دوشنبه ۱۱ آذر ۱۳۹۲ - ۱۱:۱۳

اقتصاد سینما و منفعتی که عوامل از آن می‌برند؛

الوند: دستمزدمان را بگیریم کلاهمان را بالا می اندازیم! / یک فیلمنامه برای 120 نفر کار ایجاد می‌کند

خشایار الوند*

نویسنده کارهای سینمایی و تلویزیونی در مورد دستمزد فیلمنامه نویسان در پروژه های سینمایی گفت: ما اگر بتوانیم دستمزدی را که قرار داد بسته ایم بگیریم باید کلاهمان را بالا بیاندازیم.

به گزارش خبرنگار سینماپرس فیلمنامه از اولین اجزای اقتصاد تولید فیلم است. برای بررسی چگونگی تولید فیلم با فیلمنامه و دستمزد نویسندگان در ایران با خشایار الوند گفت و گو کردیم.

خشایار الوند در گفت و گو با خبرنگار سینماپرس گفت: یک وجه صنعتی برای فیلمنامه است و یک وجه هنری. ما برای وجه صنعتی می توانیم یک قیمت تعیین کنیم. کار هنری قیمت ندارد. چقدر برای فیلمنامه ناخداخورشید می خواهیم قیمت تعیین کنیم؟ اما زحمت آن آدم که فیلمنامه را نوشته شاید بتوان برایش قیمت در نظر گرفت. در اینجا به خود اثر توجه می کنیم  و فیلمنامه تا به تصویر در نیایید ارزشی ندارد. کسی فیلمنامه را قاب نمی کند اما فیلمنامه ای که ارزش سرمایه گزاری داشته باشد یک قیمت باید داشته باشد.آن زمین که می خواهیم روی آن ساختمان بنا کنیم باید یک ارزشی داشته باشد تا بتوانیم روی آن چیزی بسازیم.روی زمین نامرغوب کسی ساختمان نمی سازد.

خشایار الوند تصریح کرد: قبل از تعطیلی خانه سینما، آن موقع  شورای مرکزی کانون فیلمنامه نویسی برای قرار داد فیلمنامه یک تحقیق انجام شد و عرف بین المللی این است که سه تا پنج درصد از بودجه ساخت یک پروژه سینمایی یا تلوبزیونی دستمزد فیلمنامه نویس است. یعنی این شیوه جهانی همه جا رعایت می شود و از طرف دیگر بعد از اینکه فیلم به عرضه در آمد دو درصد از تمامی درآمد های مترتب بر اثر تا ابد به فیلمنامه نویس تعلق می گیرد و این درآمد ها همیشگی به نویسنده تعلق می گیرد. دو درصد به کارگردان و یک درصد هم برای آهنگساز در نظر گرفته می شود و برای پدید-خالقین اثر یک درآمد تا آخر عمر به همراه دارد.

 وی ادامه داد: در کشور ما دستمزد یک نویسنده چیزی شبیه یک جک است. همان دستمزدی که روی کاغذ نوشته می شود را بتوانیم بگیریم باید کلاهمان را بالا بیاندازیم. سریالی است که ۶ میلیارد هزینه شده است و به نویسنده آن شصت میلیون داده اند و بعد از کم کردن مالیات متوجه می شویم زیر یک درصد گرفته است و این را بدانیم که نویسنده هسته اولیه آن تولید را بوجود آورده است یعنی همه چیز از روی فیلمنامه ساخته می شود. این فاجعه است. به همراه نویسندگان در جلسه ای در تلویزیون بودیم من آنجا به این اشاره کردم که فیلمنامه را به دلخواه بازیگر یا کارگردان عوض می کنند و دیالوگ ها یا متن را تغییر می دهند و در کشور ما چیزی که ارزان باشد را قدر نمی دانیم ولی اگر به قیمت باشد  و دستمزد واقعی پرداخت شده باشد آنوقت هر کسی به خودش اجازه نمی دهد متن را تغییر دهد چون به خاطر آن پول داده شده است.

