یکشنبه ۲۹ آذر ۱۳۹۴ - ۲۳:۲۰

نکاتی درباره فیلم ۱۷۸ دقیقه‌ای «مجیدی»/ بخش پایانی

سایه مبهم «سینمای کانونی» بر «سینمای استراتژیک»/«محمد رسول الله»؛ روایت زندگی پیامبر مسلمانان یا مسیحیان؟!

فیلم سینمایی «محمد رسول الله(ص)» به کارگردانی مجید مجیدی

سینماپرس: م.شاه حسینی/ شاید ضعف فیلم سینمایی «محمد رسول الله» را بتوان در عدم توانایی سازندگان آن به جهت تعریف قصه ای مشخص و دقیق ارزیابی نمود. ضمن آنکه تجربه ساخت این اثر نشان داد که چارچوب تصوری «سینمای کانونی» ( نگاه حاکم بر تولیدات سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان) به هیچ عنوان توانایی خلق اثری جامع نگرانه را نداشته و اثر مورد نظر را حتی فاقد جایگاهی محدود در اطلاق عنوان «سینمای استراتژیک» می نماید.

به گزارش سینماپرس، در ادامه نوشتارهای گذشته در ۴۹ بند، بخش سوم و پایانی نقد فیلم »محمد رسول الله» به کارگردانی مجید مجیدی، لایه های دیگری از این پروژه عظیم سینمایی و البته ارزشمند سینمای ایران را مورد بررسی دقیق تر قرار داده است.

در این سه قسمت تلاش شد بر اساس رسالت مطبوعاتی و وظیفه رسانه ای، ضمن در نظر گرفتن محاسن و زیبایی های فیلم، برخی اشکالات و به تعبیری جزییات بیشتری از این روایت تاریخی، در مسیر صحیح و متکی بر دانش و تحقیق، در برابر نگاه مخاطبان قرار گیرد تا با قضاوت عادلانه تری به ارزیابی آن پرداخته شود.

امید به اینکه سایر رسانه ها نیز با همین نگاه منصفانه و با در نظر گرفتن ملاحظات، از سکوت در قبال این فیلم سینمایی کم نظیر پرهیز نموده و در جهت روشنگری افکار عمومی و سازندگان فیلم و اصلاح اشکالات برای تولیدات آتی، نظرات کارشناسی خود را به صراحت و با استدلال بیان نمایند: 

۵۰. اگرچه در مطالعه سیر تولید فیلم سینمایی محمد رسول الله و مرور نحوه ی غیر ایرانی سپاری های وسیع این اثر هنری، به القای روحیه  و ذهنیت ما نمی توانیم در پیکره ی فنی سینمای ایران منجر می شود؛ اما در نهایت سینمای ایران با تولید این اثر توانست جایگاه فنی و حرفه ای خود در جهان را ارتقاء داده و اثری را با بهترین کیفیت فنی و بهترین ترکیب‌بندی بصری و البته با نشان ایران و ایرانی، به جهانیان عرضه نماید؛ هر چند که انتظار می رفت در مسیر جلب همکاری برخی چهره های جهانی در تولید این فیلم که با بودجه بیت المال و نه شخصی ساخته شده است برنامه ربزی دقیق تری می شد تا فعالان برجسته داخلی نیز تا حد امکان از این فرصت به طریقی بهره مند شوند.

۵۱. صرف نظر از خلاء تحقیقات عمیق تاریخی، شاید بتوان ضعف اصلی قصه گویی فیلم سینمایی محمد رسول الله را در عدم جامع‌نگری آن جستجو نمود؛ پس اگر چه اطلاق عنوان بدون ضمیمه ی محمد رسول الله صلی الله علیه وآله بر این اثر تاریخی، به خودی خود موجب بالارفتن سطح توقع مخاطب در تماشای یک تولید فاخر با مختصات کامل سینمای استراتژیک شده و چشم انتظاری ایشان را جهت نظاره بر اثری کُل نگر با لحاظ ماهیت شناسی و ابعاد شناسی جامع این پیامبر بزرگ الهی به همراه دارد؛ اما در واقع آنچه که به عنوان خروجی بر پرده ی نقره ای سینما ارایه می گردد نوعی افراطی از بخشی نگری را در توصیف و غلبه ی نگاه رَحْمَةً لِلْعالَمِین و برداشت شبه روشنفکرانه از این ویژگی مذکور بر آن حضرت هویدا ساخته و موجب فاکتورگیری سایر اوصاف آن حضرت در این اثر می شود.

به عبارتی دیگر اگر چه وصف قرآن کریم از برای پیامبر اکرم که به صراحت در سوره مبارکه انباء آیه شریفه ۱۰۷ بیان گردیده، ملاک عمل کارگردان در تولید این فیلم سینمایی شده، اما در مجموع این ویژگی سبب دوری اثر از جامع‌نگری و فراغت غیر قابل توصیف این فیلم از شئون اولیه ی یک اثر کُل نگر گردیده و ای کاش جناب مجیدی همچون سلف خود جناب مصطفی عقاد (که اثر خود را به موضوع رسالت فروکاست و عنوان تولید خود را به همان نگاه محدود و فُوکوس جزیی خویش تغییر داد) بجای اخذ عنوان جامع نگرانه ی محمد رسول الله بر این اثر، عنوان رَحْمَةً لِلْعالَمِین را از برای آن برمی گزید تا مخاطب کمی مطلع را سرگشته و نا امید از ناتوانی اثر در قصه گویی جامع نسازد.

