دوشنبه ۱۷ آذر ۱۳۹۳ - ۲۳:۱۵

اختلافات درونی یا فشارهای بیرونی؟!

تحلیلی بر رجعت سازمانی یک مدیر مهم سینمایی/ احسانی چرا می‌رود؟

احسانی-ایوبی*

سینماپرس: فرید یکتا/ دلیل رفتن معاون نظارت و ارزشیابی و در عین حال اعلام علنی، رسانه ای و زودهنگام ایوبی در چند نوبت در همین خصوص برای چیست؟ آیا اتفاقات دیگری در پشت پرده این جدایی رخ داده است که اهالی سینما از آن بی اطلاعند؟

 

بازگشت برخی مدیران سازمان سینمایی (بخوانید کارکنان مأموریتی سازمان صدا و سیما) به رسانه ملی، این روزها خبر داغ برخی رسانه هاست؛ اگرچه این خبر در ابتدای امر توسط سینماپرس منتشر و پس از چند روز از سوی رئیس سازمان سینمایی مورد تأیید قرار گرفت و ایوبی در چند نوبت رفتن «محمد احسانی» معاونت مهم و حساس نظارت و ارزشیابی سازمان متبوعه خویش را در رسانه ها بصورت قطعی اعلام کرد، اما این موضوع از زوایای دیگری نیز برخوردار است که فارغ از اسامی گزینه ها قابل تحلیل و ارزیابی است.

امسال سی و سومین جشنواره فیلم فجر، بطور صد در صد محصول فعالیت مدیران سینمایی دولت یازدهم است؛ یعنی بطور خاص علاقمندان به هنر هفتم در بهمن ماه جاری و دقیقأ در روزهای سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی، آثاری را در سینماهای سراسر کشور ملاحظه می کنند که علاوه بر دسترنج فیلمسازان این کشور، ماحصل سیاستگذاری و حمایت و مشارکت تیم مدیریتی حجت الله ایوبی و همکارانش است؛ لذا با توجه به جلسه اخیر رئیس سازمان سینمایی با «محمد سرافراز» رئیس سازمان صدا و سیما و توافقات طرفین در توسعه تعاملات فی مابین، تمدید چند ماهه حضور «احسانی» در جایگاه مهمی چون حوزه نظارتی تولیدات سینمایی و سمعی و بصری کشور(که اتفاقأ در قیاس با بسیاری از رده های مدیریتی صدا و سیما بالاتر و مهم تر ارزیابی می‌شود) کمترین خواسته ایوبی به حساب می‌آید که در صورت پیگیری و تمایل، بی شک به نتیجه خواهد رسید تا حداقل معاونش شاهد رونمایی از آثار مورد حمایت، بازدید و به تعبیری مد نظر خود در جشنواره فیلم فجر دوره سی و سوم باشد. حال اینکه چرا این اتفاق نیفتاده است سوالی است که پرسش های دیگر را نیز به دنبال داشته و در ذهن نگارنده و سایرین متبادر ساخته است.

به راستی وقتی در چارچوب تعاملات، امکان تمدید مأموریت یک نیروی مدیریتی موثر در یک جایگاه سازمانی وجود دارد، دلیل رفتن معاون نظارت و ارزشیابی و در عین حال اعلام علنی، رسانه ای و زودهنگام ایوبی در چند نوبت در همین خصوص برای چیست؟ آیا اتفاقات دیگری در پشت پرده این جدایی رخ داده است که اهالی سینما از آن بی اطلاعند؟ آیا احسانی خود نیز به این رجعت سازمانی تمایل دارد یا نه، برای ماندگاری در حوزه سینما تلاش می نماید؟ آیا ایوبی یا احسانی در این جابجایی تحت فشار جریانات سیاسی حاضر و حاکم بر سینما هستند؟ آیا بازگشت مدیر ارشد حوزه نظارتی سینما به رسانه ملی، آنهم در آستانه برگزاری جشنواره فیلم فجر، نوعی تلاش برای انحراف افکار عمومی از یک اتفاق بزرگتر در عرصه سینماست؟

بهتر است در این خصوص بجای اینکه به گزینه های انسانی برای نشستن بر مسند معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی بیاندیشیم، به صراحت از گزینه های تحلیلی پیرامون چرایی جدا شدن احسانی از تیم مدیریتی ایوبی سخن بگوییم:

* خوشبینانه ترین تحلیل، عدم رغبت شخصی، دلزدگی و خستگی «محمد احسانی» پس از یکسال و اندی برای ماندن در این مسئولیت حساس است؛ شاید سطح توقعات و مطالبات و به تبع آن حرف و حدیث ها و اظهارات کارشناسی و غیر کارشناسی برخی اهالی سینما اعم از رسانه ها و فعالان سینمایی و در عین حال کشش و میزان توانمندی وی در قبال هجمه ای از امورات بحث برانگیز و خسته کننده، این مدیر آرام و در عین حال تلویزیونی سازمان سینمایی را به نقطه ای رسانده است که در همین مدت کوتاه عطای سینما را به لقایش بخشیده و برای تمدید مأموریتش تلاش که نمی کند هیچ؛ شاید بر آن صحه نیز می گذارد!

