دوشنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۳ - ۱۱:۳۹

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها / ۲

کودکان؛ اولین قربانیان جنگ نرم دشمن/ ساختار معیوب نظام آموزشی کشور کی اصلاح می‌شود؟

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

سینماپرس: م.شاه حسینی/ در کنار ساختار معیوب نظام آموزش رسمی ایران اسلامی که با پرورش بیگانه و در مواردی در تعارض است، رسانه ی رسمی کشور نیز با پخش بی قاعده و غیر اصولی آثار نمایشی مربوط به کودکان، آب به آسیاب دشمن ریخته و زمینه ی گرایش و عطش کودک و نوجوان ایرانی را به آثار مغایر با ارزش های عرفی و شرعی جوامع تشدید می نماید.

بی تردید یکی از مهم‌ترین اهداف انقلاب اسلامی ایران تبیین، تقویت، تثبیت و ترویج فرهنگ و هنر ایرانی اسلامی می‌باشد؛ در پیش برد این اهداف، سینما را می‌توان در زمره اصلی ‌ترین ابزارهای روز برای آموختن، ارتقاء و انتقال مفاهیم به مخاطب دانست.

سینما از همان دوران آغازین عمر خود با شناخت توانایی ها و قابلیت هایش توانست جایگاه قابل قبولی نزد تصمیم سازان و سیاست مداران پیدا کند؛ در طول صد و بیست سال، سینما هیچ‌گاه به اندازه امروز بر انسان تأثیر نداشته است و هم اکنون نیز به مثابه رسانه‌ای فرهنگ‌ساز به یکه‌تازی در عرصه ی ارشاد و یا اغوای انسان‌ها می‌پردازد.

دهه ها پیش از آنکه «جوزف نای» جنگ نرم را تئوریزه نماید، سینما در زمانی که حتی از صدا نیز بی بهره بود، قواعد و فرمول های این جنگ را به دست آورده و آنها را به کار می گرفت. سینمای صامت به خوبی توانست در تهییج افکار عمومی کشورهای مختلف برای حضور در جنگی جهانی که از ابعاد و تبعات آن هیچ اطلاعاتی نداشتند و سپس ادامه دادنش ایفای نقش کند و به این ترتیب توجه سیاست مداران، متفکران و مدیران کلان جوامع را به خود جلب نماید.

پس از اتمام جنگ جهانی اول، سینما استوار بر اریکه ی قدرت نرم، مأموریت یافت با نمایش رویای آمریکایی و روش زندگی آمریکایی به ارائه ی سبک زندگی جدید، دلخواه و سودمند اربابان خود بپردازد. این رسانه در کمتر از یک دهه زن، مرد، جوان و کودک آمریکایی را از نو تعریف کرد و با شکل دهی به شخصیت و هویت آنها از طریق ساخت صدها ساعت فیلم برای هر دوره ی سنی و جذب ده ها میلیون مخاطب در هفته، توانست آمریکایی بنا کند که پیش از آن هرگز قابل تصور نبود.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

شراب، قمار و روابط نامشروع جنسی در کنار نمایش جاذبه های زنانه و القای نوعی سرخوشی کاذب از جمله مؤلفه های اصلی سبک زندگی جدید بود که پیش از آن در زندگی مردم آمریکا ظهور و بروز جدی نداشته و بر عکس برخی از آنها در این جامعه مذموم محسوب شده و ممنوع بودند؛ به زودی پس از تصرف قلوب و اقناع مغزهای مردم آمریکا، سبک زندگی تحمیل شده بر آنان در قالب صدور محصولات فرهنگی و فیلم های سینمایی به جای جای جهان صادر گردید.

سینما رسانه ی قدرتمند و اثرگذار قرن بیستم بود که چون از همان دهه های نخست در دست منفعت طلبان و اندیشه های شیطانی قرار گرفت، به ابزاری برای به سلطه کشیدن انسان طی فرایندی نرم، بی درد، بی صدا و خاموش تبدیل شد، سلطه ای که با رضایت قلبی و اقناع مغزی مردمان نقاط مختلف زمین همراه بود. امروز این سلطه در اوج قرار دارد و سینما حتی با پیدایش فضای مجازی و گسترش روزافزون دامنه ی تأثیرات آن همچنان جهان شمول ترین رسانه و ابزار تحمیل اراده ی گردانندگان نظام سلطه بر آحاد انسان ها می باشد.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

به علت فراگیر بودن قلمرو سینما کودکان و نوجوانان نیز همواره مورد توجه این رسانه بوده و در صد سال گذشته فیلم ها و سریال های زیادی برای اثرگذاری بر این قشر ساخته شده است.

