دوشنبه ۲۴ شهریور ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۵

به بهانه اکران در سینما روایت

موسیقی «ملکه»؛ مناسب با محتوا و همراه با مخاطب

حسین علیزاده- فیلم ملکه

سینماپرس:نازنین شادپی/ فیلم «ملکه» به کارگردانی محمدعلی باشه آهنگر که توانست سیمرغ بلورین بهترین موسیقی را از سی امین جشنواره فیلم فجر از آن خود کند روز گذشته در برنامه سینما روایت اکران شد.

موسیقی فیلم «ملکه» با ویولن هایی کششی و آرام آغاز می شود، بر پایه ویولن ها پیش می رود و روندی یکسان را طی می کند؛ افت و خیز بسیار در فیلم وجود ندارد و دقیقا موسیقی عنصری تحریک کننده در دنبال کردن فیلم برای مخاطب است.

موسیقی از حریم خود خارج نشده و به مفهوم دقیق همراهی مخاطب وجود دارد. حسین علیزاده هنر خود را به هدر نداده و با پارت نویسی دقیق و سنجیده برای سازها، موسیقی اثر گذار و گوش نوازی را خلق کرده است.

در صحنه ای که «سیاوش» سیمی را پیدا و دنبال می کند و به مکان مخفی ای در ارتفاع می رسد، سازها زیاده روی نکرده اند. طبلی با ابهت و با صدایی گنگ در کنار ویولن نوازی ها خودنمایی می کند. در این صحنه موسیقی افت و خیز ندارد و با تم گنگ خود، مخاطب را در دنبال کردن ماجرای فیلم راهنمایی می کند.

علیزاده در بخشی از موسیقی زیرکی به کار برده و آواهای کر زن و مرد را در دل هنرش قرار داده است. این آواها اثر گذاری موسیقی را دو چندان کرده است. در صحنه ای که قهرمان داستان «سیاوش» در آن مخفی گاه با جنازه فردی روبرو می شود، این آواها هستند که گنگی صحنه را به زبان موسیقایی بیان می کنند. یکی از زیبایی های موسیقی در این صحنه، وجود هیجان در نهایت آرامش آن است. بدان معنا که مخاطب همراه قهرمان داستان پی می برد، جنازه ترسی ندارد، یا حداقل این جنازه دیده بانی که شهید شده است هیچ ترسی ندارد.

ویولن ها و آواهای کر در تمامی صحنه هایی که «سیاوش» با دوربین از آن مخفی گاه اطراف را نظاره می کند، حضور مستمر و اثرگذاری دارند.

در صحنه ای که به قرار گاه حمله می شود، خانواده ویولن ها اوج بی رحمی و سرکشی جنگ را بیان می کند. خانواده ویولن ها بد جوری تصاویر جنگ و شهادت را بر دل سوخته مخاطب متاثر، سنجاق می کند. این هنر از دست هر آهنگسازی بر نمی آید. همه زیبایی های موسیقی بیانی از عمق تامل علیزاده بر حوادث فیلم است. علیزاده عمق فاجعه را در فیلم درک کرده است تا توانسته موسیقی قابل تاملی بیافریند.

علیزاده نهایت لطافت را در لطمه ای که جنگ بر روح و روان انسانها روا داشته است، به کار برده و دقیقا به همین دلیل یک سر و گردن از دیگر موسیقی های فیلم ها بالاتر است. موسیقی نه مانع شنیده شدن دیالوگ های فیلم است و نه عنصری زیادی که سبب خستگی و کسلی مخاطب شود؛ برعکس این موسیقی است که مخاطب را ترغیب به ادامه ماجرای فیلم می کند. البته در این فیلم همه چیز دست به دست هم داده تا یک فیلم بسیار خوب دیده شود؛ بازی های اثر گذار، فیلمبرداری حرفه ای و موسیقی دلنشین حسین علیزاده عناصری در خلق یک فیلم زیبا و اثرگذار هستند.

برچسب‌ها

نظرات

  • حسن هرندی ۱۳۹۳/۰۶/۲۴ - ۱۲:۰۵
    1 0
    نقدی بسیار کارشناسانه بود...مدتهاست صفحه مربوط به موسیقی متن جایی در نشریات ما و حتی یکی دو ماهنامه تخصصی ما ندارد و برخی نیز نقد موسیقی را با تعریف کردن داستان فیلم و ذکرخاطرات جوانی اشتباه گرفته اند. مرسی که علیرغم هجمه هایی که علیه رسانه تان وجود دارد چنین مطالب بکری را در دستور کار قرار داده اید
  • ۱۳۹۳/۰۶/۲۴ - ۱۷:۵۶
    0 0
    این موارد که بدرستی بیان شده حاصل ترکیب مناسب تمام صداهای فیلم میباشد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.