این روزها در آستانه برگزاری سی و سومین جشنواره فیلم فجر، انتشار اخباری مبنی بر جابجایی مدیران برخی مراکز سینمایی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی بار دیگر از سوی رسانه بر سر زبانها افتاده است.
طی امروز و روزهای گذشته یکی از روزنامه های صبح سینمایی با گزارشی از تغییرات احتمالی پس از رفتن «محمد احسانی» معاون نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی به شبکه اول سیما، از انتصاب «حبیب ایل بیگی» به عنوان جایگزین وی خبر داد و در عین حال از افرادی چون «احد میکائیل زاده» مدیر فعلی روابط عمومی جشنواره فیلم فجر امسال، در جایگاه مدیر عامل جدید انجمن سینمای جوانان ایران نام برد.
این در حالیست که یکی از خبرگزاری ها صبح امروز از انتقال «سید مهدی طباطبایی نژاد» مدیر عامل مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی به معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی و به تبع آن نشستن «ایل بیگی» مدیر عامل فعلی انجمن سینمای جوان بر صندلی «طباطبایی نژاد» در مرکز گسترش و قرار گرفتن «فرید فرخنده کیش» معاون فعلی سینمای جوان بجای «ایل بیگی» اطلاع داد.
در اینکه ایوبی رئیس سازمان سینمایی کشور فارغ از این گمانه زنی های رسانه ای با خلأ نیروی انسانی در بدنه مدیریتی خود روبرو بوده و کاملأ مشخص است وی در خصوص دو پست خالی سازمان متیوعه خویش یعنی معاونت نظارت و ارزشیابی و بنیاد فارابی( به سرپرستی موقت حیدری خلیلی) به عنوان دو مدیریت اصلی حوزه سینما و به تعبیری بازوان چپ و راست خود دچار استیصال شده است شکی نیست؛ اما ذکر این نکته ضروریست که در مجموع، جابجایی های مدیران مراکز سینمایی در صورت صحت اخبار منتشره در رسانه های مذکور، هیچ یک ایده آل و قابل قبول ارزیابی نمی شود و شایسته است که متولی سینمای کشور قبل از صدور هر حکمی بار دیگر به توصیه برخی دلسوزان خود گوش داده و عمل نماید:
۱. معاونت نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی فارغ از برخی امور اجرایی و اداری، محل تبادل نظر و اندیشه و به نوعی تعیین و اجرای استراتژی های کلان سینمایی کشور است و حضور دو شورای اصلی صدور مجوز ساخت و نمایش فیلمها، ذیل این معاونت و آنهم با حضور سینماگران برجسته و مسئولان و نمایندگان حوزه فرهنگی دال بر این ادعاست؛ لذا انتصاب «ایل بیگی» که در طول شاید بیست سال همگان او را با مدیریت روابط عمومی فلان دستگاه فرهنگی و یا جشنواره هنری می شناسند، با توجیه اینکه شاید در شرایط نه چندان مطلوب وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و سازمان سینمایی، عاملی برای رفع برخی سوء تفاهمات میان سازمان سینمایی و نهادهای نظارتی و یا مراجع ذیصلاح و یا حتی هنرمندان منتقد باشد، ساده انگاری محض است، ضمن اینکه بادآوری می نمایم روحیه محافظه کاری و اعتدال اگرچه از الزامات یک مدیر روابط عمومی برای حل و فصل خیلی از اتفاقات است، ولی سینمای ایران برای رونق و نشاط ، در معاونت نظارت و ارزشیابی نیازمند تدبیر و تفکرات عمیق و ژرف در کنار شجاعت و جسارت در چارچوب انتظارات جامعه هنری و بدنه حاکمیت است نه انفعال و رویکرد خنثی.
