جمعه ۱۲ تیر ۱۳۹۴ - ۱۳:۱۲

بازیگری که ایفای نقش حاج کاظم «آژانس شیشه‌ای» آرزویش بود

عباس غزالی در نشست خبری فیلم سینمایی«اعترافات ذهن خطرناک من»

باشگاه خبرنگاران: سعید نعمت‌الله با دیدن بازی من در یک تله فیلم پای من ایستاد و به سیروس مقدم برای رستگاران معرفی شدم و در وضعیت سفید تثبیت شدم.

سریال «وضعیت سفید» برای اکثر ما نوستالژی‌هایی دارد. سریالی که با تداعی دهه های قبل، شیرینی و تلخی زندگی را به زیبایی به رخ می کشد. بازیگران و دیگر عوامل به خوبی کار خود را در ارائه این سریال به مخاطب انجام دادند. یکی از ارکان اصلی این سریال بازی بهروز با نقش آفرینی عباس غزالی بود. پسرکی شر و شیطون اما با قلبی پاک و مهربان، بهترین نقش ممکن را آفرید و خود را به دنیای سینما و تلویزیون معرفی کرد.  

 

مهمان سین جیم فرهنگی این هفته باشگاه خبرنگاران زاده 14 بهمن 64 تهران است که در مجموعه‌های زیادی تا قبل از «وضعیت سفید» و از سال 76 نقشآفرینی کرده اما در این سریال توانست خودی نشان دهد.

 

دو راهی خرید پفک نمکی تا برگه امتحان/جواب صبوری‌ام را گرفتم

 

سین: از کودکی‌تان برای ما بگید.

جیم:کودکی عجیب و غریبی داشتم، دیوار صافی نبود که از آن بالا نرفته باشم. آن‌قدر شیطون بودم که آثار شکستگی چند بار در صورتم دیده می‌شه، شاید باورتون نشه یه بار سر دعوای حیثیتی در مدرسه طوری سرم شکست که دکترا گفتن جمجمه‌اش شکسته، خلاصه که در هفته چندین بار مادرم به خاطر شلوغ کاری‌های من به مدرسه احضار می‌شد.

 

سین: به خاطر شیطنت‌هاتون تا به حال تنبیه شدید؟

جیم: نه به اون شکل، ولی به طرحی در مدرسه مطرح شد که پسرها باید موهاشون رو می‌تراشیدن، این برای من حکم تنبه را داشت، هیچ‌وقت هم زیر بار این قانون نرفتم تا اینکه مدیر مدرسه شاکی شد گفت یا من میرم از اینجا یا غزالی موهاشو بتراشه این شد که من تن به این کار سخت دادم.

 

سین: با این اوصاف خیلی باید سخت بوده باشه که در رستگاران و مادرانه موهاتون را تراشیدید؟

جیم: آره، فکر کنم آه آن مدیر گرفت منو (خنده) به هر حال دنیای بازیگری این چیزها رو هم داره؛ در رستگاران و مادرانه این گریم را تجربه کردم تا جایی که 6 ماه هر روز برای فیلم رستگاران سرم را می‌تراشیدم اما برای مادرانه این نظر خودم بود که به شکل طبیعی موهام رو بتراشم و گریم طبیعی داشته باشم هرچند که از نظر گروه می توانستیم با کلک سینمایی کار را اجرا کنیم.

 

سین: نوستالژی‌های عباس غزالی؟

جیم: جدای از لواشک، آلوچه و قره قوروت، برای من پفک نمکی مینو و پیراشکی‌ شکری یه نوستالژی فراموش نشدنی و همیشگی بود، در آن روزها بین انتخاب و خرید پفک نمکی و پیراشکی شکری مشکل داشتم مسئله وقتی بدتر می‌شد که امتحان دیکته داشتم و باید او روز برگه امتحان می‌خریدم چون 5 تومن پول توجیبی که می‌گرفتم فقط می‌تونستم یکی از اونا رو بخرم.

