یکشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۳ - ۰۹:۳۶

در گفتگویی با خبرنگار سینماپرس عنوان شد

اظهارات صریح کارگردان«کیف انگلیسی» پیرامون جشنواره فیلم فجر و عملکرد مدیران فرهنگی / سینمای ما بوی انقلاب نمی‌دهد!

سید ضیاءالدین دری*

سینماپرس: سید ضیاء الدین دری نویسنده و کارگردان سینما و تلویزیون ایران همزمان با آغاز بکار هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر در گفتگویی صریح با سینماپرس از آسیب های جدی سینما از دهه های گذشته، بی توجهی به آثار ارزشی و انقلابی و نیز ملکرد سیاستگذاران حوزه سینما سخن گفت.

کارگردان سریال تلویزیونی «کلاه پهلوی» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس با تحلیل از وضعیت سینمای ایران از ابتدای انقلاب تاکنون گفت: پس از پیروزی انقلاب اسلامی سینما چند سالی در بلاتکلیفی به سر می برد؛ برخی همان ابتدا سعی کردند بر پایه اینکه حکومت ما یک حکومت الهی و اسلامی است، آثاری حکومتی و به نوعی تبلیغاتی را  تولید کنند؛ این آثار به اصطلاح ایدئولوژیک، اغلب توسط عده ای از فیلمسازان دوران پیش از انقلاب که بعضاً فیلم های دست چندم و نازلی را ساخته بودند و می خواستند در سینمای پس از انقلاب هم جایگاهی به دست بیاورند تولید می شد که خوشبختانه به دلیل آنکه سازندگان آنها اساساً با انقلاب و نظام اسلامی آشنایی نداشتند نتوانستد با عموم مردم ارتباط برقرار نمایند.

وی ادامه داد: در اینگونه فیلم ها سعی می شد رژیم پهلوی به طرزی ناشیانه کوبیده شود و هیچگونه نگاه اصولی و علمی به نظام گذشته نمی شد؛ از سوی دیگر فیلمسازان از داستان های جذاب برای جذب مخاطبان استفاده نمی کردند تا فجایع دوران شاهنشاهی را که یک حکومت استبدادی فردی بود به مخاطبان بشناسانند تا ملت به این احساس دست یابند که چرا آن سیستم را به هم ریختند. اما پس از چندین سال در کنار این فیلم های دم دستی، طیف های روشنفکری هم به سینما راه پیدا کردند و برخی گونه ها و سبک های سینمایی را در دهه شصت با وامداری از سینمای روسیه که عموماً مربوط به سینمای «تارکوفسکی» می شد به سینمای ایران وارد کردند که بعدها این نوع سینما به سینمای گلخانه ای معروف شد.

این فیلمساز با سابقه سینمای ایران با تأکید بر اینکه طیف به اصطلاح روشنفکر حاکم بر سینما از دهه شصت تاکنون هرگز در جهت اهداف نظام و انقلاب عمل نکردند گفت: این افراد هیچگاه نتوانستند فیلم هایی را برای سینمای ایران تولید کنند که هم بتواند در راستای رویکردهای استراتژیک و اهداف عالیه نظام باشد و نه حتی توانستند فیلم هایی بسازند که مردم احساس کنند بیان گر مشکلات و دغدغه های آن ها است و حرف دل آن ها را می زند. این گونه فیلم ها تبدیل به آثاری شدند که هیچ طرفی نداشتند و فقط توانستند مورد کشف جشنواره های خارجی قرار بگیرند و این جشنواره های خارجی در واقع به این نگرش دامن زدند تا سینمای ما نتواند بیان گر مواضع انقلابی باشد و تنها در سمت و سوی اهداف و آرمان های آن ها حرکت کند.

