سه‌شنبه ۱۳ مرداد ۱۳۹۴ - ۱۱:۲۱

فرزاد موتمن: فیلمساز پوست‌کلفتی هستم

فرزاد موتمن

نسیم: موتمن گفت: شاید آدم خیلی پوست کلفتی باشم کما اینکه یک مرتبه در فیلمسازی خود زمین خورده بودم که توانستم مجددا شرایط خودم را به حالت عادی برگردانم.

فرزاد موتمن" فیلمساز جسور سینمای ایران که بدون شک برخی از منتقدان درخشان ترین اثر وی را"شبهای روشن" قلمداد می کنند، سال گذشته با "خداحافظی طولانی" پا به بخش مسابقه سی و سومین دوره جشنواره فیلم فجر گذاشت، مجددا نگاه تعدادی از منتقدان را به سوی خود جلب کرد و البته سبب شد انتخاب جسورانه "سعیدآقا خانی" برای نقش آفرینی در کاراکتر جدی وعبوس  این فیلم را به او تبریک بگویند، با این کارگردان درباره توافق هسته ای، عدم پرداخت درست وصحیح به اقشار مستعضف جامعه توسط فیلمسازان دیگر در آثار خود و اکران نشدن "سایه روشن" به گفت و گو نشستیم که در ادامه از نظرتان می گذرد.

به عنوان سوال نخست، این روزها عده ای منتظرند تا نتایج بعد از توافق هسته ای را در سینمای کشور و نیز در وضع زندگی مردم مشاهده کنند. به نظرتان توافق هسته ای چقدر می تواند در رشد سینمای ایران موثر واقع شود؟

من در جایگاهی نیستم که به این سوال جواب درست بدهم یا تحلیل خاصی را بتوانم برایتان تشریح کنم، ولی به گمانم خیلی بعید است.

 

  " فرزاد موتمن" فیلم به فیلم سبک فیلمسازی خود را تغییر می دهد

نسیم: کارنامه  فیلمسازی "فرزاد موتمن" بسیار متنوع است، به طوری که برخی از منتقدان معتقدند شما علاقه مند هستید هر ژانر و شیوه سینمایی را تجربه کنید یا اصطلاحا یک ناخنکی به آن بزنید، حتی برخی پا را فارتر از این گذاشتند و می گویند شما با رزومه خود می خواهید عنوان کنید که در تمامی ژانرها حرفی برای گفتن دارید.

اصلا و ابدا اینطور نیست، کسانی که از نزدیک من را می شناسند، با روحیات فیلمسازی من به طور کامل آشنا هستند،سینما متشکل از ژانرهای مختلف و گوناگونی است و به طبع من هم علاقه دارم تا مضامین مختلفی را تجربه کنم، در وهله اول سینما به شکل صنعتی اش را می پسندم، منتقدان وکارشناسان نباید اینگونه به کارنامه کاری هر فیلمسازی نگاه کنند،چون امکان سردرگمی آنها وجود دارد. " فرزاد موتمن" فیلم به فیلم سبک فیلمسازی خود را تغییر می دهد، چون هیچ علاقه ای ندارد تا یک تصویر از وی در بین منتقدان و عام مردم شکل بگیرد، شاید آثار من درونمایه مشترکی داشته باشند ولی به لحاظ سبک ساختاری و فرمی هیچ منافاتی با هم ندارد.

فیلمسازان بزرگی نظیر اسپیلبرگ و سودربرگ در آثار خود دائما شیوه فیلمسازی خود را بالا و پایین می کنند و کماکان با رعایت و عدم رعایت قواعد و مبانی اصول سینما، همچنان سینمای شان مورد توجه بسیاری از منتقدان ومخاطبان در سرتاسر دنیا است. ولی   متاسفانه در کشورما کمتر فضایی در سینما شکل گرفته که به فیلمسازان چنین اجازه ای بدهد که شاید "جلال مقدم" جزو معدود افرادی بود که در ژانرهای مختلف فیلم می ساخت و در این رابطه باید از وی تقدیر کرد

مثل برخی فیلمسازان متوقع و جاه طلب نیستم

نسیم: عده ای از هنرمندان وجامعه نویسندگان سینمایی اعتقاد دارند کارگردان "باج خور" خیلی سینمای ایران را جدی نمی گیرد یا با آن خیلی راحت برخورد می کند، ارزیابی خودتان نسبت به ارزیابی این نظرات چیست؟

