دوشنبه ۸ بهمن ۱۳۹۷ - ۲۰:۳۵

دردسرهای ضبط یک مسابقه با چند خانواده!

مستند مسابقه «خانه ما»

خبرگزاری فارس: کارگردان مستند مسابقه «خانه ما» گفت: موضوع مهم برای ما این است که برنامه بازخورد مثبت مخاطب را در شرایطی گرفته که فکر می‌کنم تنها برنامه بدون حضور بازیگر، ستاره و سلبریتی است.

فصل جدید مستند مسابقه «خانه ما» که در شهر تبریز تولید شده است، در حال حاضر از شبکه نسیم به روی آنتن می‌رود.

این سری از مستند مسابقه «خانه ما» در ۱۰ قسمت تولید شده است که طی آن سه خانواده تبریزی به رقابت با یکدیگر می‌پردازند و کارگردانی این فصل را «احسان عمادی» و «امین کفاش» بر عهده دارند و تهیه‌کنندگی آن نیز حسین افشار است.

به گفته سازندگان مستند مسابقه «خانه ما»، فصل ششم این مسابقه بسیار حساس‌تر و هیجان‌انگیزتر از فصل‌های قبل بوده و دلیل اصلی این موضوع خلاقیت‌هایی است که شرکت‌کنندگان این دوره از مستند مسابقه «خانه ما» داشته‌اند.

آن چه در ادامه می‌خوانید گفت‌وگو با «احسان عمادی» یکی از کارگردانان این برنامه است:

**آقای عمادی به نظر می‌رسد شما پیش‌تر در حوزه مستندهای تاریخی کار کرده بودید، چه شد که خانه ما را پذیرفتید؟

-این به همکاری من با خانه مستند که از سال ۹۳ شروع شد، برمی‌گردد. چند نریشن برای فیلم‌هایی که آقای اسلامی تهیه‌کنندگی و یا کارگردانی کرده بودند نوشتم در ادامه این کارها اسلامی به من پیشنهاد ساخت مستند تاریخی با نام «محاکمه» داد که خودش تهیه‌کنندگی آن را بر عهده داشت. این فیلم درباره دادگاه دکتر مصدق و اولین تجربه فیلمسازی من در عرصه مستند بود. در ادامه چند مستند تاریخی کار کردیم که باز هم اسلامی تهیه کننده ومن کارگردان بودم.

در ادامه و زمان تولید فصل سوم «خانه ما» پیشنهاد نریشن آن نیز هم به من داده شد در اواخر کار و قبل از پخش بود که به اسلامی پیشنهاد همکاری در کاری به جز موضوع تاریخی دادم که به «خانه ما» ختم شد.

**پس در نهایت خود شما خواستید که فقط در حوزه تاریخ فعالیت نکنید و بقیه موضوعات را هم تجربه کنید.

-بله. از آن جایی که با گروه و فضا و موضوع آشنایی داشتم پیشنهاد را قبول کردم و البته آقای اسلامی به نوعی سرپرست تیم کارگردانی در پروژه حضور داشت و از کمک و همکاری و مشاوره او خیلی استفاده کردم.

**«خانه ما» در فصل‌های قبلی روی سبک زندگی ایرانی اسلامی تاکید ویژه‌ای داشت، در فصل جدید هم شما این دغدغه را داشتید؟

-احساس می‌کنم اینکه ما از یک برنامه در مدتی کوتاه توقع داشته باشیم الگویی برای یک سبک زندگی ارائه دهد توقعی نابجا و تصوری اشتباه از قدرت یک برنامه تلویزیونی است. اینگونه رویکردها در یک مجموعه‌ای از برنامه‌ها طی پخش طولانی از تلویزیون با هدف گیری و مسیر درست برای رسیدن به آن هدف باید پیموده شود تا بتوان امیدوار بود در بازه زمانی ده ساله مجموعه ای از این نمونه برنامه‌ها یک سبک زندگی را تغییر دهند.

