دوشنبه ۱۲ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۵

درس مهرجویی به «هامون‌بازها»

داریوش مهرجویی*

نسیم: صراحت لهجه و اظهار نظر داریوش مهرجویی درباره یک اثر نمایشی از کارگردانی که آثارش بیشتر شبیه شوهای عامه پسند و لاله زاری با رنگ و لعاب روشنفکری است می‌تواند درس آموز باشد.

تعارف و رودربایستی هنرمندان نسبت به یکدیگر می تواند وجهی اخلاق مدارانه داشته باشد اما جایی که هنرمند احساس می کند به شعور هنری او توهین می شود دیگر سکوت وجهی ندارد. واکنشی که داریوش مهرجویی به نمایش هامون بازها نشان داد از منظری دیگر حق مطلب را درباره یکی از شوهای لاله زاری محمد رحمانیان ادا کرد.

اظهار نظر مهرجویی درباره هامون بازها را می توان نقطه تلاقی هنر بی مفهوم و فرم گرای روشنفکری با هنرمندی دانست که گرچه در جرگه سینمای انقلاب نمی گنجد اما ذات سینما را که همانا ارتباط با مخاطب عام است فهمیده و وقتی می بیند اثری تنها دل به مخاطب خاص خوش کرده واکنش نشان می دهد.

محمد رحمانیان کسی است که توانسته بنا به اجرای شبه نمایشهایی که به واسطه بازیهای بی معنی اش با فرم انجام می دهد نامی در تئاتر کشور برای خود دست وپا کند و در دهه اخیر آنقدر به واسطه نشریات روشنفکری باد شده که کسی دیگر جرات انتقاد به گافهای هنری او را نداشته باشد اما دست تقدیر سبب شد بزرگی چون مهرجویی که تفاوت یک اثر هنری را با مشابه قلابی آن باز می شناسد و به به و چه چه های روشنفکرانه را برنمی تابد با صراحت لهجه ای ستودنی بنای لرزان سبک ضد تئاتر رحمانیان را با تلنگری فروبریزد.

مهرجویی در نقد نمایش هامون بازها با کارگردانی که احتمالا انتظار داشته برای او کف بزند بی پروا سخن گفته و البته اگر محمد رحمانیان رسم شاگردی بلد باشد نقد استاد را سازنده دانسته و از آن استفاده خواهد کرد.

داریوش مهرجویی که به تازگی به همراه تعدادی دیگر از عوامل فیلم «هامون» برای تماشای نمایش «هامون‌بازها» به کارگردانی محمد رحمانیان به تالار وحدت رفته بود پس از تماشای این اثر اینگونه واکنش نشان داد که واقعیت این است که این نمایش را کمی مغشوش دیدم و این کار به شکلی که «هامون» محوریت آن باشد، پدیدار نشد.

 

اخم مهرجویی به طالبان مخاطب خاص هنر

مهرجویی آنشب با اشاره به اینکه نمایش «هامون‌بازها» بیشتر به مخاطب خاص سینما اختصاص دارد تصریح کرد: خیلی مشخص نبود که نقش‌های این نمایش هامون‌باز هستند یا نیستند،. گاهی دیالوگی از فیلم «هامون» شنیده می‌شد و گاهی هم از فیلم‌های دیگری از تاریخ سینما استفاده می‌شد که با وجود ذوق و شوق و شور و هیجانی که در نمایش به چشم می‌خورد، به نظرم خیلی محتوای آن مشخص نبود.

این سخن  که نمایش هامون بازها مخاطب خاص دارد را شخصی چون داریوش مهرجویی می گوید نه یک سینماگر معتقد به هنر انقلاب اسلامی و از همین منظر می تواند اهمیت زیادی داشته باشد چرا که به عبارتی این موضع گیری صریح ذات هنر فریبکارانه و محفلی و روشنفکری را برملا می کند چرا که از زبان یک خودی در دایره هنر روشنفکری عنوان شده است.

