شنبه ۱۱ بهمن ۱۳۹۹ - ۱۰:۳۵

جولان سرمایه در مرزهای فکری صداوسیما؛

از تبلیغ زندگی مجردی تا فضیلت نشان دادن تنبلی و استفاده ابزاری از دین در آگهی‌های تبلیغاتی صداوسیما

پیام های بازرگانی

سینماپرس: از تبلیغ زندگی مجردی تا فضیلت نشان دادن تنبلی و نیز سوء‌استفاده ابزاری از دین رویکردی است که در آگهی‌های تبلیغاتی صداوسیما نمودی بارز دارد

به گزارش سینماپرس، معلوم نیست دست پیدا و پنهان سرمایه و پول قرار است تا کجا در صداوسیمای ملی ایران پیشروی و همه شئون فرهنگی این رسانه را دستخوش تحول مبنایی و باطنی کند.

سرمایه اصالت را به سود بیشتر می‌دهد و به شکلی تدریجی و احتمالاً نامحسوس همه چیز را تحت تأثیر اولویت‌های خود قرار می‌دهد. معنای این حرف این نیست که تولید ثروت و پول چیز بدی است و عجیب است در اعتراض به عملکرد سؤال برانگیز صداوسیما درباره تسلط روح سرمایه‌داری و توفق تلخ آن بر فرهنگ مجبوریم این بدیهیات را بازگو کنیم که خدایی نکرده انگ نخوریم.

یک توطئه فرهنگی!

اینکه یک رسانه عظیم مجبور می‌شود به جای تأمل و تمرکز بر امر فرهنگ همه همت خود را روی درآمدزایی متمرکز کند، می‌تواند یک توطئه علیه فرهنگ ملی باشد، اما اینکه مدیران صداوسیما چه تدابیری برای غلبه سرمایه بر فرهنگ اندیشیده و به کار می‌برند، مسئله‌ای است که به نظر می‌رسد در انجام آن سستی و کاهلی زیادی به چشم می‌خورد.

آگهی‌های تلویزیونی در سال‌های اخیر به یک معضل فرهنگی و اجتماعی تبدیل شده است. به بهانه کمبود مالی، تلویزیون رسماً به جولانگاه سرمایه‌داران تبدیل شده است که محصولات حتی بی‌کیفیت خود را با رنگ و لعاب به واسطه آنتن معتبر رسانه ملی به یک برند تبدیل کنند.

شاید اولین زنگ خطر صداوسیما تبلیغات وسیع کرم حلزون بود که اعتماد ملی را خدشه‌دار کرد، زیرا مردمی که به خصوص در لوازم بهداشتی می‌دانستند چنین تبلیغاتی بدون مجوز وزارتخانه‌ها و تأیید آن‌ها غیرممکن است به دام اختراعات نوظهور کلاهبردارانی افتادند که رسانه بی‌رقیب ملی را ابزار خود قرار داده بودند و امروز تبلیغات نه معضل فرهنگی، بلکه رسماً با هدایتگری به شکل‌دهی ذائقه‌ها کشیده شده است.

تبلیغ تجرد و تنبلی

در راستای تغییر ذائقه مخاطبان به تازگی یک ابرشرکت لوازم خانگی نوع جدیدی از تبلیغات را در صداوسیما بنیان گذاشته و برای برندسازی سلسله‌آگهی‌هایی را با یکی از بازیگران نوظهور سینما آغاز کرده که بسیار قابل تأمل است.

مرد جوانی تنها در خانه حوصله‌اش از بیکاری سر رفته و از اینکه می‌تواند با تلویزیون جدیدی که خریده بازی رایانه‌ای کند هیجان زده می‌شود! یا با وجود داشتن یخچال بزرگ ساید در خانه نمی‌داند خریدهای اضافی را کجا بگذارد و به فکر یخچالی بزرگ‌تر و مجهزتر می‌افتد. متأسفانه در این آگهی‌ها آنچه بیش از همه نمود دارد مصرف‌گرایی و تشویق به تنبلی است.

