پدر سینمای ایران
میدانیم که مظفرالدینشاه قاجار با وارد کردن نخستین دستگاه سینماتوگراف در سال 1279 هجری شمسی به کشور، سرآغازی برای سینمای ایران رقم زد. نام فیلم «دختر لُر» اولین فیلم ناطق سینمای ایران و مرحوم سپنتا به عنوان کارگردان آن را شنیده ایم. «گرداب» هم به عنوان اولین فیلم رنگی تاریخ سینمای ایران در حافظه تاریخی- سینماییمان برجسته است. اما شاید خیلی از ما با اولین سازنده فیلم سینمایی در ایران آشنا نباشیم. اوگانیانس اولین فیلم سینمایی ایران را با عنوان «آبی و رابی» در سال 1309 بر روی پرده سینما مایاک برد. در حالی که اولین سالن سینمای عمومی در سال 1291 ساخته شد، اما سینماهای تأسیس شده به نمایش فیلمهای غربی که در مواردی زیرنویس فارسی داشتند میپرداختند. فیلم «آبی و رابی» یک کمدی سیاهوسفید و صامت بود که تهیهکنندگی آن را ساکوارلیذره بر عهده داشت. اوگانیانس پس از ساخت اولین فیلماش در سال ۱۳۱۱، استودیو پرسفیلم را تأسیس کرد اما پس از شکست اقتصادی در ساخت فیلم های بعدی اش به هند مهاجرت کرد و اولین مدرسه سینمایی را در آنجا راه اندازی نمود. اوگانیانس پس از بازگشت به ایران، در سال ۱۳۴۰ در تهران درگذشت و با اینکه روزگاری به اسلام روی آورده بود در قبرستان ارامنه تهران به خاک سپرده شد.
پدر فیلمبرداری سینمایی ایران
نخستين فيلمبردار غيرحرفهاي (آماتور) ايران را هم يقينا بايد شخص مظفرالدين شاه دانست زيرا او عكاس بود و به اين جهت بدون شك دوربين فيلمبرداري را نيز به دست گرفت.
دكتر شهريار عدل محقق و مشاور سازمان ميراث فرهنگي می نویسد: نخستين فيلمبرداران و فيلم نشاندههاي حرفهاي ايران را به احتمال قريب به يقين بايد همان ميرزاابراهيمخان عكاسباشي و پدرش ميرزا احمد خان صنيع السلطنه دانست. به اين ترتيب خان بابا معتضدي پس از جناب مظفرالدين شاه ، ميرزا احمدخان صنيع السلطنه، ميرزاابراهيم خان عكاسباشي و مهدي روسي خان ( كه در بهمن ماه 1288 از مراسم عاشوراي حسيني تقريبا 80 متر فيلم برداشته بود) در واقع پنجمين فيلمبردار در ايران به حساب ميآيد.»
اما خان بابا معتضدي فيلم«آبي و رابي» را با دوربين «گومون» خودش مجهز به لنز 5/3 زايس و با سرعت 16 كادر در ثانيه فيلمبرداري كرد و این اولین فیلمبرداری در یک فیلم سینمایی در ایران به حساب می آید و در نتیجه باید وی را پدر فیلمبرداری ایران دانست.
از طرفی دیگر سبک فیلمبرداری جدی و نوین را احمد شيرازي متولد 1309 در سینمای ایران اکثر فیلمفارسی های دوره قبل از انقلاب انجام داد. وي که فعاليت هنري را با چهره پردازي و طراحي دكور در تئاتر آغاز كرده بود او عکاسی در سينماي حرفه اي را با فيلم «محكوم بي گناه» به كارگرداني علي محزون در سال 1332 و فیلمبرداری را با «دزد دربند» در سال 1334 آغاز کرد.
اما هوشنگ بهارلو را می توان نخستین فیلمبردار آکادمیک و درس خوانده سینمای ایران دانست. وی که دانشاموختهٔ فیلمبرداری از مرکز تجربیات سینمایی رم ایتالیا است با فیلمبرداری «آقای هالو» در سال 1349 به سینما آمد.
پدر بازیگری سینمای ایران
محمد ضرابی، غلامعلی سهرابی دو بازیگر «آبی و رابی» اولین فیلم سینمایی ایرانی بودند که ایفای نقش طنز در این فیلم کمدی سیاه و سفید را بر عهده داشتند.عبدالحسين سپنتا با بازي در فيلم «دختر لر» اولين بازيگر مرد تاريخ سينماي ناطق ایران است که از 9 فيلم دوره اول فيلم سازي در ايران (1315-1309) پنج فيلم متعلق به اوست و بازيگري او در طي سال هاي فعاليتش تنها به بازي در فيلم هايي كه خودش كارگردان بوده محدود مي شد. اما خیلی ها از جهت قدمت و سبک بازی متفاوت و اقبال عمومی در تئاتر و سینما علی اصغر گرمسیری و اصغر تفکری (علی اصغر حاجی اسمعیلی) می دانند تا آنجا که به اصغر تفکری لقب پدر کمدی ایران هم داده شده است.
