دوشنبه ۱۵ تیر ۱۳۹۴ - ۱۱:۵۱

مرادخانی، پیروز ارجمند را هم استعفا داد!

علی مرادخانی در مراسم اختتامیه پانزدهمین جشنواره بین‌المللی نمایش عروسکی تهران_مبارک

مشرق: به نظر می رسد استعفادادن پیروز ارجمند بعد از استعفاهای دیگر در معاونت هنری آخرین تیر تیردان علی مرادخانی باشد و همین روزهاست که این مدیر پرحاشیه بازنشسته شود و به درو کردن آنچه کاشته است بپردازد.

 علی مرادخانی معاون هنری وزیر ارشاد از اولین معاون وزیرهایی بود که از همان آغاز کرد آنقدر حاشیه اطراف خود به وجود آورد که موجی از انتقادها علیه رفتارهای مدیریتی و چگونگی حرکت او به وجود آمد و همه گمان می کردند اگر معاون وزیری رفتنی باشد پیش از همه نوبت او خواهد بود.
چندبار هم رفتن او به مرز تحقق یافتن رسید اما او با روش های مختلف مانع این امر شد. یک بار با انداختن توپ به زمین معاون قبلی و پیش کشیدن بدهی ۱۳ میلیاردی (که علیرغم ادعاها و بگم بگم های مرادخانی هیچ وقت اثبات نشد) بار دیگر با استفاده از اهرم رفاقت با وزیر و فلان هنرمندان و بهمان گروه و...
حواشی و مشکلاتی که در دوره مدیریت مرادخانی پیش آمدند کم نبودند. اتفاقاتی که اطراف تئاتر به وجود آمد و باعث ورود قوه قضاییه به نظارت بر نمایش ها شد. مشکلاتی که حتی موجب تذکر مقام معظم رهبری در مورد تئاتر در نمایشگاه کتاب شد، ماجرای سگ های زرد و حواشی زیادی که در مورد خاکسپاری آنها به وجود آمد، ماجرای تکخوانی بانوان، تمرکز و ایجاد شبکه ای پرقدرت از نزدیکان ایشان برای کار اقتصادی در حوزه تجسمی و بسیاری حواشی دیگر ماحصل فعالیت های علی مرادخانی در دو سال گذشته بوده است.
 

مرادخانی، پیروز ارجمند را هم استعفا داد

 


اما همه اینها و چندین و چند مورد دیگر او را ذره ای تکان نداد. مرادخانی به دلیل دوستی قدیمی با وزیر ارشادو رفاقتی که با هنرمندان شبه روشنفکر داشت از همان آغاز کار شمشیر را از رو بست و نشان داد که به پشتگرمی رفاقت هایش هیچ نگرانی از بابت رفتن و برکناری ندارد.

مرادخانی می دانست که حتی اگر در مجلس تکخوانی زنان بماند و تازه دست هم بزند و تشویق کند کسی نمی تواند بازخواستش کند.

مجلسی ها یکی دوبار گارد نقد او را گرفتند اما هربار با حربه ای عقب نشستند. کار به جایی رسید که او حتی پیش از مذاکرات ۵+۱ به بهانه های مختلف در جمع هیاتی راهی آمریکا شد و بعد هم وقتی برگشت حاضر نشد به آنها که درمورد رفتنش سوال داشتند  پاسخ دهد.

مدیریت مرادخانی همان قدر که هنرمندان متعهد را می آزرد موجب اذیت شدن مدیران خود او هم شده بود. طاهری مدیرکل مرکز هنرهای نمایشی که استعفا داد همه می دانستند که کلافه شده است.

 

مرادخانی، پیروز ارجمند را هم استعفا داد


در زمان طاهری این ضرب المثل شده بود که دور زدن اطاق طاهری و رفتن به اطاق مدیر بالادستش کلید حل مشکلات است. یعنی وقتی بعضی هنرمندان نزدیک به مرادخانی از او چیزی می خواستند و "نه" می شنیدند یکراست میرفتند سراغ مرادخانی و کارشان درست می شد. اما همه که با مرادخانی رفاقت نداشتند. همین امر هم باعث ایجاد نارضایتی میان هنرمندانی می شد که از طاهری نه شنیده بودند و رفاقتی هم با مرادخانی نداشتند. بعد از تجمع و اعتراض و انتقاد بالاخره طاهری که از خالی شدن پشتش توسط مدیر بالادست کلافه بود استعفا کرد و رفت تا به تهیه کنندگی و کارهای دیگرش بپردازد.
اما طاهری آخرین تغییر نبود. انتظامی - مدیر روابط عمومی معاونت هنری، چند تغییر و استعفا در تئاتر شهر و اداره تئاتر  هم زنجیره موفقیت های! مرادخانی را روز به روز کامل تر میکرد.
در حوزه های دیگر پیروز ارجمند که پیش از این مدیر مرکز موسیقی حوزه هنری بود به عنوان مدیرکل مرکز موسیقی در کنار ملانوروزی دو مدیر اصلی دیگر مرادخانی بودند.

 

مرادخانی، پیروز ارجمند را هم استعفا داد


ارجمند که از خانواده ای مذهبی است و گرایشات مذهبی و اعتقادی او از پیشینه اش مشخص است با وجود همه مشکلات معاونت هنری برای کمک به موسیقی سرش را پایین می انداخت و برای اعتلای موسیقی اصیل و متعهد بسیاری موارد را نمیدید و نمی شنید.
اما بامزه اینجا بود که یک روز بعد از مصاحبه ارجمند با خبرگزاری فارس که در آن آمده بود در بعضی موارد با مرادخانی افتراقاتی دارد یکباره استعفاداده شد و استعفایش هم به سرعت پذیرفته شد. اگر چه خود او معتقد است یکباره خستگی به سراغش آمده و رفته تا به تدریس و موسیقی بپردازد.

به نظر می رسد حالا وقتی مرادخانی می بیند کسی نمی تواند یا نمی خواهد به هر علتی او را بازنشسته کند خودش به سراغ خودش رفته و با قربانی کردن بهترین مدیرانش دست به انتحاری غریب میزند.
ارجمند، ملانوروزی، شفیعی، طاهری و یا مدیران لایق دیگر اگر در معاونت هنری نباشند آسیبی به آنها نمی رسد و چه بسا کار و دردسرشان هم کمتر شود و بعد در ادارات و نهادهای دیگر منشاء خدمت باشند اما آنچه آسیب می بیند هنر این متعهد این مملکت است که با بی اعتدالی و انحصارگرایی بعضی مدیران خراشیده می شود و زخم می خورد.
به هر روی حالا بعد از کهکشانی از اشتباهات معاونت هنری باید دید آیا منشاء تصمیمات و حرکت های اشتباه در هنر کنار گذاشته خواهد شد یا همچنان رفاقت در هنر اعتدالی حرف اول را می زند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.