جمعه ۹ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۳۸

شبکه مستند و نشانه‌های یک نگاه ساده‌انگارانه به عرصه فرهنگی

شبکه مستند سیما

فارس: قرار بود شبکه مستند، شبکه‌ای خلاق و خانه مستندسازان ایران اسلامی باشد نه مستندسازانی که دل در گرو تفکرات شبکه‌های فارسی ضدانقلاب دارند و دردناک اینجاست که انگیزه حمایت برخی از مدیران ما جذب حداکثری کسانی است که اصرار دارند به دشمنی با ملت و نظام شناخته شوند.

یکی از مهمترین خیابان شهر تهران محل جولان سیاسی یک فیلمساز شده است. مستندسازی که اندکی بعد از روزهای آشوب فتنه‌انگیزان در سال ۸۸ از بودجه دولتی و رسمی مرکز گسترش سینمای مستند علیه حاکمیت استفاده کرد. این بار هم محیط زیست و درختان بهانه و پوسته‌ای برای زدن برخی حرف‌های صریح و البته سمبلیک قرار گرفته بود. درخت شد نماد رشد، خیابان ولی عصر محل این رشد و اهتمام و برخورد حاکمان و حکومت‌ها در بستر چنارستان ابزاری برای تقدیس و تبلیغ پهلوی‌ها. همین امر واکنش های بسیاری را همزمان با نمایش فیلم در جشنواره سینما حقیقت سال گذشته به همراه داشت.

در این مجال قصد نداریم نقدی بر مضمون و محتوای اثر داشته باشیم اما با توجه به محتوای فیلم (که بخشی کوچکی از آن ارایه شد)، سازمان صدا و سیمای جمهور ی اسلامی قصد دارد فیلمی که در تصدیق پهلوی است و هیچ توجهی به تاثیرات فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در دوران پس از انقلاب را ندارد را به نمایش بگذارد! فیلمی که بیشتر از این که به تحولات بعد از انقلاب بپردازد شیفته‌وار رویدادهایی چون شب‌های شعر گوته، رستوران کوچینی (خاستگاه موسیقی جاز و راک اند رول در ایران) و اعتراض‌های بازیگران فتنه سبز را بازگو می‌کند.

امیر تاجیک مدیر شبکه مستند _ یکی از مدیران جوان سازمان صدا و سیما _ در بدو انتصاب و برای رشد کیفی آثار این شبکه اتاق فکری را تشکیل داد. نفس تشکیل اتاق فکر کاری پسندیده بود اما حضور برخی افراد بدسابقه و تابلودار نگرانی‌های بسیاری را برانگیخت. از جمله بارها از سوی رسانه‌ها این هشدار داده شد که حضور محمد آفریده که سالها مدیریت  مرکز گسترش سینمای مستند و تجربی را برعهده داشته و کارنامه کاملا ناموفقی در ساخت آثار انقلاب و دفاع مقدس و ارزش‌های انقلاب اسلامی داشته است، نمی‌تواند این شبکه را به سرمنزل مقصود هدایت کند. اما مدیر این شبکه در مصاحبه‌های مکرر تاکید کرد: « آقای آفریده به مدت هشت سال ریاست مرکز گسترش سینمای مستند تجربی را برعهده داشت، ایشان اعتبار و آبروی زیادی در میان مستندسازان کشور ما دارند. اتاق فکری که ما در شبکه مستند داریم فقط کارش مشاوره دادن است. ما در این اتاق فکر سعی می‌کنیم اصل حرفه‌ای بودن را رعایت کنیم. باز هم تاکید می‌کنم که هیچکدام از دوستان، حکم رسمی در اتاق فکر شبکه مستند ندارند.»

تا امروز بارها مدیر شبکه مستند سازمان صدا و سیما از محمد آفریده و کارنامه او در مرکز گسترش دفاع کرده است و تاکید داشته که فیلم‌هایی که به ایشان نسبت داده شده است ربطی به او نداشته است. اما در شرایط فعلی که پخش فیلم مستند «چنارستان» - با توجه به توضیحاتی کوتاهی که در بالا ذکر آن رفت – در دستور کار قرار گرفته باید این سوال را پرسید با توجه به نگاه فیلمساز که در فیلم جاری و ساری است باز هم مدیر شبکه مستند از مشاوره محمد آفریده و طیف فکری وی دفاع خواهد کرد؟  آیا ردپای تفکرات آفریده را باید در فیلم های مستندی که توسط مسعود بخشی، محمد شیروانی و اینک هادی آفریده ساخته‌اند هنوز هم پیدا نیست؟

در خبرهای آمده است که در نسخه‌ای که برای پخش از رسانه ملی آماده شده است، حدود ۲۰ دقیقه از این فیلم حذف شده است. لابد آن بخش‌هایی که مچ‌بند سبز و راهپیمایی‌های سکوت پخش می‌شود را دیگر نتوانستند نادیده بگیرند، اما آیا از حرف اصلی و روح مریض اثر هم می‌توان چشم پوشید؟ مخاطب بعد از پایان فیلم چه جمع‌بندی خواهد داشت؟ چنارستانی که رضاخان کاشت و شاه پسر برکشید، سی سال بعد از انقلاب به نابودی گرایید...

قرار بود شبکه مستند، شبکه‌ای خلاق باشد و این شبکه به  خانه مستندسازان ایران اسلامی باشد نه مستندسازانی که دل در گرو تفکرات شبکه‌های فارسی ضدانقلاب دارند و دردناک اینجاست که انگیزه حمایت برخی از مدیران ما جذب حداکثری کسانی است که اصرار دارند به دشمنی با ملت و نظام شناخته شوند. چگونه  با نمایش فیلمی مانند «چنارستان» باید به طراوت، تازگی و بالندگی این شبکه  و تبدیل آن به شبکه مستندسازان ایران اسلامی امیدوار بود؟​

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.