سه‌شنبه ۸ مهر ۱۳۹۳ - ۱۵:۲۱

کارگردان «عاشق ها ایستاده می میرند»:

اگر در فیلمسازی به موضوع دفاع مقدس تعلق نداشته باشید جواب نمی‌گیرید

جلسه نقدو بررسی فیلم سربازهای ایستاده میمیرند

سینماپرس: کارگردان فیلم سینمایی «عاشق‌ها ایستاده می‌میرند» گفت: در ساخت این فیلم از حمایت هیچ ارگانی بهره نبردیم و این فیلم کاملا با بودجه شخصی ساخته شده است.

به گزارش سینماپرس ، عصر روز دو شنبه(هفتم مهر ماه) همزمان با افتتاح  باشگاه فيلم گلستان نمایش و نشست نقد و بررسی فیلم سینمایی «عاشق ها ايستاده مي ميرند » در قالب اولين برنامه باشگاه فيلم گلستان با حضور  شهرام مسلخی (نويسنده و كارگردان)، شوان عطوف(بازيگر) و محمدرضا لطفی (مجری و منتقد) در فرهنگسرای گلستان برگزار شد. 

محمدرضا لطفی (مجری – منتقد) در ابتدای این نشست درباره اين فيلم گفت: «عاشق ها ايستاده می ميرند» اولين ساخته سينمايي شهرام مسلخی، اثری است كه به عنوان يك فيلم اولی اثری قابل قبول به حساب می آيد و مشخص است كه فيلمساز دغدغه مند است و برای تفنن و تجارت وارد اين عالم و حرفه نشده است. هرچند كه بی شك فيلم نقاط ضعف دارد و شايد دغدغه فيلمساز به علت كم تجربه بودن كامل بر تار و پود قصه ننشسته است، اما من در جريان هستم كه اين فيلم در بخش خصوصی و با پشتكار خود شهرام مسلخی ساخته شده است و به زعم من فيلمسازی كه در اولين اثر خود با بودجه بخش خصوصی به سراغ سينماي دفاع مقدس مي رود مجنون است و بايد متوجه شد كه چقدر موضوع برايش مسئله و معضل است.

وی گفت: شهرام  مسلخی تنها  بيست و هشت سال دارد و قطعا می تواند آينده خوبی در سينما داشته باشد، فيلم او اگر چه مخاطب انبوه نخواهد داشت و نمی توان روی آن واژه سينمای صنعتي را اطلاق كرد، اما از پس يك رنج و نگرانی زاده شده است و فكر مي كنم دليل انتخاب اين فيلم در جشنواره فجر سال گذشته در ليست بيست تایی از هفتاد فيلم همين موضوع بوده است. فكر می كنم ضعف فيلم بيشتر به فيلمنامه و سرنوشت شخصيت ها عدم توازن بين يك سوم های ابتدايی، ميانی و انتهايي باشد كه باعث می شود تا مخاطب از فيلم فاصله بگيرد و اي كاش روی فيلمنامه اين كار با اين موضوع انسانی و جذاب بيشتر كار می شد.اما در هر صورت شهرام مسلخی با اين فيلم نشان داد كه می تواند در سينما بماند.

در ادامه اين بحث شهرام مسلخی عنوان كرد كه: همان طور كه خود شما هم به درستی اشاره كرديد اين فيلم با بودجه و حمايت دولتی ساخته نشده و با سرمايه بخش خصوصی توليد شده است. بله ما هيچ حمايتی نداشتيم و اساساً در همان مرحله اول هم به دليل رفتن قصه به سمت كردستان با موضوع گيری هايی مواجه شديم كه اخذ پروانه ساختمان را هم دچار مشكل كرد. اتفاقا به همين دليل كه فيلم با بودجه شخصی ساخته شده است ما هنوز نتوانسته ايم زمان اكران خوبی بگيريم، هرچند كه آقای ايوبی به ما قول هايی داده اند و جالب اينجاست كه وقتی ما فيلم را به تلويزيون يا جاهای ديگر برای عرضه و فروش می بريم آنها می گويند شما كه بودجه تان را گرفته ايد و سود هم برده ايد، ديگر برای چی می خواهيد فيلم را بفروشيد. آنها باور نمی كنند كه يك فيلم دفاع مقدس كه فيلم اول فيلمسازش هم هست با بودجه شخصی ساخته شده است و من از اول هم می دانستم كه وقتی به سمت اين نوع سينما می روی مخاطب انبوه را به همراه نداری، اما تمام اين مصائب را به جان خریدیم چون نسبت به موضوع فيلمم تعلق خاطر داشتم و اگر تعلق خاطر نداشته باشی جواب نمی گيری و اذيت می شوی.