 

سین: چطور وارد حرفه بازیگری شدید؟

جیم: مثل خیلی از بازیگران دیگر من هم از کودکی به بازیگری علاقه داشتم تا جایی که حرکات مجریان و بازیگران آن زمان را تکرار می‌کردم. تا یه زمانی واقعا نمی‌دونستم که کلاس‌های بازیگری هست. تا اینکه به بهانه اجرای یک تئاتر در مدرسه به عنوان بهترین بازیگر انتخاب شدم و سید جواد هاشمی که داور آن بود به من گفت بیا کانون فرهنگی حر، خیلی مدیون کانون حر هستم، راهم را تا حدی برایم روشن کرد.

 

بعدها دوره‌های بازیگری را نزد اساتید بازیگری ادامه دادم و فهمیدم آن تقلید من در کودکی اسمش اتود زدن بوده برای خلق یک لحظه، خدا رو شکر الان راهم را پیدا کردم و سعی می‌کنم به آنچه می‌خواهم برسم.

 

سین: نقطه عطف کاری شما؟

جیم: «رستگاران» اولین کاری که معرفی شدم، بعد در «وضعیت سفید» تثبیت شدم، سعید نعمت‌الله بعد از دیدن بازی من در یکی از تله فیلم ها پای من ایستاد و به سیروس مقدم معرفی شدم و نقش محسن سریال «رستگاران» را بازی کردم.

 

دو راهی خرید پفک نمکی تا برگه امتحان/جواب صبوری‌ام را گرفتم

 

سین: فضای کارهای شما؟

جیم: خیلی تخصصی که بخواهم در موردش صحبت کنم اگر در «رستگاران» جدی بود «وضعیت سفید» جدی نبود و یک فضای شیرین بود به هر حال ژانرش فرق می‌کرد و تا جایی که امکان دارد خیلی که جذاب‌تر است و مردم بیشتر دوست دارند و برای خودم هم رو به جلو است انتخاب می‌کنم.

 

سین: ژانر طنز؟

جیم: کارهای طنز کشور یک مقداری به سمت بیراهه می‌رود و هنوز به یک ثباتی نرسیده است. کلا مگه چند کار طنز خوب ساخته می‌شود و از بین آن‌ها چند تا به من پیشنهاد می‌شود به نظر من خیلی‌ها طنز را با لودگی اشتباه گرفتند و ترجیح می‌دم در کارهایی که فقط اسم طنز را یدک می‌کشن، بازی نکنم، به شدت در مقابل مخاطب خودم احساس مسئولیت می‌کنم.

 

سین: به موسیقی علاقه دارید؟

جیم: اهل موسیقی هستم ولی تعصبی روی موسیقی خاص ندارم. شاید به لحظه خودم بستگی داره که الان چه فازی باشم تا آهنگی را گوش کنم.

 

سین: چقدر مطالعه می‌کنید؟

جیم: جدیداً خیلی بیشتر شده است. نمایشنامه‌ای که به صورت کتاب در آمده «مکبث» از شکسپیر به خاطر نقش جدیدی که دارم نیاز بود بخونم. البته قبلا خونده بودم ولی این بار با چشم خریدار خوندم و کتاب‌هایی که مربوط به تکنولوژی فکر باشه می‌خونم، 4 اثر فلورانس اسکاولثین برای من کارساز بود، رمان کوری و پرفیوم، چشم‌هایش «بزرگ علوی» خواندم.

 

سین: از تجربه کار با بازیگران پیشکسوت بگید؟

جیم: در سریال «وضعیت سفید» در کنار ابوالفضل پورعرب در کنار آن‌ها کار خود را انجام دهم تا بازیم دیده شود و انصافاً از تجربیات آن‌ها استفاده کردم و عزیزان هم به جوان‌ها بها دادن و خیلی لذت بردم.

 

دو راهی خرید پفک نمکی تا برگه امتحان/جواب صبوری‌ام را گرفتم

 

سین: جواب صبوری خودتونو در سینما گرفتید؟

جیم: جزو آرزو  و اهدافم این بود که مثل بعضی‌ها که در تلویزیون گل می‌کنند و بعد وارد سینما می‌شوند. ولی برای من این اتفاق رخ نداد به دلیل اینکه یکسری‌ها اعتماد نکردند و سینما به سمتی می‌رفت که جوانی مثل من نمی‌خواست و فیلم نامه‌ها که پیشنهاد می‌شد قرص و محکمی نبود و دوست نداشتم به هر قیمتی وارد سینما شوم. ولی خیلی صبر کردم و جواب صبوری خودم را گرفتم و خدا رو شکر در اولین فیلم کاندید شدم.

