دوشنبه ۶ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۱۹

تحلیلی بر تولیدات سینمایی کرانه باختری/۱

بندبازی از برج میلاد تهران تا جشنواره های اورشلیم/ فیلمسازانی که سازش را به مبارزه ترجیح می‌دهند!

فیلم سینمایی عمر

سینماپرس: رضا طریقت/ نسخه های روشنفکر مابانه ای که امروز «هانی ابواسعد» برای فلسطینی ها می پیچد تقریبا مشابه تفکر «ابومازن» پای میز مذاکرات با اشغالگران است. ابو اسعد در «عروسی رعنا» ، «اینک بهشت» و در دنبالچه این دو فیلم با اثری همچون «عمر»، مبارزه و مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست را عبث جلوه می دهد.

درسی و دومین جشنواره فیلم فجر تهران، سیمرغ بلورین بهترین کارگردانی بخش بین الملل به «هانی ابواسعد» فلسطینی، برای کارگردانی فیلم «عمر» اهدا شد.

صرف نظر از چیستی و محتوای فیلم «عمر»و عدم دقت نظر برگزار کنندگان، هیات انتخاب و داوران جشنواره برای اهدا جایزه مذکور به این فیلم، «هانی ابواسعد» را با فیلم هایی همچون «عروسی رعنا» و «اکنون بهشت» می شناسیم. آثاری که در لایه نخست روایی دلمغشول نبرد فرسایشی فلسطینی ها با نیروهای اشغالگر اسرائیلی است.

نمایشی که این فیلمساز از این نبرد به زعم خودش فرسایشی ارائه می کند معمولا یک نسخه و چند روش مشخص را درمواجه با نیروهای غاصب، برای صاحبان واقعی سرزمین اشغالی تبیین می کند. در دو فیلم، اینک بهشت و عروسی رعنا، فیلمساز با نمایش های غیر متعارف دراماتیک در متن دو اثر مذکور ادعایی شگرف را  ارائه می کند مبتنی بر این نگرش که مبارزه و مقاومت جمع کثیری از مردم فلسطین  شیوه معقولانه ای نیست.

فیلم سینمایی عمر

با چنین نگرشی مفهوم مقاومت در مواجه با اشغالگران، در درام های ابواسعد عملا رنگ می بازد. به عنوان مثال اسعد در فیلم «اینک بهشت» نشان می دهد مقاومت در برابر اشغالگران، صرفا راهی برای زودتر مردن و دست کشیدن از زندگی است و شهادت طلبی، مقاومت و مردن در راه آرمان، بی ارزش است. حتی نگره های ناسیونالیستی و میهن پرستانه از منظر آثار اسعد فاقد ارزش اجتماعی و سیاسی است.

او در «عروسی رعنا» نشان می دهد  فلسطینی ها برای گذر ایام و گاهی کسب روزی تیری به سوی اسرائیلی ها پرتاب می کنند و عملا مقاومت در مقابل اشغالگر ضرورتی سیاسی – اجتماعی  برای ساکنین فلسطین نیست. دو فیلمی که بدان اشاره شد را اسعد با سرمایه بنیاد سینمایی اسرائیل ساخته است و اگر جهت گیری دراماتیک  در راستای مفهوم مقاومت، در آخرین ساخته اسعد، عمر، جاری نیست، دلیلش نگره های شبه روشنفکر مابانه فیلمساز و حمایت برخی نهادهای اسرائیلی از فیلم  است.

فیلم «عمر»  از کمک بنیاد سینمایی اسرائیل محروم ماند و اما جوایز بسیاری را در جشنواره های اسرائیلی دریافت کرد. با این حال غلظت اشغالگرستایی اسعد  به مثابه «عروسی رعنا» و« اینک بهشت » در متن «عمر» آنچنان پررنگ نیست  . اما چه رویکردی در پس آخرین ساخته او نهفته است که  فیلم عمر در دو جشنواره اصلی اسرائیل موفق به کسب جوایز مختلفی شد؟

اسعد به زعم نگارنده بند بازماهری است که می تواند با نگرش شبه  روشنفکر مابانه و جبهه گیری مشخصی که نسبت به مفهوم مقاومت دارد فیلمی بسازد که در تهران جایزه بهترین کارگردانی را دریافت کند و در اورشلیم جوایز اصلی جشنواره های اسرائیلی را کسب کند! بند بازی دراماتیک اسعد در فیلم عمر آنقدر رندانه است که او را تا یک قدمی جایزه اسکار پیش می برد.