۵۲. به طور کل غلبه ی نوع نگاه فیلم سینمایی محمد رسول الله بر ساحت وجودی پیامبر اعظم را می توان در ابعاد بخشی نگرانه ی اثر از صفت رَحْمَةً لِلْعالَمِین و برداشت شبه روشنفکرانه اثر از این ویژگی مذکور قرآنی دانست و این در حالی است که توقع از چنین اثر مدعی، شخصیت‌ محوری آن است که بیش از هر چیز بر شان عَبْدِه آن حضرت تمرکز نماید و به تعریف چرایی أُسوَةٌ حَسَنَةٌ قرار گرفتن ایشان پرداخته و چگونگی لطف فَبِمَا رَحْمَةٍ مِّنَ اللّهِ لِنتَ لَهُمْ را معلوم و اسباب جلوه گری لِیَکُونَ لِلْعَالَمِینَ نَذِیرًا پیامبر خاتم را به مخاطبان خود معرفی نماید؛ نه آنکه بسنده بر تفسیری شبه روشنفکرانه از رحمت و فروکاست آن در سطح مهربانی و فاکتور گیری ویژگی أَشِدّاءُ عَلَی الکُفّارِ و ... نماید و در عین حال داعیه ی جامع نگری نیز داشته باشد و در این راستا عنوان جامع محمد رسول الله را از برای خویش برگزیند.

۵۳. اگر چه ممکن است برخی عدم قصه گویی این اثر سینمایی را نوعی از حرفه ای بودن اثر و اصول مد نظر کارگردانی شبه روشنفکرانه و ... ارزیابی کنند، اما به واقع این موضوع در کنار صورت وضعیت تحقیقاتی این اثر، نوعی از انفعال رسانه ای را به جهانیان عرضه می دارد که به نوبه ی خود بی سابقه بوده و عموم علاقمندان به سینمای ایران را بر این موضوع متفق می سازد که ای کاش سینمای ایران به آن حد از حرفه ای بودن می رسید که بنابر گفته آقای مجیدی، همچون ویتوریو استورارو (Vittorio Storaro) که برای هر صفحه از فیلم‌نامه ده ورق رفرنس آورده بود، حداقل برای هر یک از سکانس های نگارش شده ی خود یک سند روایی و تاریخی را مد نظر قرار می داد و از آن سند الهام گرفته و بعداً خیال بافی می نمود!

۵۴. یکی از جمله تخیلات بدون سند فیلم سینمایی محمد رسول الله را می توان در سکانس بدهکاری آن حضرت به ابولهب ارزیابی نمود؛ روایتی مجعول که فاقد حداقل های منطقی بوده و حتی از نظر داستانی نیز شعور مخاطب را در نظر نمی گیرد؛ بر اساس روایت مجیدی، آن هنگام که پیامبر در حال بُزچرانی بوده، به ناگاه مطلع می شود که ابولهب در صدد فروش کنیز پیشین خود ثوبیه در بازار برده فروشان است؛ پس محمد چون برای آن کنیز به واسطه ی آنکه مدتی به او شیر داده، شان مادری قایل است، در صدد جلوگیری از فروشش برآمده و قهرمانانه به خانه ابولهب رفته و از او با لفظ عموجان تقاضای بخشش این کنیز را می نماید؛ در ادامه اگر چه ابولهب بی پولی محمد را به او یادآور می شود اما سرانجام با پادرمیانی ام جمیل همسر خود که به نوعی مجذوب محمد است مواجه شده و قول محمد داستان را مبنی بر پرداخت مبلغ کنیز قبول نموده و او را آزاد می نماید؛ حال آنکه مجیدی در برداشت آزاد خود محمد را چوپان معرفی می نماید که در صورت صحت می بایست منبع درآمدی ویژه از برای محمد کم خرج و بدون خانواده باشد؛ همه اینها در حالیست که به سبب وفات عبدالمطلب که از بزرگان قریش و از تجار سرشناس مکه محسوب می شود، اموال قابل توجهی به محمد ارث رسیده باشد و یا آنکه مادر آن حضرت یعنی جناب آمنه به عنوان یکی از دختران شریف زاده قریش، بدور ازهر گونه اسباب شرافت قریشی و بهره مندی از خدم و حشم قابل قبولی از دنیا رفته و در نهایت باید پرسید آیا پدر آن حضرت یعنی جناب عبدالله فردی فقیر و تهی دست بود و یا آنکه به سبب تجارت، میراث قابل قبولی برای همسر و فرزند خود بر جای نگذاشته است!

۵۵. تصویر سازی فیلم سینمایی محمد رسول الله از دوران فراغت آن حضرت در کودکی و نوجوانی، حول موضوعاتی پیش پا افتاده ای همچون میوه چینی و بُزچرانی و ساخت کاردستی و ... جریان داشته و به گونه ای پیش می رود که گویی فیلمنامه هیچ گونه تحقیق و تعمقی در واقعیت کودکی ایشان ننموده و یا اگر از پشتوانه ی تحقیقاتی لازم برخوردار است، قصدی از برای بکارگیری آن تحقیقات در سرودن داستان خود ندارد؛ در این میان از جمله تصویرسازی های مخدوش و مجعول این اثر می توان به نمای ساخت کاردستی اشاره نمود که طی آن کارگردان در منظره ای بسیار زیبا، پیامبر را مشغول به ساخت زنگوله از برای بزهای خویش نشان داده و به این وسیله شاید سعی در القای وجه هنرمندانه و ارایه ی روح هنری از برای آن حضرت داشته است.

۵۶. نگاه روایی اثر مبتنی بر نگاه مکتب اهل بیت علیهم اسلام، تنها به گنجاندن خیالی غیر دلچسب از توزیع غذا توسط علی علیه السلام محدود و به صرف دیالوگ های ادخال سرور کننده ای، همچون علی جان گفتن ابوطالب و چشم گفتن علی علیه السلام خلاصه می گردد و این همه در موقعیتی است که صرف نظر از شان اهل بیت علیهم اسلام در توصیف وقایع مربوط به زندگانی حضرت رسول و صفات روحی و کرامات عملی آن حضرت از زمان ولادت تا انتهای حیات، نوعی تاریخ نگاری مستند از نقش بی بدیل علی علیه السلام و همراهی ایشان با رسول اکرم را از مقطع ماقبل بعثت تا دوران شعب ابیطالب و پس از آن تا هنگام رحلت ایشان وجود دارد که بسیاری از آن در کتب معتبر تاریخی و احادیث صحیح السند کتب اربعه روایت گردیده و حتی بعضاً همچون کیفیت و گونه ی عمل مشرکین در ماجرای شعب ابیطالب ، از قلم مبارک حضرت امیر در کُتب شریف مانند نهج البلاغه قابل دستیابی می باشد.

