قوی تن با بیان توانمندی های شکیبایی در بازیگری اظهار داشت: «خسرو شکیبایی بازیگر توانمندی بودند و در زمان فیلمبرداری کارگردان و عوامل را معطل نمی کرد. دقیقا می دانست کارگردان از او چه می خواهد. کار کردن با خسرو شکیبایی ویژگی های خودش را داشت چرا که با او تعدد برداشت نداشتیم.»
قوی تن با بیان اینکه شکیبایی خیلی زود از میان ما رفت ادامه داد: «تجربه بازیگری زنده یاد شکیبایی به حدی بود که در همان برداشت اول و دوم کار تمام می شد و نیازی به برداشت مجدد وجود نداشت. به همین منظور کارگردانان ترجیح می دهند با چنین بازیگرانی کار کنند که تمرکزشان به نحوه بازی است. این ویژگی به کارگردان اجازه می دهد با فکر بازتری به فیلم بپردازد.»
کارگردان فیلم «آفتاب، مهتاب، زمین» ادامه داد: «ایشان دقیقا همان شخصیتی که در داستان وجود داشت را ایفا می کرد و ذره ای از آن کارکتر خارج نمی شد. بر اساس همان صحبت های اولیه و بعد در دورخوانی همان را اجرا می کرد.»
وی در خصوص هدایت شکیبایی توسط کارگردان افزود: «همیشه بزرگترین بازیگران دنیا هم به هدایت کارگردان نیاز دارند چرا که بازیگر قرار است فیلم کارگردان و تفکر او که قابل لمس نیست را خلق کنند پس باید با هدایت و همراهی کارگردان جلوی دوربین بروند. اما کار کردن با بازیگران کارکشته این نیاز را به حداقل می رساند. شکیبایی جز آن بازیگران باتجربه ای بود که به دلیل تبحر، هم هدایت کارگردان را رعایت می کرد و هم خلاقیتی در کارش وجود داشت که به کارکتر خود در فیلم اضافه می کرد.» »
این کارگردان در خصوص کار با شکیبایی ادامه داد: «کار کردن با بازیگری چون شکیبایی سرشار از خاطره است چرا که بازیگر خلاقی بود و شخصیت داستان فیلم را پخته تر ارائه می کرد.»
وی افزود: «ما فیلم «نسکافه داغ داغ» را با هم کار کردیم، کاری موزیکال بود که همین موزیکال بودن سبب شد یک فضای خاص طنز خلق شود. وقتی با شکیبایی در مورد کلیت داستان گفتگو کردم، کار را پسندید، ابزار رضایت و اعلام همکاری کرد.»
قوی تن ادامه داد: «زمانی که فیلمبرداری «نسکافه داغ داغ» به اتمام رسید، اشکی را در گوشه چشم ایشان دیدم. کنارش رفتم و دلیل این ناراحتی را جویا شدم. شکیبایی گفت از پایان زود هنگام فیلم ناراحت هستم چون وقتی در فیلمی حاضر می شوم، به فضای کار و تیم به شدت عادت می کنم و وابسته می شوم، دوست نداشتم به این زودی کار تمام شود.»
وی ادامه داد: «بعد از فیلم قرار گذاشتیم بیشتر همدیگر را ببینیم. یک روز به دفتر من آمد و در مورد پروژه «سهراب سپهری» با من صحبت کرد. به دلیل شباهت زیاد من با سهراب، تمایل داشت این پروژه زودتر ساخته شود و به سرانجامی برسد. حتی از کمک خود در پشت صحنه هم ابراز تمایل کرد.»
وی در پایان افزود: «در حال حاضر مشغول آماده کردن مقدمات فیلم «آسمان آبی مادرم» هستم که اولین نمایش آن در جشنواره فیلم کودک و نوجوان خواهد بود.»
ارسال نظر