نمیدانم چگونه این تحلیل و تفسیر شما یا برخی دوستان را جواب بدهم، به هرحال سینما پس از انقلاب شاهد تغییرات بنیادین و زیربنایی بسیاری شد، با اتفاقاتی که در دهه اول انقلاب رخ داد، خیلی از مسائل تحت تاثیر جنگ قرار داشت  بعد از آن سینما به لحاط کمیت و کیفیت توسعه بیشتری پیدا کرد، جایگاه ونقش مهم خود را تثبیت کرد ولی خودم شخصا در پشت صحنه چندین فیلم بسیار جدی ومنظبط ظاهر می شدم، طوری که اطرفیانم نکاتی را در این رابطه به من  انتقال می دادند، در این کشور بزرگ شدم و برای سینمای همین سرزمین فیلم ساختم، ولی شاید مقداری مثل برخی از فیلمسازان متوقع یا جاه طلب نیستم و با خیلی از مسائل در این سالها کنار آمدم.

 

با فیلمنامه ها بازیگوشی می کنم

 نسیم: همیشه نویسنده فیلم هایی که "فرزاد موتمن" مقابل دوربین برده، شخص دیگری  بوده، با این حال مناسبات و اتفاقات اجتماعی یا سیاسی تاثیری در نگاه شما در جهت تهیه و ساخت اثری راجع به آن وقایع یا جریان می گذارد یا خیر؟

همانطور که اشاره کردید، من هیچوقت نویسنده این ۹ اثری که ساختم، نبودم. پس نمی توانم چنین مسئله ای را تایید کنم، قصه و زوایای داستانی یا روایت یک خطی داستان به همان نویسنده فیلمنامه اختصاص پیدا می کند. من شاید از خودم ابتکار عمل به خرج می دهم و با فیلمنامه بازیگوشی می کنم با جنس بازی بازیگران فیلم خود خیلی کلنجار می روم و خیلی سعی می کنم در جامعه عین مردم ظاهر شوم و با ماشین شخصی در شهر جابه جا نشوم از ناوگان عمومی نظیراتوبوس و مترو استفاده می کنم و تمام حالت های برخورد افراد را در اتفاقات گوناگون دنبال می کنم تا بتوان با درک درست و دانش صحیح وضعیت آن شخصیت را به کاراکترهای فیلم خود تعمیم بدهم.

 

تصویر اغلب فیلمهای ایرانی درباره مکانهای کارگری شعارگونه است

نسیم: بعد از عدم نمایش "سایه روشن" شما روی به ساخت "خداحافظی طولانی" آوردید، دقیقا می خواهم بدانم که سناریو آقای عبدالهی چه نکته یا ویژگی خاصی داشت که کارگردانی مثل شما را برای ساخت آن قانع کرد.

در مقطعی که ساخت این فیلمنامه به من ارائه شد، به لحاظ روحی و روانی شرایط نرمال ومساعدی نداشتم، شاید آدم خیلی پوست کلفتی باشم کما اینکه یک مرتبه در فیلمسازی خود زمین خورده بودم که توانستم مجددا شرایط خودم را به حالت عادی برگردانم ولی متاسفانه پس از ساخت "سایه روشن" دوباره این وضعیت برای من تکرار شد، این بارهم توانستم اوضاع خودم را کنترل کنم و از این سختی ها عبور کنم زمانی که با این فیمنامه روبه رو شدم، دیدم داستان پس زمینه خوبی را دل خود گنجانده است، قصه و ایده مرکزی یا بهتر بگوییم شخصیت اصلی فیلم یحیی "سعید آقاخانی"  را در محیط های کارخانه متروک و ایستگاه راه آهن با لباس کارگری تماشا می کردیم، چرا که در کمتر فیلمی  سیر داستان در این فضاها می گذرد، اکثرا تصویر شعارگونه یا سطحی در نشان دادن محیط های کارگری مشاهده می کردیم. دیالوگ های این داستان تعریف مشخصی داشت ودر کل فیلمنامه لحاظ شده بود یا تم فیلم عاشقانه است که در فضای سینمای وسترن شکل گرفته، نما وقاب ها مثل همان کارخانه، خانه یحیی و... که شاید کمتر در سینمای خودمان دیدیم. نقش بسزایی در راغب کردنم برای تولید این اثر بود.