الوند اظهار داشت: در حال حاضر عرف قضیه سابقه و پیشینه و اسم و رسم فیلمنامه نویس به همراه چک و چانه زنی قیمت یک فیلمنامه را تعیین می کند. بعضی فیلمنامه ها که برای بودجه های دولتی نوشته می شوند منظور هر عنوانی است که دولت برایش هزینه می کند،بعضی فیلمنامه ها در ژانر های پر طرفدار نوشته می شود و غیره اما باید یک کف برای همه  اینها در نظر داشت و مثلا بگوییم کف قیمت این است و از آن به بعد مرغوبیت فیلمنامه و دیگر مسائل مربوط می شود ولی ما می توانیم با توجه به موئلفه های تولید یک کف قیمت برای فیلمنامه در نظر بگیریم.

 الوند گفت: چیزی که همه می دانیم این است که قیمت فیلمنامه خیلی پایین است و مانند بقیه عوامل تولید یک فیلم دستمزد عادلانه ای نمی گیرند. می شنویم بازیگران دستمزد های آنچنانی می گیرند و خیلی اختلاف دارد با دستمزد نویسنده. در صنف فیلمنامه نویس ها ما یک قراردادی را پیش نویس کردیم و آماده کردیم و آن موقع کف ۵ میلیون را برای آن در نظر گرفتیم و برای جاری شدن این قرار داد و اولین اجرای آن، ۵۰ فیلمنامه ای را که قرار بود کانون برای فارابی بنوسید با همین کف پنج میلیون قرارداد بستیم. کف پنج میلیون و سقف را ما نمی توانیم تعیین کنیم و هر کس طبق کارش می تواند پول بپردازد. کف را وجه صنعتی تعیین می کند و سقف را وجه هنری تعیین خواهد کرد.

خشایار الوند بیان داشت: خانه سینما و بچه های فیلمنامه نویس می توانند جلو این وضعیت را بگیرند. اگر فیلمنامه نویس ها  فیلمنامه هایشان را برای اینکه کارشان راه بیافتد نفروشند و جلو تهیه کننده ها بایستند و به قیمت واقعی فیلمنامه ها را به فروش برسانند این سد را می شکنند.من و پیمان قاسم خانی در حوزه فیلمنامه های طنز این کار را انجام دادیم.

وی ادامه داد: یک فیلمنامه برای یک اکیپ ۱۲۰ نفری کار ایجاد می کند و قرار است ساعت ها مخاطب جذب کند و آگهی های فراوان برای تلوزیون تولید می کند و با این همه مگر می شود قیمت یک فیلمنامه ۶۰ میلیون باشد و آگهی ۱۰ ثانیه ای ۱۰۰ میلیون باشد یا فیلمنامه نویس در۷ یا ۸ ماه یک فیلمنامه را می نویسد و بازیگر چندین برابر او می گیرد و در کمتر از یک ماه بازی می کند و می رود.همه اینها باعث می شود که نویسنده از مسیر اصلی خود دور شود و باعث پایین آمدن کیفیت فیلمنامه می شود.اگر دستمزد فیلمنامه واقعی باشد خب یک سال روی آن وقت گذاشته می شود و اگر فیلمنامه نویس تامین باشد کار او با کیفیت تر خواهد بود.

خشایار الوند گفت: اگر فیلمنامه نویس‌ها  فیلمنامه‌هایشان را برای اینکه کارشان راه بیافتد نفروشند و جلو تهیه کننده ها بایستند و به قیمت واقعی فیلمنامه ها را به فروش برسانند این سد را می شکنند. من پیشنهاد می کنم همه فیلمنامه نویس ها عضو کانون بشوند و یک کفی در نظر گرفته شود و این می تواند یک قانون شود و مشکل حل می شود.

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.