**حالا در فصل شش «خانه ما» به این موفقیت دست یافته؟

-با این حال فکر می‌کنم مسابقه مستند «خانه ما» در حد اینکه تلنگری به ذهن مخاطب ایرانی بزند موفق بوده است. مخاطب می‌بیند که می‌توان با ماهیانه ۸۰۰ یا یک میلیون تومان هزینه‌های مصرفی زندگی را مدیریت کرد یا خلاف آنچه که فکر می‌کرده اگر کار اصلی را از دست بدهد فضای جدید کاری و فعالیت در آن و درآمدزایی دور از ذهن نیست. این را در بعضی مصاحبه‌هایی که برای انتخاب خانواده‌ها داشتیم، دیدم. مخاطبی که در مسابقه برنامه شرکت می‌کند خودش را در این فضا می‌بیند و با چالش‌های آن روبرو می‌شود. در کل این برنامه با امکانات و اقتضاعاتی که دارد توانسته در حد خودش تقریبا به هدفی که می‌خواسته برسد.

**فکر می‌کنید «خانه ما» توانسته در اصلاح الگوی مصرف ایرانیان نقش داشته باشد؟

-به هرحال الگوی مصرف ما ایرانی‌ها در حوزه‌های مختلف جزو بالاترین شاخص‌های دنیاست و بیشترین مصرف‌ها را داریم این امر دلایل مختلف، پیچیده و ریشه‌ای دارد اما یک بخشی از آن، دلایل فرهنگی مردم است که الگوی درستی برای مصرف نداریم البته دلایل اقتصادی و مدیریتی هم نقش دارند.

این یک بخشی بود که انگیزه و جرقه اصلی طراحی برنامه را باعث شد و بحث دوم، مهارت‌های ارتباطی داخل خانواده و توانایی برای تصمیم‌گیری، مشورت و برنامه‌ریزی کردن بود.

ما سعی کردیم در این برنامه بیشتر از اینکه روی خروجی و نتیجه عددی آن ها تمرکز کنیم در معرض این مشورت‌ها و آزمون خطاها قرارشان دهیم و فرآیندهای مختلف تصمیم‌گیری را با هم تست کرده و بعضا یاد بگیرند چطور با یک نظر مخالف کنار بیایند و آن را مجاب کنند.

** خروج از تهران و تمرکز روی دیگر شهرها تا چه اندازه تصمیم درستی بود؟

-به غیر از آنچه که به تیم تولید ارتباط پیدا می‌کند همه امتیاز مثبت بوده است چون متاسفانه اکثر برنامه‌ها به دلایل شرایط تولیدی و محدودیت‌ها و اقتضاعاتی که تا حدی قابل درک است و حتی نگاه برنامه‌ای و رسانه‌ای به سمت تهران محوری یعنی مشکلات و دغدغه‌هایی که مردم تهران احساس می‌کنند حرکت می‌کند یعنی اگر یک روزی متروی تهران خراب شود احتمالا در اخبار سراسری شنیده می‌شود ولی مثلا گرد و غباری که می‌تواند مشکل مردم اهواز باشد و یا آلودگی شهر اصفهان که به مرز خطرناک برسد آنقدری در اخبار نمی‌بینیم.

به هرحال این اتفاقی است که به دلایل مختلف افتاده است اما با این انتخابی که در «خانه ما» یعنی رفتن به شهرهای مختلف انجام دادیم سعی کردیم تا حدی انحصار رسانه‌ای و برنامه‌های تلویزیونی در تهران را بشکنیم. رفتن به شهرستان‌ها همه نوع برای بیننده و شرکت کننده‌ها فرصت بود، از آشنا شدن با یک خرده فرهنگ دیگر یا یک لهجه و زبان دیگر، کسب و کارهایی که منحصرا مربوط به منطقه‌ای خاص می‌شدند تا ایده‌ها، غذاها و...، این جریان از طرفی رنگ و بوی دیگری به برنامه می‌داد همچنین از تهران دور شده بود. دیدن و آشنا شدن همه این اتفاقات برای مخاطب بسیار جذاب است.

**این موضوع نکته منفی هم داشت؟

-نقطه منفی اینکه کار تولید در شهرستان سخت‌تر است آن هم برای ما که خیلی از اتفاقات بداهه و در لحظه می‌افتد و باید برای آن تصمیم‌گیری شود و امکان برنامه‌ریزی مثل یک سریال و یا یک فیلم از قبل وجود ندارد. ما بعضی لوکیشن‌ها و مسیرهای جغرافیایی را نمی‌شناسیم و با آن‌ها آشنا نیستیم، فاصله‌ها را نمی‌دانیم، مانند تهران شرایط سنجیدن پیشنهادهایی که از طرف شرکت کنندگان مطرح می‌شود را نداریم و همه این ها شرایط تولید را سخت‌تر و بچه‌ها را خسته‌تر می‌کند اما در مجموع به خروجی و طعم و عطری که کار پیدا می‌کند می‌ارزد و دوست داریم تا جایی که می‌شود مسیر را ادامه دهیم.