قبل از هر بررسی  راجع به مجموعه آثار اسعد لازم است در تحلیلی غیر متعارف موضوع  پذیرش آثار فلسطینی – اسرائیلی و نسبت آن را با آکادمی اسکار روشن کنیم.

فیلم سینمایی عمر

فیلم هایی که از اسرائیل یا فلسطین به گزینش نهایی آکادمی راه پیدا می کنند عمدتا از چند قاعده و ساختار از پیش تعیین شده  باید پیروی کنند. لزوما فیلمهای محصول فلسطین و اسرائیل از منظر آکادمی اسکار در یک کفه ترازو قرار می گیرد و محتوای آثار پذیرفته شده توسط آکادمی اسکار، باید استاندارهای مضمونی خاصی داشته باشد.

فیلم های اسرائیلی و فلسطینی که در سالهای اخیر به جمع چند گزینش نهایی اسکار راه یافته اند به همزیستی مسالمت آمیز اعراب و صهیونیست ها تاکید می کنند، یا اینکه نوعی خود تطهیری اسرائیلی از جنایت اشغالگران در متن اثربرگزیده شده، برجسته است.

به عنوان مثال فیلم عجمی (اسکندر کوپتی – هارون شانی) محصول مشترک اسرائیل و فلسطین که در هشتاد و دومین دوره اسکار، در لیست گزینش نهایی برای دریافت جایزه قرار گرفت دارای دو ویژگی خاص مضمونی ذکر شده است. در متن فیلم عجمی همزیستی مسالمت آمیز و خود تطهیری صهیونیستی جاری است و به همین دلیل در جشنواره های مختلف مورد تفقد قرار می گرفت و در نهایت  لطف آکادمی اسکارنیز شامل حال اثر مذکور  شد.

فیلم هایی مثل والس با بشیر (آری فولمن) و Beaufort (جوزف سدار) که از آثار منتخب برای دریافت اسکار بودند، دارای مضامین روایی مورد اشاره شده هستند که خود تطهیری اشغالگران، در متن این آثار موج می زند. هر دو فیلم دردوره های مختلف اسکار جزء پنج  فیلم نهایی گزینش شده توسط اعضای آکادمی بودند و جالب اینجاست که هر دو فیلم به وقایع  نبرد ۱۹۸۲ (تاریک ترین دوران اشغال) می پردازند که منجر به کشتار صبرا و شتیلا شد  .

در ۷ سال گذشته بنیاد سینمایی اسرائیل برای تطهیر کشتار فاجعه بار مذکور ۱۲ فیلم سینمایی تولید کرده است که نمونه متاخر آن فیلم زیتون (آران ریکلیس) است، یا می توان به فیلم «لبنان» از ساموئل موعز اشاره کرد که برنده شصت و ششمین شیر طلایی ونیز شد.

فیلم سینمایی عمر

فیلم «لبنان» رسما تاثیر اسرائیل بر کشتار های ۱۹۸۲ (صبرا و شتیلا) را تطهیر می کند  و تقصیر این کشتار  را متوجه  فالانژهای لبنانی می داند. شیوه موفق دیگری که بنیاد سینمایی اسرائیل تاکید دارند بدان سیاق فیلم ساخته شود سیاق خاص و منحصر به فردی است  که منتقد فقید راجر ایبرت بدان عنوان « عشق های دیواری فلسطینی - اسرائیلی » اطلاق می کرد. یعنی عشق و دلدادگی میان قبیله فلسطین و قبیله اشغالگر، عاشقی سینه چاک  این سوی دیوار، معشوقی شیدا آن سوی دیگر. نمونه بارز چنین تلاشی در سینما منجر به ساخت  فیلم دیوید و فاطیما (داود و فاطمه) شد که به ۱۲ زبان زنده دنیا ترجمه و در سالن های اصلی سینماهای آمریکا به صورت رایگان اکران شد.

با پیش فرض های ارائه شده در مورد کلیه آثاری که در اراضی اشغالی ساخته می شوند در تحلیل و بررسی آخرین ساخته هانی ابو اسعد می توان به یک نتیجه غیر متعارف رسید که مضمون و محتوای آثارش بر مفاهیمی همچون گذران زندگی مرسوم و راحت طلبانه، عشق و کامجویی لذت بخش، داشتن شغل و حرفه ای بی دغدغه و روزمرگی آسان در کرانه باختری تاکید دارد و اسعد این مفاهیم  را در تضاد قرار می دهد با مفهوم مبارزه و عمدتا رضایتمندی به اشغال و اشغالگر.