اما از منظر دیگر شاید بتوان ناصر ملک مطیعی را اولین بازیگر حرفه ای و صاحب سبک سینمای ایران دانست. ملک مطیعی از بدو ورود به سینما بازی های پراکنده و کوتاهی داشت اما بازی در «ولگرد» (مهدی رییس فیروز، ۱۳۳۱) او را به اوج محبوبیت رساند و بلافاصله در فیلم «گرداب» به کارگردانی و نویسندگی حسن خردمند اولین فیلم رنگی ایران نقش آفرینی کرد و در تمام طول دهه چهل بهترین و محبوبترین بازیگر سینمای ایران بود.
پدر نورپردازی ایران
احمد شیرازی را از آن جمت در فیلمبرداری صاحب سبک نوین و اولین حرفه ای این عرصه تلقی می کنند که کارهایش توام با نورپردازی فوق العاده به نسبت زمان خود بود. وی را می توان اولین کسی به شمار آورد که در فیلمبرداری هایش نورپردازی را مد نظر قرار می داد.
پدر تهیه کنندگی سینمای ایران
اولین فیلم های ایرانی را غیرایرانی ها و بیگانگانی چون ساکوارلیذره بودند اما اسماعيل كوشان متولد 1296 تهران اولین تهیه کننده حرفه ای و تحصیل کرده ایرانی به شمار می آید که 92 فیلم را تهیه کرده است. وي که دارای دکترای اقتصاد از برلین بود، فعاليت هنري را سال 1324 مصادف با جنگ جهاني دوم در استوديو «سس فيلم» تركيه با دوبله آغاز كرد و پس از بازگشت به ايران سال 1325 استوديو «ميترا فيلم» و سال 1330 استوديو «پارس فيلم» را تأسيس نمود. همچنین بر ای اولین با کوشان بود که سیستم استودیویی را وارد ایران کرد و در خدمت سینمای ایران درآورد.
پدر چهره پردازی ایران
چهره پردازی تا قبل از انقلاب چندان در فیلم های ایرانی مورد توجه قرار نمی گرفت و گریم معمولا یک امر فرعی و بی اهمیت تلقی می شد که به صورت کاملا سطحی و مبتدیانه توسط عوامل صحنه انجام می گرفت. اما کنعان کیانی برای نخستین بارها به طور جدی در «داش آکل» دست به گریم بازیگران زد.
پدر صدابرداری سینمای ایران
درست است که قبل از انقلاب در فیلم «اسرار دره جنی» صدابرداری همزمان انجام شده بود و این موضوع در چند فیلم دیگر هم تکرار شد اما این عمل به صورت حرفه ای بعد از انقلاب شکل و پا گرفت که به خاطر سیاست هایی بود که سینمای پس از انقلاب اقتضا می کرد. اصغر شاهوردي به همراه جهانگير ميرشكاري و بهروز معاونیان با شروع فيلم «باشو غريبه كوچك» صدابرداري سرصحنه را به سينما آوردند و تجربيات زيادي را در اين زمينه كسب كردند.در آن زمان بوم و وسایل صدابرداری در سر صحنه وجود نداشته و این سه با همکاری هم صدابرداری را انجام می دادند و صدابرداری امروز سینما تربیت شده همین نسل است.
پدر مستندسازی ایران
باز هم نام خان بابا معتضدي در بین نخستین های سینمای ایران می درخشد. وی در ابتدای فعالیتش در سینما ابتدا با فيلمهايي كه از پاريس آمده بود و يا از سينما ايران و علي وكيلي اجاره ميكرد برنامه نمايش فيلم براي خانمها كه در آن موقع از تماشاي فيلم محروم بودند، ترتيب داد و سپس به فيلمبرداري از نقاط ديدني، باغها وگلخانههاي تهران روي آورد.
معتضدي در گفتوگويش با مجله تلاش ميگويد:«از آنجا كه به كارهاي هنري فيلمبرداري و نمايش آن علاقه داشتم با سرمايه كمي كه در اختيارم بود يك قسمت از لوازم سينما و دستگاه فيلمبرداري را خريدم و به عشق خود در فنون سينماتوگرافي و فيلمبرداري ادامه دادم. لوازم فيلمبرداري را در حراج تكيه دولت پيدا كردم كه همه آنها متعلق به عهد مظفرالدين شاه بودند ،با اين ماشين آلات ناقص و قديمي و اطلاعاتي كه از كارخانه گومون كسب نموده بودم به فيلمبرداري خصوصي پرداختم كه مقداري از آنها تشريفاتي و مقداري هم تفريحي و مدارك تاريخي بودند».