سینما از مقطعی در شمال شهر تهران متوقف ماند

نسیم: واقعا به معنای واقعی کلمه جای آثاری که به مباحث و دغدغه های افراد طبقه قشر مستعضف اهمیت بدهد یا نمایانگر آداب واعتقادت فکری امروزی و مذهبی آنها در جریانات مختلف اجتماعی وسیاسی باشد خیلی انگشت شمار است، چرا نباید از منظر آنها به رویداهای مهم اجتماعی کشور توجه شود، یا به شکل دیگر کمتر فیلمسازی در این سالها توانسته قصه به اصطلاح جنوب شهری که دردل سخنان افراد این طبقه را داشته باشد و ساختار منسجم و خط روایی مشخصی  برای همان تماشاگر پایین شهری داشته و جذابیت هم داشته باشد را تعریف کند، علت یا ضعف این مسئله را در کجا مشاهده می کنید؟

در این سالها سینما درگیر قصه های شده که بیشتر با زندگی اشخاصی که بالاتر از چهارراه پارک وی اقامت دارند، تماس پیدا کرده است. اما متاسفانه نقطه آزاد مشکلات اکثر آثار سینمایی به ناتوانی پرداخت درست در روایت داستانی که مطمئنا در آن قصه فیلم به زبان افراد طبقه مربوطه تعریف می شود، دلالت دارد که با درک صحیح این مسائل می توانیم، بسیاری از نواقص داستانی خود را از بین ببریم.

اثاری که  جلوی دوربین می روند باید بستر تعریف خود را بتوانند خیلی واضح و روشن برای همه اقشار تعریف کنند،. اگر دانشجویان با تماشای فیلم "شبهای روشن" حال خوبی پیدا می کنند اشکالی ندارد، حال مهم نیست که قرار است چه کسانی با چه رده سنی و چه جنسیتی به تماشای فیلم  بنشینند، مهم در درجه اول شناخت درست نسبت به قصه و ابزارهای آن و در درجه بعدی افزودن جذابیت های لازم برای اینکه تماشاگر تا پایان نمایش فیلم از جای خود در صندلی سینما تکان نخورد است.

 

بازیگران کمدی در مغز و ذهن خود نوعی انرژی نهفته دارند

نسیم:  فضای آخرین اثر سینمایی شما به شدت سرد و یخی است، طوری که انگار یک بغض فروخفته در دل داستان  و گلوی شخصیت اصلی یعنی یحیی وجود دارد:

من برداشت شما را اصلاح می کنم، فیلم به شدت فضای غمگینی در دل خود دارد، لذا تنهایی و خیال هایی که یحیی در زندگی بعد از رفتن ماهرو با آن مواجه شده خیلی این حس را پر رنگ می کند، ترانه ای که کاراکتر اول فیلم به آن گوش می دهد، یا بخش دیگر آن شامل خیال یحیی می شود روح فیلم را غمگین جلوه می دهد.

نسیم: در این سالها استفاده از بازیگران کمدی در آثار اجتماعی مورد آزمایش بسیاری از فیلمسازان قرار گرفته است که کارگردانان نتایج خوبی هم از این انتخاب های جسورانه خود گرفتند. " امیر جعفری" که کاملا از بازی در آثار کمدی خارج شده، "رضا عطاران" ستاره گرانقیمت این روزهای سینما هرچند هنوز بیشتر در فیلم های کمدی ظاهر می شود اما در "دهلیز" بهروز شعیبی از بخش دیگری از توانایی و استعداد خود در غالب نقشی جدی استفاده می کند و بازی "مجید صالحی" در"استراحت مطلق" عبدالرضا کاهانی تحسین تمامی منتقدان سینمایی را برانگیزد، ارزیابی خودتان از این مسئله و چگونگی رسیدن به انتخاب " سعید آقاخانی" چیست؟

بازیگرانی که بیشتر در زمینعه سریال و آثار سینمایی کمدی به کار گرفته می شوند، قدرت زیادی در بداهه پردازی پیدا می کنند وعکس العمل های دائمی که در لحظه از خود نشان می دهد، از آنها یک بازیگر باهوش و با استعداد می سازد، برای هر موقعیتی باید یک پاسخ طنزوار با تمام محدویت های که در صداوسیما و سینما وجود دارد، ارائه بدهند. این کمدین ها پس از فعالیت روتین چندین سال در آثار کمدی، یک انرژی در مغز و ذهن آنها نهفته می شود، برای آزمایش خود در نقش های مختلف جدی و اجتماعی که در اقشار مختلف جامعه وجود دارد، خوشبختانه از شانس من و تیم سازنده "خداحافظی طولانی" انرژی ذخیره شده و پنهانی "سعیدآقاخانی" در این فیلم خودش را کاملا نشان داد و بعد از دریافت جایزه بهترین بازیگر نقش اول مرد در سال گذشته در غالب دیگری از نقش های اجتماعی و جدی در دو فیلم دیگر نقش آفرینی کرد.

نسیم: گریم تماشاگر به تصویر سعید اقاخانی نگاه می کند، او را می شناسد ولی سبقه بازیگری اش را به یاد نمی آورد.

