جمعه ۲۹ فروردین ۱۳۹۳ - ۱۰:۴۵

معضلات ساخت انمیشن در ایران/۱

عظیمی: اگر مدیرانی مثل دوره قبل نبودند «تهران ۱۵۰۰» نه ساخته و نه اکران می‌شد/بچه‌های ایرانی در انیمیشن‌ها ابر قهرمان ندارند!

مسعود صفوی و بهرام عظیمی در نشست بررسی شخصیت های انیمیشن ایرانی

سینماپرس: امروزه سینمای حرفه‌ای دنیا که در رأس آن هالیوود قرار دارد با بها دادن به صنعت جدید انیمیشن و تولید آثار سینمای بلند توانسته‌اند بخش عمده‌ای از چرخه تولید را با فروش انیمیشن‌ها بگردانند.

 هالیوود در سال ۲۰۱۳ میلادی توانست در صنعت سینما بیش از دو میلیارد دلار را از صنعت انیمیشن درآمدزایی کند. ژاپن نیز که به عنوان یک کشور بدون نفت مطرح است با ساخت انیمیشن های مختلف در بخش های تبلیغاتی، سینمای بلند و سریال های تلویزیونی توانست به رقمی بسیار نزدیک به درآمد نفتی ایران دست یابد.

این درحالیست که ایران با داشتن سینمای حرفه ای و نیروی کار نتوانسته به اندازه مخاطبان خود نیز تولید انیمیشن داشته باشد. به همین دلیل و برای چراجویی این مهم به سراغ سیدمسعود صفوی مدیر مرکز انیمیشن حوزه هنری و بهرام عظیمی کارگردان انیمیشن رفتیم تا دلایل رشد نکردن صنعت انیمیشن را در ایران جویا شویم.

مخاطب به خوبی توانست با مجموعه شکرستان ارتباط برقرار کند و آثار در شبکه نمایش خانگی به سرعت فروش برود همچنین در اکران نوروزی هم فیلم انیمیشن «تهران ۱۵۰۰» در جذب مخاطب موفق عمل کرد. به نظر می رسد مطرح شدن شخصیت های انیمیشن در ایران به آرامی شکل می گیرد، کودکان ما چقدر به این شخصیت‌ها که شما دوستان خالقان آن هستید می توانندارتباط برقرار کنند.

عظیمی: باید در دراز مدت بچه ها با شخصیت های انیمیشنی ارتباط برقرار کنند. در کشور ما تنها در مقاطعی خاص انیمیشن با قدرت وارد می شود و اتفاقاتی رخ می دهد به لحاظ علاقه مخاطب به این شخصیت ها رخ می دهد. اینکه «تهران ۱۵۰۰» توانست در جذب مخاطب موفق باشد دلایل مختلفی داشت شاید بخش کوچکی از آن خوب بودن فیلم و خلق شخصیت‌های جدید و فضای فیلم  باشد. در تمام دنیا ممکن است شخصیت های انیمیشن به یکباره متولد شوند و محبوبیت پیدا کنند اما تمام کاراکترها در دراز مدت در ذهن بچه‌‌ها و خانواده تاثیر می گذارند. شخصیت های مطرح انیمیشن یا فیلم های تخیلی مثل «اسپایدرمن» و «بت من» و...با برنامه ریزی درست و قانون کپی رایت وجود داشت محبوبیت آنها ادامه یافت حق و حقوق آنها تا زمانی که جذابیت و محبوبیت دارد برای خالق آنها محفوظ است.

به طور مثال اگر به کاراکترهای دیزنی نگاه کنیم متوجه می شویم. من به شخصه خاطره‌ای از میکی موس ندارم اما اینقدر برای ماندگاری این شخصیت‌ها در ذهن ها برنامه ریزی درستی صورت گرفته است که بعد از این همه سال در نوشت افزارها، CDفروشی ها و... این کاراکترها را می بینیم.

چگونه این شخصیت‌ها به درستی ماندگار می‌شوند.

عظیمی: برنامه ریزی درستی که وجود دارد. در کشور ما این حساب و کتاب ها وجود ندارد. هر روز یک اتفاق جدید و غیرمنتظره در آن رخ می دهد نتیجه اش همین است. اگر آقای صفوی از روز تولد شکرستان نبودند شاید شکرستان اصلا دیده نمی شد و اتفاقی برای آن رخ نمی داد.