 همانطورکه در آخرین اثر این فیلمساز متجلی است عشق و زندگی کردن اصالت دارد به هر احساس میهن پرستانه ای.  همانطور که کاراکتر «سوها» (لونا آزبال) در فیلم «اینک بهشت» سعی می کند نامزدش  را از مقاومت (عملیات انتحاری) نهی کند و اسعد با این ترفند نمایشی، مبتنی بر برجسته کردن روابط عاشقانه، مبارزه با رژیم غاصب اشغالگر را شیوه منحط و منسوخی بر می شمرد که نباید بدان تن داد.

 نسخه های  روشنفکر مابانه ای که امروز هانی ابواسعد برای فلسطینی ها می پیچد تقریبا مشابه تفکر «ابومازن» پای میز مذاکرات با اشغالگران است. ابو اسعد در عروسی رعنا و اینک بهشت و در دنبالچه این دو فیلم با اثری همچون عمر، مبارزه و مقاومت در برابر اشغالگران صهیونیست را عبث جلوه می دهد. اگر فستیوال فیلم ابوظبی هزینه فیلم عمر را تامین نمی کرد ابواسعد پایان فیلمش را طور دیگری می ساخت که نه سیخ فلسطینی ها بسوزد و نه کباب اشغالگران (اشاره به گفتگو های انتشار یافته از این کارگردان).

عمر(ادام بکری) در فیلم «عمر» جوان خوش برخورد، خوش قد و بالا، شاعر مسلک، با لبخندی عاشقانه، یکی از سه یار دبستانی است. فیلم روایت سرگذشت این کارگر جوان نانوایی است که با خطر کردن  از "دیوار امنیتی حائل " عبور می‌کند و برای دیدن نامزد محبوب خود به آنسوی دیگر" کرانه باختری" می‌رود. دو ضلع از اضلاع این مثلث دبستانی (عمر و امجد) عاشق نادیا خواهر یار سوم (طارق) هستند. هر سه یار دبستانی، از مبارزان گردان الاقصی به شمار می روند و با تفنگ های دوربرد به اسرائیلی ها مستقر در پادگانهای نظامی شلیک می کنند. آنها این روش مبارزه را صرفا برای اثبات مردانگی انجام می دهند.

این استدلال را در مورد اثبات مردانگی شاید هواخواهانی که جایزه فجر را در دامان اسعد گذاشتند نپذیرند اما اگر فیلم را بادقت مرور کنیم تا زمان دستگیری هیچ سخنی از مقاومت و الاقصی نیست و صرفا این عمل ماجراجویانه صرف اثبات مردانگی سه یار دبستانی انجام می شود. ضمن اینکه ابو اسعد با لطافتی دراماتیک عاقبت و سرنوشت این سه جوان را  به صورتی نا ملموس، "شوم" تصویر می کند و در لایه های زیرین فیلم با پایان بندی کاملا جهت دار، نسخه ای که برای فلسطینی ها می پیچید چنین است که از ورود به هر عملیاتی علیه نیروهای اشغالگر پرهیز کنند  و به زندگی روزمره و سرخوشانه خویش  بپردازند. همانطور که متن فیلم به مخاطب این مهم را القاء می کند تیراندازی از فاصله دور به اسرائیلی ها عاقبت محتومی را برای سه یار دبستانی رقم می زند.

فیلم سینمایی عمر

ابو اسعد برای تاکید بر این سرنوشت محتوم نشان می دهد عمر علی رقم چابکی و جوانی دستگیر می شود و ماموران اسرائیل او را زیربازجویی های خشونت بار قرار می دهند و او مجبور به خیانت علیه طارق برادر نامزدش می شود. او پس از آزادی ظاهری باید رابطه های قبلی خود را از جمله عشق به نادیا را تداوم ببخشد و از سوی دیگر اسرائیلی هایی که مراقب او هستند را راضی نگاه دارد و از همه بدتر، عمر باید زمینه ای فراهم کند که طارق به دام صهیونیست ها بیفتد. ابو اسعد غیر مستقیم به مخاطبش پیام می دهد اگر عمر دل به معشوق می سپرد و وارد بازی خطرناک ماجراجویانه طارق نمی شد چنین سرنوشت سیاهی پیدا نمی کرد و از نادیا دور نمی افتاد.

بندبازی هنرمندانه اسعد در  القاء پیام گریز از مقاومت، در فیلم «عمر» مشهود به نظر می رسد. فیلمی هایی که در متن اثر، سازنده مراقب و نگران هر دو سوی منازعه است  . از این منظر فیلم عمر با دستمایه قرار دادن قصه ای به زعم راجر ایبرت از جنس عشق های دیواری، برای قبولاندن یک موضع سیاسی بهره برداری کرده است.

