به گزارش خبرنگار سینماپرس، عصر امروز به ناگاه خبر برکناری «سید مسعود شجاعی طباطبایی» یکی از هنرمندان پر افتخار عرصه کاریکاتور کشور در مسابقات داخلی و خارجی از مدیریت خانه کاریکاتور در برخی رسانه ها منتشر و توسط وی تأیید نیز شد.

شجاعی طباطبایی که به واسطه قرار داشتن در طیف هنرمندان متعهد و انقلابی و البته برگزاری دو دوره مسابقه بین المللی کارتون «هولوکاست» در دفاع از مظلومیت مردم غزه و سایر نقاط سرزمینهای اشغالی مورد غضب جریان صهیونیسم در کشورهای غربی بوده و از ورود وی به ۲۱ کشور اروپایی و آمریکایی ممنونعیت بعمل می آید، از جمله کسانی است که در طول سالها مدیریت خانه کاریکاتور همواره منشا فعالیتهای حرفه ای و جلب نظر بسیاری از فعالان این حوزه بوده است.

حال با توجه به اقدام پر ابهام معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران در اعلام ناگهانی پایان کار این مدیر خوش سابقه، آنهم در آستانه برگزاری دومین مسابقه کارتون هولوکاست با شعار«مرز آزادی بیان کجاست» و در پاسخ به توهین آشکار و هجمه های رسانه های غربی به ساحت مقدس پیامبر اعظم (ص) در اردیبهشت سال آینده که اتفاقأ خشم و تلاش رژیم صهیونیستی را تا حد مطرح کردن در سازمان ملل برای لغو این مسابقه برانگیخته است، به نظر میرسد پاسخ به سوالات ذیل از سوی مدیران مربوطه برای روشن شدن افکار عمومی امری بدیهی است:

*جناب عبدالحسینی معاون هنری سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران اساسأ تا چه حد با مواضع استراتژیک سازمان متبوعه خود آشناست؟ آیا ایشان اظهارات چند وقت پیش خود را در حمایت این سازمان آنهم در زمان ریاست حجت الاسلام شهاب مرادی از برخی فیلمسازان منتسب به جریان شبه روشنفکری و بازخورد نه چندان مثبت آن را فراموش کرده اند؟ آیا ایشان از تبعات تغییر یک مدیر آن هم در جریان برپایی یک رویداد مهم هنری و تأثیرگذار و منطبق با سیاستهای فرهنگی نظام در افشاسازی ماهیت جریانات معاند و مخالف مبانی دینی و ارزشی و آزادی واقعی در جهان بی اطلاعند و یا نه خدای ناکرده آگاهانه این گفتار و رفتار از ایشان سر میزند؟!

*جناب عبدالحسینی که در گفتگو با یکی از خبرگزاری ها نسبت به عملکرد یکسال اخیر این هنرمند مسئول و جانباز زمان دوران دفاع مقدس ابراز نارضایتی کرده اند، آیا متوجه بار شرعی و حقوقی ادامه اظهارات خویش در همین مصاحبه کوتاه هستند؟ مگر می‌شود در نظام جمهوری اسلامی از رفتار شغلی کسی ناراضی بود و تنها بخاطر «وجهه» شخص، از برکناری و تغییر آن خودداری نمود؟ مگر میتوان بیت المال را که باید در دست امانتداری صالح هزینه شود به واسطه برخی تعارفات و خوش آمدهای این و آن برای یکسال در اختیار مدیری قرار داد که به گفته معاون هنری محترم، از عملکردش رضایتی در کار نبوده است؟ فرض بر صحت کلام، پس مسئولیت شرعی جناب عبدالحسینی در قبال این اهمال چه میشود؟!

* اینکه اداره منابع انسانی برای مدیری که ۱۷ سال مجموعه خانه کاریکاتور را با عملکردی درخشان و در شرایط متفاوت مالی و مدیریتی سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران هدایت و مدیریت کرده است به ناگاه نامه تسویه حساب برای مدیر آن تشکیلات ارسال می نماید اگرچه به ظاهر در چارچوب اداری می گنجد، اما آیا به راستی برای جابجایی همکاران باسابقه سازمان آنهم از دسته مدیران و هنرمندان خوشنام، معتقد و متعهد که در عرصه بین المللی صاحب نام بوده و حداقل به واسطه برخی برنامه ها در برابر دروغ تاریخی موضوع «هولوکاست» عصبانیت دشمنان انقلاب را موجب شده است، اینگونه رفتار منصفانه است؟ آیا جناب عبدالحسینی نمی توانست بجای استناد به برخی اظهارات موقت وخصوصی شجاعی طباطبایی در یکی از شبکه های اجتماعی، همانند عرف جاری در یک تماس تلفنی ساده خواستار استعفا و حتی عدم حضور مدیر تابعه خود در محل کارش می شد؟

* محمد باقر قالیباف و شهاب مرادی به خوبی می دانند که سازمان فرهنگی هنری با توجه به ابزار متعدد خود، بیشترین امکانات را در بهره برداری از ظرفیتهای مردمی و هنرمندان دارد و به همین خاطر در انتصابات و عزل و نصب مدیران خود در این سازمان با حساسیت بسیار عمل می کنند تا مبادا روزی قادر به پاسخگویی در برابر خداوند متعال و مردم شریف این سرزمین نباشند؛ ایکاش این رویه در خصوص مدیران میانی سازمانهای تابعه شهرداری تهران نیز مورد لحاظ قرار گیرد تا جناب عبدالحسینی مجبور نشوند بعد از رفتار عجولانه و ناپسند در قبال این مدیر متواضع و آرام و چه بسا انتقادات برخی رسانه های ارزشی، حکمی را «کان لم یکن» تلقی نمایند و به اصطلاح توپ را در زمین سید بزرگواری بیاندازند که حکم جدیدش را در روزهای آتی  در مسندی دیگر برای خدمت به انقلاب مقدس اسلامی دریافت خواهد کرد و سازمان فرهنگی هنری برای همیشه افتخار حضورش را از دست خواهد داد!