یعنی همه چیز قائم به فرد است؟

عظیمی: علاقه و عرقی که آن تیم سازنده دارند باعث رشد و شکوفایی شده و باعث می شود «شکرستان» موفق ترین سریال انیمیشن شود. ما تا به حال سریال انیمیشن نداشتیم در یک مقاطعی سریال های انیمیشن خوبی هم بوده ولی مدیریت بسیار مهم است. مدیریت اینقدر موثر است که اگر کاراکتری خیلی هم جذاب نباشد تداوم و تکرار و قسمت های و قصه‌های جدید علاقمندی را در کودکان ایجاد می کند.

ما در انیمیشن هایی که تولید می کنیم قهرمان کمتر داریم.

عظیمی: به صورت نانوشته‌‌ای ابر قهرمان خلق کردن ممنوع ممنوع شده است. وقتی می گوییم ابرقهرمان مدیرانی که از شخصیت‌ها هیچ آگاهی ندارد (که متاسفانه تعداد آنها زیاد هم هستند) می گوید ابرقهرمان خارجی خلق شده و قرار است ما از همان استفاده کنیم کمی تغییر در اسم آن بدهیم و استفاده کنیم درحالی که ابرقهرمان در تمام فرهنگ ها می تواند وجود داشته باشد و وجود هم دارد و ابرقهرمان ها همیشه شخصیت های ملی هستند که به شخصیت‌های بین المللی تبدیل می‌شوند.

 بهرام عظیمی در نشست بررسی شخصیت های انیمیشن ایرانی

برای خلق ابرقهرمان یک سری کلیشه وجود دارد که اگر ما هم بخواهیم ابرقهرمان خلق کنیم باید از کلیشه ها پیروی کنیم اما مدیریت هنری ما همیشه ضعف داشته همیشه با ترس و لرز جلو رفتند. هرجایی که احساس کردند ممکن است برای پست‌شان مشکلی پیش بیاید صرف نظر کردند و جلوی کار را گرفتند الان بیش از سه دهه از انقلاب می گذرد اما هنوز ما یک شخصیت مورد علاقه بچه‌ها باشد و آن را دوست داشته باشند به معنای واقعی کلمه نداریم. تنها چیزی که استمرار پیدا کرده است «شکرستان» شد و آن هم برای کاراکترهای زیادش بود. خاصیتی که «شکرستان» دارد تعداد زیاد شخصیت های دوست داشتنی است که کلیشه کارهای خارجی است. کلیشه بودن به معنی بد بودن نیست. کار بسیار درست و منطقی است، راه درستی که پیش از این انجام شده  است و به نتیجه رسیده اگر اغراق نکنیم اکثر ۷۰درصد کاراکترها دوست داشتنی است و برای انتخاب عروسک هایش دچار تردید برای انتخاب یک عروسک می شوید و شاید چند عروسک را خریداری کنید. اما ممکن است در یک انیمیشن یک شخصیت در ذهن باقی بماند.

در کارهای شما «سیا ساکتی» بسیار محبوب بود و فرهنگسازی هم کرد اما دیگر از آن شخصیت که در یک مقطع بسیار محبوب بود استفاده نشد؟

عظیمی: برای اینکه سیا ساکتی صد صاحب پیدا کرد. ارگانی مانند نیروی انتظامی به دنبال فرهنگسازی بود روش های مختلفی را امتحان کرد اما در زمان آقای قالیباف روی آوردند به انیمیشن، آنها احساس کردند از انیمیشن  می توانند استفاده درستی کنند. ایده اینکه از انیمیشن برای فرهنگسازی استفاده شود مربوط به نیروی انتظامی بود. من در آن برهه از زمان «بابا برقی» را کار می کردم و موفق هم بود بعد نیروی انتظامی پیشنهاد داد انیمیشن برای پلیس کار کنم. با توجه به زندگی‌ام، روحیاتم، کارم و شغل هایی که از قبل داشتم کاراکترها را خلق کردم اما وقتی این کاراکترها مثل داود خطر و سیا ساکتی محبوب شدند به جایی رسیدند که برایشان سنگین تمام می شود. بنابر آمار و ارقام انیمیشن ها بین ۲۵ تا ۳۰ درصد رفتار رانندگی مردم را بهتر کرد درحالی پلیس سختگیری ها و جریمه هایش، کنترل داشت اما بازهم شاهد اصلاح رفتار رانندگی مردم بودیم که مدیون انیمیشن ها بود.

