چهارشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۲ - ۱۰:۵۲

نتیجه بررسی‌های سینماپرس پیرامون ایجاد شبکه‌های خصوصی

تاسیس تلویزیون کابلی نیروی باورمند به قواعد جمهوری اسلامی لازم دارد

سیفی -بشیری-نیرومند

راه اندازی شبکه‌های خصوصی در ایران یکی از مسایلی است که در این چند سال اخیر ذهن مدیران، برنامه سازان و حتی سرمایه گذاران را به خود درگیر کرده است تا جایی که این درگیری ذهنیت، به نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز کشیده و پبیشنهاد آن از طرف یکی از نمایندگان به مجلس داده شد.

به گزارش خبرنگار سینماپرس، راه اندازی شبکه های خصوصی در ایران یکی از مسایلی است که در این چند سال اخیر ذهن مدیران، برنامه سازان و حتی سرمایه گذاران را به خود درگیر کرده است تا جایی که این درگیری ذهنیت، به نمایندگان کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی نیز کشیده شد و چندی پیش بیژن نوباوه یکی از این نمایندگان در جلسه ای در مجلس، راه اندازی این شبکه ها را ضروری دانست و پیشنهاد آن را به مجلس اعلام کرد. این پیشنهاد در شرایطی است که از نظر قانونی راه اندازی چنین شبکه هایی میسر نیست.

 

با مطرح کردن این پیشنهاد چندین سوال ذهن مسئولان را مخدوش کرد، آیا راه اندازی شبکه های خصوصی می تواند در ارتقای برنامه های تلویزیونی تاثیر داشته باشد؟ آیا می تواند رضایت مخاطب را جلب کند؟ نظارت حاکمیت بر روی این شبکه ها در چه سطحی خواهد بود؟ درآمدزایی این شبکه ها از کجا خواهد بود؟ و در نهایت با توجه به وجود ماهواره ها و تهاجمات فرهنگی برنامه های آن، راه اندازی شبکه های خصوصی ضرورتی دارد یا خیر؟

با راه‌اندازی شبکه‌های خصوصی میان برنامه‌سازان رقابت به وجود می‌آید

از آن جایی که هنر و برنامه سازی هم مانند هر پدیده دیگری عرضه می شود باید کیفیت لازم را دارا باشد. محصولی، محصول فرهنگی است که بتواند با داشتن کیفیت و جذابیت و مضمون مناسب خود، مخاطب جذب کند و زمانی که مورد تقاضا قرار می گیرد نباید احساس کند که تنها است و رقیبی در این راه ندارد.

ایجاد شبکه های خصوصی می تواند رقیبی سر سخت برای شبکه های دولتی باشد زیرا برای اینکه مخاطبان بالاتری را جذب خود کند سطح کیفی برنامه های خود را به قدری بالا می برد که قابل قیاس با برنامه های شبکه های دولتی نباشد و بیننده چیزی در این شبکه کشف کند که دیدن برنامه های آن را به شبکه های صدا و سیما ترجیح دهد. این جا است که تماشاگر برنامه های شبکه دولتی کاهش می یابد و از نظر قانون وجود این شبکه های خصوصی الزامی نیست اما نمایندگان مجلس و برخی از برنامه سازان و مدیران برخلاف این عقیده فکر می کنند و اعتقاد دارند که راه اندازی شبکه های خصوصی می تواند رقابتی را میان خود و شبکه دولتی ایجاد کند تا شبکه های دولتی نیز برای دیده شدن هر چه بیشتر، مجبور باشند سطح کیفی برنامه های خود را بالا ببرند.

سعید بشیری؛ تهیه کننده و کارگردان برنامه‌های تلویزیونی، در همین زمینه می گوید: «زمانی که چندین کانال خصوصی وجود داشته باشد، رقابت میان برنامه سازان و هنرمندان بیشتر می شود و همه تلاش می کنند برنامه ای را ارائه دهند که کالای فرهنگیشان بیشتر از دیگران خریدار و بیننده داشته باشد به همین خاطر طبیعتا کانال های خصوصی می تواند یک بستر مناسب باشد. اول اینکه تولیدکنندگان خود را تنها نمی بینند و دوم این که خود به خود تولید کنندگان به صرف برنامه سازی برنامه نمی سازند». (سینماپرس- ۱۶ دی ۹۲)

محدودیت‌های کشور ایران اجازه راه‌اندازی شبکه‌های خصوصی را نمی‌دهد

برخی ها معتقدند که باید به تلویزیون نیز مانند سینما به شکل یک صنعت نگاه شود، هر برنامه سازی که یک کالای فرهنگی را ارائه می دهد این کالای فرهنگی او باید دارای چندین ویژگی باشد، اولین و مهمترین ویژگی را می توان این دانست که برنامه حرف زمان خود را بزند و با مضمونی که دارد به مفاهیم و دغدغه های زمان خود بپردازد. دومین اصل، پرداختن جذاب و نوآور به یک ساختار هنری است برای بالا بردن مخاطب و جذابیت بیشتر تا حدی که مخاطب را راضی نگه دارد.

