چهارشنبه ۹ مهر ۱۳۹۳ - ۱۶:۱۲

در روز پایانی کنفرانس بین المللی افق نو

رحیم‌پور ازغدی: ادبیات امام راحل شبیه انبیا بود/ استکبار جهانی خمینی(ره) را رقیب خود در تصرف ثروت و قدرت می دانست!

دکتر حسن رحیم‌پور ازغدی

سینماپرس: دکتر حسن رحیم پور ازغدی با حضور در دومین کنفرانس بین المللی افق نو به سخنرانی در خصوص دیدگاه های تمدنی امام خمینی و نگاه نظام سرمایه داری به اسلام و مکتب امام پرداخت.

به گزارش سینماپرس، دکتررحیم پور ازغدی ابتدا با اشاره به جمله هنری کسینجر که هفته گذشته گفته بود: امپراطوری انقلاب اسلامی تشکیل شده، و هم چنین با اشاره به جمله یکی از کاندیداهای ریاست جمهوری امریکا در خصوص این که قرن حاضر قرن قدرت نمایی مطلق سه کشور روسیه، جین و ایران خواهد بود، در توضیح این جملات گفت: نظام استکبار همواره به دنبال القای نگاه رادیکالی و دو قطبی در جهان بوده است.نگاهی که از دو قطبی سنت و مدرنیته آغاز شده و اکنون به تروریسم و دموکراسی رسیده است.
 
رحیم پور ازغدی ادامه داد: دستگاه رسانه ای غرب با هم‌راستایی کامل با سیاست خارجی امریکا و اروپا، وابستگی مالی کامل به دولت های غربی، تبلیغات گسترده و جهت دار، ادامه نگاه ضد کمونیستی دهه های گذشته با جایگزینی اسلام هراسی در زمان حاضر، و هم چنین جنجال رسانه ای در حاشیه دشمن مجهول الهویه ای که قرار نیست کسی بداند که دقیقا چه می گوید، ولی بشدت ترسناک است و باید در برابر آن ایستاد، ادامه خط جنگ سردی را می دهند که به بهانه امنیت ملی شکل گرفته و تبعاً به جنگ گرم منجر می شود.
 
رحیم پور با اشاره به تعجب مثلث رسانه، دلار و خشونت حاکم بر استکبار از ادبیات حضرت امام خمینی در ایام انقلاب اسلامی، بخش اصلی سخنانش را اینگونه ادامه داد: در دوره ای که تمام دنیا از عبارت "خدا مرده است" پر شده بود ناگاه امام خمینی یک تنه به مقابله با این نگاه برخاست و اظهار کرد بر خلاف آن چه که شما می گویید خدا زنده است و این شمایید که مرده اید.
 
وی افزود: این چنین بود که خدا به ساحت گفتمان های سیاسی و تمدنی دنیا برگشت. و خدایی که تا دیروز انکار می شد، اعتراف شد. ادبیات خمینی، ادبیاتی شبیه به انبیا بود. اما امریکا و استکبار با عدم فهم صحیح از ادبیات و گفتمان امام راحل، خیال کرد او رقیبی است برای تصرف قدرت و ثروت.
 
رحیم پور اذعان داشت: امام می گفت والله من تا به حال نترسیده ام. می گفت: با اعتماد به خدا از غرب و شرق نترسید. می گفت: عالم محضر خداست، می گفت: ما مأمور به وظیفه ایم، نه پیروزی و حتی وقتی همه سرخوش از آزادسازی خرمشهر بودند و آماده برگزاری جشن برای آن بودند گفت: خرمشهر را خدا آزاد کرد.
 
وی افزود: حتی وقتی که در جریان جنگ روزهایی می رسید که در بعضی مناطق شکست می خوردیم، و بعضی ها ناامید می شدند می گفت: برای ما که رو به سوی حق داریم، شکستی نیست. و می گفت: عاشق مرگ در راه خدا باشید.
 
این استاد دانشگاه ادامه داد: نگاه خمینی این بود که امریکا هیچ غلطی نمی تواند بکند. وقتی علم مبارزه با پهلوی را بلند کرد گفت: شاه باید برود. گفت صدام باید برود. گفت کمونیسم به موزه های تاریخ پیوسته. و گفت اسرائیل باید از صحنه روزگار محو شود. و همین نگاه بود که بعد از واقعه طبس به این جمله منتهی می شد که: شن های طبس سربازان خدا بودند.
 
وی یادآور شد که رئیس جمهور امریکا نمی توانست این نگاه را بفهمد. ادبیات خمینی برای آن ها قابل درک نبود. و برای همین بود که کارتر گفت: ما زبان خمینی را نمی فهمیم.
 
وی گفت: مذهب در عصر متأخر غرب بدل به اسطوره و خیال و تخیلی رایج شده بود و در این فضا ناگاه ادبیات و گفتمان امام راحل پدید آمد. این گونه بود که رسانه های دنیا معرفی اسلام را محدود به چند گروه ظاهراً اسلامی مانند القاعده و داعش و ... کردند. این کوچک کردن صورت مسئله بود و تغییر نام مشکل. حال آن که نه القاعده اسلامی است و نه داعش و نه امثال آن.
 
رحیم پور ازغدهی تأکید کرد: مسئله اصلی جهان بینی توحیدی بود، نه این گروه ها، تبیین رابطه بین خدا و بنده و ورود آن به متن زندگی مردم بود. جهان بینی که خدا را فرضیه نمی داند و دین را دکور نمی داند. نگاهی که قائل به وجود دیوار ناشکستنی میان فیزیک و متافیزیک نبوده و نیست.
 
وی تصریح کرد: کاری که غرب در معرفی اسلام کرد عبارت بود از تحریفی تمام و کمال و دروغ بافی درباره مقوله ها. و واقعاً خدایی که آن ها معرفی کردند، خدایی که عقل و آزادی و حقوق بشر را دشمن خود می داند، خطرناک است. آن ها می گفتند این خدا، با این مختصات بازگشته است.
 
وی گفت: آن ها اساس بنیادگرایی اسلامی را به رهبری امام خمینی کینه توزی و سیاه بودن جهان  معرفی می کردند؛ حال آن که واقعیت، ماهیتاً متفاوت و متضاد با آن بود.
 
دکتر حسن رحیم پور ازغدی در پایان با تبیین جهان بینی اسلام ناب، اظهار داشت: حرف اصلی جنگ هشت ساله ما، بیداری اسلامی و امثالهم آن است که جهان دو قطبی میان خدا و شیطان نیست. بلکه شیطان از طرف خدا اجازه دارد که فعالیت کند. و اگر انسان نخواهد شیطان قادر به وسوسه او نیست. اگر این نگاه تمدنی را بفهمیم، به شناخت صحیح و جهان بینی واقعی اسلامی دست می یابیم و آن گاه است که معنای جمله امام را که فرمود: شن های طبس سربازان خدا بودند را می فهمیم. و معنای آیه شریفه ان الله معکم فاینما کنتم را درک می کنیم.
 

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.