سه‌شنبه ۱۱ تیر ۱۳۹۸ - ۱۶:۴۷

آیا نباید سلبریتی‌ها مدیریت ‌شوند؟

سازمان سینمایی و خصوصاً صداوسیما در ستاره سازی چه نقشی دارند؟

سلبریتی‌ها

سینماپرس: تمام بازیگران قبل از آنکه ستاره بشوند باید یک قرار داد کاری با شرکت و کمپانی طرف مقابل خود ببندند که در آن تمام ابعاد حقوقی یک هنرمند که قرار است بزودی تبدیل یه یک ستاره جهانی شود روشن شود. موضوعی که جایش در سازمان‌ها ما خالی است.

به گزارش سینماپرس، ستاره‌های هنری و ورزشی در عموم کشورهای غربی دارای یک نظام مدیریتی و توسعه یافته است که در آن همه چیز تحت قرارداد و یک سامانه مشخص مدیریت و کنترل می‌شود.

تمام بازیگران قبل از آنکه ستاره بشوند باید یک قرارداد کاری با شرکت و کمپانی طرف مقابل خود ببندند که در آن تمام ابعاد حقوقی یک هنرمند که قرار است بزودی تبدیل یه یک ستاره جهانی شود روشن شود. مثلا یکی از مهمترین این نکات این است که هنرمند نباید تا مدت اتمام دوره کاری خودش بر سر فلان پروژه با شرکت و کمپانی دیگر وارد همکاری شود. نباید هیچ چیزی از پروژه فاش کند و در تمام فعالیتش در صفحات مجازی و رسانه‌ها کنترل خواهد شد.

یکی از نمونه‌های جالب این حوزه تام هنکس بازیگر و صداپیشه هالیوودی است که این روزها بار دیگر در نقش وودی به صداپیشگی پرداخته است. او زمانی که قرار بود این انیمیشن ساخته شود با گفتن قسمت‌هایی از داستان مقدار قابل توجهی از دستمزد خود را از دست داد.

نظام مدیریتی و ساماندهی ستاره‌ها وظیفه جذب، رشد، ارتقاع، تشویق و تنبیه آنان را دارد تا برای فرهنگ، سیاست و جامعه تنش و بحران ایجاد نکنند. حتی بعضا نهادهای امنیتی آنان نیز وارد این میدان می‌شوند و نسبت به برخی از عملکردهای آنان اقداماتی می‌کنند. چیزی که اخیرا در یکی دو سال قبل بعضا موارد مشابه آن را برخی از هنرمدان داخلی ما از طریق صفحات مجازی اعلام می‌کردند.

اگر نگاهی به رفتارهای اخیر هنرمندان و تاثیر آنان در فضای اجتماعی و سیاسی موجود بیاندازیم متوجه این حقیقت می‌شویم که جماعت مذکور اثر مهمی در جریان‌های اجتماعی دارند. مثلا در انتخابات با نشان دادن علاقه خود نسبت به کاندید خاصی مردم را به آن سمت متمایل می‌کنند و یا با ترسیم سبک زندگی خاص خود در حقیقت الگوی مردم در شیوه خاص زندگی می‌شوند.

اتفاق این چند روز اخیر که یکی از بازیگران خوش سابقه سینما، تئاتر و تلویزیون اعلام کرده است که از همسر خود مدت‌هاست جدا زندگی می‌کند و با یکی از شاگردان همسر خود که نزدیک به ۳۰ سال از او کوچکتر است زندگی می‌کند، نمونه جدید تنش اجتماعی و فرهنگی است که البته آخرین آن نخواهد بود.

تنش‌های ستاره‌ها شامل فرهنگی، سیاسی-امنیتی و اجتماعی است. نمونه‌های فرهنگی را می‌توان مانند تصاویر ریحانه پارسا در صفحه شخصی خود بعد از اتمام سریال پدر عنوان کرد یا تنش‌های اجتماعی مانند کنایه‌های مهناز افشار درباره اربعین و حضور رامبد جوان در خارج از کشور برای تولد فرزندش و تابعیت گرفتن او دیگر هنرمندان ماشبه خودش و تنش‌های امنیتی مانند حضور بازیگران در جم که از رسانه‌ها منتشر شد و برای مدتی منجر به ایجاد سروصدای فراوان شد.

تمام اینها در حالی است که این روال می‌تواند با مدیریت سازمان‌هایی مانند سازمان سینمایی و خصوصا صداوسیما که منشا ستاره سازی است از ابتدا تبیین شود.

اساسا «اظهارنظر در مورد همه چیز» که طی چند سال اخیر، انحصار آن در اختیار سلبریتی‌ها قرار گرفته، دقیقا چیزی است که در توان این طیف قرار نداشت. بسیاری از سلبریتی‌ها حتی دو کتاب هم در زندگی خود نخوانده‌اند ولی به این شیوه غلط ادامه می‌دهند. روشنفکران، روزنامه‌نگاران و بعضی از طیف‌های دیگر جامعه، متخصص نظر دادن درباره همه چیز هستند. این نظرها می‌تواند درست یا غلط، مغرضانه یا منصفانه، جذاب یا غامض یا به هر شکل دیگری باشد؛ اما به هر حال توسط کسانی ادا می‌شود که تخصص‌شان همین است.

با توجه به موارد فوق باید در نتیجه گفت تنش‌های سلبریتی‌ها نهایتا باعث شده است که بحرانی در حوزه فکر، انتخاب و تصمیم گیری برای زندگی فردی و اجتماعی مردم ایجاد بشود. حضور بسیار چشمگیر مخاطبان در فضای مجازی در صفحات هنرمندان نشان از علاقه و پیگیری مردم دارد تا ببینند در آخرین پست خود آنان چه می‌گویند و چه چیزی را هدف انتخاب خود قرار داده‌اند. اما آیا آنان شایستگی الگو شدن برای زندگی و انتخاب در زمینه‌های مهم زندگی هستند؟

به نظر می‌رسد که اگر روزگاری دانشمندان، علما، پهلوانان و شهدا قهرمانان واقعی جامعه و سرمشق‌های زندگی بودند این روزها دنیای مدرن که صورت‌گری و ظاهر جذاب را اولی بر هرچیزی در سبک زندگی قرار داده، معیارهای ما را وارونه و ما را دچار یک دگرگونه منفی کرده است.

*تسنیم

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.