جمعه ۳ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۰:۱۴

نگاهی به فیلم روی پرده روح الله حجازی

«زندگی مشترک ...» پرداختن به بحران‌های زناشویی

فیلم سینمایی زندگی مشترک آقای محمودی و بانو

سینماپرس/ نرگس خرقانی: فیلم «زندگی مشترک آقای محمودی و بانو» را می توان در ادامه فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم دانست. در واقع روح اله حجازی در این دو فیلم نشان داده است که بسیار علاقه مند است که به بحران‌های زن و شوهرهای امروزی بپردازد. بحران‌هایی که با نسل گذشته تفاوت‌های فاحشی دارد.

در فیلم قبلی کارگردان بیشتر تقابل یک زوج شهرستانی را با دنیای مدرن پایتخت شاهد بودیم. دنیای مدرنی که زنان پا را از آشپزخانه فراتر گذاشته اند و قرار است نقش بیشتری در جامعه ایفا کنند. در این میان فیلمساز برخوردهای مرد سنتی را با همسرش را به چالش کشیده بود. مرد سنتی که در ظاهر به تجدد علاقه داشت اما زن سنتی را بیشتر از زن مدرن می پسندید. شاید فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو نیز در ابتدا همین باشد اما در ادامه متوجه می شویم که پا را از این هم فراتر گذاشته است و این بار به سراغ زوج هایی رفته است که در ازدواج به شیوه سنتی دچار تردید شده اند و می خواهند بسیار آزادتر از نسل قدیم زندگی کنند.

فضاسازی خانه آقای محمودی با رنگهای ملایم و آرام است. رنگ هایی که بیشتر شامل آبی و خاکستری است، اما ساناز و رامتین با یک ماشین قرمز وارد خانه آنها می شوند و قرار است که دیوارهای خانه را بردارند. همه این مسائل در این فیلم جنبه نمادین دارند و تنها نشان دهنده تقابل سنت با مدرنیسم است.

آقای محمودی با نقش آفرینی حمید فرخ نژاد همان مرد سنتی است که با وجود تمام سخت گیری هایی که برای همسرش دارد اما خودش به دنبال تجدد است. این را در نوع رفتارش با ساناز زن امروزی فیلم متوجه می شویم. آقای محمودی با همسرش خیلی مهربان رفتار نمی کند اما با یک زن جوان و امروزی بسیار مهربان و صمیمی رفتار می کند. این تضاد در رفتار او نشان می دهد که حتی در تقابل سنت و مدرنیسم مردهای سنتی هم نمی توانندروراست باشند. در واقع آقای محمودی مردی ریاکار است که برای خانواده اش معلم اخلاق است اما این اخلاقیات برای خودش صادق نیست!

ساناز با نقش آفرینی ترانه علیدوستی نماد زنانی است که دوست دارند زندگی شان فراتر از مدرن باشد. برای این زنان حتی ازدواج هم معنای خود را از دست داده است.ساناز می خواهد هر طور که دوست دارد زندگی کند اما گاهی خودش هم نمی داند که چه طوری دوست دارد زندگی کند! رامتین با نقش آفرینی پیمان قاسم خانی به ظاهر از آقای محمودی بسیار روشنفکرتر است اما ته فکرش دوست دارد به گذشته بازگردد و بنابراین زنانی چون محدثه که کدبانو هستند را می ستاید. او یک بار ازدواج کرده است که ازدواج قبلی اش منجر به طلاق شده است و به نظر می رسد از شکست دوباره در زندگی مشترکش بیمناک است.

محدثه با نقش آفرینی هنگامه قاضیانی زن سنتی و خانه دار است. از آنچه که هست راضی نیست شاید در دلش به ساناز حسادت می کند اما دوست ندارد شبیه او باشد و بنابراین از سخت گیری‌هایی که برای دخترش نگین انجام می دهد راضی است و اعتقاد دارد که باید به این روند ادامه دهد.

اما در این میان نگین دختر خانواده که او را می توان نماینده نسل آینده دانست در میان این سنت و مدرنیسم مانده است. شاید او را بتوان سرگردان‌ترین نسل در این فیلم دانست که نمی داند چه خوب است و چه بد. زیرا که همه آدم هایی که دور و برش هستند از زندگی شان راضی نیستند و همه فکر می کنند به آنچه که می خواسته اند نرسیده اند.

روح اله حجازی با این فیلم هم نشان داده که بسیار علاقه مند به روابط پیچیده انسان های امروزی است. حتی در جزئی ترین مسائل ممکن، اما آنقدر که در فیلم زندگی خصوصی آقا و خانم میم موفق عمل کرده بود، در فیلم اخیرش نتوانسته است. بسیاری از رفتارهای آدم ها در این فیلم بی پاسخ می ماند و به بیان بهتر شخصیت پردازی لازم در خصوص کاراکتر های محدود فیلم انجام نشده است.

به طور مثال ساناز که نمادی از زنان متجدد امروزی است و به نظر می رسد که آنقدرها هم آدم اخلاق گرایی نباشد در پایان مشخص می شود که در مورد یک سری از کارهایش به رامتین دروغ گفته است! دلایل واقعی این برخورد ساناز آنقدرها مشخص نمی شود و یا شخصیت رامتین که از شکست دوباره در زندگی اش می ترسد مطمئنا به دنبال زن کم دردسرتری می رود اما علاقه و دلبستگی اش به ساناز که می داند هر لحظه او را ترک خواهد کرد نیز قابل توجیه نیست.

شخصیت محدثه به عنوان همسر آقای محمودی نیز بسیار به شخصیت اصلی فیلم به همین سادگی شبیه است با این تفاوت که محدثه محافظه کارتر است و البته به همسرش هم شک دارد.

اما شخصیت آقای محمودی به عنوان رکن اصلی داستان در بسیاری از موارد تک بعدی است. در سال های اخیر در سینمای ایران مردهای سنتی که همسرشان را محدود می کنند اما خودشان خیلی کارها انجام می دهند را زیاد دیده ایم. آقای محمودی هم از همان دست مردهاست و ویژگی خاصی که او را در ذهن مخاطب ماندگار کند در شخصیت پردازی اش شاهد نیستیم.

با وجود تمام ضعف های شخصیتی که در این فیلم شاهدش هستیم اما بازی خوب و روان بازیگران و فیلمنامه جزئی نگر این فیلم قابل توجه است. مهمترین حسن فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو بی طرف بودن فیلم در مقابل شخصیت های مختلفی است که به تصویر می کشد. همه شخصیت ها دچار ضعف و اشتباه هستند و فیلمساز قضاوت درباره آدم ها را به عهده بیننده گذاشته است و خودش درباره آنها نتیجه گیری نمی کند.

فیلم زندگی مشترک آقای محمودی و بانو به عنوان سومین فیلم کارگردانش اثری قابل تامل است و نشان می دهد که روح اله حجازی روند قابل قبولی را در فیلمسازی در پی گرفته است و در آینده می توان این امید را داشت که شاهد فیلم های تاثیرگذارتر و بهتر از این فیلمساز باشیم.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.