تاريكخانهاي به وجود آورد و مقداري از نگاتيوهاي فيلمبرداريشده را در همان تاريكخانه كه ميتوان نخستين لابراتوار چاپ فيلم ايران محسوب كرد، ظاهر کرد.
او در مورد اين دوران ميگويد:«مدتي به فيلمهاي تفريحي اشتغال داشتم تا اين كه رضاشاه قدرت را به دست گرفت و مجلس موسسان تشكيل شد و اميرطهماسبي كه هنوز وزير جنگ نشده بود از كار من اطلاع حاصل كرد و مرا احضار نمود و به تشويق ايشان از گشايش مجلس موسسان و تاجگذاري يك رشته فيلمهايي در حدود 1500 متر تهيه كردم . چون اين فيلمها جنبه تاريخي داشت و لابراتوار من كامل نبود ، آنها را در اينجا ظاهر نكردم بلكه به وسيله مستشار ماليه وقت ،آقاي كلمن آمريكايي آن را به آمريكا فرستادم. فيلمها در آمريكا ظاهر شد و به تهران بازگشت.» و این اولین جرقه های مستندسازی در ایران بود.
پدر روزنامه نگاری سینمایی
اولین امتیاز مطبوعات سینمایی برای «سینما و نمایشات» اوائل سال 1308 به نام علی وکیلی صادر شد اما اولین شماره «سینما و نمایشات» به مدیریت و سردبیری اسحاق زنجانی در 48 صفحه در قطع وزیری در مرداد 1309 منتشر شد. با این حال نمی توان از نام پرویز نوری در مطبوعات سینمایی ایران گدشت. وی که از 18 سالگی سردبیر «ستاره سینما» شد، فعالیت هنری اش ر ا در مطبوعات سینمایی با عنوان نویسنده و منتقد و مترجم از سال ۱۳۳۲ آغاز کرد. پرويز نوري تنها منتقد دهههاي سي و چهل است كه همچنان نقد مينويسد و جالب اينكه فيلمهاي روز سينماي جهان را نيز پيگيري ميكند.
پدر لابراتوار سینمای ایران
محسن بدیع دانش آموخته رادیو در لندن نخستین دستگاه اتوماتیک چاپ فیلم سیاه و سفید را با یاری دکتر اسماعیل کوشان، طراحی و آماده کار کرد و سال 1327 موفق به ساختن دستگاه اپتیکال صداگذاری روی فیلم شد و صدای سر صحنه فیلم «زندانی امیر» به کارگردانی اسماعیل کوشان در استودیو بدیع انجام گرفت.
مهندس بدیع همه توان و نیروی خود را صرف گسترش استودیوی خود کرد که حاصلاش تاسیس یک لابراتوار بود. بدیع اولین لابراتوار رنگی را در 1344 تأسیس و نخستین فیلمهای رنگی را در داخل چاپ کرد؛ کاری که تا پیش از آن با ارسال فیلمها به آلمان انجام میشد. با گسترش تولید فیلمهای سینمای رنگی 35 میلیمتری «لابرتوار بدیع» را تاسیس کرد و تا آخرین سالهای زندگیاش در امور لابراتوار فیلم در استودیو بدیع که در اواخر دهه 1340 به مرکز خدمات صنایع فیلم ایران تغییر نام داد، فعال بود.
پدر آنونس سینمایی ایران
اینطور که مشخص است ساموئل خاچیكیان اولین فیلم آگهی را برای فیلم «دختری از شیراز» در سال 1333 ساخت. آنونس « دختری از شیراز» با صحنه ی پر تحركی از فیلم آغاز می شد و بعد با صحنه ی آرامی ادامه می یافت و سرانجام پس از معرفی بازیگران با صحنه پر تحرك دیگری به پایان می رسید و این الگوئی بود كه بعدها مورد استفاده آنونس سازان قرار گرفت .
پدر موسیقی فیلم ایران
اولین موسیقی فیلم را اسفندیار منفرد زاده برای فیلم «قیصر» ساخته است. تا قبل از این فيلم به موسيقي متن فيلم ها چندان بهايي داده نمي شد و حتي در بيشتر مواقع به جاي ساخت موسيقي متن، آهنگ ها و موسيقي هاي اجاره ای را به صورت انتخابي بر روي فيلم ها مونتاژ مي كردند.«قيصر» اما با موسيقي متن بديع و زيبايی ساخته شده بود و بدعتي نو و ميمون را در سينماي ايران پي ريزي كرد. كار موسيقي متن فيلم «قيصر» چنان بالا گرفت كه به صورت كاست در بازار عرضه شد و اتفاقا فروش خوبي هم كرد.
انتهای پیام/ع/ن.ف
ارسال نظر