چهارشنبه ۴ آذر ۱۳۹۴ - ۱۱:۳۱

به بهانه پخش در شبکه سینمای خانگی

نوستالژی «آستریکس و اوبلیکس» با نقدی بر جوامع امروز اروپا

آستریکس و اوبلیکس

سینماپرس: بهاره خدابخش/انیمیشن «آستریکس و ابلیکس : کاخ خدایان » جزو آن دسته از فیلم های انیمیشن است که در قالبی طنزآمیز همراه با کمدین های کارتونی خود، توانسته است نقدی آشکار بر بخشی از شرایط اجتماعی و معضلات کنونی جهان امروز داشته باشد.

دو شخصیت معروف «آستریکس» و «اوبلیکس» سال هاست که در بسیاری از فیلم های سینمایی و انیمیشن ایفای نقش کرده اند، این زوج هنری موفق، این بار در انیمیشن «آستریکس و اوبلیکس : کاخ خدایان » مسائل و مشکلات دنیای روز را در فرم و روایت قرون وسطایی به تصویر می کشند. با توجه به منتشر شدن این انیمیشن در شبکه سینمای خانگی، نگاهی به جدیدترین ماجرای یکی از قدیمی ترین کاراکترهای کارتونی فرانسه می اندازیم.

از داستان کمیک تا پرده سینما

اولین بار در سال ۱۹۶۱ کتابی به نام «آستریکس؛ قهرمان گل» نوشته رنه گوسینی و به تصویرگری آلبرت اودرزو، به معرفی شخصیت های فانتزی و کمیک خود پرداخت. به دلیل استقبال مردم، داستان های بعدی یکی پس از دیگری منتشر شد و بسیاری از آنها به صورت فیلم سینمایی و بعضا‌ً انیمیشن تهیه و تولید گردید. « آستریکس گولی » (۱۹۶۱) اولین سینمایی ماجراهای آستریکس محسوب می شود .

انیمیشن فرانسوی «آستریکس و ابلیکس : کاخ خدایان » محصول سال ۲۰۱۴، به کارگردانی Louis Clichy, Alexandre Astier است.

دو دوست قدیمی

شخصیت اصلی داستان یعنی آستریکس، مردی میانسال با قد و قامتی کوتاه و محاسنی بور است که همیشه معجون جادویی معروف دهکده را در قمقمه ای همراه خود دارد، اما اوبلیکس برعکس دوستش، جثه ای بزرگ و گلابی شکل دارد و بیشتر از همه شلوار بلند راه راه آبیش که بیشتر به بیژامه شباهت دارد معرف ظاهر کاراکتر اوست.

آستریکس و اوبلیکس در مکانی به نام «دهکده گل» زندگی می کنند، دهکده گل که در میان جنگل انبوه، چندان بویی از تمدن شهر نشینی نبرده است، همیشه در خطر تهدید رومیان باستان و سزار قرار می گیرد. در این بین معجون جادویی خاصی توسط کاهن دهکده به نام «گتافیکس» ساخته می شود و مردم دهکده با نوشیدن این معجون آن چنان قدرتی پیدا می کنند که هیچ گاه اجازه دخل و تصرف دهکده را به رومیان نمی دهند.

داستان چیست؟

شخصیت سزار به عنوان ضد قهرمان داستان، با ساخت شهرکی به نام شهر خدایان، در میان جنگل و نزدیک به دهکده، قصد نابودی اهالی گل و روستایشان را دارد. با وجود اینکه اکثر اهالی دهکده تحت تاثیر زرق و برق ساختمان های زیبای شهر خدایان و در واقع زندگی مدرن رومی قرار می گیرند و از دهکده خارج می شوند، آستریکس، قهرمان شماره اول داستان، از دهکده خارج نشده و با سپاه سزار مبارزه می کند و در نهایت با حمایت دوستان پشیمانش رومیان را شکست می دهد.