۲. در صورت آمدن «ایل بیگی» به معاونت نظارت و ارزشیابی و با وجود انتقادات زیر پوستی برخی فیلمسازان کوتاه به عملکرد یکسال و چند ماهه وی در انجمن سینمای جوان، حضور یک نیروی جوان خوش فکر و فعال بجای وی ایده خوبیست، ولی به شرط اینکه مرز خود را با حضور و اندیشه های برخی افراد خاص در هیأت مدیره این انجمن که همواره حاشیه ساز بوده اند مشخص نماید. سینمای جوان مهمترین مرکز سینمایی کشور است که چندان جدی گرفته نمی شود، اما برای کسانی که هدفمند و با چشم اندازی روشن در صدد طراحی، برنامه ریزی و نیرو سازی «مطابق با افکار و اندیشه ها» ی چه بسا ناصواب خود هستند، یک محل کاملأ استراتژیک به حساب میآید؛ برگزاری انواع جشنواره های فیلم کوتاه با مدیریت پنهان برخی افراد ثابت در طول همین مدت گذشته بهترین گواه است. لذا انتصاب «میکائیل زاده» جوان در این پست حساس، اگرچه برای وی ممکن است خوشایند باشد، اما دردی از انجمن فعلی سینمای جوان درمان نمی کند و نگارنده همچنان معتقد است این مجموعه نیازمند یک مدیر با روحیه انقلابی و مستقل و کاملأ هماهنگ با سیاستهای کلان فرهنگی کشور و منویات مقام معظم رهبری در حوزه سینماست، طوری که مرعوب برخی تعارفات و تسامحات و اندیشه های رایج شبه روشنفکری در این حوزه نگردد و بداند که هدایت جوانان این کشور در حوزه هنر هفتم در دست اوست.
۳. مرکز گسترش در طول مدیریت «طباطبایی نژاد» اگرچه در ابتدا با برخی هیاهوهای رسانه ای و حاشیه سازی ها روبرو بود، اما سپس با آرامش، مطابق سیاستهای سینمایی دولت تدبیر و امید، مبادرت به حمایت و تولید آثار باب میل خود نمود؛ از معرفی «انجمن خرو پف» گرفته تا تشریح وضعیت خیابان ولی عصر تهران (پهلوی سابق) از سالهای دور تاکنون؛ حال اینکه متولیان مرکز چگونه کم کاری خود را در تولید آثار مرتبط با موضوعات استراتژیک نظام و یا سایر انتقادات دیگر توجیه می نمایند موضوع دیگریست؛ اما در نهایت با خالی شدن احتمالی صندلی «طباطبایی نژاد»، مدیریت این مجموعه مهم در عرصه سینمای مستند و تجربی به چه کسی واگذار می شود که راه فعلی مرکز را بیش از این دچار انسداد نکرده و فضا را برای فعالیت عادلانه همه طیف های سینمایی و مستندسازان فراهم نماید دغدغه ایست که قطعا با توجه به تجربیات گذشته، با آمدن فردی چون «ایل بیگی»(مدیر سابق روابط عمومی حوزه هنری) به این مرکز مرتفع نخواهد شد؛ ضمن اینکه در کنار آن اعطای مسئولیت سنگین معاونت نظارت و ارزشیابی به «طباطبایی نژاد» که در طول دو دوره برگزاری جشنواره سینما حقیقت ثابت کرده روحیه اجرایی خوب و پر حرارتی دارد و ولی تمایلی به حضور بیشتر در عرصه مدیریت راهبردی و کلان ندارد، تنها نوعی رفع تکلیف از طرف ایوبی در این جایگاه مهم محسوب میشود!
پر واضح است که ایوبی به رغم همه جذابیت های سینما، در جلب نظر دوستان فرهنگی خویش برای پذیرش مسئولیت در این سازمان پر حرف و حدیث موفق نبوده است، مشکلی که شاید شمقدری نیز در دولت دهم با وجود همه اظهار لطف ها و آمادگی های ظاهری از سوی دوستانش در طیف اصولگرای کشور، با آن دست به گریبان بود و تا پایان دوره اش نیز موفق به حل این مشکل نشد.
جابجایی چند نفر معدود در این حوزه از این مرکز به آن مرکز راه چاره نیست؛ باید دایره اعتماد را وسیع تر کرد و با حذف تنگ نظری ها نگاه ویژه تری به هنرمندان متعهد و ارزشی و کارآمد این سرزمین که علاوه بر جامعیت از سابقه مدیریتی ارزشمندی در راستای اهداف نظام برخوردارند بهره جست.
نظرات