کودکان و نوجوانان به دلیل داشتن ضمیری پاک و روشن از مخاطبان مستعد این رسانه، به منظور کاشت بذرهای فکری در اذهان و قلوبشان بوده و هستند، اما متأسفانه این میدان نیز خیلی زود به وسیله‌ای برای تأمین خاستگاه‌های صهیونیسم بین‌الملل تبدیل شد.

از زمانی که هالیوود با رونمایی از شرلی تمپل (Shirley Temple)، به صورت دختربچه ای با لباس و آرایش زنانه، به حوزه ی الگوسازی برای کودکان و نوجوانان وارد شد، این رنج سنی جایگاه منحصر به فردی جهت پیاده سازی اهداف و برنامه های بلند مدت و آخرین نسخه ی سبک زندگی مد نظر اربابان رسانه پیدا کرد.

کودکان از یکسو به علت خصوصیات ذاتی شان و از سوی دیگر مبتنی بر آموزش هایی که سینما در طول زمان به آنها داد، پذیرای الگوهای طراحی شده توسط این رسانه بوده و به سهولت می توان نتیجه ی این فرایند اثرگذاری رسانه ای را در کودکان و نوجوانان به شکل تغییر مدل زندگی و تقلید از سبک پوشش، گفتار و رفتار بازیگران و در کل شبیه کردن خود به کاراکترهای مورد علاقه مشاهده کرد.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

اثرپذیری بالای کودکان باعث شد تا سینما برای نابود کردن و هضم فرهنگ های بومی و تسخیر نرم سایر جوامع در دراز مدت به کار گرفته شود. این رسانه ی قدرتمند می تواند پیام خود را که همان سبک زندگی آمریکایی است، به دورافتاده‌ترین نقاط زمین منتقل کرده و از این طریق ابتدا با به سلطه کشیدن کودکان و نوجوانان و سپس جوانان، مقدمات فروپاشی فرهنگی و تسلیم شدن کشورهای مختلف را فراهم کند، کشورهایی که در ظاهر استقلال فیزیکی دارند اما در باطن مستعمره های فکری و فرهنگی کشورهای جهان اول هستند.

کودکان و نوجوانانی که این دوره از زندگی خود را با بردگی فکری و تبعیت از سبک زندگی آمریکایی طی می کنند، در بزرگسالی ابائی از تسلیم و سازش با فرهنگ بیگانه ندارند. کودکان آمریکایی اولین قربانیان این سلاح نرم بودند، آنها با تقلید از الگوهایی بزرگ شدند که برگفته از فرهنگ ساکنان آمریکا در قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم نبوده و روش زندگی مطلوب معدود افرادی را ترویج می کردند که نفعشان در زائل کردن قوه ی تمییز انسان و به غفلت و سرگرمی مشغول کردن او بود.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

اهمیت جذب کودکان و همراه نگاه داشتن آنها در کنار سایر اقشار جامعه در راه تحقق سبک زندگی تحمیلی سینما، به حدی بود که یهودیانی که بی رحمانه رقبای خود را از دور خارج کرده و کنترل تمام زنجیره ی تولید و نمایش فیلم از کمپانی ها و استودیوهای فیلم سازی گرفته تا سالن های نمایش و گیشه ها را در اختیار داشته و در قلمرو خود هم چون پادشاهان عمل می کردند و حیات و ممات ستاره ها و کارگردانان در دست آنها بود، حاضر شدند اجازه دهند تنها کمپانی حوزه ی انیمیشن در آن زمان با وجودی که مالکانی غیر یهودی داشت، به حیات خود ادامه دهد.

انیمیشن و کارتون قالب محبوب کودکان است اما سینمای کودک به این دو محدود نیست. سینمای کودک هر اثری که برای مخاطب کودک و نوجوان و یا در رابطه با آنها تولید شود ولو اینکه مخاطب بزرگسال داشته باشد را، شامل می شود.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

بر این اساس دو دسته بندی متمایز شکل می گیرد؛ دسته ای که به مشکلات، روحیات، هنجارها، آسیب ها و شرایط اجتماعی و خانوادگی کودکان و نوجوانان به قصد شناساندن، تربیت و اصلاح این موارد می پردازد و دسته ی دیگری که با استفاده از نور، گرافیک، صوت، شخصیت های کارتونی و سایر عناصر انتقال پیام قلب و مغز کودکان و نوجوانان را مورد هدف قرار می دهد.

مصلحان سینمای کودک مانند عرصه کلی سینما در اقلیت قرار داشته و به ندرت اثری از آنان در ابعاد جهانی و یا ملی مورد تحسین قرار می گیرد و یا در گیشه به موفقیت می رسد. در مقابل منفعت طلبانی که به قصد کسب سود وارد این حوزه شده اند، کنترل سینمای کودک را در دست دارند.