۵۷. اگر چه صاحبان اثر، فیلم سینمایی محمد رسول الله را بیشتر یک فیلم شخصیت‌ محور می پندارند، اما در واقع پرداخت به ابعاد وجودی کاراکتر اصلی، به سطح یک نوع سفرنامه شخصیتی غیر مستند و غیر منطقی تنزل یافته و مخاطب حتی در زمانبندی اثر با خلاء ناگهانی و فاصله ی دراماتیک ۴۰ ساله ای مواجه می شود که بدون هر گِره و تعلیق مطلوبی، اثر را فرسنگ ها از وجود ذره ای جامع‌نگری دور ساخته و هر چند که جناب مجیدی به صراحت در باب چرایی سکوت ۴۰ ساله ی این اثر سینمایی می فرمایند که از سیزده‌سالگی پیامبر تا زمان ازدواج با حضرت خدیجه هیچ مطلبی در تاریخ وجود ندارد؛ اما این بیان نه تنها هیچ مخاطب کمی مطلع از تاریخ را قانع نمی سازد، بلکه تنها وجه طنز دفاع از اثر را افزوده و موجب می شود تا مخاطبان چرایی توقف برداشت های آزاد کارگردان از این دوران را جویا گردند.

۵۸. از ویژگی های فرهنگی و تاریخی مسلم و مشهود عرب جاهلی، شعر و شتر و شمشیر است که به عنوان سه عنصر اساسی در تاریخ تمدنی اعراب قابل ملاحظه بوده و اگر چه نحوه ی تعلیم و مهارت بهره مندی از هر یک از این عناصر، مبنی بر گونه عمل طوایف، متغیر و متفاوت است، اما اصل آموزش این سه فن به خردسالان، فرضی غیرقابل انکار و از مسلمات تاریخی می باشد؛ در این میان تنها نقص فیلم سینمایی محمد رسول الله در عدم پرداخت به تقویت ادبیات پیامبر در دوران حضورش میان قبیله بنی‌سعد نبوده و اثر مطلقاً به موضوع بهره مندی حضرت از مهارت استفاده از شتر و همچنین توانمندی حضرت در کسب فنون شمشیرزنی به عنوان یکی از اصلی ترین پیش نیازهای مقبولیت مدیریت در منظر عامه آن روزگاران، اشاره نمی نماید.

۵۹. فیلم مجیدی در تطبیق سن و سال انسان عرب و تطابق شرایط روحی و جسمانی ایشان در آن روزگاران، دچار غفلتی عظیم بوده و مسیری غیر قابل قبول را چه از لحاظ اسناد تاریخی و چه از لحاظ شواهد مسلم روایی پیموده که این موضوع نه تنها در گونه ی ترسیم کودکی پیامبر و نوجوانی آن حضرت، بلکه در ترسیم شخصیت مهم و ویژه ای همچون جناب علی ابن ابیطالب نیز قابل مشاهده می باشد؛ پس اثر با سهوی غیرقابل اغماض، اولین مرد مسلمان را به نحوی روایت می کند که گویی نوجوانی از جنس نوجوان نحیف و در حال بلوغ امروزی است و به سفارش پدر خود ابیطالب در حال غذا دادن در هیات های شمال شهر و سعادت آباد می باشد و این در حالی است که گویی کارگردان فراموش نموده که این جناب علی علیه السلام تصویر شده، اکنون در سن حدوداً ۱۷ سالگی می باشد و قرار است سه سال بعد با بزرگترین یلان و جنگ آورترین مردان قریش در غزوه ی بدر مواجه شده و به شیوه ی جنگ تَن به تَن، با آنها به مبارزه پردازد!

۶۰. فیلم سینمایی محمد رسول الله به صراحت فاقد فکت ها، المان ها و سمبل های روایت شده از معصومین علیهم السلام می باشد و اگر چه شاید برخی این انتقاد را سلیقگی بدانند، اما به واقع این موضوع به فقدان خلاصه نشده و بعضاً در عدم فهم صحیح اثر از نمادها و استفاده درست و بجا از فکت ها، به گونه ای ویژه در جای جای این فیلم سینمایی قابل پیگیری و ملاحظه بوده و به وضوح موید آن است که کارگردان نه تنها درک صحیحی از سیب چینی و پرتغال جمع کنی محمد و عصاگیری و بُزچرانی ایشان و ... ندارد، بلکه به عیان معنی و مفهوم نماد زنگوله و بار معنوی تصویر زنگونه سازی پیامبر خاتم را درک ننموده و حتی در اشاراتی همچون خیال صورت گرفته در سفارش ابیطالب به آب گیری کاروان در غدیر و ... دچار نقض غرض معنوی گردیده است.

۶۱. نقص های پنهان و آشکار این فیلم در طراحی صحنه و دکوراسیون (Decoration) را می توان بیش از هر چیز ناشی از فهم عام سازندگان اثر از فضای قرن ششم میلادی و عدم تحقیق مناسب ایشان پیرامون وضعیت اماکن مورد نیاز اثر در این مقطع زمانی دانست؛ البته این ضعف آنجا نمودی ویژه می یابد که مخاطب در دوران عبدالمطلب به صورت گسترده ای با کعبه ای آزین شده به گلیم ها وپارچه های تکته تکته ای مواجه می شود که سپس در تخیل صورت گرفته از دوران حاکمیت و پرده داری ابوسفیان، به یکباره فاقد معلّقات سبعه و پرده های مجلل و باشکوه سبز و زرد با نقشه راه راه از یمن و عراق می گردد!