در کشوری که بخش قابل ملاحظه‌ای از جوانان به دلیل مشکلات عدیده مالی توان ازدواج ندارند و قیمت اجاره‌ها روز به روز به طرزی سرسام‌آور رو به افزایش است و دولت وقعی به این مشکلات نمی‌نهد، تبلیغ زندگی فوق لاکچری در تلویزیون چیزی جز دهن‌کجی به اقشار مختلف مردم نیست.

توهین به ملیت ایرانی

جمله «فقط یه ایرونی می‌دونه» نیز کنایه‌ای تلخ به مردم ایران است که ظاهراً اتفاقی نیست و کنایه این شرکت البته در ذات نظام سرمایه‌داری نیز نهفته است. موضوع دیگر در این تبلیغ تجرد و خانواده‌گریزی مرد جوان است؛ آگهی‌ای که به صوررت سلسله‌داستان برای محصولات رنگارنگ امپراتوری این کارخانه نوظهور تعریف شده است فاقد عنصری به نام همسر و فرزندان یا حتی مادر است. سرمایه‌گذاری عجیب این شرکت در تعریف خانواده تک‌نفری آن هم در شرایط فعلی کشور که کارشناسان مدام از پیری جمعیت و تشکیل خانواده، فرزندآوری و ساده‌زیستی صحبت می‌کنند، قابل تأمل است و آنچه بیش از همه حساسیت ایجاد می‌کند، مسلسل‌وار بودن این مجموعه آگهی در صداوسیماست که به دنبال تقویت یک خط فکری جدا از تبلیغات پرزرق وبرق محصولات است.

القای فقر به جامعه

سؤال این است در این شرایط اقتصادی که قیمت لوازم خانگی سرسام‌آور شده است، به صورتی که دیگر برای مردم همان خرید اولیه سخت است، چه رسد به تعویض و خرید جدیدتر و مدرن‌تر، چرا چنین تبلیغاتی تولید می‌شود که در آن مردی با خصلت تنبلی، لوازم خانه خود را که کهنه و خراب هم نیستند، به بهانه کوچک بودن بیرون می‌اندازد تا لوازم جدیدی را جایگزین کند! تبلیغات وسیع این کارخانه در شرایط اقتصادی فعلی جای سؤال دارد، چه آنکه در کنار تبلیغات تلویزیونی، تبلیغات شهری وسیعی از این شرکت در سطح خیابان‌ها دیده می‌شود که جای تأمل دارد، مثلاً در یکی از این تبلیغات ماشین لباسشویی نوشته شده «فقط یک ایرونی میدونه اطمینان از پاکی و تمیزی این لباس یعنی چه!؟» و زیر آن درشت نوشته شده «با قابلیت آبکشی شرعی» این توهین به شعور یک ملت است، چه آنکه ۴۰ سال بیشتر است که این کشور با ماشین‌های اتوماتیک لباسشویی آشناست و مسئله شرعی آن از پیش از انقلاب حل شده است و به راستی چرا باید برای فروش کالایی از ادبیات دینی سوء‌استفاده کرد و اعتقادات مردم را به بازی گرفت!؟

از سویی در زمانی که بسیاری از نوعروسان به خاطر تهیه جهیزیه برای ازدواج دچار مشکل هستند، چرا چنین تبلیغات مصرف‌گرایانه‌ای با آب و تاب از قاب تلویزیون که رسانه‌ای عمومی و فراگیر است، مدام نشان داده شود تا خواسته و ناخواسته با نیازآفرینی‌های جدید گسل اجتماعی را عمیق‌تر و حس فقیر بودن افراد را تقویت کند!؟
مگر قرار نبود این دانشگاه عمومی جنبه آموزشی و تربیتی هم داشته باشد، پس چرا برای سرمایه‌داری و مصرف‌گرایی به هر قیمت تلاش می‌کند!؟

*جوان

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.