یکشنبه ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۸ - ۱۸:۰۱

غلبه نقاط منفی در برخی مجموعه‌های تلویزیونی رمضان

اخراج دین از برخی سریال‌های ماه رمضان

سریال‌های رمضانی-تلویزیون

سینماپرس: مدیران صداوسیما باید یک بار هم که شده به این سؤال مهم پاسخ بگویند که چرا نویسنده‌هایی که به کار می‌گیرند و معمولاً هم سالی چند کار را به آن‌ها می‌سپارند، تمایلی به ساختن قهرمان و الگوهای دست‌یافتنی و مثبت برای جامعه ندارند.

به گزارش سینماپرس، سریال‌های تلویزیونی همچنان قهرمان و الگویی مناسب جامعه مسلمان ایران ارائه نمی‌دهند. همه آدم‌ها خاکستری‌اند و به اصطلاح کمتر می‌توانید در میان آن‌ها آدم حسابی پیدا کنید. آدم‌های خاکستری هم قرار نیست یک سیر رو به رشد داشته باشند و تبدیل به الگو شوند و صرفاً قرار است مردم از طریق داستان‌ها سرگرم شوند. درباره سرگرم کردن مردم که تبدیل به هدف شده است باید به تلویزیون تبریک گفت: چراکه در این زمینه تا حدودی موفق عمل می‌کند، اما اینکه از دل این مجموعه‌های تلویزیونی آن هم در ماه رمضان جامعه اخلاقی‌تر می‌شود یا نه، معنویت به درون خانه‌های مردم تزریق می‌شود یا نه، صفات و خصایل انسانی ترویج می‌شود یا نه حرف دیگری است. پاسخ این است که اصالت سرگرمی به مدیران رسانه ملی اجازه نمی‌دهد درباره مسائل دیگر نیز فکر کنند و افق‌های دیگر را نیز ببینند. نظرسنجی‌هایی که همواره از سوی معاونت سیما در مقاطع مختلفی، چون ماه رمضان و عید نوروز به عنوان گزارش‌هایی کلیشه‌ای منتشر می‌شود و صرفاً روی حجم مخاطبان تأکید دارد مؤید همین مسئله است. هدف صرفاً جذب تماشاگر است و همین جذب حداکثری مخاطب ظاهراً برای مدیران سیما حرف اول و آخر را می‌زند.


سنت غلبه نقاط منفی بر مثبت
واقعیت این است که تلویزیون دست کم برای سریال‌های مناسبتی خود یا دستورالعمل شفاف و کارآمدی ندارد یا از دستورالعمل ناقص و ناکارآمد تبعیت می‌کند. ماه رمضان به عنوان مهم‌ترین ایام برای مسلمانان اقتضائات خاص خود را می‌طلبد و باید به فراخور آن سمت و سوی سریال‌ها را سامان داد. رمضان ماه خداست و لازم است در این ماه مردم سریال‌هایی ببینند که فضایل انسانی و اخلاقی و دینی ترویج شود، اما کاری که برخی سریال‌های تلویزیون در این ماه مبارک انجام می‌دهند درست برخلاف این است. اصرار بر تمرکز روی نقاط منفی جامعه در مقابل بی‌توجهی به نقاط مثبت به یک سنت دیرینه در رسانه ملی تبدیل شده است. کلیه‌فروشی، نزاع‌های دائم خانوادگی میان پدر و فرزندان و فامیل آن هم به خاطر مسائل مالی، تأکید بر خشونت در روابط انسانی، آدم‌هایی که سر هر چیزی با یکدیگر جنگ و جدل دارند و تنش‌هایی که در آن‌ها خشونت لفظی غلبه دارد به نوعی اشتیاق وصف‌ناپذیر و بی‌پایان برخی نویسندگان مجموعه‌های تلویزیونی را نشان می‌دهد و عجیب این است که هر ساله دست‌کم یکی از این جنس آثار برای ماه مبارک رمضان در نظر گرفته می‌شود و در این بین ظاهراً کسی به آرامش درونی و ذهنی مورد نیاز روزه‌داران در این ماه توجهی نمی‌کند.


