سه‌شنبه ۳۱ تیر ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۵

اعتمادسازی یا اعتمادزدایی؟

روند مخرب یک برنامه تلویزیونی در ماه میهمانی خدا / تخریب وجهه کمیته امداد در «جشن رمضان»

برنامه جشن رمضان1393

سینماپرس: علی اکبر عبدالعلی زاده/ درحالی که مهمترین هدف برنامه جشن رمضان باید تبیین خدمات داخلی و برون مرزی کمیته امداد آن هم با ارایه تحلیل وتفسیر ضرورت ها به زبان مردم باشد، اما ساختار فعلی «جشن رمضان» عرصه ضایع کردن فعالیتهای کمیته امداد ، انگیزه های فردی و اصل انفاق شده است و در این سازوکار به جای اعتماد سازی ، تنها اعتماد زدایی حاصل می شود.

جشن رمضان امسال مانند سال های قبل با حمایت کمیته امداد امام خمینی(ره) برگزار شده است . این برنامه که در سال های گذشته نیز با هدف فراگیر ساختن فرهنگ انفاق و کمک به همنوع دچار لغزش های فراوانی شده است امسال در سایه ایده پردازی های بظاهر انسانی پرده از کم کاری های نهاد سفارش دهنده خود برداشت؛ کم کاری هایی که بر اساس شنیده ها در دهه هشتاد با رسوایی ساخت مجتمع رفاهی در فرمانیه برای کارکنان این نهاد آغاز شد و رفته رفته در افکار عمومی عیان شد و زمینه تولید برنامه ای به نام جشن رمضان را فراهم کرد حالا شده نتیجه پخش همان برنامه!

در فرامین دین اسلام پنهان کاری فعل خیر زمینه سپری کردن مراتب اخلاص و درنهایت خلوص نیت قرب الهی انجام اعمال خیر را فراهم می کند و همواره از آشکار سازی کوچکترین عمل خیر به عنوان آفت انفاق یاد شده است . متاسفانه برنامه جشن رمضان درست در ماه میهمانی خدا این اصل اساسی را با روش های مختلف زیرپا می گذارد . با چنین رویکردی این ماه عزیز که زمینه تزکیه نفس را فراهم کرده بهانه تبلیغ جلوه گری می شود و نیات پاک مومنین را به ورطه رقابت های ناسالم به سبک حراج های غرب می اندازد و ریاکاری و ظاهرسازی را ترویج می کند. در این میان کمیته امداد و رسانه ملی هم که قرار است در وجه مسئولیت فرهنگی خود مروج فرامین اسلامی و سبک زندگی ایرانی اسلامی باشند دست روی دست می گذارند و خشنود از جمع آوری کمک های مالی روزافزون ، هرسال در پرداخت دستمزدها و تشریفات برنامه دست و دلبازتر می شوند . روندی که اگر زمینه قانونی فراهم باشد می بایست زمینه سازتفحص و پژوهش جدی پرونده مالی این جریان شود .

از این منظر ، جشن رمضان امسال در طرحی ابتکاری و به ظاهر انسانی نواقص جدی عملکرد کمیته امداد را علنی ساخته است. در این طرح ، درخت آرزوهای روی صحنه از نامه کودکان مستمند و محروم پراست و میهمانان برنامه که غالبا از هنرمندان و چهره های ورزشی هستند با انتخاب یک پاکت روز بعد به اتفاق گروه تولید برنامه به منزل کودک مورد نظر می روند و دست به برآورده کردن آرزوی کم هزینه یک کودک می زنند.

این طرح که الگوبرداری دست پائینی از مسابقه - مجموعه های رسانه های جهانی است ، هیچ سنخیتی با آموزه های فرهنگ ایرانی اسلامی مان ندارد . بیننده نیز در ابتدا با دیدن تصاویر اهدای عروسک به دخترکی خردسال در کوره پزخانه های ورامین و حومه تهران متاثر می شود و با تماشای اشک های هنرمند و تصویر بردار و راننده و دیگر عوامل تولید احساساتش غلیان می کند.

اما پس از یکی دوشب تماشای این شوی رسانه ای سئوال هایی یک به یک برایش پیش می آید که پاسخ به آن ها به غیر از بدبینی به ساختار تولید برنامه ، ناظرین محتوای رسانه ملی و روند فقرزدایی کمیته امداد و ترویج بدبینی حاصل دیگری ندارد.