وی افزود: اين فيلم با هزينه ای حدود هفتصد ميليون تومان ساخته شده است و ما يك اسپانسر در كردستان داشتيم و قرار بود كه سرمايه گذاری در تهران به ما بودجه ای را تزريق كند و فيلم خيلی بهتر از اين بشود، اما با وجود اينكه اين اتفاق صورت نگرفت ما بازهم پا پس نكشيديم و برای ساخت آن دست به دست هم داديم. شما اشاره كرديد كه يك سوم های فيلم توازن ندارند كه به حرف شما احترام می گذارم و می گويم كه شايد علتش اين باشد كه من می خواستم هم در ايران و هم در كردستان اكران موفقی داشته باشم و برای رسيدن به اين مهم بايد جذابيت های هر دو طرف را رعايت مي كردم و طبيعی است كه مخاطب كرد دوست دارد درباره خودش بيشتر ببيند و بشنود و مخاطب ايرانی هم با كاركتر ايرانی همراه شود، برای همين شايد اين توازن كمی بهم خورده است.هر چند كه ما به علت جنگ و وضعيت فعلی هنوز موفق به اكران فيلم در اقليم كردستان هم نشده ايم.

مسلخي پيرامون تفاوت نسخه ای كه برای اكران آماده كرده است با نسخه ای كه در جشنواره فجر داشته نيز توضيح داد كه: نسخه فعلی با نسخه جشنواره تغيرات زيادی كرده است. من نسخه جشنواره را يك راف كات می دانم و راستش از آنجايی كه ما اين فيلم را تحت حمايت هيچ ارگانی نساخته بوديم تصور نمی كردم كه فيلم در آن شرايط كه هفتاد فيلم اولی متقاضی شركت در جشنواره بودند انتخاب بشود و برای همين با خيال راحت مشغول تدوين بوديم كه شب قبل از اعلام فيلم های منتخب با من تماس گرفتند و گفتد كه بايد يك نسخه كامل از فيلم را سريع آماده كنيم. برای همين ما با عجله و شتاب دست به كار شديم.

در ادامه این نشست، مسلخی همچنين درمورد بازيگران فيلم خود و شيوه انتخاب آنها توضيح داد كه: من از انتخاب بازيگرانم كاملا راضی هستم، هرچند كه اين انتخاب ها انتخابهای اولم نبودند. حقيقت اين است كه سوپراستارها و بازيگران به دليل شرايط سخت فيلم های جنگی چندان تمايلی به حضور در اين ژانر ندارند و از طرف ديگر وقتی بازيگری فيلمنامه را می خواند می ديد كه قهرمان قصه ما «هيوا» با بازی (شوان عطوف) است و نقش او در زير سايه هيوا قرار دارد و برای همين قبول نمی كردند تا در نهايت سروش صحت و پوريا پورسرخ شهامت به خرج دادند و بازی در اين فيلم را پذيرفتند كه من از حضور آنها در فيلم خيلی خوشحال هستم.

مسلخی در نهايت درباره ادامه راه فيلمسازی اش هم پاسخ داد: راستش در اين فضا كار كردن برايم خيلی سخت و اذيت كننده بود، آن هم برای منی كه بدون پشت و حامی دولتی يك فيلم دفاع مقدسی را ساخته ام و برای همين ترجيح می دهم كار در فضاهای ديگر را تجربه كنم.

در ادامه اين نشست شوان عطوف بازيگر كرد و ساكن عراق كه ايفاگر نقش اصلی اين فيلم بود و فارسی را به سختی صحبت می كرد و در بيشتر موارد مسلخی مجبور به ترجمه می شد توضيح داد كه: من متولد سليمانيه كردستان عراق می باشم و بيست و سه سال است كه در تئاتر و سينمای اقليم كردستان به كار بازيگری مشغول هستم. سينمای ايران را خوب مي شناسم و عاشق سينمای بيضايی ،كيارستمی و...هستم.

وی گفت: من دوستان زيادی در سينمای ايران دارم و خوشحالم كه سهم من در سينمای ايران آثار هستند كه موضوعي شريف و انسانی داشتند.اين دومين همكاری من با شهرام مسلخی است و پيش از اين هم در فيلم «هيلانه» كه درباره شهدای حلبچه بود با هم كار كرده بوديم و دوستی ما از آنجا شكل گرفت و قوی شد. من در هيلانه كه در ايران به دليل عدم پروانه ساخت نتوانست اكران شود و راهی ويدئو رسانه شد متوجه شدم كه شهرام مسلخی به دنبال نمايشی متفاوت از جنگ است.

وی ادامه داد: خوشبختانه «هيلانه» در سينماهای كردستان اكران شد و موفق بود، اما وقتی اين نگاه در «عاشق ها ايستاده می ميرند» امتداد پيدا كرد به اين باور بطور كامل رسيدم و به اتفاق شهرام مسلخی در طول مسافرت ها، رفت و آمدها و هم نشينی ها شروع كرديم به خلق شخصيت «هيوا» در اين فيلم. «هيوا» در اين فيلم به دليل فشارهايی كه در اثر فشار زندگی و جنگ متحمل شده است كم حرف و درخود است و ايفای چنين نقش هايی به مراتب سخت تر از شخصيت هايی است كه پر از ديالوگ و اكت هستند. برای من «هيوا» يك شخصيت نبود، معرفی يك قشر مظلوم و دركشيده بود و از اين بابت به آن افتخار می كنم.

 

برچسب‌ها

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.