**پس کار خارج از تهران علی‌رغم برخی حسن‌هاحاوی نکات غیر قابل پیش‌بینی هم هست.

-سختی کار در بخش تولید «خانه ما» و کلا جریان برنامه‌های واقع نما، این است که مقوله پرسابقه در تلویزیون‌های دنیا نیست چه برسد به تلویزیون خودمان و طبعا مثل هر کار تازه دیگری دشواری‌ها و چالش‌های جدید خودش را دارد، مشخصا مسیر تولید اینگونه برنامه‌ها با مسیر تولید یک فیلم سینمایی یا سریال یا فیلم مستند به کلی متفاوت است از فیلمبرداری تا صدابرداری تا کار با شرکت کننده ها و تدوین و ... . از آنجایی که نمونه‌های قابل توجه و قابل تکیه‌ای قبل از «خانه ما» در کشورمان نداشتیم تیم تولید در فصل‌های اول و ما که در ادامه اضافه شدیم دائم در حال کشف و شهود هستیم و این مهمترین و سخت ترین بخش کار است.

به جز اینکه همه اتفاق ها در لحظه می‌افتد و نمی‌توانیم برنامه دقیقی داشته باشیم زمان تولید روزانه ما محدود است یعنی باید هر فصل را در طول یکماه جمع کنیم البته تا یه حال پیش نیامده که یک یا دو روز هم بیشتر طول بکشد و می‌توانم حتی ادعا کنم در تبریز و رشت زودتر کار تمام شد.همچنین کنترل ناپذیر بودن شرایط و حضور زیاد عوامل تولید و شرکت کنندگان بخصوص در نماهای خارجی مدام شرایط را غیرقابل کنترل می‌کند این یکی از مهمترین پیچیدگی‌ها در بخش تولید «خانه ما» است.

**کدام فصل از بقیه جذاب‌تر بوده است؟

-درباره اینکه کدام فصل جذاب‌تر بوده نمی‌توانم چیزی بگویم چون دو دوره فصل اول را ندیدم و از فصل سوم در جریان کار قرار گرفتم، اما اتفاقی که در «خانه ما» می‌افتد و در حوزه سینما و تلویزیون کمیاب است اینکه بازخوردهای آن باعث شده  هر فصل نسبت به فصل قبل پیشرفتی در تولیدش حاصل شود و اتفاقات مثبتی بیفتد. در هر فصل جزئیاتی جدید از کار کشف خواهد شد و چون جزئیات بین اعضای گروه، مستندنگاری می‌شود و فرآیند انتقال تجربه از یک فصل به فصل دیگر صورت می‌گیرد باعث خواهد شد که مدام اشتباهات قبلی را پیشگیری کرده و از تکرار آن بپرهیزیم و شرایط تولید هر فصل را نسبت به فصل قبلی بهتر می‌کند، اما بدین معنی نیست که هر فصل نسبت به قبلی بهتر باشد چون بعضا وابسته به مسائلی است که اصلا در اختیار گروه تولید نیست، پس من نمی‌توانم قضاوت کنم که کدام فصل بهتر است اما قطعا می‌توانم بگویم که شرایط تولید هر فصل نسبت به قبلی بهتر می‌شود.

**چه بازخوردهایی از مخاطب گرفتید؟

-در خصوص بازخورد از مخاطبان باید بگویم همه چیز خیلی خوب و رضایت بخش و ماورای تصور ما بود، این اتفاق در رشت برای ما افتاد و در تبریز خیلی بیشتر شد. در فاصله رشت و تبریز فصل رشت پخش شده بود، هرجا خانواده‌ها و مخاطبان در بازار و... دوربین ما را به دنبال یک زن و شوهر، پدر و پسر، خواهر و برادر و... می‌دیدند می پرسیدند برای خانه ماست؟  چنین موضوعی برای ما جذاب و غافلگیر کننده بود و فکر نمی‌کردیم این برنامه آنقدر شناخته شده باشد.

