یکشنبه ۵ مرداد ۱۳۹۳ - ۱۴:۰۵

به بهانه پخش از شبکه نمایش

«نفوذی»؛ همکاری معما و مک‌گافین برای نمایش برهه‌ای از دفاع مقدس

نفوذی

سینماپرس: محمد عزیزی/ «نفوذی» فیلمی از احمد کاوری و مهدی فیوضی به طور مشترک است که روز گذشته از شبکه نمایش پخش شد و به عنوان یک فیلم اولی از این کارگردانان کاری قابل قبول به شمار می‌رود.

«نفوذی» یک فیلم جاسوسی - معمایی با پس‌‌زمینه دفاع مقدس است چرا که ریتم اصلی فیلم تردید پیرامون هویت حقیقی فریدون (امیر جعفری) است و تم فیلمنامه بر اساس این ریتم ماهیتی معمایی به خود می گیرد تا بیننده از انبوه سوالات موجود در داستان به پایانی روشن در این زمینه برسد.

فیلم ساختاری کلاسیک دارد و از فلاش بک ها استفاده خوبی برای پیشبرد قصه و دادن تدریجی اطلاعات به تماشاگر شده تا علاوه بر ایجاد تعلیق و جذابیت وی را به تفکر بیندازد و بیشتر درگیر فیلم کند.

«نفوذی» فیلمنامه مناسبی برای یک اثر جاسوسی معمایی دارد و با استفاده از نمایش بخشی از حقایق در فلاش بک ها نوعی مک گافین برای بیننده ایجاد می کند که باعث پیچیدگی بیش از حد ماجرا می شود هر چند در پایان به ان پاسخ داده می شود. برای مثال در صحنه ای فریدون را می بینیم که وارد آسایشگاه شده و افرادی را که در خوابند به رگبار می بندد و اینجا بیننده یقین می کند که وی اسرا را کشته است در حالی که در گشایش پایانی فلاش بک کامل این حادثه به نمایش در می آید و متوجه می شویم که این اتفاق در اردوگاه اشرف افتاده و وی منافقان را به رگبار بسته است نه اسرای ایرانی اردوگاه عراقی ها را.

البته این نوع ساختار گمراه کننده داستانی چیز جدیدی نیست و بارها در فیلم های جاسوسی شاهد ان بوده ایم و به ویژه در فیلم هایی که از متون آلیستر مک لین اقتباس شده اند و از نطایر ان می توان به «جایی که عقابها جرات می کنند» (قلعه عقابها) و «توپهای ناوارون» اشاره کرد. در فیلم اول بیننده فقط می داند که جاسوسی در میان گروه ضربت وجود دارد اما هویت وی مشخص نیست در نیمه دوم فیلم سرگرد اسمیت(ریچارد برتن) هویت این جاسوس را به خود می گیرد و وقتی ما کاملا مطمئن می شویم که وی جاسوس داستان است ورق بر می گردد و متوجه می شویم که نقشه ماموریت از ابتدا چیز دیگری بوده و فرار ژنرال انگلیسی نکته انحرافی معماست و اسمیت فقط از ان خبر داشته تا بتواند جاسوس حقیقی را پیدا کند.

با این وجود فیلمنامه «نفوذی» کاملا ایرانی است و نکته ای که نباید از آن غافل شد این است که در میان یک داستان جذاب توانسته است پیام های مختلفی از رشادت رزمندگان و اسرای ایرانی را به مخاطب منتقل کند و بخشی از تاریخ هشت سال دفاع مقدس را واگویی کند.

حضور جمال شورجه تهیه کننده فیلم نیز موضوع دیگری است که نباید از نظر دور داشت و تجارب وی در فیلمسازی و مشاوره های وی در این فیلم بی تاثیر نبوده است. موضوعی که متاسفانه کارگردانان کمی به ان توجه دارند و می خواهند فیلم خودشان را بسازند و از انجا که عقل کل هستند به مشاور نیاز ندارند و این می شود که فیلم ها با مخاطب ارتباط برقرار نمی کنند.

«نفوذی» در یک نگاه کلی فیلمی جذاب برای رده های سنی مختلف است و با وجود معمای بودن و لو رفتن داستان بعد از یکبار دیدن ماجرایی جذاب نیز دارد که می توان آن را دوباره تماشا کرد. البته در برخی از سکانس های اسارت غلوهایی درباره شوخی های اسرا با عراقی ها و همین طور ایستادگی در برابر انها شده است که فیلم را کمی به سوی شعارزدگی سوق داده و برای نسل جدیدی که جنگ را ندیده اند خیلی قابل باور نیست.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.