 

سین: در اختتامیه فیلم فجر اسامی کاندیدها برای دریافت سیمرغ نام بردند، شما چه حسی داشتید؟

جیم: حقیقت خیلی دوست داشتم سیمرغ بگیرم، چون همیشه فکر می‌کردم در اولین فیلم سیمرغ می‌گیرم ولی برای کاندید شدنم خوشحال شدم. ضمن اینکه قبل از کاندید شدن هومن سیدی با دیدن فیلم «من دیه‌گو مارادونا هستم» به هومن گفتم سیمرغ می‌گیری حتی بعد از کاندید شدنم به ساعد سهیلی و محسن کیایی گفتم هومن شایسته بردن سیمرغ هست.

 

سین: چه نقشی را دوست دارید در سینما تجربه کنید؟

جیم: همه نقش‌هایی که بازی نکردم را دوست دارم بازی کنم، ولی نقشی که همیشه آرزو داشتم نقش پرویز پرستویی حاج کاظم«آژانس شیشه‌ای» کل دیالوگ‌ها رو حفظم و فیلم «مادر» که تاریخ مصرف آن تموم نمی‌شه را دوست دارم.

 

سین: ارتباط مردم با سینما کمرنگ شده؟ چرا؟

جیم: ارتباط مردم با سینما ضعیف شده و به دلیل گرانی بلیت و ضعیف بودن فیلم‌ها و از طرفی هم توزیع فیلم ها بعد از دو ماه در شبکه خانگی مس توانند فیلم را با 2 هزار تومن بخرند و در خانه کنار خانواده چند بار ببینید، به نظرم باید برای کارمندها، کارگرها و قشر ضعیف تسهیلات گذاشته شود امیدوارم هر چه زودتر مشکل صنعت جذاب سینما حل شود و زمانی بر طرف می‌شود که مردم با سینما آشتی کنند.

 

سین: چرا پرسپولیس؟

جیم: از بچگی گفتم پرسپولیس. حرف مرد یکی است ولی این اواخر از فوتبال باشگاهی دلسرد شده بودم ولی با برد مقابل استقلال دوباره روحیه گرفتم.

 

دو راهی خرید پفک نمکی تا برگه امتحان/جواب صبوری‌ام را گرفتم

 

سین: والیبال؟

جیم: بازی آخر رفتم باخت! لهستان تیم قوی بود. ست دوم همه کوبیاک را صدا می‌کردند تا تمرکزش را بگیرند ولی اون به تماشاگرها اشاره می‌کرد بگید (گفتم برم بزنمشا)

امیدوارم بریم مرحله بعد ولی یادمون نره یه زمانی آرزومون این بود از آسیا فراتر بریم اما تیم ما در هر صنفی خیلی زود اعتماد به نفس خودشو از دست می‌دهد.

 

سین: خصلت بارز شما از دید اطرافیان؟

جیم: من که نباید بگم ولی میگن خیلی مهربون هستم.

 

سین: خط قرمز عباس غزالی؟

جیم: انسان جایز‌الخطاست ولی تا جایی که بتوانم رعایت می‌کنم در یک مصاحبه هم گفتم به خاطر اسمم شده کمتر اشتباه کنم.

 

سین: طلایی‌ترین زمان کاری عباس غزالی؟

جیم: وضعیت سفید.

 

سین: تا به حال خبری از خودتون شنیدید که شوکه شوید؟

جیم: خیلی، اوایل ناراحت می‌شدم ولی به مرور عادت کردم یکبار بعد از «رستگاران» خبرنگار تیتر زد که ده میلیارد هم بگیرم اندازه بازیگری‌ام نمی‌شود در صورتی که من در مصاحبه چنین حرفی نزده بودم، بعد از سریال «وضعیت سفید» با اصرار خبرنگار مصاحبه کردم و بعد نوشته بود به دلیل اینکه مصاحبه این بازیگر مشابه با مصاحبه‌‌های دیگر نشریات است، تصمیم گرفتیم آن را چاپ نکنیم. من می‌خواستم به اون خبرنگار بگم سؤالات تو مشابه دیگر نشریات بود و ختی میپرسی از کجا شروع کردن من یک بار بگم از کانون حر، یک بار بگم از پارک یا یک بار از فضا یا زیر آب شروع کردم!