سوال اول اینکه کمیته امداد با سی و چند سال فعالیت جدی و با عنایت به اهمیت مدیریت متمرکز مبتنی بر پشتوانه صدقات و خیرات مردمی که براساس اعلام سالانه معاون مشارکت های مردمی کمیته امداد امام خمینی (ره)ماهانه بیش از یک میلیاردو پانصد هزارتومان در عموم شهرها و یک میلیارد و هشتصد هزار تومان در کلان شهر هاست وکمک های خیرین و سرمایه گذاری های اقتصادی که این پشنوانه را دوصد چندان می کند چطور هنوز نتوانسته فقر را در اطراف پایتخت ایران اسلامی ریشه کن کند؟

البته ماهم خوب می دانیم شیادان فقیر نما وشبکه متکدیان حرفه ای حسابشان از روزگار بد دیده ها وبی سرپرستان و فقرا جداست و اتفاقا منظورمان از فقر زدایی تامین معیشت فقرایی است که حفظ آبرو برایشان اصل اساسی است و گاهی آبروداری کارشنان را به بیمارستان و مرگ حاصل از سوء تغذیه می کشاند.

وقتی در اطراف تهران فقرایی با این وضعیت زندگی می کنند در استان های محروم و مرزی چه وضعیتی در جریان است؟

آیا کمیته امداد که براساس اعلام رسمی سایت این نهاد الحمدالله به پشتوانه مردم مسئولیت پذیر ، پرشور ، نوع دوست و پراحساس ایران سالانه در قالب جشن رمضان ، جشن عاطفه ها ، جمع آوری فطریه و کفارات ماه مبارک ، هدایای عید قربان ، زکات مومنین ، حسابهای بانکی اختصاصی در بانک های معتبر ،هدایای غیر مستقیم و... علاوه بر صندوق های صدقه از درآمدی چند ده میلیاردی برخوردار است چگونه نمی تواند با اجرای طرح های خوداشتغالی و برپایی کارگاه های کارآفرینی و بازارهای فروش محصول ، فقر را بصورت اصولی و بنیادی درمان کند؟

این نهاد عریض و طویل اقتصادی - فرهنگی که برنامه فرهنگ سازی ، ایجاد و ترویج سنتهای حسنه اسلامی و اعتماد سازی را به عنوان اولین محور از محورهای ششگانه هدف خود تعیین کرده چگونه بدیهی ترین اصل عمل خیر یعنی پنهان کاری را در عمل مردود دانسته به هر قیمتی در جذب کمک های روزافزون و بدون پاسخگویی به مردم تلاش می کند؟

آیا تهییج احساسات اولیه انسانی در مخاطب می تواند مردم را به تحرک اصولی و خدمات انسان دوستانه پایدار وادارد؟

مدیران این نهاد هیچ از خود پرسیده اند که چگونه است که بنیاد های خیریه مردم نهاد کوچک در عمل توانسته اند اعتماد سازی مردمی را از طریق عملکرد موفق خود بدست بیاورند؟ در حالی که مردم این روزها در کوچه و بازار شاهد سرقت صندوق های صدقه به دست معتادین هستند و از خود می پرسند آیا این پول صدقه ماست که خرج دود و دم و تزریق می شود؟ آیا کمیته امداد مسئول صیانت از صدقا ما نیست ؟

آیا همین پول های سرقت شده که با خلاقیت روزافزون معتادان سارق تصاویر حیرت آوری را در معابر عمومی و میادین بزرگ و پایانه های مسافری خلق می کند نمی تواند آرزوهای این کودکان محروم را تامین کند و کمیته امداد و رسانه ملی را از اجرای شوهای تحریک کننده و سطحی بی نیاز سازد؟

این ساختار تبلیغی که جای سازوکار ترویجی را گرفته بیننده را در یک حساب سرانگشتی به صرافت این سوال می اندازد که هزینه دستمزد و تدارکات گروه تولید بخش "آرزو برآورده کردن" که جمعیت شان به سختی در یک تاکسی ون جا می شود در هر روز می تواند چند خانواده مستمند را به آرزوهای بزرگشان برساند. آیا هزینه روزانه این گروه نمی تواند صرف خرید دو موتورسیکلت شود و خرج روزانه دو خانواده را از طریق شغل آبرومند خدمات شهری پیک موتوری برای سال ها تامین کند؟

دیگر خطای بزرگ نهاد سفارش دهنده، سازندگان برنامه و رسانه ملی در این برنامه ، تبلیغ نادرست است که در لحظه به ضد تبلیغ تبدیل می شود.

در این برنامه درست پس از پخش مستند برآورده کردن «آرزو های کوچک» در حد خرید عروسک و توپ و ماشین کنترلی برای بچه های ایران زمین مسئولین کمیته امداد در برنامه حاضر می شوند و از خدمات این نهاد در ساختار ارایه آمار و عددهای نا مفهوم و بدون تحلیل تعریف می کنند.

