چهارشنبه ۳۰ بهمن ۱۳۹۸ - ۱۰:۳۰

مجلس یازدهم و ضرورت توجه ویژه به حوزه فرهنگ

پیشنهاد ده اولویت فرهنگی به آنان که به بهارستان می‌روند

پرچم ایران

سینماپرس: ضعف عملکرد مجلس در عرصه فرهنگی کشور سبب شد تا حجم قابل توجهی از تولیدات فرهنگی و بالاخص سینمایی کشور در روزگار بنفش ملت ایران به صورت های مختلف غیرت ملی، ایمان و وحدت و همبستگی را در جامعه اسلامی ایران نشانه رفته و نشاط و ابتکار در خلق تولیدات فرهنگی و بویژه سینمایی را نه بر مدار منافع ملی، بلکه بعضا در جهت مقابل با آن سامان بخشند.

فاطمه سادات ناظمی/ مجلس شورای اسلامی در ایران به‌منزله رگ و خون برای بدن و بدنه کشور است که با نظم و درایت و شهامت و تدبیر می‌تواند مدیریت طولانی‌مدت و سیاست‌های کلان را پی‌ریزی نماید. پرواضح است که یک مجلس، با نمایندگانی کارآمد و باورمند و آرمان‌خواه، می‌تواند حتی دولت را اداره و راهنمایی کند. ازاین‌جهت انتخاب نمایندگان شایسته و صالح، قطعاً به نفع اصلاح کشور است؛ مجلس شورا بدنه انقلابی و مصلح و رو به تکامل داشته باشد، کشور هم اصلاح خواهد شد.



مجلس و یا به تعبیر فرنگی آن یعنی پارلمان (Parliament)، در پیشخوان رسانه‌ها و تلقی‌ها و افکار نخبگان ایران و جهان، قرار می‌گیرد و هر تصویری که از این مجلس سبزرنگ و هرمی شکل بهارستان بیرون بیاید، تصویر کل ایران است و دقیقاً جمله امام خمینی رحمت‌الله علیه که فرمودند: مجلس، خانه ملت است و یا این فرموده از ایشان که: مجلس، عصاره فضایل ملت است. فرمایشاتی که هم جنبه ایجابی و هم سلبی ویژه‌ای را در برمی‌گیرد و معین می‌سازد که اگر مجلس می‌تواند منشأ نشر فضایل یک ملت باشد، برعکسش نیز می‌تواند بار گذار رذایل و ناهنجاری‌ها و تحقیرشدگی‌ها هم باشد.



ملت مسلمان ایران در مجلس دهم دیدند سلفی حقارت را! دیدند عکس یادگاری برخی نمایندگان با موگرینی، چه شعاع و بازتابی داشت! دیدند برخی اظهارنظرهای زیگزاگی و نامتعارف و تصمیم‌های منحنی و شتاب‌زده پس‌وپیش برجامی، چه تأثیرات منفی‌ای بر افکار عمومی گذاشت و ...




مجلس شورا را می‌توانیم به آکواریوم تشبیه کنیم، آکواریوم یک محیط شفاف و روشن دارد، فضایی که در آن پویایی و تحرک ماهی‌ها عیان است و هر اختلال و نارسایی، خودش را سریع نشان می‌دهد، طوری که هرکسی که از بیرون از آکواریوم آن را ببیند، به خود حق می‌دهد تا عیوب را بازگو کند و جلوی نقص را بگیرد، وگرنه تمام حیات ماهی‌ها از بین می‌رود.


با این اوصاف، روی کار آمدن یک مجلس متقی، زنده و پویا و کارآمد، نیاز اساسی کشور است. وضعیت کشور هم ایجاب می‌کند که مجلس جدید، با تمام هستی خود، باشهامت و مدبر و مدیر باشد زیرا تجربه شکست برجام و جولان زباله‌ای به اسم ترامپ، هیچ نقطه‌ای برای امید به بیرون از مرزهای ایران نمی‌گذارد! پس از شهادت سردار قاسم سلیمانی و نضج گرفتن مجدد مکتب امام خمینی همت‌ها برای کار انقلابی در میان مردم افزایش یافت و صدالبته که مسئولان هم باید تلاش مضاعف داشته باشند و هیچ عذر و بهانه‌ای هم پذیرفتنی نیست. این دوره، دوره‌ای است که اگر عقب‌نشینی بشود و ضعف نشان دهیم و لیبرال و اباحه‌گر و طاغوتی و... منصب‌دار امور شوند، غرب هم سیلی سختی به ایران خواهد زد.