نباید از این مهم غافل شد که بخش خصوصی برای ارتقای کیفیت و جذب مخاطب، خیلی بیشتر تلاش می کند، اما باید این را هم در نظر گرفت که جذب مخاطب به چه قیمتی صورت می گیرد؟! آیا می توان تمام محدودیت های کشور را کنار گذاشت و برای جذب بیشتر مخاطب هر برنامه ای را پخش کرد؟!

محمدحسین نیرومند؛ مدیر سابق گروه جوان و طرح و برنامه شبکه دو سیما، معتقد است: «جمهوری اسلامی کشور لیبرال دموکراسی و سرمایه داری عنصر موتور متحرک جامعه ایرانی نیست که یک سری سرمایه دار ابزارهایی داشته باشد از جمله مدیا و رسانه تا بتوانند در جهت منافع خودشان کاری را پیش ببرند. در نتیجه راه اندازی این شبکه ها یک مقدار سخت است یعنی ما نمی توانیم همان قواعد و اصولی را که در باقی کشورها هست را به جمهوری اسلامی هم تعمیم دهیم. در کشور ما معدودیت و محدودیت ها و خط قرمزهایی وجود دارد که باید با قدرت پای آن ها بایستیم. این جا است که من به واسطه ایستادن به پای این خط قرمزها این کار را دشوار می بینم». (سینماپرس- ۲۰ دی ۹۲)

نظارت بر شبکه‌های خصوصی در زمره مسئولیت‌های صدا و سیما و دولت جای می‌گیرد؟!!!

نظارت مختص جامعه ما نیست و در همه جوامع وجود دارد اما صدا و سیما تحت نظارت هیچ شورایی نیست و پول آن از طرف نظام و دولت پرداخت می شود و طبیعتا خود دولت هم بر روی شبکه ها و برنامه های آن نظارت می کند. اما در این جریان این نگرانی به وجود می آید که اگر شبکه های خصوصی راه اندازی شود چه طور می توان برنامه های آن را کنترل کرد؟ عده ای راه چاره این مشکل را ایجاد یک نهاد و معاونت برای شبکه های خصوصی می دانند که به طور مستقیم بر روی فعالیت ها و برنامه های آن ها نظارت داشته باشد این در حالی است که برخی افراد بر این باورند که نظارت بر شبکه های خصوصی نیز در زمره مسئولیت های صدا و سیما و دولت جای می گیرد، اما به راستی کدام یک از این دو دیدگاه صحیح است؟!

یکی شدن شبکه خصوصی با شبکه کابلی!

موضوع اصلی و اساسی در زمانی که شبکه های خصوصی راه اندازی شدند این جا است، حالا که یک شبکه خصوصی و مستقل از دولت نام گرفته اند درآمد خود را از کجا باید تامین کنند؟ آیا مردم کشور ما نیز این توانایی را دارند که برای دیدن این شبکه ها پول پرداخت کنند و آن ها نیز به شکل شبکه کابلی درآیند؟! جدای از مخاطب داشتن و تماشایی بودن برنامه های یک شبکه خصوصی، بحث اقتصاد مردم کشور به چشم می آید که آیا درآمد و اقتصادشان این اجازه را به آن ها می دهد که برای دیدن برنامه های مورد علاقه خود پول پرداخت کنند یا از دیدن آن ها صرف نظر می کنند؟!

در دو دیدگاه جداگانه می توان این موضوع را بررسی کرد، در اولین دید می توان گفت اگر شبکه ای مخاطب داشته باشد حتی می تواند به شکل کابلی هم درآید و با مشارکت مالی مردم سرپا باقی بماند. همین که می داند کسی نیست تا از آن حمایت کند و فقط توانایی های کیفی برنامه سازی آن شبکه است که می تواند جذب مخاطب و سرمایه کند قطعا سطح کیفی برنامه های خود را برای جذب مخاطب بیشتر بالا می برد تا مخاطب نیز برای سرپا باقی ماندن آن شبکه کمک مالی کند؛ اما در دیدگاه دیگر می توانیم خود را با خارج از کشور قیاس کنیم، در خارج از کشور موضوع کپی رایت به شدت پیگیری می شود. یک فیلم با قیمت خیلی بالایی در بازار فروخته می شود و مردم برای دیدن آن مجبور هستند که پول لازم را پرداخت کنند. در این شرایط طبیعی است که شخص رضایت می دهد تا با پرداخت قیمت پایین تری فیلم های مورد علاقه خود را در شبکه های کابلی ببیند، درست برعکس اتفاقی که در کشور ما رخ می دهد که حتی مردم برای دیدن فیلم مورد علاقه خود حاضر نیستند به سینما بروند و منتظر می مانند تا نمایش خانگی آن با نصف هزینه سینما پخش شود و آن را خریداری کنند و ببینند و با این نگاه می توان نتیجه گرفت که مردم کشور ما مردمی نیستند که برای دیدن برنامه مورد علاقه خود پول پرداخت کنند.