 مسائل روز؛ حیات دوباره شخصیت های قدیمی

چیزی که بیشتر شخصیت های قدیمی کتاب های کمیک را زنده نگه داشته است، توجه به مسائل روز دنیا و درگیری های نوع بشری است، در واقع سازندگان سعی دارند با مدد گرفتن از این نوع سوژه ها مخاطب و نسل جدید جامعه را نیز با خود همراه کنند. یکی از این معضلات، توسعه شهرنشینی و ساخت و ساز است که تاثیر مخربی بر محیط زیست و در موارد خاص تر جنگل دارد. انیمیشن آستریکس این بار تمام پیکربندی داستان خود را معطوف به نتایج این معضل و به نوعی پیشرفت انسانی کرده است که آن را تحت عنوان تمدن، نابودگر فرهنگی می داند که ریشه محکم تری در خانه های روستایی اطراف شهر دارد تا برج های سر به فلک کشیده امروزی.

هجوم مدرنیته!

کارگردانی صحیح  فیلم توانسته است به خوبی شخصیت های قرون وسطایی را با چالش های کنونی بشر همسو کند و در نهایت طنزی همراه با نقد اجتماعی ارائه دهد. تنش ها و آسیب هایی که ممکن است یک جامعه غیر متمدن در مقابل مدرنتیه داشته باشد به زیرکی نمایش داده شده است، مثلا با ورود یک زن شهرنشین رمی به بازار دهکده، فروشندگان متوجه می شوند که قیمت محصولاتشان نسبت ب شهر به شدت نازل است به همین دلیل با استقبال بیشتر مردم، قیمت ها را هر بار بیشتر می کنند حتی بیشتر از نرخ محصولات شهر و همین مسئله باعث اختلاف بین اهالی دهکده می شود. توجه به تجملات و مصرف گرایی بی رویه جامعه شهرنشینی، روستاییان را نیز درگیر می کند و آنها را بدون هیچ پرسشی به تغییر رویه زندگی که بارزترین آن نوع پوشش است، اقناع می کند، مسئله ای که امروزه اکثر جوامع جهان سومی را تحت تاثیر قرار داده و تبدیل به یک اپیدمی فراگیر شده است، طوری که شاهد هستیم، کشورهای صنعتی پیشرفته با استفاده از قدرت تبلیغات، سلایق و خواسته های خود را آنطور که می خواهند به نمایش می گذارند و رفته رفته ذائقه مردم را با توجه به اهدافی مشخص، تغییر می دهند. در واقع این نوع تبلیغات، می کوشد معنای برتری و کمال را در نگرش انسان ها بازپروری کند تا عرضه و تقاضای بازار را به طور همه جانبه تحت سلطه خود نگه دارد. کوچ روستا نشینان به شهرها نیز یکی از همین بازخوردهاست که نشان دهنده نفوذ تفکری مقلدانه و ناآگاه از سوی جوامع جهان سومی است.

کاراکترهای باورپذیر

شخصیت ها نیز به درستی در فیلم تیپ سازی شده اند و هر کدام در جایگاه صحیح خود، پیشبرنده داستان هستند. به طور مثال سناتور پروسپکتوس؛ مشاور سزار، سیاستمداری خبره و زیرک است که نقشی کلیدی در تصمیم گیری ها دارد، اما به سیاست موذیانه و البته ناجوانمردانه او در مواجه با برده های سیاه پوست انیمیشن که در واقع کارگر محسوب می شوند، بیشتر تاکید می شود و حتی طعنه ای به نظام سود جوی حاکم بر کارگران می زند که تحت هر شرایطی، حداقل امتیاز ممکن را برای کارگران قائل می شود. حتی رهبر برده ها که فردی محافظه کار و منطقی است، بسیار قابل انعطاف و خوش ساخت از آب در آمده است.

تکنیک خوب

انیمیشن سه بعدی «آستریکس و ابلیکس : کاخ خدایان »، از لحاظ تکنیک نیز درخور توجه است و تنوع بصری صحنه ها به تمپوی موفق فیلم کمک شایانی کرده است و مخاطب را با روایتی جذاب همراه می سازد.

در نهایت می توان گفت، انیمیشن «آستریکس و ابلیکس : کاخ خدایان » جزو آن دسته از فیلم های انیمیشن است که در قالبی طنزآمیز همراه با کمدین های کارتونی خود، توانسته است نقدی آشکار بر بخشی از شرایط اجتماعی و معضلات کنونی جهان امروز داشته باشد و خوشبختانه این کار را بدون خطر خارج شدن از فرم و اغراق بیان کرده است و توانسته است با حفظ فضای نوستالژیک و همیشگی مجموعه داستان های آستریکس، به بیانی سینمایی در ژانری کودکانه دست یابد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.