۶۲. یکی از توفیقات فیلم محمد رسول الله را بتوان در ارایه ی تصویری پُرابهت و جذاب از صومِعِه (Monastery) یا دِیر مسیحیان دانست که در سکانس های ابتدایی ولادت و بویژه در بخش مربوط به سفر شام قابل رویت بوده و کارگردان توانسته با استفاده از موقعیت حضور میلژن کرکا کلژاکویچ (MiljenKrekaKljakovic) فرانسوی، از تعالیم ذهنی دکوراتور مسیحی خود، به جهت ارایه ی تصویر واقعی از ابعاد فیزیکی یک صومعه عظیم و مجلل بهره گرفته و چشم اندازی زیبا و البته تخیلی از توفیقات تمدن سازی دنیای مسیحیت را به مخاطبان خود حقنه  نماید.

۶۳. اگر مخاطب پیش از تماشای اثر، با موقعیت بُصرای شام و چرایی حضور پیامبر در فضای دیر و صومعه ی بَحیرا در فاصله ی شش میلی این منطقه آشنا نباشد، به یکباره خود را مشغول تماشای تیزری تبلیغاتی از شکوه فراموش شده مسیحیت می یابد که رهبر معنوی آن عصر ، در پی دغدغه ی ناقوس با توده ابری غلیظ بر سر کاروان مکیان مواجه و از این جهت ایشان را به اطعام و میهمانی خویش فرا می خواند و نهایتاً محمد نوجوان به گونه ای ویژه و برآمده از تخیلات کارگردان، فَاخْلَعْ نَعْلَیْکَ نموده و کفشهای خویش را در می آورد که گویی بِالْوَادِ الْمُقَدَّسِ طُوًی پای نهاده و به مکان امن الهی، دیر و صومعه  ی مسیحیان قدم گذاشته و خدمت پاپ اعظم، جناب بَحیرا شرف یاب شده است!

۶۴. مجیدی داستان بَحیرا و حضور پیامبر در فضای دیر و صومعه ی وی را به نحوی سَنبل سازی می کند که مخاطب به هیچ عنوان چرایی هزینه کرد بودجه ی شش میلیارد و نُهصد میلیون تومانی از برای ساخت لوکیشن و ماکت سازی این بخش را فهم نمی نماید؛ و این در حالی است که با توجه به واقعیت و اهمیت این شخصیت مهم تاریخی، در ارایه ی تصویری روشن از وجود ابعاد گسترده ی فهم پیروان راستین حضرت عیسی علیه السلام در آن عصر از نحوه ی تحریف شریعت اسلامی حضرت مسیح توسط یهودیان و اطلاع از پیگیری سازمان یهود به سبب جلوگیری از ظهور پیامبر خاتم، توقع می رفت تا در بیان کلی فیلم سینمایی محمد رسول الله و با استناد به  بیان قرآن کریم که در سوره مبارکه مائده آیه شریفه ۸۲ می فرماید: لَتَجِدَنَّ أَقْرَبَهُمْ مَّوَدَّةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الَّذِینَ قَالُوَاْ إِنَّا نَصَارَی (و نزدیک‌ترین دوستان به مؤمنان را کسانی می‌‏یابی که می‌گویند ما نصاری هستیم)، چشم انتظاری مسیحیت جهت حضور پیامبر و آخرین منجی، بهتر از وضعیت فعلی تصویر سازی و به مخاطبان ارایه می گردید.

۶۵. کارگردان به جهت خالی نبودن عریضه به گونه ای غیر قابل باور و به شدت ادیت شده، بدون اشاره به انحرافات صورت گرفته توسط کنستانتین و به طور کل یهودیان در آیین اسلامی حضرت عیسی علیه السلام و بدون تذکر بر استقرار حکومت مسیحی بیزانسی آن عصر، بر پایه ی تحریف شریعت مسیح و در رنج و فشار بودن شدید پیروان واقعی حضرت عیسی و ...، تنها با ارایه ی تصاویری جزیی و شاید بهتر باشد بگوییم اشاراتی نامفهوم از ظلم و مظالم رواج داشته در آن مقطع زمانی به مخاطبان خود، بسنده نموده و به گونه ای ویژه به روایت نچسبی از دیر بحیرا می پردازد و برای ایشان سپاهیان رومی تحت امری را تصور می کند که به وقت نیاز، به فرمان بحیرا عهده دار اسکورت پیامبر خُردسال شده و به محافظت از کاروان ابیطالب اقدام می نمایند.

۶۶. با نگاهی عمیق تر بر برخی عناصر و بخش هایی از فیلم، به نوعی می توان گونه ای از کارویژه ی مسیحیت پذیری را از برای فیلم سینمایی محمد رسول الله قایل بود که نه تنها در محتوای اثر بلکه در نوع فکت های و انگاره های منتخب موسیقی نیز متجلی شده و به نوعی اصل مسیحی پسند سازی را برای این فیلم سینمایی پیگیری می نماید؛ این اصل بویژه در تیتراژ پایانی اثر، آن هنگام که مخاطب مسلمان به صورتی خیلی مبهم نام پیامبر اعظم را در آوایی برآمده از شور موسیقی مسیحی دریافت می نماید تثبیت شده و موجب می شود تا شنونده ی خود را با صورت مطلق، تحت اختیار گروه کُر کلیسای جامع (cathedral choirs) فرض نماید و این همه در حالی است که شاید بسیاری از منتقدین سخت گیر، معنای صدا در فیلم سینمایی را در بی معنی ای و بعضاً کُپی برداری از آثار مشهور سینمای ماوراء الطبیعه ی هالیوودی خلاصه نمایند.

۶۷. اگر چه عدم جامع‌نگری و پراکنده گویی فیلم سینمایی محمد رسول الله ایجاب می نماید که این اثر به موقعیت جغرافیایی بُصرای شام و فاصله ی ۱۸۰ کیلومتری آن از دمشق و چرایی اهمیت این منطقه به عنوان مهم‌ترین توقف‌گاه سر راهی کاروان‌های عازم مکه و ... اشاره ننماید و یا به حضور ایرانیان و اوج هم پیمایی هرمَز چهارم به عنوان امپراتوری ایران و موریس امپراتوری بیزانس و شراکت استراتژیک امپراطوری یهودی شده ی ایران با امپراطوری یهودی ساز روم شرقی در آن مقطع نپردازد و ...؛ اما باید دانست که عدم پرداخت به این قبیل پیرنگ های فرعی موجب شده تا مخاطب به صورتی گذرا، به همراه دیالوگ هایی غیر واقعی و از پنجره ی تصنعی کلیسای آرام بحیرا، تنها نمایی خاک آلود از اغتشاشات داخلی و پرخاشگری های بیرون دیر را نظاره نموده و اگر پیش مطالعه ای نداشته باشد، اصولاً این ماجرا را تخیلی هم شان و هم مرتبت برداشت آزاد کارگردان از ماجرای حضور محمد و ابوطالب در سواحل دریای بدون ماهی و نجات قربانیان بی گناه می انگارد.

