دوشنبه ۲۶ دی ۱۳۹۰ - ۱۲:۰۰

گزارشی از اجرای یک نمایش در تماشاخانه ایرانشهر/

اجرای «خشکسالی و دروغ» و مشغله‌های پیمان معادی در گلدن گلوب

پیمان معادی و خشکسالی و دروغ

نمایش «خشکسالی و دروغ» این شب ها بدون حضور، پیمان معادی هنرپیشه این تئاتر و فیلم «جدایی نادر از سیمین» در تماشاخانه ایرانشهر به روی صحنه می رود.


به گزارش خبرنگار تئاتر خبرگزاری سینمای ایران، نمایش «خشکسالی و دورغ» شب گذشته در حالی با استقبال تماشاچیان به روی صحنه رفت که پیمان معادی، بازیگر این نمایش، برای دریافت جایزه گلدن گلوب، در لس آنجلس به سر می برد.

این شب ها جای پیمان معادی را در نمایش، احمد مهرانفر گرفته است. شب گذشته، پیمان معادی، در کنار اصغر فرهادی، جایزه بهترین فیلم خارجی جشنواره گلدن گلوب را برای فیلم «جدایی نادر از سیمین» دریافت کردند.

بنابراین گزارش، اجرای «خشکسالی و دروغ» که بیش از یک هفته، متوقف شده بود، روزهای آخر اجرای خود را در حالی می گذراند که مرکز هنرهای نمایشی پاسخی به درخواست دو اجرایی شدن این نمایش نداده است و به همین دلیل، سالن اجرا این شب ها پذیرای صندلی های اضافی برای بلیت های فروخته شده است. اجرای این نمایش جمعه شب به پایان خواهد رسید.

«خشکسالی و دروغ» عنوان نمایشی از محمد یعقوبی است که پیش از این، علاوه بر اجرا در جشنواره تئاتر فجر، با حضور بازیگران مختلف، در تالار قشقایی تهران نیز اجرای عمومی رفته است. در اجرای اخیر بازیگرانی همچون باران کوثری، علی سرابی و آیدا کیخانی نقش های این نمایش را ایفا می کنند.

جلوه های صوتی نمایش، که علاوه بر موسیقی صدای هنرپیشه های نمایش است، در میان صحنه ها، هدف اصلی نمایش، یعنی ایجاد پرسش برای مخاطب است را به خوبی نشان می دهد. پرسش هایی که همه با «چرا» آغاز می شوند.

به نظر می رسد یعقوبی قصد دارد، در این تئاتر، سینمایی نمایش بسازد. روی دور کند رفتن حرکت هنرپیشه ها هنگام استفاده از الفاظ رکیک، بارز ترین وجهه این اجرا است.

بازی روان هنرپیشه ها را نمی توان نادیده گرفت اما شخصیت خشک «آلا» با بازی باران کوثری، به قدر کافی یکنواخت هست که با تکرار دیالوگ ها در صحنه های مربوط به او، حوصله مخاطب این نمایش 95 دقیقه ای کمی به تنگ آید. دیالوگ ها در صحنه های مربوط به حضور «آلا»، «آرش» و «امید» گاهی سه بار تکرار می شوند بدون این که به شیوه آشنای این تکرار ها، هر بار تفاوت عمده ای کنند و یا سرنوشت صحنه و قصه را تغییر خاصی بدهند.

«خشکسالی و دورغ» نمایش خیانت، در بستر عشق دیوانه زنی است که قواعد روانشناختی زندگی زناشویی را نمی داند و به شیوه ای کودکانه عشق می ورزد. در این میان، زنی با خصوصیات یک زن مدرن و متفکر از راه می رسد و نقش کاتالیزور را برای به پایان رساندن زندگی زناشویی بازی می کند. نقطه اوج داستان که با شیدایی همسر اول مرد رقم می خورد، تماشاچی را که از ابتدای نمایش به بهانه های مختلف خندیده است، در شوک فرو می برد. این فراز دیوانه وار، در صحنه های پایانی نمایش و با تکرار دیالوگ های مربوط به دفترچه خاطرات و شعرخوانی سرابی، به فرود تبدیل می شود و نمایش با آرامش تمام می شود.

آرامشی که سهم زن و مرد منطقی است و با بیرون رانده شدن زن شیدا، دوباره به آن ها بازگردانده می شود. «میترا» از سرنوشت این دو خارج می شود اما ذهن مخاطب نیز با او خارج شده و با سرنوشت مبهم وی درگیر می شود.

در «خشکسالی و دروغ» کسی آشکارا خیانت نمی کند، همان طوری که کسی آشکارا برنده مسابقه دروغ نیست.

در پایان باید اشاره کرد، نقش مکمل آرش با بازی پیمان معادی و این شب ها، احمد مهران فر، تکیه گاه آرامی برای درام خشکسالی و دروغ است.

انتهای پیام/ن.ف

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.