عرصه فرهنگ و هنر و بالأخص سینما یکی از عرصه‌های جدی و بااهمیتی است که مجلس یازدهم، با آن روبرو است؛ عرصه‌ای که به سبب ناکارآمدی ویژه در بدنه اجرایی کشور، به‌شدت دچار ول‌شدگی است و در این میان مواجهه و مطالبه از ساختارهای اجرایی و همچنین قانون‌گذاری برای امور فرهنگی و ترمیم قوانین و حتی حذف پاره‌ای از قوانین مزاحم و...، قطعاً یکی از اصلی‌ترین اولویت‌های مجلس یازدهم است.


در این میان قطعاً کمسیون فرهنگی مجلس باید اشراف محتوایی کامل بر شقوق مختلف فرهنگی و هنری و به‌صورت ویژه تولیدات صنعت سینمای ایران داشته باشد تا بتواند ول‌شدگی فرهنگی را سامان بخشیده و علاجی شود بر سیاست‌های بنفش پوشان خود مدبر پندار در حوزه فرهنگ که زودتر از بخش‌های دیگر نمود عینی و عملی پیدا کرد و وِل شدگی عرصه فرهنگی را چونان نمایان ساخت که تمامی شقوق هفت‌گانه هنری کشور امروزه به نحوی ویژه بیمار بوده و یا آماج نفوذ گسترده گردیده است.



در یک مرور کلی بر عملکرد مجلس دهم می‌توان گفت که این دوره، مدیریت مجلس و نیز ضعف بنیادین نیروهای انقلابی در انسجام تصمیم‌گیری در مقابل جریان غرب‌گرای درون مجلس بارها دردسرساز شد. در این میان کمیسیون فرهنگی مجلس، در بیشتر اوقات، صندلی‌هایش خالی بود و برخی از اعضای آن نیز از سر بی جایی و عدم راه یابی به کمیسیون های دیگر مجبور به حضور در آن شده بودند و این در شرایطی بود که بنفش پوشان نیز به معنای واقعی کلمه، از بحث فرهنگ، غافل بوده و تمامی ابزارهای هنری و بالاخص سینما را فدای مذاکره با جهان کرده و گمان می نمودند که سینما در حد یک تلفن است برای گفتگو و تعامل! و این گونه بود که سینمای این دوره که می‌توانست چهره واقعی ایران را در جهان نشان بدهد، آن‌هم در شرایطی که با داعش در حال مبارزه بودیم، به رسانه ای وِل شده مبدل گردید و سینمایی شد که به فکر ساختن کمدی های سخیف و بعضا مستهجن بود!



ضعف عملکرد مجلس در عرصه فرهنگی کشور سبب شد تا حجم قابل توجهی از تولیدات فرهنگی و بالاخص سینمایی کشور در روزگار بنفش ملت ایران به صورت های مختلف غیرت ملی، ایمان و وحدت و همبستگی را در جامعه اسلامی ایران نشانه رفته و نشاط و ابتکار در خلق تولیدات فرهنگی و بویژه سینمایی را نه بر مدار منافع ملی، بلکه بعضا در جهت مقابل با آن سامان بخشندو همین ناتوانی مجلس در برخورد هوشمندانه و نظارت مبتنی بر قانون در عرصه فرهنگی کشور سبب شد تا انواع و اقسام الفاظ رکیک و نمایش گونه های مختلف از سکس پنهان و آشکار و ...به امری رایج در تولیدات فرهنگی و سینمایی کشور مبدل شود.



افزایش ورود گردانندگان شبکه‌های نفوذ در قالب گروه‌های تجاری، سیاسی و فرهنگی و دستگیری عوامل نفوذ در حوزه فرهنگ موضوعی انکارناپذیر است؛ هرچند متولیان دستگاه‌های رسمی اصرار بر انکار آن داشته باشند. در این میان نقش مجلس شورای اسلامی بسیار خطیر و حیاتی است، چراکه این مجلس می‌تواند با قانون‌گذاری مناسب و برطرف کردن خلأهای قانونی در مواجهه با خطر نفوذ و شناسایی و برخورد با عوامل نفوذ به‌ویژه در عرصه فرهنگ و هنر، بسیاری از هزینه‌های مادی و معنوی نظام و مردم را کاهش دهد.