کارگردان فیلم سینمایی «گرداب» خاطر نشان کرد: در واقع طی چند دهه  و به واسطه فضاسازی های جشنواره ای، خود سینماگران ایرانی آمدند و در فیلمهایشان از انقلاب و مواضع آن انتقاد کردند و خواستند که به نوعی سینمای معترض را تشکیل بدهند و به یک پویایی برای حمایت از حرکت های اجتماعی مردم برسند؛ ضمن اینکه در این میان فیلمسازان ارزشی نیز سکوت اختیار کرده و کمتر دست به تولید اثری برای صیانت و دفاع از انقلاب و مواضع عالیه آن زدند؛ متاسفانه این روند تاکنون هم در کشور ما وجود داشته است به نحوی که ما منتظر هستیم در سینمای جهان فیلم هایی بر ضد ارزش ها، مواضع و اهداف ما ساخته شود تا ما در صدد پاسخ به آن ها بر بیاییم و کلاً همیشه در حال واکنش نشان دادن هستیم و هیچگاه فاعل نشده ایم و دست به کنش نزده ایم؛ کما اینکه طی چند روز اخیر تازه خبری رسید مبنی بر اینکه جواد شمقدری پس از سال ها می خواهد در تلویزیون سریالی راجع به تسخیر لانه جاسوسی که به تعبیر حضرت امام (ره) انقلاب دوم مردم ایران محسوب می شد بسازد.

دری با تأکیر بر اینکه ما حتی در دوران دفاع مقدس هم به جز دو سه مورد هیچگاه نتوانستیم فیلم هایی درخورد شان دفاع مقدس بسازیم اظهار داشت: فیلمسازان ما چه در دوران دفاع مقدس و چه پس از اتمام آن دوران به سمت سینمای ضد جنگ رفتند و چون ما کشوری بودیم که مورد تهاجم وحشیانه قرار گرفته بودیم همیشه در آثارمان فریاد می زدیم که «جنگ بد است» و بیشتر از اینکه به فکر ارزش دادن به نظام و خط فکری و عقیدتی مان باشیم به سمت و سوی لایه های «اومانیستی» می رفتیم و هیچگاه بخش های حماسی دفاع مقدس را مورد توجه قرار نمی دادیم و از این رو حس و حال خوبی به مخاطبان نداده و آن ها را نیز از دفاع مقدس به نوعی منزجر می ساختیم.

کارگردان سریال تلویزیونی پر مخاطب «کیف انگلیسی» با تأکید بر بیانات رهبر معظم انقلاب در مورد اینکه واقعیات باید بیان شود و به حوزه جنگ نرم نیز باید توجه ویژه ای داشت گفت: جشنواره فیلم فجر هم طی تمامی سال های برگزاری اش از این حوزه غافل مانده و تنها به شکل آماری برای بیلان دادن به مدیران ارشد درآمده است؛ این در حالی است که در نظام ولایی ما باید همه چیز وامدار انقلاب باشد، اما جشنواره فیلم فجر تنها اسمی از انقلاب را با خود به یدک می کشد و در آن هیچ خبری از انقلاب و دفاع از آن نیست و این مهم از خروجی فیلم ها نشان داده می شود که جشنواره فیلم فجر بویی از انقلاب نبرده است.

وی ضمن انتقاد از عملکرد بسیاری از مدیران که کیفیت را فدای کمیت کرده اند افزود: ما الآن در سینمای ایران شاهد آن هستیم که مدیران سینمایی در حال باج دادن به برخی از افراد هستند. سینمای ما در بهترین شرایط سالانه می تواند تنها ۷۰ فیلم تولید نماید، اما به دلیل آنکه کلاس های دانشگاهی و آزاد برای خواندن درس سینما زیاد شده و بسیاری از جوانان که در حال دستیاری در سینما هستند نیز می خواهند به سینما راه پیدا کنند و به عنوان فیلمساز مطرح شوند، مدیران سینمایی درها را باز گذاشته و آن ها را وارد جرگه فیلمسازی می کنند؛ غافل از آنکه این افراد تکنیک نمی دانند و از روی تلویزیون و ویدیو فیلمسازی را یاد گرفته اند و نمی توانند دست به تولید آثاری بزنند که روی مخاطب تاثیر مثبتی داشته باشد و اهداف نظام را نیز در بر بگیرد. این مهم در میان اغلب فیلم های سخیف آپارتمانی که این روزها به وفور در سینمای ایران یافت می شود به وضوح قابل اثبات است.