*اختلاف بین مدیران میانی و ارشد در طول همکاری مشترک، امری بدیهی است؛ اما اینکه جدا از جایگاه سازمانی و چارچوبهای موجود در دستگاههای دولتی، حق با کیست و کدامیک درست می‌گویند قضاوتش سنگین است؛ در بسیاری از مسئولیت‌های فرهنگی که به رغم وجود انواع ضوابط و دستورالعمل ها، در اجرا دچار تفسیرهای شخصی و چه بسا فشارهای بیرون از سازمان می شوند، این دست اختلافات میان مدیران سیاستگذار و مدیران اجرایی پدید می آید و اختلاف میان احسانی و ایوبی در اعطای مجوز به برخی فیلمسازان حاشیه دار و یا اجازه اکران و نمایش عمومی به بعضی از آثار مسئله دار از جمله فیلمهای حامی فتنه ۸۸ میتواند دلیل موجهی برای بروز این اختلاف احتمالی باشد؛ اما اینکه چه کسی برای جلب رضایت برخی جریانات پشت پرده سینما پا پیش گذاشت و چه کسی سرانجام تذکرات دلسوزانه نهادهای نظارتی از جمله نمایندگان مجلس را جدی گرفت، از جمله حکایات مبهمی است که شاید روزی یکی از این دو بزرگواران در جدیدترین کتاب خاطراتشان از حضور در عرصه سینما گره از آن بگشایند!

*حجت الله ایوبی به رغم حضور در مدیریت های فرهنگی مختلف، از مهرماه سال گذشته تاکنون به جهت عدم برخورداری و اشرافیت کامل بر حوزه سینما، همواره از سوی برخی جریانات خاص و البته تمامیت خواه سینما که این روزها سررشته اصلی آن را میتوان به وضوح در برخی ارکان اصلی «خانه سینما» مشاهده کرد، تحت فشار بوده است، حال برخی با پوشش دلسوزی و مشاوره و برخی دیگر با طرح اختلافات علنی و مطالبات بیش از حد خویش؛ مهم این است که خروجی هر دو رفتار، منیتی است که به دور از هرگونه عدالت محوری سالهاست گریبانگیر سینمای ایران است و کسی به جز اندک هنرمندان متعهد و ارزشی جرأت رویارویی با آنان را ندارند! این جریان در عرصه تولیدات و بسط تفکرات خویش، همواره با بهانه های واهی مسبب حضور و تقویت برخی فیلمسازان غیر انقلابی و چه بسا معاند و مخالف نظام در بدنه سینما بوده اند و شاید «احسانی» با آگاهی از محصولات تصویری که در جشنواره فیلم فجر از آنها رونمایی می شود و ردپای خزنده این جریان از هم اینک در برخی از آنها دیده و تحلیل می‌ گردد ، زودتر از موعد جشنواره تصمیم به جدایی از حوزه سینما گرفته تا  وجهه مذهبی اش بیش از این مخدوش نگردد و مورد عتاب «بزرگان» قرار نگیرد. 

* بدبینانه ترین تحلیل هم که نگارنده از شرح آن تا همین لحظه مردد بوده است، بازی با افکار عمومی است؛ نوعی هماهنگی شیطنت آمیزی که مخاطبان سینما را در مسیر اشتباه قرار می‌دهد و سیاست «فرار به جلو» تلقی می‌شود، مصداق ضرب المثل معروف «کی بود کی بود من نبودم!!؟» اقشار مختلف مردم، منتقدان، اهالی سینما و رسانه، نمایندگان دستگاههای نظارتی، بخش اعظمی از مسئولان حکومتی و... در دهه فجر امسال به تماشای فیلمهایی می نشینند که محصول یکسال تلاش و برنامه ریزی و حمایت مدیران دولت تدبیر و امید است، حال با توجه به شنیده ها و شناختی که از برخی سینماگران وجود دارد به احتمال قوی با آثاری مواجه خواهند شد که در برخی از آنها علاوه بر سیاه نمایی و یأس و ناامیدی و موضوعات غیر ضروری در حوزه اجتماعی، انفعال و سردی و بی تأثیری بر مخاطب پر هیجان سینما را شاهد خواهند بود. حال مقام پاسخگو در این بخش کیست؟ احسانی؟ ایوبی؟ یا معاون جدید نظارت و ارزشیابی که بی شک با لبخندی مرسوم، همه قصور را به مدیریت پیشین خود ارجاع می دهد؟!

اینگونه جدایی های ابهام برانگیز و بدون شفاف سازی اقناعی در حوزه مدیریتی سینما، تنها ناشی از تزلزل و نابسامانی درون سازمانی است که متأسفانه زمزمه آن در بسیاری از محافل سینما آغاز شده و با اولین جدایی بی تردید شدت می‌یابد، چه بسا که التهابات و تنش های زیر پوستی در حوزه هایی چون بنیاد فارابی، امور بین الملل سازمان سینمایی، موسسه رسانه های تصویری و...انکارناپذیر است و واکاوی آنها را به مجال دیگری می‌سپاریم.

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.