واقعیت روایی فیلم را از هر زاویه بررسی کنیم مفهوم فیلم ضد مقاومت در برابر اشغالگر بروز پیدا می کند  و رفتار فلسطینی ها به هر شکل ممکن تروریستی تفسیر می شود. اگر داوران بخش بین الملل جشنواره فیلم فجر ارزیابی بومی نسبت به مفهوم مقاومت داشتند عمر نباید جایزه ای از جشنواره فیلم فجر تهران دریافت می کرد.

اشغالگران با سیاست هایی که در پیش گرفته اند موجب زایش هرج و مرج هستند و برای اینکه مخاطب این مهم را از فیلم عمر درک نکند، هانی ابواسعد روایت فیلم را با واقعیت های سملبک و دروغین در کرانه غربی می آمیزد. باید به این مهم اشاره کرد که جاذبه این فیلم تماشاگر را میخکوب نمی کند بلکه پیام سیاسی محافظه کارانه ابو اسعد همچون یک میخ ایدئولوژیک در ذهن مخاطب نصب می شود.

عمر یک داستانه عاشقانه لطیف، تراژدی فراموش نشدنی، فیلم هیجانی خوش ساخت، با شخصیت هایی بی نقص نیست، هانی ابواسعد هم هیچکاک نیست، اسعد یک حقه باز زیرک و حیله گر است. او قادر است تماشاگر را با روایت های نیم بند عاشقانه در دام های عقیدتی و ایدئولوژیک گرفتار کند و به نتیجه گیری های اشتباه برساند. هر نما از این فیلم و هر دیالوگی میان پرسوناژهای اصلی با هدف و منظوری مشخص در فیلم گنجانده شده است و حقه پنهان فیلم این است  که راه حل راضی کننده ای غیر از پذیرش شرایط اشغالگران، در مقابل مخاطب قرار نمی دهد و راه حل ممکن در فیلم های اسعد پذیرش جبر حاکم اشغالگری است؛ یا توسل به شیوه های تروریستی (بخوانید جهادی) توسط فلسطینیان، که از زوایه فیلم های اسعد به عاقبت محتومی منجر می شود.

فیلم سینمایی عمر

اسعد در فیلم عمر توصیه موکد می کند برای زندگی کردن و عاشق شدن در کرانه باختر نباید وارد منازعه و درگیری با اشغالگران شد. چنین مفهومی را  ابو اسعد با جبر جغرافیایی حاکم و واقع گرایی در شیوه پرداخت درام به مخاطب حقنه می کند. واقع گرایی دراماتیک مورد اشاره توام با شرایط جبری حاکم در فیلم منجر به  بهره بری از یک داستان رمانتیک - هیجانی می شود تا مخاطب بپذیرد که جهاد و مقاومت در برابر اشغالگران مسیر عاقلانه ای نیست. در فیلم« عمر » تماشاگر نمی تواند مواضع سیاسی کارگردان را درک کند و در خواهیم یافت که ابو اسعد در ترازوی دراماتیک فیلم عمر  از میان دو گزاره مبارزه آزادی خواهانه و اتخاذ مواضع انفعالی، اصالت را به تسلیم شدن در برابر اشغالگران می دهد. حتی اگر عمر تیرخلاص را به بازجوی اسرائیلی خویش شلیک کند، بازهم سرنوشتی جز حبس و اعدام نخواهد داشت.

ممکن است در آینده  اسعد بار دیگر با بنیاد سینمایی اسرائیل همکاری کند و به همین دلیل تلاش کرده با درامی هوشمندانه پیام هایش را در مسیری پرسشگرانه پنهان کند. برای اثبات این موضوع کافیست به مصاحبه های مطبوعاتی اسعد در جشنواره کن اشاره کنیم که گفت خودش را فیلمسازی سیاسی نمی داند. او در گفتگوی مفصلش در جشنواره کن در میان خبرنگاران اعلام کرد نمی خواهد سخنگوی پرچم بدست مقاومت فلسطین باشد، چرا که فردی دو ملیتی است یعنی هم ملیت فلسطینی هم ملیت اسرائیلی.  

حال با این توصیف و تحلیل از  متن محتوایی فیلم عمر و سایر آثار سازنده و استناد به ملیت جناب آقای اسعد، (رند بند باز دو ملیتی) که یکی از جوایز تراز  بخش بین المللی جشنواره فجر را به او اهدا کردیم، چه کنیم!؟ آیا مسئولین فرهنگی ما و برگزار کنندگان فجر انقلاب همچنان می خواهند با این گاف بلند پروازانه، ژست حمایت از ساکنین نوار غزه را بگیرند!؟

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.