اکنون در آستانه انتخابات و تعیین نمایندگان مجلس یازدهم، توقع آن است تا نمایندگان منتخب مردم با مرور منویات و مطالبات امام جامعه، بر موضوع فرهنگی توجهی ویژه نموده و نکات زیر را در اولویت فعالیت‌های آتی خود قرار دهند: 

۱. مهم‌ترین وظیفه مجلس را می‌توان در توجه به موضوع پیوست فرهنگی و الزام لوایح به تهیه بسته سیاستی و فرهنگی ارزیابی نمود؛ موضوعی که عموماً با سهل و ممتنع گیری در لوایح و طرح‌ها در مجالس گذشته همراه بوده و تا به امروز آسیب‌های ویژه‌ای را بر بنیان‌های فرهنگی کشور چه در ابعاد اسلامی و چه وجه ایرانی جامعه وارد ساخته است.  



۲. مسئولان و عموم شاغلان در نهادهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی، مبتنی بر قانون اساسی ملزم به ایجاد محیط مساعد برای‌ رشد فضایل‌ اخلاقی‌ بر اساس‌ ایمان‌ و تقوی‌ ومبارزه‌ با کلیه‌ مظاهر فساد و تباه می باشند؛ وظیفه ای که به صورتی رسمی در قوانین عادی این قبیل از مجموعه ها نیز درج شده و به صورت شاخص، هدف قانونگذار از تاسیس مجموعه ای تحت عنوان وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، ایجاد ساختاری نظام مند به جهت رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و همچنین  توسعه استقلال فرهنگی و مصونیت جامعه از نفوذ فرهنگ اجانب باشد و ...؛ در این میان عدم التزام مسئولان و عموم شاغلان در نهادهای فرهنگی نظام جمهوری اسلامی نسبت به وظیفه ای که توسط قانون اساسی معین گردیده و همچنین در مصرحات قوانین عادی معین شده را می بایست به عنوان جُرم و بِزه قلمداد نمود و مجلس شورای اسلامی با ابزارهای نظارتی خود مسیر برخورد با مجرمان را به نحو قانونی فراهم آورده و قوانین لازم برای شناسایی عموم این قبیل از جرایم که بر بستر عمومی صورت می پذیرد را در سرفصلی جامع با عنوان حق فرهنگی (Cultural Rights)  تهیه و سامان بخشد.



۳. هرچند دولت‌ها، به‌ویژه دولت دوازدهم، همواره از اختصاص درصد بالای اعتبارات ۶۵ درصدی به بخش فرهنگ، سخن می رانند، اما واقع آن است که این ارقام، مجموع اعتبارات بودجه‌ای کشور در حوزه فرهنگی و اجتماعی بوده و در این میان بخش فرهنگ و هنر و رسانه تنها از ۶ درصد این اعتبارات برخوردار می شوند.  ازاین‌جهت است که می‌بایست نمایندگان محترم در گام نخست به تفکیک و شفاف‌سازی بودجه فرهنگی از بودجه اجتماعی در نظام بودجه‌ریزی کشور و لحاظ آن در لوایح و طرح‌های آتی مبادرت ورزند.  



۴. شرایط کنونی به‌صراحت تمامی مستندات، شرایط نفوذ فرهنگی است و ازآنجاکه طبق ماده ۱ قانون اهداف و وظایف وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی مصوب ۱۳۶۶ مجلس شورای اسلامی، ماهیت تشکیل وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی رشد فضائل اخلاقی بر اساس ایمان و تقوی و استقلال فرهنگی و مصونیت جامعه از نفوذ فرهنگ اجانب است، در این راستا می‌بایست نمایندگان محترم مجلس دهم نظارت ویژه‌ای را بیش‌ازپیش بر عملکرد این وزارت خانه جهت پایبندی بر اهداف و وظایف قانونی خود مبذول نمایند. بالاخص آنکه تزریق پول های بی حساب و کتاب و بدون توجیه اقتصادی در عرصه های مختلف هنری و بالاخص در صنعت سینمای ایران را نیز می بایست موضوعی با ابهامات و انتقادات جدی و به نوعی در راستای کارکردهای پول شویی (Money laundering) قلمداد نمود؛ موضوعی که برای نخستین بار در مورد سریال های نمایش خانگی مطرح گردید.



