنها به خاطر اصرار شخص آقای رضاداد این اثر را به فجر فرستادم در صورتی که مایل بودم در فصل پاییز آن را اکران کنم.

پس قطعاً اعتراضی هم ندارید به اینکه چرا به فیلم های مستند، کوتاه و انیمیشن در سانس های اول جشنواره اکران داده اند؟

به هنر صنعتی که می تواند بسیاری از شعارهای اشتغال زایی را اقناع کند و می تواند گستره ای از مخاطب خفته سینما را بیدار کند در کشور ما بی توجهی می شود. پرفروش ترین فیلم های دنیا انیمیشن هستند. این بی توجهی مسئولان نشان می دهد که سینمای انیمیشن درک نمی شود. آن ها مرتب می گویند سینمای انیمیشن برای ما مهم است چون شنیده اند که مهم است اما درک نکردند که چرا مهم است.

من معتقدم این کار رسانه ها است که به این مسأله بپردازند که چرا آثار انیمیشن باید در سانس اول جشنواره به نمایش درآیند! واقعاً قرعه کشی با این شرایط از پیش تعیین شده هیچ معنایی ندارد و من نمی دانم دلیل این کار چه چیزی است.

راستش من امید چندانی به آینده هم نداریم. سر این اثر دولت حتی یک ریال کمک مالی به ما نکرد. بعد از موفقیت های پی در پی ما در جشنواره های جهانی یک مدیر و یک مقام مسئول در سینمای ایران پیدا نشد که حتی یک تبریک خشک و خالی به ما بگوید. این در حالی است که مجموعه انیمیشن سازی «هورخش» ۲ سال در جشنواره انسی درخشید اما آقایان نه آن را دیدند نه آن را شنیدند نه توجهی کردند.

اشاره کردید به عدم حمایت های دولتی از اثرتان، «آخرین داستان» چقدر برایتان هزینه داشت؟

واقعاً این را نمی توانم دقیق بگویم چرا که هنوز کارهای ما به اتمام نرسیده و مواردی همچون ترجمه و... اثر باقی مانده است و مهمتر از همه بهتر است که به این سوأل شخص تهیه کننده پاسخ بدهند چرا که از نظر قانونی ایشان مالک اثر هستند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.