 

سین: با این اوصاف تعریف شما از خبرنگار؟

جیم: ما یک سری خبرنگار نما داریم که فقط اسم خبرنگار را یدک می‌کشن، دنبال حاشیه بازی‌ و جنجال آفرینی هستند. خبرنگار باید به نظر من صداقت داشته باشد آنچه که هست را بنویسد. تیتر خوب و قشنگ بزند اما تیتری نزنه که به حرف مصاحبه شونده نباشد.

 

سین: نظرتون در مورد سفر مشهد؟

جیم: چند سالی نذر کردم سال تحویل مشهد باشم. 7 ساله که این نذر را ادا می‌کنم. بعد سال تحویل یک سالم را بیمه می‌کنم و همیشه هم جواب خوب گرفتم.

 

سین: از تجربه زندگی مشترکتون بگید.

جیم: از یک زمانی به بعد حس کردم سنم داره می‌ره بالا، بعد از فوت پدرم گفتم یا ازدواج نمی‌کنم یا قبل از 30 سالگی ازدواج می‌کنم به این نتیجه رسیدم که برای ازدواج باید کسی را انتخاب کنم که بتواند با فضای کاری و زندگی من کنار بیاد و با ازدواج من مادرم خیلی خوشحال شد.

 

سین: میانه‌تون با کار خونه چطوره؟

جیم: در دوره نوجوانی و جوانی فکر نمی‌کردم در خانه کاری انجام دهم ولی الان کمک می‌کنم.

 

سین: نظرتون در مورد اسامی؟

جیم:حمید نعمت‌الله: سینما بلد- کار بلد

 

سیروس مقدم: سکوی پرتاب بازیگران

 

فرج‌الله سلحشور: کارگردان مذهبی که پای اهدافش ایستاده

 

هومن سیدی: بازیگر و کارگردان

 

حسین مهری: هم محله‌ای و هم دوره‌ای کلاس‌های کانون حر (بچه محل‌ها به خاطر فرم پاهایش در بازی فوتبال بهش می‌گفتن حسین کات دار)

 

دو راهی خرید پفک نمکی تا برگه امتحان/جواب صبوری‌ام را گرفتم

 

سین: عباس غزالی تا به امروز چگونه می‌بینید؟

جیم: عباس غزالی سعی کرده جوری قدم برداره که اول خدا ازش راضی باشد. یه جمله همیشه تو ذهنم هست از تو حرکت از خدا برکت و سعی کردم این کار را انجام دهم و این تصور در ذهنم پررنگ شده هرچه مقامم تغییر کند و در زندگی حرفه‌‌ای به درجات بالایی برسم ذات و مقدساتم تغییر نکند حتی انسانیتم بهتر شود و خانواده‌ام از من راضی باشد.

 

سین: نظرتون در مورد سین جیم؟

جیم: گفتگوی قشنگی بود لذت بردم. بی حوصله بودم با زبان روزه اومدم احساس کردم شاید نتونم با انرژی باشم ولی از آنجا که در کارتون حرفه‌ای هستید دست گذاشتید روی نقطه حساس من، (کودکی) بعد منو کوک کردید و منم با انرژی هر چی به ذهنم می‌رسید، گفتم.

 

سین: تشکر از حضورتون، اگه حرف پایانی دارید؟

جیم: منم از شما تشکر می‌کنم. زیر سایه امام زمان (عج) در این ماه پر برکت کلی برکت برای خودتون جذب کنید و خدا ازتون راضی باشه که در ماه رمضان با زبان روزه کار فرهنگی می‌کنید و در این ماه مبارک که دعا می‌کنید من و خانواده‌ام را دعا کنید.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.