دوشنبه ۲۳ تیر ۱۳۹۳ - ۱۱:۴۱

نگاهی به موسیقی متن آخرین فیلم کیمیایی

نجات موسیقایی فیلم/ «متروپل» و موسیقی تکه تکه شده تیتراژ پایانی

متروپل

سینما پرس: نازنین شادپی/فیلم نه چندان جذاب «متروپل» ساخته مسعود کیمیایی با موسیقی به شدت گوش نوازی در تیتراژ آغاز می شود؛ پیانو، خانواده ویولن ها، بادی و کوبه ای که می نوازند. پیانو و ویولن ها در زیر و بادی و کوبه ای ها در رو کار شده اند، اما اوج موسیقایی تیتراژ آغازین در قیام سازهای زهی (خانواده ویولن ها) و کوبه ای است. موسیقی با یک میزانسن شروع می شود و در اوج به پایان می رسد.

موسیقی بهزاد عبدی به موقع در فیلم حضور می یابد؛ نه زیادی شنیده می شود و نه سکوت اختیار کرده است. به خصوص در صحنه های تعقیب و گریز و صحنه های کتک کاری که سازها با هوشیاری از اثرگذاری انتخاب شده اند؛ ویولن ها و بادی ها. فیلم کاملا بر پایه موسیقی است چرا که اگر موسیقی را حذف کنیم، «متروپل» جذابیت خود را از دست می دهد.

عبدی در این فیلم یک بعد دیگر از توانایی های خود را در آهنگسازی متن فیلم به رخ کشیده است. موسیقی به طور کلی به شدت همگون با فیلم و اثرگذار شنیده می شود اما در چند صحنه موسیقی خیلی بیشتر خودنمایی کرده است؛ در صحنه فرار «خاتون» (با بازی مهناز افشار) از دست آدم های «مظفر» (با بازی یوسف مرادیان) و صحنه ای که «امیر» و «کاوه» (به ترتیب با بازی محمدرضا فروتن و پولاد کیمیایی) در سینما متروپل که حالا به یک باشگاه بیلیارد تبدیل شده، بیلیارد بازی می کنند.

در صحنه فرار «خاتون» از دست آدم های «مظفر» سازهای بادی ناله های زن را در اوج فریاد می زنند و ویولن ها در زیر مظلومیت را موسیقایی کرده اند. در صحنه بازی بیلیارد «امیر» و «کاوه» موسیقی حال و هوای دهه ۶۰، ۷۰ میلادی را به خود می گیرد. به خصوص در بخشی که ویولن ها اوج می گیرند. موسیقی در این صحنه فضای خاص فیلم های هالیوودی دهه ۶۰ میلادی را تداعی می کند. موسیقی که تاکنون هم اثرگذار شنیده می شود.

عبدی در بخش عمده ای از موسیقی، از چند تکنیک در ویولن نوازی سود برده است تا اوج اضطراب زن را موسیقایی کند از جمله آن می توان به تکنیک ترمولو اشاره کرد که در آن ضربه های ریز و درشت آرشه بر سیم صدایی را بوجود می آورد که استرس و اضطراب را برای شنونده القا می کند.

موسیقی تا زمانی که در اختیار عبدی است موفق، گوش نواز و اثرگذار شنیده می شود، چرا که موسیقی تیتراژ پایانی رسما نابود شده است؛ بخشی را بابک زرین برای ترانه خوانی محمدرضا فروتن و بخشی را گروه رضا یزدانی برای ترانه خوانی رضا یزدانی آهنگسازی کرده اند. البته از نوع بدترین شکل ممکن. چرا که موسیقی پایانی هیچ گونه سنخیتی نه با ریتم فیلم دارد و نه با موسیقی جانانه و گوش نواز متن فیلم. ای کاش کیمیایی تا انتها ریش و قیچی را به دست عبدی می سپرد تا به این شکل موسیقی تیتراژ فیلم اش تکه تکه و نابود نمی شد.

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.