کمپانی‌های بزرگ به ظرفیت های این سینما توجه ویژه داشته و از یک طرف با ساخت انواع و اقسام فیلم‌ها و انیمیشن‌ها، خوراک‌های فکری فلسفی خود را در قالب سرگرمی به کودکان سراسر جهان القاء می‌کنند و از طرف دیگر سود فراوانی را به جیب می زنند.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

امروز به سبب گسترش پیدا کردن وسایل ارتباطی، در دسترس بودن این آثار سینمایی برای کودکان و نوجوانان آسان تر شده و به همین دلیل آماج تصاویری که کودک امروز در مقابل آن قرار دارد، با گذشته قابل‌مقایسه نیست؛ به علاوه ضعف های موجود نظام های رسمی تعلیم و تربیت (Formal Education)، در اغلب جوامع از جمله جمهوری اسلامی ایران که متولی اصلی آموزش کودکان و نوجوان اند، باعث شده تا این قشر تمایل بیشتری به نظام آموزشی غیر رسمی (Informal Education) پیدا کرده و نیازهای خود را از مجاری بعضاً ناسالم که اغلب هیچ سنخیتی با فرهنگ بومی جامعه شان نداردند، برآورده کنند.

در کنار ساختار معیوب نظام آموزش رسمی ایران اسلامی که با پرورش بیگانه و در مواردی در تعارض است، رسانه ی رسمی کشور نیز با پخش بی قاعده و غیر اصولی آثار نمایشی مربوط به کودکان،آب به آسیاب دشمن ریخته و زمینه ی گرایش و عطش کودک و نوجوان ایرانی را به آثار مغایر با ارزش های عرفی و شرعی جوامع تشدید می نماید. 

اگرچه بدیهی است که باید با مغتنم شمردن ظرفیت رسانه‌ای سینما و استفاده ی بهینه از آن، در انتقال مفاهیم ارزنده به نسل آینده کشور استفاده نمود و از سوی دیگر با واکسینه کردن کودکان و نوجوانان در برابر هجمه ی عظیم رسانه‌ای نظام سلطه به تقابل با شبکه‌ها، فیلم‌ها و انیمشین هایی که ابزارهای جنگ نرم دشمن هستند، پرداخت؛ اما کمتر بارقه ی امید و یا حرکت قابل قبولی در این باره در فضای فرهنگی کشور به چشم می خورد.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

با وجود اینکه گردانندگان نظام سلطه و کمپانی‌های بزرگ سینمایی، به ویژه تولیدکنندگان انیمیشن، در طول چند دهه گذشته به استفاده از این ظرفیت واقف شده و با به کارگیری آن بهره‌های بسیاری برده‌اند، اما متأسفانه در ایران اسلامی علی رغم تمامی تلاش‌های صورت گرفته، به این ظرفیت رسانه‌ای تربیتی کمتر توجه شده است.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

تمدن غرب روی کرد ویژه‌ای در حوزه سینمای کودک و نوجوان در چند دهه گذشته داشته و با برگزاری فستیوال‌های گوناگون اهداف کلان و رسانه‌ای خود را در این زمینه پیگیری کرده‌ است.

برای نمونه می توان گفت هر ساله جشنواره فیلم جیفونی (Giffoni Film Festival)‏ به عنوان بزرگ‌ترین و معتبرترین جشنواره فیلم و روی داد سینمایی کودک و نوجوان از سال ۱۹۷۱ میلادی و در کشور ایتالیا برگذار می‌شود.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

در جریان این جشنواره و مسابقه ی سینمایی، داوران کودک و نوجوان که تعداد آنان به سه هزار نفر می‌رسد، در پنج گروه سنی بین ۳ تا ۲۱ سال، به انتخاب بهترین آثار سینمایی از کشورهای شرکت کننده می‌پردازند. هر ساله از سوی بنیاد فارابی و به نمایندگی از ایران اسلامی نیز داورانی پس از گذراندن آموزش‌های لازم به این جشنواره اعزام می‌شوند.