"میشا جودت" در این اثر اولین تجربه حرفه ای خود را پشت سر گذاشت که پیش از این در چند فیلم کوتاه و تیزرفعالیت کرده بود که با خواندن فیلمنامه و درک درست توانست ویژگی ظاهری کاراکتر "یحیی" را به درستی در صورت "سعیدآقاخانی" ترسیم کند. من شخصا بابت سربلندی وی از این پروژه به وی تبریک می گویم، چرا که چندین بار فیلمنامه را مورد مطالعه قرارداد و جداگانه به موقعیت تیپ و ظاهر این افراد در جامعه فکر کرد که نهایتا فرم چهره نهایی بسیار مطلوب از آب درآمد، تدوین این اثر همزمان با فیلمبرداری توسط "ژیلا ایپکچی" صورت می گرفت که در این بین ارتباط های تلفنی که با ایشان در طول کار برقرار می کردیم، خبر از رضایت ایشان از نحوه چهره پردازی کاراکتر "یحیی" بود. امیدوارم با این استعدادی که خانوم جودت دارند، در آینده اتفاقات خوبی برایشان رخ بدهد.

نسیم: هرقدر که بازی "سعید آقاخانی" به چشم منتقدان و اصحاب رسانه آمده، نقش آفرینی "ساره بیات" اصلا دیده نشده یا کمتر منتقدان به ویژگی حضور ایشان در فیلم پرداختند.

شاید این مسئله به خود نقشی که خانوم بیات بازی کردند، ارتباط دارد. نقش "ماهرو" به صورت مداوم مخصوصا زمانی که "یحیی" در خانه خود است، کنار وی ظاهر می شود و دیالوگ های ارتباطی کمی با یحیی دارد، هرچند که بازی صورت وی در فیلم درآمده ولی در سینمای ما کمتر به این ویژگی این نقش ها توجه می کنند.

نسیم: آیا "خداحافظی طولانی" در کارنامه کاری فرزاد موتمن  یک پیشرفت به حساب می آید؟

بله،  داستان این اثر پرفراز و نشیب بود و از قصه خوبی هم بهره می برد. خیلی خوشحالم که در جشنواره فجر این فیلم مورد توجه کارشناسان ومردم قرار گرفت. در رزومه خودم دو اثرضعیف به لحاظ محتوایی وفرمی وجود دارد که در مجموع بیشتر سعی می کنم که از این مسئله در تولید دیگرآثار جلوگیری کنم.

"نسیم: "خداحافظی طولانی" استحقاق دریافت سیمرغ بیشتری را از سی وسومین دوره جشنواره فیلم فجر نداشت؟

نمیدانم، ولی همیشه فیلم های من در جشنواره فیلم فجر حضور داشته و خودم اغلب جزو کاندیدای بهترین کارگردانی بودم که تا به حال این جایزه را کسب نکردم ولی در مجموع عین برخی از فیلمسازان شلوغ کاری نمی کنم، چرا که معتقدم اثری ندارد و سلیقه هئیت داوران را نمی شود تغییر داد، هیچ اعتراضی نسبت به کم و زیاد بودن سیمرغ های دریافتی "خداحافظی طولانی ندارم.

سایه روشن تجربی ترین فیلم تاریخ سینمای ایران است

نسیم: همچنان "سایه روشن" در محاق گرفتار شده است و انگار حالا حالاها هم قصد خروج از این وضعیت را ندارد:

در مورد "سایه روشن" تنها حرفی که می توانم بگویم این است که این اثر "تجربی ترین فیلم تاریخ سینمایی ایران است".

 نسیم: از وضعیت اکران فیلم خود و فروش آن راضی هستید.

وضعیت اقتصادی کشورمان در این سالها همواره با یک رکود عظیم مواجه شده که به همین سبب مردم از دیدن و تماشای آثار کمدی لذت بیشتری می برند و کاملا به آنها در این زمینه حق می دهم. همان طور که نمونه این مسئله را قبلا در جنگ و قحطی آمریکا با دیگر کشورها خواندیم و مستندهایش را تماشا کردیم. اقتصاد این کشور فلج شده بود و فیلمسازان هالییوودی درمان وضعیت روحی روانی مردم در ساخت آثار کمدی موزیکال می دیدند. مردم را بهبود می بخشیدند و آنها راسرگرم می کردند. نباید توقع داشته باشیم با  تعطیلی بسیاری از کارخانه ها و بیکاری بسیاری از جوانان آنان به سمت تماشای آثار کمدی روی نیاورند، "خداحافظی طولانی" می تواند به فروش نسبی خوبی به اندازه خودش دست پیدا کند.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.