شنبه ۱۹ بهمن ۱۳۹۲ - ۱۹:۵۴

نگاهی به فیلم‌های جشنواره فیلم فجر؛

از فردا همه می‌توانند با «کلاشینکف» بیرون بیایند!

نمایی ازپشت صحنه  فیلم «کلاشینکف» به کارگردانی سعید سهیلی

«کلاشینکف» به لحاظ جذابیت موضوع و مضمون گیرا است اما اینکه بتوان پیامی کامل و صحیح را از آن استنباط کرد کمی سخت است. امروز زندگی در اجتماع سازو کار های می طلبد که زندگی در این بستر را مانند یک ارگانیسم زنده معطوف به عملکرد صحیح تمام اعضای اجتماعی است و اگر قرار است با یک اسلحه تمام مشکلاتمان را حل کنیم از فردا همه می توانند با اسلحه بیرون بیایند!

سعيد سهيلي قبل از «کلاشینکف»، فیلم های «گشت ارشاد»، «ازدواج در وقت اضافه»، « «مردي از جنس بلور» و «مردی شبيه باران»  و ... را کارگردانی کرده است. در خلاصه داستان فیلم آمده است «کلاشینکف» داستان مردی است که با یک کلاشینکف در خیابان حضور دارد و...

سهیلی «کلاشینکف»  را در ژانر اجتماعی ساخته است. عادل سرباز وظیفه ای با بازی ساعد سهیلی بعد از درگیری با شوهر خواهرش با بازی جمشید هاشم پور او را با کلانشینکف نیروی انتظامی می کشد و برای جور کردن پول بیمارستان خواهرش مجبور می شود سراغ آدم هایی برود ... در این میان رضا با بازی رضا عطاران به او کمک می کند تا این پول را جور کند ولی در نهایت در یک پایان تراژیک و محو عادل می میرد.

سهیلی در «کلاشینکف» دغدغه و مشکلات آدم هایش را با یک کلاشینکف حل می کند و کلاشینکف در این فیلم قرار است به زندگی عادل و خواهرش ،بچه های بی سرپرست و به زنی که برادرش برای پرداخت دیه زندان است، سامان بیاورد. داستان سهیلی خیلی زود آغاز می شود و با ریتمی سریع و مناسب گره داستانش را در ده دقیقه اول بنا می نهد اما در میانه های فیلم زمانی که عادل، رضا را می یابد فیلم ریتم کندی به خود می گیرد و حال و هوای فیلم از یک لحن جدی و خشن به یک لحن فانتزی و کمدی تغیر می یابد.

این تغیر لحن به یکدست بودن فضای فیلم ضربه می زند و سهیلی برای پیشبرد داستانش مجبور می شود درگیری عادل با فرزندان شوهر خواهرش(از زن اول) را برای چندین بار در فیلم تکرار کند، هر چند این تکرار در پایان و در سکانس نهایی منجر به کشته شدن عادل و یکی از فرزندان مقتول می شود ولی در کل فیلم این درگیری تبدیل به یک موتیف می شود.

کارکتر های سهیلی همه مشکلات شان با پول حل می شود و ظاهرا  تنها راه به دست آوردن پول با زور اسلحه است. در شهر سهیلی قانون به چشم نمی آید و به نظر شخصیت های فیلم هر کاری که دلشان بخواهد می کنند.

تصاویر سهیلی زیبا، گیرا و نفس گیر است،خصوصا صحنه های اکشن فیلم تماشایی است و کارگردان به خوبی توانسته است در یک ریتم مناسب و با پلان های متنوع اضطراب را به تماشاگران منتقل کند.«کلاشینکف» تدوین مناسب و موسیقی گیرایی دارد و فضای کلی فیلم توانسته است داستان سهیلی را به مخاطبان منتقل کند و تنها نقد ساختاری به فیلم شاید همان تغییر لحن فیلم در میانه های آن است.

بازی بازیگران در «کلاشینکف» همگن است و رضا عطاران با طنزی که به فیلم اضافه می کند می تواند افت ریتم «کلاشینکف» را جبران کند و مخاطب را پای فیلم نگه دارد. سهیلی در «کلاشینکف» داستانی را روایت می کند که ابتدا و انتها دارد و این یک دستاورد است. هرچند ممکن است به داستان و قصه کلی فیلم ایراداتی باشد اما به هر حال سهیلی داستانش را تعریف می کند و با استفاده از پی رنگ ها و داستانک های مناسب تنش در خط اصلی قصه را به اوج برساند.

«کلاشینکف» به لحاظ جذابیت موضوع و مضمون گیرا است اما اینکه بتوان پیامی کامل و صحیح را از آن استنباط کرد کمی سخت است. امروز زندگی در اجتماع سازو کار های می طلبد که زندگی در این بستر را مانند یک ارگانیسم زنده معطوف به عملکرد صحیح تمام اعضای اجتماعی است و اگر قرار است با یک اسلحه تمام مشکلاتمان را حل کنیم از فردا همه می توانند با اسلحه بیرون بیایند و ...

 

 

 

 

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.