۶۸. برداشت آزاد کارگردان از ماجرای حضور محمد و ابوطالب در سواحل دریای بدون ماهی و نجات قربانیان بی گناه و ترسیم اعجاز ماهی پران در این فیلم را می توان یکی دیگر از ابهامات اساسی این اثر و عدم تطابق ذهن مخاطب در تطابق واقعیات با تصاویر ارایه شده دانست؛ پس صرف نظر از چرایی چنین تخیلی، باید بدانیم که شهر مکه در فاصله ۸۰ کیلومتری دریای سرخ واقع شده و اگر چه برخی کاروان های تجاری، به جهات مختلف ناچار به عبور از کنار دریای سرخ می شدند، اما به واقع این موضوع شمولیت نداشته و اصولاً توجیه اقتصادی نداشته است؛ مضاف بر این باید دانست که محمد و ابوطالب به نوعی سفر خود را نیمه کاره گذاشته و به شدت در صدد بازگشت به مکه می باشند؛ حال باید پرسید که درمنظر کارگردان، ترسیم این کاروان مُعجل و حرکت آنها به سمت دریا از کدام توجیه عقلی برخوردار است که ایشان به تخیل آن مبادرت ورزیده است؟!

۶۹. از جمله دیگر ضعف های کلیدی فیلم محمد رسول الله می توان به خلاء اثر در ترسیم الْجَاهِلِیَّةِ الأولَی اشاره نمود که البته کارگردان موفق شده تا با توانمندی ویژه ی خود در تصویر گری آسمان و زمین؛ ماه و خورشید؛ دریا و بیابان؛ نباتات و حیوانات و ... از تعریف و تصویر گری دقیق از آن در ذهن مخاطب فرار نموده و به نوعی خاص همچون بسیاری از مفاهیم و موضوعات دیگر، این موضوع را به سبب ترسیم وقایعی همچون ماجرای حضور محمد و ابوطالب در سواحل دریای بدون ماهی و نجات قربانیان بی گناه و ... به بیاطلاعاتی، بی دانشی و نادانی فروکاست داده و یا همچون سکانس مربوط به زنده به گور کردن دختران، در عامل فقر خلاصه و محدود می نماید.

۷۰. تخیل صورت گرفته در ماجرای اعجاز ماهی پران را می توان به گونه ای خاص، مفری از برای ترسیم عاقبت بخیری ساموئل یهودی در خط تعلیق فیلم ارزیابی نمود که موجب می شود تا کارگردان به گونه ای هوشمندانه به ترویج گفتگوی ادیان و تمدن ها مبادرت ورزد؛ پس مجیدی اگر چه عموم یهودیان را در سکانس مربوط به کنیسه و توبیخ ساموئل توسط حاخام اعظم، تطهیر ساخته و مبری از جنایات عده ی کم و محدودی از ایشان معرفی می نمایدس، اما در انتها حق مطلب را از برای ایشان ادا ساخته و با ترسیم کشته شدن همان جماعت محدود از یهودیان جنایت کار، بقایای ایشان را نیز در قالب شخصیت ساموئل، پشیمان و گریان ترسیم و حتی ندامت ایشان را در سطحی کلان به حمایت ساموئل یهودی به عنوان یکی از مدافعان و کمک رسانان به پیامبر محصور در شِعب ابی طالب ارتقاء می بخشد.

۷۱. در مجموع فیلم سینمایی محمد رسول الله در حالی عرضه می گردد که حاکمیت نگاه شبه روشنفکری بر پیکره ی فرهنگی کشور، اسباب اپیدمی بیماری سایکلوتایمیا (cyclothymic disorder) و اختلال خُلق ادواری را بالاخص در عرصه ی سینمای کشور پدید آورده و موجب شده تا خود کم بینی (Self-Neglect) به صفتی بعضاً قابل افتخار از برای برخی سینماگران ما مبدل گردد و تا به آنجا حاد شود که برخی از اهالی اینجا به صراحت بگویند: ما باید بپذیریم از نظر عددی اقلیت هستیم در دنیا ... دوستانی که دائم تکرار می‌کنند سینما چیز خوبی است و باید از آن استفاده کنیم، هنوز درک نکرده‌اند که ما اقلیت هستیم و باید متناسب با جایگاهمان کار کنیم؛ بیماری ای که موجب می شود تا این تصور در ابعاد کلان ایجاد شود که چون الآن در سینمای غرب اگر فیلمی درباره حضرت مسیح ساخته شود که فقط به ایشان توهین نکند، فیلم دینی محسوب می‌شود! یعنی لزومی ندارد بر اساس تعالیم انجیل و آموزه‌های واتیکان ساخته شود؛ همین که توهین نکند، مطلوب است ... پس ما نیز باید این چنین به ترسیم رسول اکرم مبادرت ورزیم و این چنین عمل نماییم؛ یا در ابعاد جزیی تر خود به این مرحله می رسد که به عنوان مثال فیلم سینمایی محمد رسول الله در نهایت به ترسیم تساهل و تسامح میان ابیطالب و ساموئل یهودی منجر گردد و موجب ترسیم دست بیعت این دو با یکدیگر مبتنی بر تخیلی شود که یا ندانسته و یا نمی خواهد بداند که قرآن کریم در سوره مبارکه مائده آیه شریفه ۸۲ می فرماید: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِینَ آمَنُواْ الْیَهُودَ (مسلما یهودیان را دشمن ‏ترین مردم نسبت به مؤمنان خواهی یافت).