اخراج دین از برخی سریال‌ها
به عنوان مثال سال پیش سریالی به نام «رهایم نکن» از تلویزیون پخش شد که در آن مانند همان عادت مألوف و طریق معروف، عنصر پیش‌برنده سریال اختلاف‌های خانوادگی و فامیلی بود، تنها عنصری که در سریال ماه رمضانی یافت نمی‌شد دین بود. معمولاً هم وقتی درباره سانسور دین در سریال‌های تلویزیون انتقادی می‌شود فوری دهان منتقدان را با این ادعا که ظواهر دینداری سریال‌ها را شعاری می‌کند، می‌بندند ولی‌ای کاش دست‌کم باطن سریال‌ها فقط در ماه رمضان رواج‌دهنده فضایل دینی و اخلاقی بود. سال پیش سریال ماه رمضانی رهایم نکن انتقادهای زیادی را رقم زد. کاراکتر اصلی سریال یک آدم مذهبی بود که مثل بسیاری از کلیشه‌های تلویزیونی آدم خوبی نبود؛ کلیشه آدم مذهبی بداخلاق و شکست‌خورده که به بی‌فایده بودن دینداری ارجاع می‌دهد؛ شخصیتی با ظاهر و القاب مثبت و معتبر که فریب شیطان و هوای نفس خود را می‌خورد. سریال جامعه‌ای را نشان می‌داد که در آن همه به هم دروغ می‌گویند و از یکدیگر دزدی می‌کنند. این سریال به خاطر ضعف ساختاری و همچنین محتوای خشونت‌آمیزش، با انتقادات بسیاری مواجه شد. جمیله دارالشفایی یکی از نویسندگان تابلودار جریان شبه‌روشنفکری است که به سفارش صداوسیما در نگارش سریال مناسبتی ماه مبارک رمضان همکاری کرده بود؛ نویسنده‌ای که البته هیچ اثر قابل توجه و مهمی نیز در کارنامه خود نداشت و بیشتر به خاطر حواشی سیاسی شهرت داشت. سال پیش درباره این سریال نوشتیم: «حالا اگر نویسنده سریال رهایم نکن واقعاً دل پاکی داشت که منجر به اخلاق‌مداری بدون دین‌مداری‌اش می‌شد حرجی نبود، اما برخی توئیت‌های او نشان می‌دهد علی‌القاعده آدم خیلی اخلاق‌مداری هم نیست. اشاره به نوع ادبیات او در یکی از توئیت‌هایش عیار اخلاق‌مداری نویسنده سریال ماه رمضانی را نشان می‌دهد. «خب می‌بینم که باردارتون کردم! با توئیت‌هام درباره سریالم، در مجموع از قسمت‌های سه شب اخیر راضی بودم، فحش هم زیاد خوردم در این شونزده شب و پوستم کلفت شد، نقد هم زیاد بود که در سریال‌های بعدی حواسم هست.» واقعیت این است که از کوزه همان برون تراود که در اوست. محمدمهدی عسکرپور و مدیران سیما فکر می‌کنند از درون ذهن دین‌گریز خانم نویسنده می‌توان برای روزه‌داران ماه رمضان خوراک فرهنگی سالم تهیه کرد؟


گوش کسی بدهکار منتقدان نیست
اما ظاهراً گوش کسی در صداوسیما به این انتقادها بدهکار نیست، چون امسال نیز این سازمان سریالی دیگر و تقریباً با مضمون و سر و شکلی مشابه تولید کرده که در آن خشونت خانوادگی، بدبختی، چاقوکشی و لات بازی حرف اول را می‌زند. تا اینجای کار معلوم است که سعید نعمت‌الله نویسنده سریال «برادرجان» ساخته محمدرضا آهنج در دراماتیزه کردن داستانش تبحر دارد و همین باعث شده در سرگرم کردن مخاطب تا حدودی موفق عمل کند. در واقع سریال در تکنیک لنگ نمی‌زند، اما کاش این تکنیک در خدمت بیان نمایشی نکات مثبت جامعه قرار می‌گرفت یا دست‌کم نویسنده در کنار تأکید بر نکات منفی موازنه‌ای به سود خیر ایجاد می‌کرد. مشکل سریال‌های تلخ تلویزیونی این است که همواره در موازنه میان خیر و شر یا خوبی و بدی معمولاً شر غلبه دارد و نویسنده‌های صداوسیمای جمهوری اسلامی تمایل ویژه‌ای به برجسته کردن اشرار در آثارشان دارند و اگر خوش‌بین باشیم باید بگوییم که ارادت ایشان به منفی‌ها در جامعه بدون اینکه بدانند منجر به این می‌شود که بدی‌ها را آن هم در ماه رمضان ترویج دهند. مدیران صداوسیما باید یک بار هم که شده به این سؤال مهم و البته جدی پاسخ بگویند که چرا نویسنده‌هایی که به کار می‌گیرند و معمولاً هم سالی چند کار را به آن‌ها می‌سپارند، تمایلی به ساختن قهرمان و الگوهای دست‌یافتنی و مثبت برای جامعه ندارند. وقتی آن‌ها تعهدی نسبت به رواج فضایل اخلاقی و خوبی‌ها در جامعه احساس نمی‌کنند، پس بر چه اساس بخش عمده‌ای از مجموعه‌های تلویزیونی را می‌نویسند. این سؤال مهمی است.

*روزنامه جوان 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.