موضوع مهم اینکه «خانه ما» بازخورد مثبت مخاطب را در شرایطی گرفته که فکر می‌کنم تنها برنامه بدون حضور بازیگر، ستاره و سلبریتی است. الان تمام برنامه‌های تلویزیونی ترکیبی و سریالی از چهره‌ها استفاده می‌کنند، حتی برای اجرای برنامه‌ها هم از چهره‌های سینمایی و ورزشی به عنوان مجری استفاده می‌شود و کسانی که مجری هستند برای اجرا نمی‌روند.

این برنامه‌ها را هم نمی‌توان بدون رامبدجوان، مهران مدیری، پژمان بازغی و یا رضا گلزار تصور کرد، از طرفی این چهره ها هم در برنامه‌هایشان افرادی را دعوت می‌کنند که ممکن است از مجری شناخته شده‌تر باشند، در این فضا «خانه ما» با آدم‌هایی که کاملا معمولی هستند، توانمندی‌های خارق العاده ای ندارند، رتبه ۱ کنکور نیستند، نمی‌توانند با دندانشان کامیون را بکشند، کاملا معمولی هستند در خانه‌های معمولی زندگی می‌کنند، طراحی صحنه و لباس هم ندارد توانسته تا این حجم رضایت مخاطب را جذب کند.

آمار پیامک‌هایمان هم روند صعودی داشته و  نشان می‌دهد آمار مخاطبان برنامه روند صعودی دارد که برای چنین برنامه‌ای آمار قابل قبول و بالایی است.

**همراه شدن دوربین با خانواده‌ها چه ویژگی‌هایی داشت؟

-بیشتر یک نوع دشواری است تا مزیت، البته هر خانواده‌ای که داوطلب شرکت در چنین مسابقه و یا برنامه‌های تلویزیون می‌شود به هرحال یک وجه نمایشی در خود دارد و می‌خواهد خودی نشان دهد که این اصلا چیز بدی نیست و هرکدام از ما این ویژگی را تا حدی در خودمان داریم، یکی دوست دارد در خانواده و مدرسه دیده شود یکی هم می‌خواهد چند ده میلیون او را ببینند، اما مسئله این است که انسان‌ها برای اولین بار آن چیزی که دوست دارند را می‌خواهند نمایش دهند نه آن چیزی که هستند و چیزی که دلشان می‌خواهد یک تصویر آنکارد شده و تمیز است که هیچ جذابیتی هم برای مخاطب ندارد حتی کسالت آور است.

سختی وجود دوربین در این خانه‌ها این است که چطور بین زن و شوهرها، خواهران و برادران نصب شود که مخاطب این تصاویر را ببینید اما حضور دوربین را لمس نکند.

گاهی نقدی از اطرافیان و دوستانی که اطلاعات زیادی از فرآیند تولید ندارند می‌شنوم که می گویند شما کار خاصی برای مردم نمی‌کنید، دوربین را روشن می‌کنید و می‌روید و آن ها کارهایشان را انجام می‌دهند و برمی‌گردید، این ها را به شوخی می‌گویند اما من این گفته‌ها را یک نظر مثبت برای کارمان می‌دانم چون نشان می‌دهد ما چقدر توانسته‌ایم حضور خودمان را از کار حذف کرده و یا به صفر برسانیم که مخاطب احساس کند اصلا کسی پشت دوربین وجود ندارد و این یک تعریف خوب هم برای خود من و هم عوامل و کارگردان است.

**برنامه‌ریزی‌هایی که برای شرکت کنندگان انجام می‌دهید چگونه است؟ چقدر تلاش می‌کنید که موقعیت‌ها تکراری نباشند؟

-درباره سوژه خاص و مهم باید بگویم در پیش تولید هر فصل، سناریو فصل‌های قبلی را مرور می‌کنیم و تکراری شدن و نشدن سوژه، اینکه کشش طولانی شدن یا نشدن را دارد و در کنارش نیازهایی که در این مدت در اطراف خودمان به عنوان نیازهای اجتماعی احساس کردیم، ماموریت ما را کم یا زیاد می‌کند. به عنوان نمونه در دو فصل اخیر ماموریت‌های شیراز و رشت، دو ماموریت زیاد و یک ماموریت کم شده است.