شما چگونه «سیا ساکتی» را خلق کردید؟

به من گفتند یک کاراکتر موتوری که در خیابان رفت و آمد می کنند و خلافکار است من سیا ساکتی را خلق کردم اما بعد اینگونه عنوان شد  که سیا ساکتی را سفارش دهندگان خلق کردند درحالی که تنها گفتند یک موتوری می خواهیم. سیاساکتی وقتی خلق شد، قیافه داشت، لباس داشت، نوع راه رفتن، شوخی داشت. اینها همه را من آماده کرده بودم و یک مدلساز کار را می ساخت. مقام معظم رهبری هم درباره کار صحبت کردند و گفته های ایشان در بیلبوردها نوشته و نصب شد که برای برخی از افراد سخت آمد. مدیریت آقای قالیباف تمام شد یک اتفاقاتی رخ داد. من ۴۵ قسمت کار را ساختم بعد به من گفتند برو کنار درحالی که قرار بود من ادامه بدهم. من باید به کجا شکایت می کردم؟ افرادی که با من همکاری می کردند بعد از من کارگردانی کردند. هرکسی هم که آمد کاراکتر سیاساکتی را تغییر داد. آن زمان از این عروسک ها بسیار استقبال شد و لوازم جانبی بسیاری از آن تولید شد. من خالق شخصیت های انیمیشن عروسک های سیاساکتی را از اسباب بازی فروشی خریداری کردم و هدیه به بچه دادم . کجای دنیا این جوری است؟ من اگر در هر جای دنیا زندگی می کردم خانواده ام با خلق یک انیمیشن می توانست امرار معاش کند. این موارد همه به مدیریت بازمی گردد. من همیشه می گویم چرا یک مدیر احساس می کند دلش برای بچه های این مملکت بیشتر از من می سوزد؟ چرا خودتان را کارشناس تر می دانید. چرا به خاطر ظاهرت فکر می کنی از من مسلمان تر هستی یا مباحث تربیتی را بیش از من متوجه می شوی.

 بهرام عظیمی در نشست بررسی شخصیت های انیمیشن ایرانی

سیاساکتی مانند یک ماشین خوشگلی بود که دست چند نفر افتاد و خرید و فروش می شد دیگر کسی عرقی به آن نداشت. من استراتژی برای آنها داشتم سیا ساکتی خواهر داشت، شوهر خواهرش فلافل فروش بود من به تمام اقوام شخصیت ها فکر کرده بودم و می خواستم کاراکترها ماندگار باشد. سوءمدیریت آسیب زد.

من ۹۲ جایزه دارم چند وقت پیش جشنواره کازان روسیه جایزه بهترین انیمیشن «ماسوله» را گرفتم دیگر برایم جایزه مهم نیست شاید زمانی بود اما الان دیگر نیست. اقبال مردم الان برایم بیشتر مهم است. شاید شکل شعاری داشته باشد اما حقیقت این است که اگر یک زمانی به من می گفتند یک مقام عالی مملکت قرار است جایزه به تو اهداء کند دست و پایم می لرزید اما در حال حاضر ساده ترین مسئله برایم این است که بگویند یک مقام عالی رتبه قرار است جایزه تو را اهداء کند. 

با این همه جایزه این اتفاق هیچ گاه نیافتاد که یک فردی از نیروی انتظامی دست مرا بفشارد و بگوید دستت درد نکند. هرجایی که من را دیدند مرا ماسکه کردند این اتفاق پس  از رفتن آقای قالیباف پررنگ شد. همیشه دوست داشتند من حرف نزنم برای اینکه کاراکترهای من محبوب شده و تاثیر گذاشته است.