۵. بی‌تردید تصدی‌گری دولت و دولتی بودن، دو موضوع و مقوله جدای از یکدیگر است و در این میان نمایندگان محترم مجلس آینده می‌بایست در مصوبات بودجه‌ای خویش توجه داشته باشند که اصولاً مبالغ اختصاصی برای وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی به‌منظور ایفای شأن تصدی‌گری فرهنگی باشد نه صرفاً توقع دولتی سازی فرهنگی. به‌بیان‌دیگر، مجلس نباید به دولت اجازه بدهد که برای فرار از برچسب دولتی بودن، فرهنگ را برون‌سپاری کند. بلکه وزارت ارشاد باید بی‌هیچ انفعال و واهمه‌ای از ناله و شیون‌های شبه روشنفکران، اقدامات خود را محکم انجام بدهد و مجلس هم باید بازوی نظارت خود را در تصمیمات وزارت ارشاد، قوی‌تر کند.




۶. یکی از اصلی‌ترین و شاید مهم‌ترین بازوی اجرایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در عرصه بین‌المللی سینما، بنیاد سینمایی فارابی است، بنیادی که بر طبق اساسنامه، سازمانی غیردولتی و غیرانتفاعی است که وظیفه‌اش شناساندن و معرفی سینمای ایران، به جهان است. تخصیص بودجه به این بنیاد، درواقع کمکی است به معرفی ایران نزد جهان. و از آن‌سو نیز شفاف‌سازی هزینه این نهاد و شناسایی تهیه‌کنندگان و سرمایه‌گذاران مرتبط با این بنیاد، امر ضروری است، زیرا در چند سال اخیر، بنیاد فارابی، در فیلم‌هایی متضاد با فرهنگ ایرانی و اسلامی مشارکت مالی می‌کند و این سؤال را ایجاد می‌کند که چرا نظر و خواسته سرمایه گذران فیلم باید جهت و مبنای محتوایی فیلم‌ها را معلوم کند؟ و اساساً نقش نظارتی و هدایتی بنیاد فارابی کجاست؟



۷. شفافیت موضوع مهمی است که قطعا می تواند اسباب ارتقاء بهره وری را در عموم سیستم های در حال جریان رقم زده و فرایندهای اجرایی را اصلاح و بهبود بخشیده و به افزایش اعتماد عمومی و به تبع آن به افزایش سرمایه اجتماعی منجر می‌شود و این در حالی است که مجلس شورای اسلامی با پیگیری دقیق شفافیت فرای ظاهرسازی های متداول می تواند به فرهنگ و بویژه صنعت سینمایی کشور کمک کند تا به عنوان مثال پیگیری کنند که چرا بنیاد سینمایی فارابی در طی نُه ماه گذشته حدود یکصد و پانزده هزار میلیون ریال  هزینه های جاری و پشتیبانی داشته و این بودجه قابل توجه آن هم در شرایط اقتصادی کنونی کشور  در چه مسیری هزینه شده است!؟ و یا آنکه اساسا ماهیت این هزینه های جاری و پشتیبانی در بنیاد سینمایی فارابی چه بوده که موجب شده تا بیش از نیمی از هزینه کرد حدود دویست و هفتاد و پنج هزار میلیون ریالی این مجموعه را در نُه ماهه نخست امسال شامل شود!؟



