یکشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۷ - ۱۵:۴۹

سینمای دفاع مقدس؛ گمشده جشنواره سی و هفتم بود

ششمین روز سی و هفتمین جشنواره فیلم فجر

سینماپرس: از مجموع ۳۳ فیلم امسال، بعضی‌ فیلم‌ها مدیوم تلویزیونی دارند. این البته به‌منزله ضعیف یا قوی بودن آنها نیست و صرفاً به این معنی است که ساختار آنها به ساختار تلویزیونی نزدیک‌تر است تا سینما.

امسال و در جشنواره سی و هفتم,  بیش از ۳۰ فیلم در بخش سودای سیمرغ در سالن رسانه اکران شد، فیلم‌هایی که در یک اقدام عجیب چند روز قبل از اختتامیه داوری شدند و داورها بدون گرفتن هیچ بازخوردی از مردم سینماگران و منتقدان داوری‌های‌شان را انجام داده و به‌زودی نتایج را اعلام خواهند کرد تا احتمالاً نشان دهند نه نظر مردم برایشان مهم است نه سینماگران و نه منتقدان.

 برای اینکه نشان دهند آنها داور نهایی هستند و مستقلند و لابد نظرشان در این جشنواره از همه بالاتر است و... هرچند... .

از مجموع ۳۳ فیلم امسال، بعضی‌ فیلم‌ها مدیوم تلویزیونی دارند. این البته به‌منزله ضعیف یا قوی بودن آنها نیست و صرفاً به این معنی است که ساختار آنها به ساختار تلویزیونی نزدیک‌تر است تا سینما، فیلم‌هایی مثل "خون خدا" یا حتی "قسم" و شاید بعضی دیگر مثل "سال دوم دانشکده من" یا "یلدا".

سال دوم دانشکده من، فیلم متأخر رسول صدر عاملی است که در آن دوباره به سینمای گذشته خود که مخاطبان نوجوان و جوان را نشانه رفته بود بازگشته است، سینمایی که در آن فیلم‌هایی مثل دختری با کفشهای کتانی، من ترانه ۱۵ سال دارم و  دیشب باباتو دیدم، آیدا، ساخته شده است.

 از سوی دیگر "یلدا" اثر جدید مسعود بخشی است، کارگردانی که پیشتر با ساخت فیلم ضدایرانی "یک خانواده محترم" باعث رنجش بسیاری از مردم شد و فیلمش برای همیشه توقیف شد. بخشی این بار به‌سراغ موضوع بخشش رفته است و فیلمی ساخته که شاید بتوان آن را فیلمی با ساختار ضعیف و بر اساس طرحی متوسط دانست.

 بعضی دیگر از فیلمها تجربی هستند، به این معنی که کارگردان تلاش کرده  تا با آزمودن یک شیوه نو یا بدعت در نوع روایت یا استفاده از ساختار تقریباً متفاوت و به‌دور از کلیشه یا شکل‌های مرسوم کاری را تجربه کند که چندان متعارف نیست مثل ساخت فیلمی که دیالوگ ندارد یا فیلمی که در یک لوکیشن محدود ساخته می‌شود یا حتی تا فیلمی شاعرانه که در آن سعی شده تا قالب‌های مرسوم به هم ریخته شود. میان فیلم‌های این دوره از جشنواره که به‌نظر می‌رسد تجربی‌تر بودند می‌توان به "خون خدا", "مسخره‌باز", "ناگهان درخت", "قصر شیرین" و "روزهای نارنجی" اشاره کرد. قسم را هم شاید از این حیث که بخش عمده  آن در یک لوکیشن محدود می‌گذرد در این دسته می‌توان گنجاند.

بعضی دیگر از فیلم‌ها گیشه را نشانه گرفته و تلاش دارند تا با یک قصه سرراست و یا استفاده از تحریک احساس مخاطب و استفاده از پاپیولار استارها و استفاده از بازیگرانی که مردم نسبت به آنها علاقمند‌ترند فروش خوبی به‌دست آورد، از جمله این فیلم‌ها می‌توان به ایده اصلی ساخته آزیتا موگویی و با حضور مریلا زارعی، بهرام رادان، پژمان جمشیدی و هانیه توسلی اشاره کرد. سمفونی نهم ساخته محمدرضا هنرمند که در آن محمدرضا فرخ‌نژاد، مهرداد صدیقیان و ساره بیات و محمدرضا فروتن ایفای نقش کرده‌اند هم از جمله فیلم‌هایی است که هم آبرومند است و هم برای گیشه طرح و نقشه داشته است. تیغ و ترمه ساخته کیومرث پوراحمد و با بازی پژمان باغی، لاله اسکندری و... هم از جمله فیلم‌هایی است که توانست با تدوین مجدد مخاطبانش را راضی کند و احتمالاً گیشه موفقی برای خود فراهم آورد. دو فیلم طنز پالتوشتری و زهرمار هم گیشه را به‌عنوان هدف اصلی انتخاب کرده و منتظرند تا فروش نسبتاً خوبی به دست آورند. شاید بشود فیلمی مثل سال دوم دانشکده من یا درخونگاه را هم فیلم‌هایی با گیشه احتمالاً موفق دانست.

چندتایی از فیلم‌ها هم آن‌قدر ضعیف بودند که نمی‌توانستی به آنها  هیچ عنوان دیگری بدهی جز ضعیف.

ضعیف‌ترین فیلم‌های امسال در نسبت با سایر آثار نمایش داده‌شده فیلم‌هایی بودند از جمله "روزهای نارنجی"، "مردی بدون سایه"، "جمشیدیه"، "یلدا" و "زهرمار".

در فیلم‌های امسال سه فیلم ورزشی هم بود که اتفاقی نادر است و اساساً گاهی هرچند سال فقط یک فیلم ورزشی ساخته می‌شود و حالا یکباره حضور سه فیلم ورزشی در یک جشنواره جالب توجه است.

در جشنواره امسال فقط یک فیلم دفاع مقدسی ــ بیست و سه نفر ــ در جشنواره حضور داشت و یک فیلم دیگر ــ خون خدا ــ هم درون‌مایه دینی داشت. شاید به‌تعبیری سینمای دفاع مقدس, گمشده جشنواره سی و هفتم بود. از سوی دیگر بسیاری از فیلم‌های امسال حول محور یک قتل یا اعدام یا یک مرگ ناخواسته می‌چرخیدند و گره اصلی یا حتی در آن فیلم با آن شروع می‌شد، فیلم‌هایی مثل یلدا، درخونگاه، جاندار، قسم و... .

فیلمهای ورزشی جشنواره سی و هفتم معکوس، سونامی و تختی بودند. معکوس اولین فیلم پولاد کیمیایی است که در آن قصه‌ای در بستر مسابقه ماشین‌سواری روایت می‌شود. سونامی درباره اتفاقاتی است که برای یک تکواندوکار می‌افتاد و تختی هم روایت زندگی جهان‌پهلوان غلامرضا تختی است.

شاید بتوان بهترین فیلم‌های این دوره از جشنواره را که هم در ساختار و فرم و هم در نوع روایت قصه سینمایی‌تر هستند و احتمالاً گیشه موفقی هم خواهند داشت اینها دانست: تختی، سرخپوست، ۲۳ نفر، شبی که ماه کامل شد، متری شش و نیم، رد خون و طلا.

باید منتظر نظر داوران ماند و دید که آیا داوری تیر خلاص جشنواره سی و هفتم خواهد شد یا نه.

* کیوان امجدیان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.