جمعه ۱۶ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۰:۵۶

عظیمی میرآبادی در مصاحبه با ما:

نمیتوان با یک پلان امید بخش، اثرات مخرب سیاهی های غیرمنصفانه یک فیلم را بر مخاطب نادیده گرفت

مهدی عظیمی میرآبادی*

سینماپرس: مهدی عظیمی میرآبادی معاون سابق نظارت و ارزشیابی سازمان سینمایی معتقد است ما اگر بخواهیم به فیلم هایی که صرفا در آن ها سیاه نمایی موج می زند واژه آثار تلخ اجتماعی اطلاق کنیم در مسیر انحرافی قرار گرفته ایم. چون با وجود تفاوت در این دو واژه، نمیشود با یک پلان بسیار کوتاه در انتهای فیلم با مضمون امید، اثر مخرب بخش عمده ای از سیاهی های موجود در فیلم را بر روی مخاطب نادیده گرفت.

مدیر مسئول نشریه «سینمای خانگی» در گفتگو با خبرنگار سینماپرس افزود: من معتقدم پرداختن به مشکلات اجتماعی از ضروریاتی است که در سینما حتما باید به آن ها پرداخته شود؛ اما باید همواره به این نکته پایبند باشیم که راستگویی و صداقت را در پرداختن به این گونه مشکلات ملاک تولید‌ آثار سینمایی قرار دهیم.

وی ادامه داد: به عنوان مثال پرداختن به اعتیاد در آثار سینمایی هیچ مشکلی ندارد چرا که باعث می شود جامعه تلنگری خورده و در صدد حل این معضل اساسی برآید اما اینکه یک فیلمساز بخواهد مثلا در فیلمش با نشانههای مختلف همه جامعه را بد یا معتاد نشان دهد کاری غلط است که ضربات زیادی را به ما وارد می سازد.

عظیمی میرآبادی سپس با تاکید بر اینکه امروزه ما نیاز داریم تا کارشناسان و صاحب نظران تعاریف بسیاری از واژگان را مجددا تبیین کنند اظهار داشت: به عنوان مثال در همین دو واژه «سیاه نمایی» و «تلخ اجتماعی» باید اساتید فن بیایند و با دیدگاه اصولی و علمی این واژگان را تعریف کنند.

این مدرس دانشگاه توضیح داد: سیاهی فقط تاریکی است و هیچ نقطه روشنی در آن به چشم نمی خورد. ما از این نمونه فیلم های در سینمای ایران داشته ایم و نمی توانیم منکر آن ها شویم؛ اما فیلم های تلخ فیلم هایی هستند که ضمن پرداختن به مشکلات شعاعی از نور امید در آن ها دیده می شود.

وی در عین حال گفت: البته برخی تعریفشان از این نور امید تنها یک پلان در برابر انبوهی از سکانس های تلخ و ناامیدانه در انتهای فیلم است که این هم نوعی بی انصافی در عرصه سینمای اجتماعی کشور است.

این کارشناس فرهنگی خاطرنشان کرد: ما اگر بخواهیم در قالب هنری و هنرمندانه نگاه بکنیم هر موضوعی که مورد انتقاد قرار می گیرد هیچ انتهایی ندارد و فرق سیاه نمایی با فیلم نقادانه این است. در سیاه نمایی ما نقطه کور را می بینیم و هیچ شعاعی از نور نمی بینم اما در فیلم منتقدانه ما مورد را سوال می کنیم تا به نتایج خوبی دست پیدا کنیم.

وی ادامه داد: از سوی دیگر ما باید به تعریف هنر و هنرمند به درستی دست پیدا کنیم تا تمامی مشکلات مان حل شود؛ یکی از ویژگی های هنرمند بودن داشتن روحیه آرمان گرایانه است؛ یک هنرمند معمولا از وضع زندگی خود راضی نیست و همواره دنبال وضعیت بهتری می گردد.

وی اضافه کرد: هنرمند نکاتی را در اتفاقات زندگی روزانه اش می بیند که قطعا یک گام از عامه مردم جلوتر است و این نوع هنرمند اگر بخواهد افکار خود را در قالب آثار هنری عرضه کند آن اثر هنری اثری ارزشمند می شود.

عظیمی میرآبادی افزود: اما اگر هنرمندی بخواهد در آثارش بدون داشتن دغدغه تنها غر بزند و این رفتارش را دستمایه ای برای تولید اثر هنری کند آن اثر هنری بدل به اثری سیاه می شود که هیچ عایدی مثبتی برای کشور در پی ندارد و در نقطه مقابل می تواند اثرات مخربی را نیز با خود به همراه بیاورد.

وی متذکر شد: من به مدیران و مسئولان سینمایی کشور که اصرار دارند فیلم های سیاه را خوب نشان دهند حق می دهم! چون اغلب می خواهند شرایط موجود را توجیه کنند و به زور نگاه های اطرافیان را نسبت به سینما مثبت سازند اما معتقدم که اصل انصاف و عدالت در این میان نباید از بین برود.

وی گفت: متاسفانه ما سال هاست که از بسیاری از نکات مهم و اساسی در سینمای کشورمان مغفول مانده ایم به عنوان نمونه سال ها است که پرداختن به موضوعاتی همچون شهدا، دین و... یک نوع شعارزدگی در فیلم ها محسوب می شود اما پرداختن به معضلات اجتماعی برایمان اصل اساسی به حساب می آید که باید نسبت به آن هرچه سریعتر چاره جویی کرد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.