۷۲. همت فیلم محمد رسول الله در ترسیم مطلق وجه رَحْمَةً لِلْعالَمِین و برداشت آزاد از این ویژگی پیامبر خاتم، موجب شده تا اثر در پایان بندی باز خود، به نحوی وصله گونه از آیات قرآن کریم بهره گرفته و برداشتی افراطی از تساهل و تسامح را به واسطه ی گلچین سازی بدون مقدمه ی آیاتی چند از قرآن کریم، ارایه نماید که البته این خود نیز به جهت خلاء عامل تحقیقات عمیق تاریخی، با نوعی دیگر از استهزاء همراه بوده و مخاطب کمی مطلع را به تفکر وا می دارد که به راستی چرا چنین اثری از حداقل های علوم قرآنی تهی بوده و چرا این سینمایی با سه آیه ی نزول یافته در مدینه و تخیل قرائت این آیات توسط پیامبر حاضر در شِعب ابی طالب به پایان می رسد.

۷۳. طنز ماجرا در پایان بندی غیر کارشناسانه ی فیلم سینمایی محمد رسول الله و استفاده ی غیر محققانه ی اثر از آیات قرآن کریم، به وجه مَدَنی بودن این آیات قرائت شده در شِعب ابی طالب خلاصه نشده و اثر با بیان متن سریع و پیگیری عجولانه ی سه آیه  گلچنین شده از قرآن کریم، در حالی به پایان می رسد که واقع امر در مطالعه ی هر چند ظاهری این آیات نیز به وضوح هر چه تمام، درگیری ادامه دار رسول اعظم صلی الله علیه و آله را با سازمان یهود تأیید می کند؛ پس به فرموده ی شیخ طوسی که صاحب کتاب شریف مجمع البیان به آن اشاره دارد، آیه شریفه ۶۴ سوره مبارکه آل عمران در بیان قُلْ یَا أَهْلَ الْکِتَابِ تَعَالَوْاْ إِلَی کَلَمَةٍ سَوَاء بَیْنَنَا وَ بَیْنَکُمْ أَلاَّ نَعْبُدَ إِلاَّ اللّهَ وَلاَ نُشْرِکَ بِهِ شَیْئًا وَلاَ یَتَّخِذَ بَعْضُنَا بَعْضاً أَرْبَابًا مِّن دُونِ اللّهِ فَإِن تَوَلَّوْاْ فَقُولُواْ اشْهَدُواْ بِأَنَّا مُسْلِمُونَ (بگوای اهل کتاب بیایید بر سر سخنی که میان ما و شما یکسان است بایستیم که جز خدا را نپرستیم و چیزی را شریک او نگردانیم و بعضی از ما بعضی دیگر را به جای خدا به خدایی نگیرد پس اگر از این پیشنهاد اعراض کردند، بگویید شاهد باشید که ما مسلمانیم نه شما) در شان یهودیان و بالاخص مدینه نازل شده و همچنین بنابر نقل فرموده شیخ طوسی در کتاب شریف مجمع البیان و همچنین بیان آن توسط صاحب کتاب شرف روض‌الجنان، آیه شریفه ۲۵۶ سوره مبارکه بقره، در بیانلاَ إِکْرَاهَ فِی الدِّینِ قَد تَّبَیَّنَ الرُّشْدُ مِنَ الْغَیِّ فَمَنْ یَکْفُرْ بِالطَّاغُوتِ وَ یُؤْمِن بِاللّهِ فَقَدِ اسْتَمْسَکَ بِالْعُرْوَةِ الْوُثْقَیَ لاَانفِصَامَ لَهَا وَاللّهُ سَمِیعٌ عَلِیمٌ (در دین هیچ اجباری نیست و راه از بیراهه به خوبی آشکار شده است پس هر کس به طاغوت کفر ورزد و به خدا ایمان آورد به یقین به دستاویزی استوار که آن را گسستن نیست چنگ زده است و خداوند شنوای داناست) نیز شان نزولی در تقابل با مکر یهود و اجبار بزرگان از اجبار جهت مسلمان نمودن ظاهری فرزندان و بستگان خویش در مدینه دارد؛ البته آیه ی گلچین شده ی سوم بر خلاف دو آیه ی ماقبل خود از صراحت بیشتری در معرفی پلیدی و مکر سازمان یهود در تقابل با پیامبر خاتم برخوردار بوده و بنابر فرموده شیخ طوسی، آیه شریفه ۸ سوره مبارکه مائده، در بیان یَا أَیُّهَا الَّذِینَ آمَنُواْ کُونُواْ قَوَّامِینَ لِلّهِ شُهَدَاء بِالْقِسْطِ وَلاَ یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلَی أَلاَّ تَعْدِلُواْ اعْدِلُواْ هُوَ أَقْرَبُ لِلتَّقْوَی وَ اتَّقُواْ اللّهَ إِنَّ اللّهَ خَبِیرٌ بِمَا تَعْمَلُونَ (ای کسانی که ایمان آورده‌اید برای خدا به داد برخیزید و به عدالت شهادت دهید و البته نباید دشمنی گروهی شما را بر آن دارد که عدالت نکنید، عدالت کنید که آن به تقوا نزدیک‌تر است و از خدا پروا دارید که خدا به آنچه انجام می‌دهید، آگاه است)در شان سازمان یهودیان مدینه و طراحی نقشه ی قتل پیامبر توسط یکی از مخوف ترین طوایف یهود مدینه، یعنی طایفه ی بنی‌قریظه، نزول یافته است و این همه در حالی است که کارگردان به روشنی پرونده ی عناد و دشمنی یهودیان با پیامبر اعظم را در چند سنکانس ماقبل، پایان داده و حمایت ساموئل یهودی را به عنوان فصل الخطابی از برای حقد و کینه ی سازمان یهود نسبت به پیامبر اعظم معرفی نموده است.