۸. پُر واضح است که در عرصه فرهنگی و سینمایی کشور، ایجاد موجودیتی با عنوان گروه سینمایی هنر و تجربه اساسا به عنوان کاتالیزوری از برای مشروعیت بخشیدن به حمایت های دولتی از جریان شبه روشنفکری و بعضا اپوزیسیون نظام در عرصه فرهنگ و سینمای کشور مبدل گردیده است؛ جریانی که با وجود عدم پایبندی خود به مبانی اعتقادی نظام جمهوری اسلامی ایران، همچنان می خواهند از امکانات حاکمیتی برای حضور خود در عرصه سینمایی کشور بهره مند شوند و در این میان گروه سینمایی هنر و تجربه به خوبی توانسته تا ایشان را از اکثر پتانسیل های مادی و معنوی حاکمیت بهره مند سازد. بر این اساس گروه سینمایی هنر و تجربه علاوه بر ماهیت مجهول و مدیریت سلیقگی خود، امروزه تبدیل به حیات خلوتی امن شده که بر شرایط ولنگاری فرهنگی دامن زده و به نوعی زمینه را برای تقویت فرایند نفوذ هر چه بیشتر در کیان فرهنگی کشور مهیا ساخته است. از این جهت لازم است تا مجلس شورای اسلامی و بالاخص کمیسیون فرهنگی آن ضمن بررسی گزارش عملکرد هنر و تجربه، به آنالیز رفتاری این مجموعه و تطبیق خروجی کیفی و کمی مجموعه به ازای بودجه صرف شده پرداخته و عملکرد موسسه هنر و تجربه سینمای ایرانیان را با دقت مورد ارزیابی قرار دهند و تاثیر این مجموعه بر مقوله فرهنگ و در صنعت سینمای کشور را بررسی دقیق قرار دهند.



۹. توجه مادی و معنوی به رسانه ملی و سازمان صداوسیما به‌عنوان قرارگاه خط مقدم جنگ نرم کشور، اولویتی اساسی است. یکی از ظرفیت های عظیم رسانه ملی در جنگ نرم، حضور موثر در عرصه تولید فیلم و سریال های تلویزیونی و تولید آثاری کارآمد به جهت القای پیام مناسب و مقتضی در ذیل اهداف کلان ترسیم شده و طرح فکر و اندیشه در جامعه اسلامی ایران می باشد؛ چرا که رسانه ملی از توان جلب نظر مخاطب میلیونی برخوردار بوده و بر حسب تجربه هر زمانی که پرداخت صحیح و هنرمندانه ای از موضوعات گوناگون در صدا و سیما صورت گرفته، اثرگذاری خود را در بسترهای جامعه به خوبی نشان داده است. پس اگرچه دولت، رسانه ملی را موظف نموده تا از طریق پخش آگهی بازرگانی به رفع نیازهای مالی خود مبادرت ورزد، اما به‌واقع این موضوع در راستای بسط و گسترش فرهنگ مصرف‌گرایی، ضربه‌های جبران‌ناپذیری را بر اقتصاد ملی وارد می‌سازد.



۱۰. توجه به حقوق معنوی مخاطب به‌جای اصالت دادن به حقوق هنرمند، یکی دیگر از اولویت‌های تصمیم‌گیری فرهنگی در مجلس است. مجلس باید برای سینما، نظامنامه حقوق مخاطب، و حقوق خانواده بنویسد. حقوق مخاطب، بر حقوق هنرمند و تولیدکننده فیلم و آگهی بازرگانی، مقدم است. فیلم‌ها به لحاظ محتوایی، بر اخلاق و ذهن مخاطبان تأثیر می‌گذارد و حقوق ویژه ای به مخاطب تعلق می گیرد. پس قطعاً محتوای ناهنجار، خصوصاً در آثاری که خشونت و یا تجملات را ترویج می‌کنند، از مجاری قانونی باید قابل‌پیگیری باشد. البته نه قوانینی همچون نظام بندی درجه سنی فیلم‌ها به بجای احیای حقوق مخاطب به توجیه عملکرد سازندگان آثار پرداخته و موانع اکران در تولیدات ضد ارزشی را با عنوان درجه بندی سنی مرتفع می ساخت. بلکه قوانین و قواعد زیربنایی‌تری از طرف مجلس لازم است که در مجموع به تعریف طرح و منشوری تحت عنوان نظام حقوقی خانواده در سینما منجر شود.



نظرات

  • ۱۳۹۸/۱۲/۰۳ - ۲۱:۳۵
    0 0
    شما ودوستانتان زمانی سینما را زیر ورو کردید بدون اخلاق بدون ایمان بدون تقوا اگر واقعا به مطلب خود اعتقاد دارید ایمان را ترجیح می دهید خدا را در نظر بگیرید این مطلب را نشر کنید

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.