چهارشنبه ۱۱ دی ۱۳۹۸ - ۲۰:۲۸

به بهانه پخش از آی فیلم انگلیسی؛

قصه خودویرانی آدم ها در «تب سرد»

سریال تب سرد

سینماپرس: تب سرد به کارگردانی علیرضا افخمی، قصه زیاده خواهی آدم ‌هاست و ویران کردن شان به دست خود.

به گزارش سینماپرس، سریال «تب سرد» به عنوان اولین محصول کارگردانی علیرضا افخمی پس از سال ها ناظر کیفی بودن، یک اثر قابل قبول دست کم در زمان پخش اولیه خود در سال ۱۳۸۳ است. قضاوت منصفانه اما، مبین این واقعیت است که تب سرد حتی در قیاس با بسیاری از مجموعه های تلویزیونی سال های اخیر یک سر و گردن بالاتر می ایستد و همچنان سریالی دیدنی است. قصه جذاب، ریتم مناسب، شخصیت پردازی های درست و حضور بازیگران جوان اما پرانگیزه، سریال علیرضا افخمی را به اثری تماشایی تبدیل کرده که حتی قادر است نظر مخاطبان فرامرزی شبکه آی فیلم را نیز به خود جلب کند.

علیرضا افخمی در تب سرد و با روایت قصه جوان کارخانه داری که در مرز ورشکستگی است و از سر استیصال، نقشه ربایش پسر کوچکش را طراحی می‌کند تا به بهانه آزاد کردن او، پدر زن پولدارش را تلکه کند و خود و کارخانه اش را از این وضعیت بغرنج و بحرانی برهاند، به بررسی پاره‌ ای از معضلات اجتماعی از منظر اقتصادی می پردازد، بدون آن که در بیراهه شعارزدگی های مرسوم گرفتار آید و متوقف شود. در ادامه قصه اما، طمع دو همدست جوان کارخانه ‌دار، ماجرا را در مسیری دیگر می ‌اندازد و تمام محاسبات و پیش‌ بینی ‌ها اشتباه از آب درمی ‌آید.

گردآوری تیمی از بازیگران جوان، تازه نفس و با انگیزه همچون شهاب حسینی، حمید گودرزی، مهدی سلوکی، کامبیز دیرباز، شهرزاد عبدالمجید و سولماز غنی در سریالی که قرار بوده برای اولین بار از شبکه سه سیما_ که عنوان شبکه جوان را یدک می‌ کشد و عمده مخاطبانش را این طیف تشکیل می‌ دهند_ به روی آنتن برود، یک خوش سلیقگی به شمار می ‌رود. هنرپیشه های جوان سریال و به خصوص کامبیز دیرباز که اولین بازی اش را در تلویزیون پس از فیلم موفق «دوئل» تجربه می کرد نقش آفرینی های قابل قبول و حتی درخشانی را از خود به نمایش می گذارند. از سوی دیگر، شخصیت پردازی های مناسب موجبات همذات پنداری مخاطب با کاراکترها را فراهم آورده است. در پیوند با این شخصیت پردازی درست است که کاراکترها برای کنش هایشان دلایل و توجیهاتی را دارد که نه تنها برای خودشان موجه است که حتی برای بیننده نیز چندان ثقیل و غیرقابل هضم به نظر نمی رسد و همین فاکتور، به باورپذیری قصه و کاراکترها یاری رسانده است.

نقطه قوت و تمایز دیگر سریال تب سرد در روایت درست و حساب شده قصه است. برخلاف بسیاری از مجموعه ‌های نمایشی ایرانی که شروعی توفانی دارند اما در میانه راه به یکنواختی و ملال آوری می رسند، سریال تب سرد اتفاقا هر چه جلوتر می رود جذاب ‌تر می ‌شود و مخاطبان بیشتری را با خود همراه می کند.

علیرضا بذرافشان در مقام یک فیلمنامه نویس کارکشته و مجرب، در قسمت های ابتدایی سریال بیشتر بر معرفی شخصیت ‌ها و ارائه پیشینه ‌ای از گذشته آنها تمرکز دارد و در ادامه مسیر است که به شکل جدی به روایت قصه و داستانک های حول و حوش آن می ‌پردازد. بذرافشان به موازات روایت قصه شهاب کیانفر (با بازی شهاب حسینی) به عنوان کاراکتر اول فیلمنامه، نگاهی عمیق و بسیط هم به زندگی حامد (حمید گودرزی) به عنوان یکی از ربایندگان دارد. او داستان این دو شخصیت و زندگی خصوصی شان را به موازات هم پیش می برد تا جایی که با هم به تلاقی می‌ رسند و وارد فاز مشترکی می ‌شوند.

ریتم تند سریال و سکانس های جذاب جاده‌ ای، از تب سرد یک تریلر موفق و جذاب ساخته است. قصه سریال در میانه راه و پس از بدعهدی حامد و پیمان (کامبیز دیرباز) به عنوان ربایندگان پسر شهاب، در مسیر تازه ای می افتد و اتفاقات غیرقابل پیش بینی و مهیجی را رقم می ‌زند.

 تب سرد، قصه زیاده خواهی آدم ‌هاست و ویران کردن شان به دست خود. شهاب با طراحی نقشه دزدیدن فرزندش، آتش بر خرمن زندگی اش می زند؛ حامد با درافتادن دوباره در دام شیطان، از چاله درآمده و به چاه می افتد و پیمان با آزمندی زیاده خواهانه اش، از یک خرده خلافکار به جانی ای حرفه ای تبدیل می شود. هر سه ضلع مثلث سریال تب سرد در نهایت به یک خودویرانی ناخواسته می رسند و مبتلا می‌ شوند.
 

چنین اثری با قابلیت ها و المان های جذابی که از آنها یاد شد، می ‌تواند برای هر طیف از مخاطبان با هر زبان و فرهنگ جذاب و دیدنی باشد. به نظر می‌ رسد بینندگان آی فیلم انگلیسی هم به مانند مخاطبان ایرانی از تماشای سریال تب سرد لذت ببرند و با قصه و کاراکترهایش همراه شوند.

*محسن محمدی

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.