از مهم‌ترین ویژگی‌های جشنواره جیفونی به دست آوردن اطلاعاتی جامع از روی کردهای داوران کودک و نوجوان و بررسی ذائقه و باورهای آنها در نسبت با فیلم‌های گوناگون است. به واقع جیفونی موقعیتی ویژه برای مدیران رسانه های غربی مهیا کرده تا به وسیله ی آن جهت‌گیری‌ها و آثار عمل کردهای خود را مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار دهند.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

با پیروزی انقلاب اسلامی و ضرورت معرفی و تبیین اهداف و ارزش های آن به عنوان داعیه دار اسلام ناب محمدی (ص) نه تنها سینما که تمام اهالی هنر رسالت ویژه ای پیدا کردند. اگرچه امروز مشخص شده که بخشی از جامعه ی هنری کشور به خصوص قشر ویژه ای از سینماگران هیچ گاه احساس تعهد و مسئولیتی نسبت به جهش اجتماعی و حرکت تاریخی هم میهنان خود نداشته اند، اما به هر حال از همان سال های آغازین پس از انقلاب عناوین ساختارها و سازمان ها به واژه ها و عباراتی ارزشی تغییر پیدا کرد.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

اوایل دهه ۱۳۶۰ هجری شمسی فرصت مناسبی بود تا مهم ترین جشنواره های هنری کشور پایه گذاری شوند، یکی از این جشنواره ها، جشنواره فیلم کودک و نوجوان بود. لزوم توجه به کودکان و نوجوانان به عنوان آینده سازان و مدیران فردای جامعه، موجب شد تا از سال ۱۳۶۱ بخش کودک در جشنواره نوپای فیلم فجر به عنوان بخشی مستقل لحاظ گردد؛ جشنواره فیلم های کودک و نوجوان تا سال ۱۳۶۴ به همراه جشنواره فیلم فجر برگذار شده و به نوعی زیرمجموعه ی آن بود. پس از چهار سال وقفه این جشنواره فعالیت خود را در سال ۱۳۶۸ از سر گرفت و از سال ۱۳۶۹ با تغییر زمان و مکان برگزاری از بهمن به آبان ماه و از تهران به اصفهان، هویت مستقلی پیدا کرد. جشنواره ی بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان در سال های ۱۳۷۶ و ۱۳۸۵ برگزار نشد و در نیمه ی دوم دهه ی ۱۳۸۰ جا به جایی مکان برگذاری از اصفهان به همدان و بازگشت به اصفهان جنجال برانگیز بود.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

بر این اساس جشنواره فیلم های کودک و نوجوان، علی رغم تمامی فراز و نشیب ها و ضعف‌هایی که تاکنون داشته است، با روی کرد و جهت‌گیری صحیح به منظور توجه بیشتر به شناخت کودکان و نوجوانان و با نگاهی ویژه در راه شناساندن دنیای آنها به خانواده‌ها، ارتقای مفاهیم عمیق دینی و انسانی و همچنین افزایش دانش تربیتی والدین و مربیان بر اساس آموزه‌های اسلامی شکل گرفته است. می توان چنین در نظر گرفت که ماهیت و هدف شکل‌گیری جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان شناساندن ابعاد مختلف زندگی، نیازها و روحیات کودک و نوجوان مسلمان و ارائه ی رهمنودهای لازم به بزرگسالان جامعه برای تربیت آنها مبتنی بر موازین و قواعد اسلامی در محیطی پاک و دور از ناهنجاری هایی است که بر آینده ی ایشان اثر نامطلوب دارد.

به علاوه توجه به ملزومات سخت افزاری و فناوری های مورد نیاز در حوزه ی فیلم‌سازی کودک و نوجوان، تعاملات و تبادل فکری دست اندرکاران سینمای کودک با یکدیگر و همچنین کمک به ارتقای دانش بصری و سینمایی از دیگر انتظاراتی است که از این جشنواره می رود. دست یابی به یک سیستم پویا، اثرگذار و سازنده ی برآمده از تعامل و هم فکری مدیران، کارگردانان، بازیگران، نویسندگان، تهیه کنندگان، مربیان و معلمان، والدین، تصویرگران، موسیقی دانان و تمام فعالان و افراد دخیل در عرصه ی فیلم سازی کودک پس از سه دهه و برگذاری بیست و هفت دوره، کمترین انتظار به حقی است که می توان از جشنواره بین المللی فیلم های کودکان و نوجوانان داشت، انتظاری که در مهرماه ۱۳۹۳ شاید بیشتر شبیه رؤیایی دست نیافتنی است تا واقعیتی نزدیک و نیازمند همت و تلاش.

فیلم کودک؛ بایدها و نبایدها (1)

نظرات

  • ۱۳۹۳/۰۷/۱۴ - ۲۳:۳۶
    1 0
    واقعا رویای دست نیافتی است!
  • ۱۳۹۳/۰۷/۱۵ - ۱۶:۵۳
    0 0
    اینطور که معلوم خود این جشنواره کودک ابزار جنگ نرم دشمن شده تا وسیله قدرت نرم ما!

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.