کار جایی خراب می شود که برخی خدمات گرانبها و بی بدیل در کنار تصاویر غمبار محرومیت حاشیه نشینان پایتخت قرار می گیرد ولی جز ایجاد تنفر اثر دیگری در مخاطب ندارد؛ در یکی از برنامه ها که فرهاد آئیش با اهدای یک عروسک سخنگو دخترکی را دلشاد کرد میهمان برنامه با ارائه ارقام چند هزاری و بدون ارائه هیچ توضیح و ضرورتی از خدمات برون مرزی کمیته امداد در تاجیکستان ، سوریه ، عراق ، پاکستان و... سخن گفت و با عث شد این سوال نادرست پیش آید که وقتی ما در همین نزدیکی پایتخت خانواده های فقیری داریم که بدون سقف و جان پناه و با یک وعده غذای ناقص زندگی می کنند ، ساخت سه مجموعه پنج هزار واحدی برای سیل زدگان پاکستان چرا توسط کمیته امداد انجام شده و آیا مسئول آن نهاد دیگری نیست؟

فراموش نکنیم که این همان سوال دائمی است که رسانه های معاند تلاش می کنند ملکه ذهن مخاطب شود. آنها نیز بدون تحلیل استراتژیک تنها با ارایه آمار های رسمی ضرب المثل چراغی که به منزل رواست به مسجد حرام است را چاشنی برنامه های خود می کنند و حضور حمایتی و استراتژیک ایران در کشورهای منطقه ، خاورمیانه ، آفریقا و آمریکای لاتین را زیر سوال می برند.

این روند نیز نتیجه کار غیر کارشناسی آن هم در عرصه تخصصی رسانه است. روندی که دائما فرصت ها را به تهدید بدل می کند. درحالی که مهمترین هدف برنامه جشن رمضان باید تبیین خدمات داخلی و برون مرزی کمیته امداد آن هم با ارایه تحلیل وتفسیر ضرورت ها به زبان مردم باشد، اما در ساختار فعلی، جشن رمضان عرصه ضایع کردن فعالیت کمیته امداد ، انگیزه های فردی و اصل انفاق شده است و لذا در این سازوکار به جای اعتماد سازی ، تنهااعتماد زدایی حاصل می شود.

در این میان مدیران رسانه ملی بویژه ناظران و مدیرشبکه پنج از خود نمی پرسند برنامه ای باساختار ، محتوی و اجرای مبتنی بر لودگی ، لوندی مجریان ، مسخره کردن مجری و میهمان در حد تخریب و توهین به وجوه فردی و اسم اولیا ( وقتی هومن حاج عبدالهی کاظم احمد زاده را بدون توجه به تعلقات دینی مردم به نام کاظم به کرات کاظی صدا می کند و مردم را تشویق به این کار می کند)آیا می تواند مروج معنویت و اخلاق اسلامی باشد؟

آیا حاضریم برای تامین برنامه رایگان اما به خرج بیت المال ، رسانه ملی را به هرقیمتی حراج کنیم؟ حتی به قیمت ترویج بی اخلاقی و مسخرگی ، ریاکاری و تزویر در ماه میهمانی خدا ؟

آیا جشن رمضان نباید مروج قدرت الهی و اهمیت توکل باشد؟ چنین برنامه ای نباید مبلغ این مفهوم اسلامی باشد که انسان وسیله ای است در مسیر مشیت الهی و هر عمل خیر او حاصل برکت و فرصتی است که از جانب خدا هدیه می شود؟ آیا ما نیز مانند غرب به انسان محوری قائلیم که حاضر می شویم رسانه ملی جمهوری اسلامی ایران را پایگاه تبلیغ مستقیم اومانیسم کنیم و فرصت های طلایی برای خودنمایی و جولان مجری و میهمان و دیگران ایجاد کنیم؟

آیا پرداختن به حاشیه نشینی در اطراف تهران ، کوره پرخانه های ورامین ، شهریار ، بازار شن شهریار و ده ها مکان شناخته شده و شناسنامه دار به جای شوهای سخیف نیاز به کار جدی ، کارشناسی شده و برانگیزاننده انگیزه های عمومی ندارد؟

گوش بزنگ باشیم که این راه رفته را باز طی نکنیم مبادا جشن رمضان باردیگر محمل شایعه و خبر کلاهبرداری شود .

 

نظرات

  • ناشناس ۱۳۹۴/۰۱/۲۰ - ۱۵:۴۹
    0 0
    ممنون، تذکر بجایی بود.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.