 نگارنده تعدادی از آثار سینمایی مهرجویی را همچون لیلا، میهمان مامان و گاو جزو بهترین آثار تاریخ سینمای ایران می دانم و او را به عنوان فیلمسازی جریان ساز و بزرگ می ستایم گرچه هامون جزو فیلمهای مورد علاقه من نیست و البته مهرجویی هم به هیچ عنوان در دایره سینمای انقلاب نمی گنجد اما همواره جریان روشنفکری کوشیده او را را به نفع خود مصادره کند و هامون هم همیشه در این مصادره به مطلوب برای جریان بیمار روشنفکری نقش محوری داشته است هر چند فیلم عرفان زده هامون هم بسیاری از مولفه های مورد پسند این جریان بیمار هنری را داراست. 

اظهار نظر مهرجویی درباره هامون بازها را می توان نقطه تلاقی هنر بی مفهوم و فرم گرای روشنفکری با هنرمندی دانست که گرچه در جرگه سینمای انقلاب نمی گنجد اما ذات سینما را که همانا ارتباط با مخاطب عام است فهمیده و وقتی می بیند اثری تنها دل به مخاطب خاص خوش کرده واکنش نشان می دهد.

به اعتقاد مهرجویی «هامون‌بازها» فقط برای آن عده‌ای که اهل سینما هستند و «هامون» را دیده‌اند و دیالوگ‌هایش را می‌شناسند معنا پیدا می‌کند، چون در تمام طول نمایش تلاش کردم خودم را جای مردم عادی بگذارم و دیدم به جز چند دیالوگ خوب، بقیه حرف‌ها بی‌مورد و بی‌ارتباط با هم است.

کارگردان فیلم گاو در ادامه می افزاید: در کنار محتوا، تعداد بازیگرها هم از جمله نکاتی بود که برایم گنگ بود و نمی‌دانستم به چه دلیلی انتخاب و این گونه اجرا شده‌اند؛ حتی با توجه به اینکه فیلم «هامون بازها»ی مانی حقیقی را دیده‌ام به نظرم رسید اشاراتی که به او می‌شود هم خیلی غیرمنصفانه و بی‌مورد است.

به اعتقاد مهرجویی این نمایش می‌توانست تاریخی از سینما باشد یا یک داستان محوری داشته باشد که در آن صورت برای عموم مردم بیشتر معنا پیدا می‌کرد.

او همچنین ضمن ابراز گله‌مندی از اینکه «تعدادی از سازندگان فیلم «هامون» برای دیدن نمایش «هامون‌بازها» دعوت شده بودند، اما فقط نام آن‌ها در سالن ذکر شد و نیز اینکه با وجود حضور خالق فیلم «هامون» (داریوش مهرجویی) در سالن هیچنوع معرفی و دعوتی برای صحبت یا تشکر از او صورت نگرفت»، اظهار کرد: نمی‌دانم اصرار بر حضور ما در این شب خاص چه معنایی داشت، با این حال خوشحال شدم که فیلم «هامون» هنوز زنده است و گروه‌های هنری روی آن مانور می‌دهند.

 

هنرآموزان گندم نمایان جو فروش عرصه هنر را بشناسند

 البته محمد رحمانیان توانسته شگردهای فرماتیکی که بنایی بی مفهوم دارد را با موسیقی و آواز و دیالوگهای گنده سلمبه کنایه آمیز و بعضا هیجان انگیز در هم بیامیزد و همواره قشری خاص را با خود همراه کند و پز پرمخاطب بودن هم بدهد اما باید حتما در یک بزنگاه زمانی هر چند دیر بزرگی که فهمی از هنرهای دراماتیک دارد به شکلی اتفاقی وارد گود شود و بر بی هنریهای شکلی و محتوایی آثار افرادی چون رحمانیان خط بطلان بکشد تا جوانان جویای نام عرصه هنر نمایش، سره را از ناسره بازشناسند و بدانند در این عرصه عده ای کلاغ را رنگ می کنند و به جای طوطی قالب می کنند.

در واقع داریوش مهرجویی باعث شد تا کنایه فهمهای عرصه هنر گندم نمایان جو فروش این عرصه را بهتر بشناسند وبدانند عده ای  فرمول ارائه ملغمه های شبهه هنری را خوب بلدند و توانسته اند بازارشان را در میان طبقه‌ای محدود گرم نگه دارند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.