در ماموریت رشت شاهد شرایط اقتصادی مردم که شرایط نابسامانی است و به سمت بدتر شدن می‌رود بودیم که این بطور صددرصد بر شرایط روحی تاثیر گذاشته و باعث شده یک فضای پرتنش و ناامید کننده ببینیم تا جایی که مردم نسبت به یکدیگر دور شده و خشن شوند، ما فکر کردیم که در این شرایط چکار می‌توان کرد تا مردم با عطوفت و روی خوش با یکدیگر رفتار کرده و به هم نزدیک‌تر شوند؟ اینها همه منجر شد به ماموریت نجات جهان که گفتیم شما ۴۸ ساعت فرصت دارید تا جهان را تبدیل به فضای بهتر برای موجودات کنید، اسم و شرح بزرگی هم برای آن در نظر گرفتیم تا نشان دهیم برای اینکه حال یکدیگر را خوب کنیم نیاز به پول و یا وقت خیلی زیادی نداریم بلکه می‌توان یک وقت چند ثانیه‌ای و هزینه‌ای چند هزار تومانی کاری کنید که حال هم محله‌ای‌ها، محیط زیست و حتی جانوران بهتر شود، این دغدغه توسط شرکت کنندگان مورد استقبال قرار گرفت، دیدن لبخند شهروندانی که در معرض کار خوب آنها قرار گرفته بودند، روحیه شان را تحت تاثیر قرار داده بود و برای ما هم رضایت بخش شد.

در ادامه و فصل های بعدی اگر خانواده ها حضور داشته باشند سعی می کنیم سناریو برنامه را طبق نیازها به روز کنیم و تغییراتی در آن بدهیم و احتمالا ماموریتی در فصل شیراز اضافه خواهد شد.

اگر بنا باشد «خانه ما» وجود داشته باشد در همین ژانری که کار می‌کنیم سوژه هایی مانند اصلاح الگوی مصرف، روابط خانواده‌ها، مشارکت و... را نو و ماموریت‌ها را اضافه خواهیم کرد.

**در طول مدت ضبط برنامه شد که در مرحله انتخاب و یا حتی تولید احساس کنید که خانواده شرکت کننده را اشتباه انتخاب کرده‌اید؟

-حرف کلیشه ای وجود دارد که می‌گویند کار ما هر لحظه‌اش خاطره است، واقعا درباره «خانه ما» هر لحظه‌اش خاطره است چون هر لحظه پیش بینی شده نیست. ما هر روز صبح مثلا اگر ۷:۳۰ ،۸ آفیش هستیم وقتی شروع می‌کنیم نمی‌دانیم که کارمان غروب چه ساعتی و کجا تمام خواهد شد؟ طبیعتا در این کار همه چیز خاطره خواهد شد، چیزی که شما دوست دارید برای خانواده‌تان تعریف کنید در این لحظات وجود دارد، اما بحث شیرین برای من این است که در طول یک ماه ۳ خانواده را در شرایط خیلی خاص قرار می‌دهیم که تاکنون تجربه آن را نداشته‌اند و دوربین بالای سرشان نبوده، این شرایط آنها را طوری تغییر می‌دهد که برای خود من هم جالب است، هم می‌بینیم و هم خودشان به این تغییرات اعتراف می‌کنند، اغلب این تغییرات هم، مثبت است و باعث می‌شود آن‌ها توانایی‌هایی را در خود کشف کنند که پیش از این نه تنها از وجود آن ها خبر نداشتند بلکه خود را انسانی متضاد آن می‌دانستند.

مشخصا در یکی از فصل‌ها، دختر نوجوانی شرکت کرده بود که روز مصاحبه اصلا حرف نمی‌زد، ما در ابتدا دو دل بودیم که آیا این خانواده را انتخاب کنیم یاخیر؟ چون فکر می‌کردیم که خجالتی بودن این دختر مانع از حرف زدنش مقابل دوربین می‌شود، اما در طول یک ماه به قدری تغییر کرد که روز آخر یک نامه پراحساس نوشت و تشکر کرد چون خودی را به خودش نشان دادیم که اصلا فکر نمی‌کرد این باشد. آدمی که هنگام پرسیدن نامش استرس می‌گرفت حالا جلوی چندین آدم فریاد می‌زند و محصول خانواده را تبلیغ می‌کند.