دری ادامه داد: مدیران سینمایی که تنها به فکر کمیت هستند باید به این مهم توجه داشته باشند این سیل عظیمی که از ورود بی رویه فیلمسازان جوان ایجاد می شود می تواند در آینده بحرانی جدی و عظیم برای سینمای ایران ایجاد نماید چرا که این افراد که دست به تولید یکی دو فیلم می زنند خود را فیلمساز قلمداد می کنند و در آینده کار و سرمایه می خواهند و اگر دولت نتواند آن ها را تامین نماید یک بحران جدی به شکل بیکاری فزاینده دامن سینمای ایران را خواهد گرفت.

کارگردان «سینما سینماست» سپس با انتقاد شدید از عملکرد اکثریت سیاست گذاران سینمایی کشور گفت: کسانی که شعار می دهند جشنواره فیلم فجر جشنواره انقلاب است فقط بلد هستند به دروغ دست به تبلیغات بزنند و شعار دهند چرا که در ۳۵ سالی که از پیروزی انقلاب اسلامی می گذرد ما هنوز در سینمای ایران به هیچ هدف و انگیزه ای نرسیده ایم. ایران به عنوان یک کشور بزرگ شیعی بزرگترین و مهمترین کشور خاورمیانه است. عراق، افغانستان، سوریه، لبنان و... همگی پاره های تن ما هستند و ما هنوز نتوانسته ایم از ظرفیت استفاده از این کشورها استفاده نماییم و به اینجا برسیم که بتوانیم فریاد بزنیم ایران قلب سینمای خاورمیانه شده است. ما باید به سهولت بتوانیم دغدغه ها و منافع دولت های اسلامی و کشورهای مشترک المنافع را بیان نماییم و از آن ها در مقابل هجوم فرهنگ غربی استفاده کنیم.

وی با تأکید بر اینکه به دلیل عدم برنامه های استراتژیک مدیران کلان فرهنگی کشور ما همچنان در یک بلاتکلیفی بزرگ به سر می بریم گفت: من امیدوارم در سی و سومین جشنواره فیلم فجر بتوانیم شاهد آن باشیم که اعضای سیاست گذاری، هیأت انتخاب و داوری جشنواره منافع نظام را در نظر بگیرند. اعضای هیأت انتخاب به ویژه باید به شدت مراقب باشند تا فیلم های مسئله دار وارد گود رقابت نشوند و ما خودمان با دست خودمان تیشه به ریشه اهداف و عقایدمان نزنیم تا مثل سال گذشته شاهد آن باشیم که یک سری حرف ها و حدیث ها توسط دشمنان برای سینمای ایران و جشنواره انقلاب به وجود بیاید.

کارگردان فیلم سینمایی «من و دبورا» افزود: امسال برخی از مدیران فرهنگی کشور در میان اعضای هیأت انتخاب وجود دارند و امیدواریم که آن ها بتوانند بر روی عملکرد سایر اعضا نگاهی نظارتی داشته باشند و ما شاهد یک خروجی خوب و قابل دفاع از آن ها باشیم تا حیثیت جشنواره فیلم فجر به عنوان جشنواره انقلاب زیر سوال نرود. اعضای هیأت انتخاب جشنواره فیلم فجر می بایست بر اساس مرامنامه کلی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران با فیلم ها برخورد کنند و منافع نظام را در نظر بگیرند، هرچند که ممکن است آن ها هم در انتخاب هایشان اشتباه داشته باشند اما چقدر خوب است که تولیدات ارزشی و برتر بتوانند در این جشنواره جایی برای عرض اندام داشته باشند.

این کارگردان پیشکسوت در خاتمه این گفتگو اساس انتخاب و داوری در جشنواره فیلم فجر را غلط و غیر اصولی ارزیابی کرد و گفت: بهتر است که ما بتوانیم مانند جایزه اسکار به جای اینکه تعداد کثیری فیلم را در بخش مسابقه بفرستیم به ۵ فیلم دست پیدا می کردیم و از میان آن ها یکی را به عنوان بهترین انتخاب می کردیم نه اینکه بیاییم و از میان تولیدات یک ساله سینمای ایران یک چهارم را به عنوان فیلم های برتر به بخش مسابقه بفرستیم و به اغلب آن ها هم جایزه بدهیم تا نخواهیم مثلاً دل فیلمسازی را به درد بیاوریم. این رفتاری  غلط است و مدیران کلان فرهنگی می بایست هرچه سریعتر نسبت به حل آن اقدام نمایند و این رفتار را اصلاح کنند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.