۷۴. نحوه ی سپری شدن ماجرای شِعب ابی طالب و توفیق پیامبر در شکستن هوشمندانه ی این محاصره ی همه جانبه و تحریم گسترده ی مشرکین و اعوان الْجَاهِلِیَّةِ الأولَی، به ترسیم برداشت آزاد کارگردان در جشن پیروزی شبانه خلاصه و به تصویر بصری و البته زیبا و طبیعت انگاری های رنگارنگ شب های با صفا و ... خلاصه می گردد و مخاطب بدون هر گونه پیش زمینه روایی، با مراسمی ویژه در شب آشنا می شود؛ مراسمی تخیلی که ضمن تلفیق یا واقعیت هایی همچون روش پیامبر در بیعت گیری عمومی، آیینی اسلامی جدیدی را در مناسک اسلامی رونمایی ساخته و مخاطب ناآشنا با آیین های اسلامی را به گونه ای ویژه درگیر التقاط تصویری از مناسک اسلامی با پیش ذهنیت های متداول از آیین های خُرافی و فِرَق سِری و .... می نماید.

۷۵. باید توجه داشت که پس از ساخت آثار سینمایی هالیوودی همچون ده فرمان و ... همواره عده‌ای می‌خواستند مشابه این چنین آثاری را در باره‌ی حضرت رسول (ص) بسازند؛ اما در این میان، علمای جهان اسلام غالباً مخالفت می نمودند و در بیان علت می فرمودند که آنچه را شما می‌خواهید نشان دهید، وحی نیست؛ البته این به معنی عدم دریافت روایات صحیح و وجود قول حتم و وحی در مورد زندگانی پیامبر اعظم نبوده و به عبارتی علما غالباً به این دلیل مخالف بودند که می دانستند دست آن هنرمندان تهی از تحقیقات عمیق و دریافت وحی است و اگر هنرمندی بخواهد وارد این حوزه شود، باید چهارضلعی باشد؛ یعنی وحی‌شناس، معقول‌شناس، متخیَل‌شناس و محسوس‌شناس باشد تا بتواند دست به کار شود و این کار عظیمی است؛ کار عظیمی که سرانجام مجید مجیدی توفیق انجام آن را یافت و توانست فیلم سینمایی محمد رسول الله را خلق نماید؛ قطع به یقین شأن این اثر اقتضا می نمود تا این فیلم معلم فیلم‌های دیگر باشد، چون درباره‌ی کسی است که معلم افراد دیگر است؛ اما به واقع مرور این اثر سینمایی به وضوح موید آن است که اگر چه این اثر در ابعاد تکنیکی توانسته معلمی نسبتاً مقبول از برای دیگر فیلم ها و آثار سینمایی کشور باشد، اما در متن اثر و در استنادات تاریخی و در ابعاد تعلیقات منسجم درام از ضعفی غیرقابل وصف برخوردار است که نه تنها شأن این اثر را از سطحی قابل ارزیابی در ابعاد سینمای استراتژیک فروکاست می دهد، بلکه موجب می شود تا فیلم سینمایی محمد رسول الله در رده ی درام های افسانه ای (Legend) مورد طبقه بندی قرار گیرد.

کلام آخر:

سوای آنچه که گذشت و بسیاری از آنچه که طرح آن در این مجال نمی گنجید؛  باید توجه داشت که فیلم سینمایی محمد رسول الله از برکات و ثمرات ارزشمند بسیاری نیز برخوردار بوده که شاید رُشد سینمای ایران در ابعاد تکنیکی را بتوان یکی از مهمترین آنها دانست؛ هر چند که شاید این کلام دقیقی باشد که می گویند هرکس نتواند قصه‌اش را خوب تعریف کند لاجرم نمی تواند آن قصه را خوب بسازد و اثری ماندگار پدید آورده و به مخاطبان خود عرضه دارد؛ در این راستا شاید ضعف سینمایی محمد رسول الله، را بتوان در عدم توانایی سازندگان آن به جهت تعریف قصه ای مشخص و دقیق ارزیابی نمود؛ به عبارتی دیگر این اثر به وضوح فاقد قصه ای منسجم، با ساختاری اصولی است که از مبدا و مقصدی مشخص برخوردار بوده و در این میان عدم بهره مندی این اثر از تحقیقات عمیق تاریخی، عاملی مضاعف از برای ملموس بودن خلاء سیر منطقی روایت آن به عنوان یک اثر سینمایی در ژانر تاریخی گردیده است و موجب شده تا پراکنده گویی و تشویش داستانی به نوعی تمامی موقعیت های دراماتیک حتی مستند را نیز هدر دهد.

باید یادآور شد که قطعا ساخت یک درام تاریخی (Historical drama) در قالب و چارچوب سینما، مستلزم بکارگیری عناصری فراداستانی و زاییده های مخلوق در ذهن صاحبان اثر می باشد؛ این امر به خودی خود خنثی و بدور از قبح و ذم بوده و آن هنگام مذموم می گردد که یا خللی در منطق تاریخی اثر و یا تحریفی در شخصیت های واقعی تاریخ پدید آورد؛ پس اگر چه ممکن است در جهان مادی امروز و در آثار متداول بصری، ایجاد تحریف در مورد شخصیت های بی اهمیت و یا کم اهمیت تاریخ، مذموم انگاشته نشده و خللی ایجاد ننماید و حتی ساخت یک درام تاریخی کوتاه از جهانگرد مشهوری همچون مارکو پولو (Marco Polo) و تخیل کارگردان در به تصویر کشیدن تبلیغ شامپوی پرژک، اسباب فرح و شادمانی مخاطبان را فراهم آورد؛ اما به واقع این گونه درام سازی در فرهنگ شیعی آن هم در اثری منحصر در نام محمد رسول الله صلی الله علیه و آله، امری قبیح و مطلقاً مذموم می باشد.