**کارگردانی یک اثر بداهه چه ویژگی‌هایی دارد؟

-همه چیزهایی که گفتم سختی کارگردانی است، پیش بینی نشدن کار تولید، کار کردن با خانواده‌هایی که دوربین را نمی‌شناسند و زود خسته می‌شوند، ساعت کار را به راحتی نمی‌شود هماهنگ کرد، تولید ۱۰ قسمت ۴۵ دقیقه‌ای یعنی در مجموع ۴۵۰ دقیقه در یک ماه به خصوص وقتی سناریو ندارید، اتفاق افتادن چیزی در لحظه و ... به هرحال همه در نهایت با اشتیاق پذیرفتند زیرا خروجی برنامه،  آن ها را خوشحال و راضی کرد، این ها سختی کار در برنامه خانه ماست، در پس تولید هم با انبوهی از راش مواجه هستید که سناریو کلی برای آن چیده شده اما جای دادن این سناریو در راش‌ها که سوژه اصلی به جا بیاید و برای مخاطب جذاب و سرگرم کننده باشد دشوار است. تمام این سختی‌ها در هر تولید نمایشی وجود دارد اما در لحظه اتفاق افتادن و بداهه بودن سختی ویژه به کار می‌دهد.

در یکی از فصل‌ها مهمانی بود و پسر صاحبخانه رفته بود که میوه بخرد، ما در خیابان مشغول فیلمبرداری بودیم که یکباره تصادف با فیلمبردار اتفاق افتاد و ما به فاصله یک ساعت قبل فیلمبرداری حضور یکی از بچه‌ها را از دست دادیم و طوری رفتار کردیم که هیچ یک از شرکت کننده‌ها متوجه این موضوع نشدند. بچه‌های تولید هم تا پایان شب متوجه نشدند البته خدا را شکر مشکل جدی برای او پیش نیامد و فردای آن روز به ما پیوست.

**جای خالی چنین برنامه‌هایی تا چه حد احساس می‌شود و تا چه میزان می‌تواند مخاطب جذب کند؟

-درباره جای خالی چنین برنامه‌هایی اجازه دهید که من خیلی نظر ندهم، ولی به نظرم اقبال «خانه ما» نشان می‌دهد میل و رغبت به تولید چنین برنامه‌هایی در تلویزیون وجود دارد و اینکه فقط با جذابیت‌هایی مثل دکور، آوردن آدم معروف و تولید پرهزینه صرفا راه جذب مخاطب نیست، البته این اتفاق با خون دل و عرق جبین و زحمت یک گروه چند نفره پرانرژی و خوش فکر که از راه پیش تولید تا پس تولید پای این کار ایستاده‌اند اتفاق می‌افتاد و نشان دادند جای خالی نبودن سلبریتی و دکور و تولید پرهزینه را با فکر و خلاقیت و زحمت می‌شود، پر کرد.

**از جدیدترین فعالیت خود بگویید؟

-فعلا در حال پیش تولید فصل شیراز هستیم و آخر هفته آنجا می‌رویم، انتخاب شرکت کننده‌ها ، نهایی کردن خانواده‌ها ، بازنویسی نهایی سناریو و انتخاب نهایی تیم تولید انجام می‌شود تا ان شالله بتوانیم نیمه اسفند شروع کنیم تا نیمه فروردین به اتمام برسد و اواخر خرداد یا اوایل تیر نمایش آن از شبکه نسیم شروع شود.

**صحبت پایانی؟

من به هرحال به عنوان عضوی از گروه طراحی و تولید «خانه ما» صحبت کردم اما این برنامه مسیری است که چند سال پیش با طراحی حسام اسلامی و علی رمضان پور شروع شد آن زمان کسی چنین موفقیتی را برای برنامه پیش بینی نمی‌کرد اینکه تولید به فصل هفتم برسد و آمار ثبت نامی ما در شیراز به یک آمار عجیب و غریب، خیره کننده و البته جذابی برسد.

از همین جا دوست دارم از دوستانی که بودند با هم کار کردیم و از آن ها یاد گرفتم تشکر کنم، امیدوارم ادامه داشته باشد و فصل به فصل بهتر شود و مخاطب را در عین سرگرم کردن چه در سبک زندگی مصرفی و چه در سبک زندگی ارتباطی تلنگر بزند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.