مدیریت در حوزه فرهنگی و از جمله انیمیشن چگونه باید شکل بگیرد و شما چه راهکاری ارایه می دهید؟

عظیمی: مدیرها در کشور ما همه خوب هستند اما خوبی و خصیصه های فردی دلیل بر شناخت از هنر نیست. حرف پشت سر مدیران قبلی سینمایی کشور مثل شمقدری بسیار است اما اگر این مدیران نبودند «تهران ۱۵۰۰» نه ساخته و نه اکران می شد. چند فیلمساز می شناسیم که بگویند در کار من ضعف وجود داشته است من که ندیدم. به عقیده من باید بگردیم آدم های چشم و دل سیر باشند و خودشان را برتر ازدیگران ندانند ، از موقعیت خودش نترسد. ما تا به حال نتوانستیم انیمیشن خوب در سینمای ایران بسازیم ما هنوز نتوانستیم چیزی خلق کنیم که ماندگار شود و بچه های ما انتخاب اولشان باشد. آقای صفوی و تیم شان تلاش کردند که بچه ها را به سمت انتخاب شخصیت های «شکرستان» هدایت کنند اما هنوز بچه ها شخصیت های خارجی را در ابتدا می بینند و ممکن است انتخاب کنند با توجه دادن والدین به دلیل عرقی که دارند و همذات پنداری که می کنند به سمت شخصیت های شکرستان می روند.

اگر آقای صفوی ظرف سال های آتی نیز «شکرستان» را تولید کند در سال های بعد بچه ها این انیمیشن را پیگیری خواهند کرد. متاسفانه یک هفته مانده به اول مهر تبلیغ گسترده می کنیم که از نوشت افزار خارجی استفاده نکنید و بیایید از دفاتری استفاده کنید که عکس شهدای هسته ای روی آن چاپ شده است. این کار نیاز به فرهنگسازی لازم خودش را دارد اگر به درستی این شهدا را معرفی کنیم بچه ها بهتر می توانند ارتباط برقرار کنند تا آنکه عکس آن ها را روی جلد دفاتر به چاپ برسانیم . بچه ها با کاراکترهایی ارتباط برقرار می کنند که با آنها زندگی کرده باشند و نقاشی آن ها را کشیده باشند که درک کند و همفکر آنها باشد.

چرا کمتر انیمیشن ساخته می شود شرایط تولید مهیا نیست یا انگیزه ای برای ساخت وجود ندارد؟

عظیمی: در انیمیشن همه چیز به سفارش دهنده مربوط است. مواردی که به انیمیشن ساز گفته می شود همان هایی است که در تمام شبکه ها روزانه گفته می شود این در حالی است باید دست هنرمند را باز بگذارند و به او اعتماد کنند. به طور مثال  اگر مدیری هزار دقیقه انیمیشن تولید کند و آن به دلیل تکنیک بد و ساختار نامناسب قابل پخش نباشد اما چون بار معنوی دارد برای مدیر قابل دفاع است. ما انیمیشن بسیاری داریم که بار مذهبی و معنایی دارد اما ساختار مناسب ندارد. سفارش کارها درست انجام نشده است و افراد برای ساخت فیلم ها درست انتخاب نشدند. بخش عمده ای که بسیار مهم است انیمیشن سازهایی هستند که متاسفانه به دقت کار نمی کنند برای نمونه کارهای بسیار دقیق و حساب شده تحویل می دهند اما همین که سفارش کار می گیرند دقت لازم ندارند متاسفانه  برخی از انیمیشن سازها مادی فکر می کنند این اتفاقات می افتد. بسیاری از کارها تولید شده اما پخش نشده و انیمیشن سازها لذت دیده شدن آثارشان و تعریف کارهاشان را نچشیدند و تشویق می شوند که کار کنند و کار بهتر ارایه دهند .

به عقیده شما ما ابرقهرمان در انیمیشن های تولید شده در کشور  داریم؟

نه ما هنوز ابرقهرمان برای انیمیشن ها نداریم. قهرمان داریم اما ابرقهرمان نداریم. قهرمان تعریف دارد مثلا در مجموعه «شکرستان» همه به نوعی قهرمان هستند. حتما نباید قهرمان کار خارق العاده انجام دهد. اما ابرقهرمانی که برای کودکان ما الگو شود نداریم و این به سبب حمایت نشدن و اعتماد نداشتن مدیرها به کارگردان های انیمیشن است.

 

ادامه دارد......

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.