سه‌شنبه ۲۷ فروردین ۱۳۹۸ - ۲۲:۴۹

محسن مومنی شریف:

در اندیشه ایرانی – اسلامی صرف پیروزی به هر قمیتی اصالت ندارد

محسن مومنی شریف

سینماپرس: محسن‌ مومنی‌شریف در آیین رونمایی از تقریظ رهبری بر کتاب «در کمین گل سرخ» گفت: هنگامی که خاطرات و سرگذشت قهرمانان و فرماندهان دفاع مقدس را می‌خوانیم دیگر به غیرممکن‌ها فکر نمی‌کنیم! با آنان رشد می‌کنیم و افق‌هایی در برابر دیدگانمان ترسیم می‌شود که سبب می‌شود وسوسه‌ هیچ وسوسه‌گری در عزممان خللی وارد نکند.

به گزارش سینماپرس، آیین رونمایی از تقریظ رهبر معظم انقلاب اسلامی بر کتاب «در کمین گل سرخ» (روایتی از زندگی شهید سپهبد علی صیاد شیرازی) و برپایی مراسم هشتمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت، صبح امروز ۲۷ فروردین در قطعه ۲۹ گلزار شهدای بهشت زهرا با خیرمقدم‌گویی ایمان عطارزاده، معاون دفتر حفظ و نشر آثار امام خامنه‌ای(مد ظله‌العالی)، برگزار شد.

محسن مومنی شریف در این آیین با بیان اینکه صیاد یک نظامی به تمام معنا بود، اظهار کرد: شهید صیاد در تمامی دوره‌های نظامی اول شده بود، به‌جز یک دوره و آن هم پایان دوره آموزشی بود. او این موضوع را حکمت می‌دانست؛ چراکه معتقد بود نباید درجه پایان دوره خود را از دست حکومت شاهنشاهی بگیرد، بلکه باید از دستان رهبری این اتفاق می‌افتاد.

رئیس حوزه هنری همچنین گفت: صیاد درباره چشم‌انداز خود در ارتش پیش از انقلاب می‌گفت من درجه بیش از سرهنگی برای خود نمی‌یافتم؛ چرا که دستیابی به درجه امیر در ارتش قبل از انقلاب دارای شرایطی بود که با عقاید من همخوانی نداشت. اما به لطف انقلاب شرایط تغییر کرد و معیار لیاقت‌ها هم تغییر کرد.

نویسنده کتاب «در کمین گل سرخ» اظهار داشت: امروزه امور فرهنگی اهمیت بسیاری دارد و با تلاش‌های رهبری و به لطف انقلاب رو به پیشرفت است. ادبیات انقلاب امروز پیشرو و دارای عقایدی است که دیگر مکاتب ندارند و ما رشد و مهندسی این ادبیات را مدیون رهبری هستیم.

وی با تاکید بر اینکه حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای ادبیات و هنر را می‌شناسند، عنوان کرد: توجه و پیگیری‌های ایشان کمک کرده تا ایران امروز دارای ادبیات پیشرو باشد. می‌دانیم که این الطاف رهبری تشویقی برای دلگرمی ما برای ادامه راه است.

رئیس حوزه هنری در ادامه بخشی از مقاله در دست تدوینش درباره ادبیات انقلاب اسلامی را قرائت کرد. متن این مقاله چنین است:

بسم الله الرحمن الرحیم

اللهم أخرجنی من ظلمات الوهم و أکرمنی بنور الفهم

دوستان گرامی، عمیقاً ایمان دارم ما در یک برهه طلایی زندگی می‌کنیم که زیستن در آن آرزوی نویسندگان و هنرمندان بزرگ در طول تاریخ بوده است. اگر داستانسرای بزرگی مانند حکیم توس در روزگاری خاص برای صیانت از هویت ایرانی خدا باور و ولایتمدار وادی به وادی می‌گشت تا یلی را بیابد و از آن رستم دستان بسازد، خوشبختانه ما در روزگاری هستیم که نیازی به آفرینش قهرمانان تخیلی نیست بلکه اطرافمان سرشار از انسان هایی است که هم‌عصر بودن با آنان افتخار بزرگی برای هرکس است چه رسد به این که توفیق معرفی و ترویج مرام و مکتب آنان هم نصیب‌مان شود. اگر در دهه‌های پایانی قرن بیستم با قدرت گرفتن اندیشه پست مدرنیسم و سیطره کامل معناگریزی در فلسفه غالب غرب، ادبیات آنان نیز با ادعاهای ضد قهرمانی، مرگ قهرمانان را در ادبیات جار زدند و داستان گوی سقوط انسان‌های مفلوک و بی آرمان شدند، به این دلیل بود که اساساً تفکر اومانیستی عاجز از ارائه تصویری از یک قهرمان اصیل است. این تفکر و منش، هیچ ربطی به فرهنگ و تمدن ما ندارد که از دیرباز مهد قهرمانان و پهلوانان بوده است. البته می‌دانیم از قدیم نیز بین قهرمان غربی و پهلوان شرقی تفاوت ماهوی وجود داشته است. قهرمان در اندیشه یونانی صبغه‌ای اشرافی دارد. در این اندیشه مفهوم قهرمان فاقد وجه تأکید بر فضایل اخلاقی است. قهرمان در منظومه‌های هومر با مؤلفه هایی چون: جسم قوی، میل به پیروزی و تفوق به هر قیمت، زیبایی جسمانی، و احساس جنگاوری و شجاعت تعریف شده است، در حالی که در عالم و اندیشه اسلامی، قهرمان، پهلوانی است که جسمی نیرومند و جانی مهذّب دارد. مفهوم قهرمان در اندیشه ایرانی – اسلامی با معنویت و تأکید بر فضایل اخلاقی و جوانمردی در آمیخته است. در  این اندیشه، صرف پیروزی  به هر قمیتی اصالت ندارد، بلکه آن پیروزی ارزشمند است که جهت متعالی داشته باشد و بارعایت حدود اخلاقی به دست بیاید.  

همه ملت‌ها به قهرمانان نیازمندند و ما نیز. قهرمان، در مجموعه حیات و هویت یک ملت، یا در یک دوره تاریخی، تجسم مجموعه آمال و آرمان‌ها و مختصات هویتی آن ملت است. حضور معنوی و روان شناختی قهرمانان در مقام اسوه، می‌تواند محرک و سمت دهنده و کننده فرآیندهای انگیزشی و ادراکی در میان یک مجموعه ملت یا گروهی از مردم باشد.

انقلاب اسلامی و اندیشه اصیل اسلامی‌ای که با این انقلاب بیش از پیش در عرصه‌های حیات فردی و اجتماعی مردمان در ایران و نیز در میان مسلمانان منطقه جریان یافت، از بسیاری از مردم ساده وبی ادعای کوچه وبازار، قهرمانان بزرگی ساخت؛ قهرمانانی که با ایثار و جهاد و فداکاری‌های متعهدانه وشهادت‌های شکوهمندانه شان روزگاری درجبهه‌های نبرد حق علیه باطل و در سال‌های اخیر در مجاهدت‌های حماسی در دفاع حرم و حریم انسانیت و آزادگی، زیباترین و شگفت انگیزترین حماسه‌ها را رقم زدند و عینیت بخشیدند. در سیره این قهرمانان عدالت طلبی وعمیق ترین تجربه‌های زیستن و بودنبا بلندترین جلوه‌های تقوا و معنویت وآخرت اندیشی پیوند خورده واین اتفاق در جهان سکولار معنا باخته‌ی افسرده، حادثه‌ای بی نظیر است که چون خونی تازه، جان‌های بسیاری را زنده و بیدار کرده است.

انقلاب اسلامی به برکت ظرفیت‌ها و قابلیت‌های عظیم تفکر اسلامی، خیلی از قهرمانان بی بدیل و افسانه گون در قامت بلندترین آرزوهای بشری ساخته است. این وظیفه ادبیات داستانی است که این اتفاق بزرگ و شگفت و این سیماهای تابناک واین قهرمانان بزرگ عینیت یافته را وصف نماید و به تصویر بکشد. هر چند می‌دانیم واقعیت عینی این قهرمانان بی تردید از توصیفات ما به مراتب جذاب تر و شگفت انگیزتر است. این است که مردم و بسیاری از جوانان آرمان جو و پاک طینت زیباترین خلوت‌های خود را با مطالعه خاطرات رزمندگان و سرگذشت فرماندهان روزهای دفاع مقدس و بعد از آن می‌گذرانند.

هنگامی که خاطرات و سرگذشت قهرمانان و فرماندهان دفاع مقدس را می‌خوانیم دیگر به غیرممکن‌ها فکر نمی‌کنیم! با آنان رشد می‌کنیم و افق‌هایی در برابر دیدگانمان ترسیم می‌شود که سبب می‌شود وسوسه‌ هیچ وسوسه گری در عزممان خللی وارد نکند.

شهید صیاد شیرازی یکی از این قهرمانان و ستاره‌های درخشان است که تا بوده و هست و خواهد بود، در این مرز وبوم و در این زمین آسمانی پرتوافشانی خواهد کرد.

این شرح بی نهایت کز زلفیار گفتند / حرفی است از هزاران کاندر عبارت آمد!

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.