با این وجود تجریه ی ساخت این اثر توسط «مجید مجیدی» نشان داد که چارچوب تصوری «سینمای کانونی»(اشاره به نگاه حاکم بر تولیدات  سینمایی کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و برخی فعالان حوزه سینما که فعالیت خود را با این نگاه آغاز نمودند) توانایی چندانی در خلق اثری جامع نگرانه  را ندارد و چنین ادبیاتی ضمن لُکنت در تبیین صحیح و تشریح مستند و قصه گویی منسجم از برای یک اثر سینمایی شخصیت محور، اسباب تضعیف و یا شاید اضمحلال آن اثر را پدید آورده و از منظر تخصصی آن اثر را حتی فاقد جایگاهی محدود در اطلاق عنوان سینمای استراتژیک می نماید.

نظرات

  • ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ - ۰۸:۴۴
    2 3
    تا حالا این آیه از قرآن را ندیده بودم: لَتَجِدَنَّ أَشَدَّ النَّاسِ عَدَاوَةً لِّلَّذِينَ آمَنُواْ الْيَهُودَ (مسلما يهوديان را دشمن ‏ترين مردم نسبت به مؤمنان خواهى يافت) بسیار عالی بود؛ متشکرم
  • ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ - ۰۹:۳۷
    5 5
    یعنی با این سه سری مطلب چی رو می خواستید ثابت کنید، اینکه حیلی تیز و پژوهشگرید؟ واقعا از برخی از ایرادای الکی و سطحی تون که انگار هیچی از سینما نمی دونید، حال آدم رو بد می کنید. متاسفم. به طور حتم اگر تمام موارد شما هم در فیلم لحاظ می شد می گفتید پس نقش تخیل کارگردان کجا رفته و چرا دار
  • احمد ۱۳۹۴/۱۰/۰۶ - ۱۹:۴۹
    4 5
    احسنت بر این دوست کی نظر گذاشته "یعنی با این سه سری مطلب چی..." واقعا درست میگه ایراداتتون اکثرا خیلی جزئی روی موارد تاریخی ریزیه که اهمیت چندانی ندارند، فیلم ضعف هایی دارد اما در کل فوق العادس من خیلی خوشم اومد شما که تو کلام پایانی خودتون گفتید که فیلم خوبیه برای سینمای ایران و فلان و اینا پ چرا سه تا مقاله منتشر کردید فقط و فقط ایراد، اگه خوبه خب خوبیاشو تو چندتا مقاله بگید، بعد بیاد ایرادایی هم که بزور پیدا کردید بگید بنظرم فیلم خیلی هنری و فکر شده ای بود؛ عجیبه برام این سری مقاله تو این سایت منتشر شده، برید ببینید رهبر درباره این فیلم چیا گفتن
    پاسخ سایت: لطفا شما اگر از فرمایشات مقام معظم رهبری درباره این فیلم که موثق باشه دارید بفرمایید....نقد فیلم الزاما نافی محاسن فیلم نیست دوست عزیز
  • ۱۳۹۴/۱۰/۰۸ - ۰۸:۰۲
    1 1
    یعنی به نظر شما این اثر را نمی شه در گروه سینما استراتژیک مورد مطالعه قرار داد؟!
    پاسخ سایت: دوست عزیز، نگارنده معتقد است با وجود انتقادات بسبار به این فیم نگاه سینمای کانونی مناسب ساخت آثار استراتژیک با هزینه بسیار سنگین از محل بیت المال نیست
  • من ۱۳۹۴/۱۰/۱۱ - ۱۳:۲۶
    1 0
    فیلم بیشتر به شخصیت یهودی پرداخت تا پیامبر این فیلم هم مثل فیلم چ که به جای نشان دادن چهره سلحشوری شهید چمران یک شهید چمران به درد نخور نشون داد کسی که هیچ کاری نتونست انجام بده بهتر بود ساخته نمیشد
  • ۱۳۹۴/۱۰/۱۱ - ۱۵:۴۸
    0 0
    در پاسخ سایت به دوستمون احمد، که نوشتید چه نقل قول موثقی از رهبری دارن، چهردهمین شماره خظ حزب الله این جمله رو از مقام معظم رهبری نقل کرده اند : " رهبرانقلاب در دیدار با مجیدی، با اشاره به حملات از سوی دشمنان خطاب به کارگردان فیلم محمد رسول الله(ص) فرمودند: این گونه رفتارها نشان می دهد، کار، کار خوبی بوده و شما با این فیلم تیری به هدف زده اید." منبع خبر : مشرق
    پاسخ سایت: این جمله حضرت آقا ناظر بر برخی عقده گشایی های داخلی و خصومت ها در عرصه خارجی ست نه نقدهای منصفانه و علمی که انتشار آنها طبق فرمایشات مقام معظم رهبری در خصوص رسانه ها یک وظیه مطبوعاتی ست. به نظر میرسد جنابعالی باید بیشتر در حوزه سینما ورود کنید و تعریف میان نقد و تخریب یا هجمه بی دلیل و غرض ورزانه به یک اثر هنری و سینمایی را بیشتر متوجه شوید
  • ۱۳۹۴/۱۰/۱۱ - ۱۶:۴۹
    0 0
    نقد شما هم همچین نقد درست و حسابی ای نبود که بقیه رو تشویق به ورود بیشتر به مسائل سینما می کنید. نقدتون بیشتر از فنی بودن، ملانقطی بود. البته با اینکه فیلم مشکلات خودش رو هم داشت، ولی توی چند ماه اخیر نقد عجیب و غریب این فیلم یکی از کارهای باکلاس محسوب می شد دیگه. وگرنه نقد گاردین و ورایتی رو هم دیدیم که فکر نمی کنم از شما در نقد فیلم کم اطلاع تر باشن. هرچند در پاسخ با پاسخی که دادید هم حرف زیاده ولی حوصله بحث روی اون نیست. وگرنه در مجموع چیزی که از نقد شما هم دست مخاطب رو می گیره اینه که فیلم خوبی نیست در مجموع و کارگردان نتونسته کار رو دربیاره. شما خوب ما بد، راضی شدید!
    پاسخ سایت: از نحوه پاسخ دادن شما مشخص شد که تا چه حد با مقوله نقد آشنایید و تا چه اندازه عادلانه به مطالب سینماپرس نگاه می کنید. موفق باشید دوست فرهنگی ما!

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.