با رعایت کردن قاعده رسانه نیازی به تاسیس شبکه خصوصی نیست!

در نهایت باید دید با توجه به وجود ماهواره و تعداد بالای شبکه های آن و برنامه های متنوعی که نمایش می دهد آیا ضرورتی دارد که این دست از شبکه های خصوصی راه اندازی شود؟

رحمان سیفی آزاد؛ مدير‌‌ گروه مجموعه‌های تلويزيونی شبكه اول سيما، برخلاف عده ای که تاسیس شبکه های خصوصی را دیده نشدن شبکه های ماهواره ای و رهایی از تهاجمات فرهنگی آن می دانند، معتقد است: «مسئولان تصور می‌کنند اگر شبکه های خصوصی راه اندازی کنیم میزان دیدن شبکه های ماهواره ای پایین می آید در صورتی که اصلا این طور نیست شبکه های ماهواره ای واجد یک سری برنامه هایی اند که شبکه های خصوصی ما هم نمی توانند آن ها را پخش کنند زیرا برخلاف قوانین عرفی و فرهنگی و دینی و شرعی ما است. از طرفی اگر برنامه های صدا و سیما دیده نمی شوند چون قاعده رسانه را رعایت نمی کنند. در حالی که اگر قاعده رسانه رعایت شود درصد مخاطب تلویزیون دولتی تا جایی بالا می رود که دیگر نیازی به تاسیس شبکه های خصوصی نیست». (سینماپرس- ۱۵ دی ۹۲)

در جمع بندی تمامی این ایده ها و نظرها می توان از گفته محمدحسین نیرومند نتیجه گرفت که معتقد است: «تا زمانی که جمهوری اسلامی نتواند تولیدات و کالاهای فرهنگی را مطابق با دیدگاه خود تولید کند گسترش فعالیت های فرهنگی به این شکل چندان به نفع آن نیست چون ما به شدت کمبود نیروی انسانی متخصص و باورمند به جمهوری اسلامی در این زمینه ها داریم، پس هر چه قدر برای توسعه این شبکه ها تلاش شود، شبکه هایی برای تولیدات دیگران راه اندازی می شود. به همین علت به نظر من نه اینکه این کار به صلاح نباشد بلکه دشوار است و بدون وجود نیروهای متخصص و متعهد به سامان نخواهد رسید».

 

 

هدیه حدادی‌اصل

نظرات

  • مهرای ساغشکی ۱۳۹۲/۱۰/۲۹ - ۰۷:۲۷
    1 0
    آنچه مسلمست نظام جمهوری اسلامی، هرگز قبول نخواهد رسانه شنیداری-دیداری رقیب صدا و سیما در ایران وجود داشته باشد در زمینه های گزارش و خبر و تحیلی و نقد و امثالهم. این را انکارش نمیشود کرد. الان تحمل ماهواره را ندارند و با وجودی اکثر مردم ماهواره دارند. با شرایط حاضر تلویزیون کابلی در ایران تنها در زمینه های قدرتمند سرگرمی میتواند توجیه اقتصادی داشته باشد وگرنه اکثریت فقیر جامعه با ماهواره نیاز به سرگی خودشان مرتفع میکنند بنظرم تلویزیون کابلی تنها در بخش پخش فیلم و سریال میتاند فعالیت بدون دردسر و اقتصادی در این کشور داشته باشد. مثلا الان اکثریت از لوحهای فشرده رایتی و کپی استفاده میکنند چون هیچ خانوده فقیری نمیتواند ماهی بیست تا لوح فشر با قیمت حدود سه زهار تومان تهیه کند و بهمین دلیل شرکتهای تولید و پخش از درامد محرومند و سود نصیب کپی کنندگان میشود. بجای توزیع فیلم و سریال از طریق لوح فشرده شرکتها میوانند انحصارند محثصولاتشن از شبکه تلویزیون کابلی بخش کند و مورد و منعی هم علی اقاعده نبایست باشد چرا که محصولات همگی مجوز تولید و پخش از قبل دارند. فقط یادتان باشد هزینه ابونمان نبایست از تحمل اقشار متوسط به پایین بیشتر باشد. قطعا وقتی فقرا ببیند با مثلا ده هزار تومان میتوانند در ماه صدها فیلم یا قسمتهای سریال را ببینند دیگر علاقه یی به خرید کپی نخواهند داشت و این جوری در تعذب گناه و حق الناس نیز گیر نیمکنند و سلامت اخلاقی جامعه بهبود میابد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.