چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۲۸

نگاهی به فیلم خوش ساخت هومن سیدی و سعید سعدی

«خشم و هیاهو»؛ نقدی مؤثر بر بی تعهدی جامعه شبه روشنفکر و اخلاقیات فاسد مدرن

خشم و هیاهو

سینماپرس: شاید به زعم فیلمساز بخش عمده فیلم به نگرانی خواننده مشهور از آبرو و اعتبار و نوع نگاه مردم به وی و آینده فرزندش است اما زندگی خسرو پارسا همانند روایت دوگانه فیلم در تصویر کردن واقعیت رخ داده، زندگی دو لایه و دو پوسته دارد که یک لایه آن سرشار از نکبت، دروغ، خیانت، بی تعهدی و ناهنجاری است و در لایه ظاهری، مردم داری، اعتدال، وفاداری و خانواده دوستی قرار دارد.

فیلم سینمایی« خشم و هیاهو» به کارگردانی «هومن سیدی» و تهیه کنندگی «سعید سعدی»، آخرین فیلم اکران شده شب گذشته جشنواره بود که در سالن اصلی بر روی پرده رفت؛ فیلمی متفاوت در کارنامه فیلمساز جوان که نشان از خلاقیت او در کارگردانی و ارائه فرم های بدیع بصری و روایت در ساختار درام دارد. اگرچه داستان فیلم با نگاهی آزاد و اقتباسی از حوادث پیرامون ناصر محمد خانی و شهلا جهاد تعریف شده است، اما شیوه بدیع روایت داستان و شخصیت پردازی هایی ملموس و در عین حال جذاب توانسته داستان خشم و هیاهو را در قالبی متفاوت برای بیننده بازگو کند که علاوه بر پرداخت شخصیت هایی آشنا برای مخاطب که می توانند ما به ازای آن را در جامعه بیابند، مخاطب با تصاویر و قاب هایی نو و خلاقه در سینمای ایران مواجه می شود که پذیرش و دنبال کردن داستان را برایشان بیش از پیش جذاب می کند.

داستان خشم و هیاهو که نامش را از رمان مشهوری به همین نام اثر«ویلیام فالکنر» گرفته است، داستان زندگی خصوصی و اجتماعی خواننده پاپ مشهوری به نام «خسرو پارسا» با بازی «نوید محمد زاده» است که با همسرش«رعنا آزادی ور» و فرزندش زندگی آرامی در زیر سایه جنجال ها و نگاه های رسانه ای دارند. خسرو پیش از آنکه سبک زندگی اش و نگاه خانوادگی و اعتقادی اش برای بیننده مشخص شود و بتواند راجع به او شناختی پیدا کند درگیر رابطه ای خارج از عرف با دختری به نام «حنا» با بازی«طناز طباطبایی» می شود که زندگی او را به چالش کشیده و موجبات آشفتگی و از هم گسیختگی خانواده او را به وجود می آورد.

با روایت داستان رفته رفته مشخص می شود که آنچه به دید بیننده می رسد روایت خود خسرو از پیشامدهای گذشته و رابطه اش با حنا است که در اعتراف برای مامور پلیس به زبان می آورد. بیننده نیز نه به عنوان فلاش بکی دروغ از ذهن راوی و عقل کل بلکه از ذهن هزارتو و مشوش خسرو است که پیش آمدهای گذشته را دروغ یا راست بر پرده سینما می بیند. اما با مشخص شدن این حقیقت که پای قتل همسر خسرو پارسا در میان است، مجالی پیش می آید تا حنا نیز به عنوان متهم نزد مامور پلیس نشسته و از زاویه دید خود داستان آشنایی اش با خسرو و رابطه اش با او را تعریف کند، داستانی کاملا متفاوت از آنچه خسرو بازگو کرده است. در داستان حنا، خسرو مردی بی تعهد است که در اولین قدم به خانواده و وفادای اش پشت پا زده و با اصرار درگیر رابطه ی عاطفی واحساسی با حنا می شود و سپس با پیشرفت در این رابطه ادعا می کند که خواستار جدا شدن از همسر بداخلاق و بهانه جو و شکاکش است و می خواهد تا با حنا زندگی اش را بسازد. اما حنا خود را معذب نشان داده و در پذیرش این رابطه با مردی متأهل مشوش است.

داستان هر دو به یک جا ختم می شود و آن تصادف همسر خسرو با ماشینی در خیابان است که پیش چشم خسرو اتفاق می افتد و موجب قطع نخاع شدن او می شود، و سپس قتل او توسط ضربات متعدد چاقو که در خانه خسرو اتفاق می افتد.

تا انتهای فیلم نیز با اعتراف حنا به قتل او و پس گرفتن اعترافش و تشکیک در قتل زن توسط قاضی و مامور پلیس، برای مخاطب به طور واضح و شفاف مشخص نمی شود که قتل همسر خسرو به دست او انجام گرفته یا حنا و یا به طور مشترک میانشان تقسیم شده است.

هرچه که هست، خسرو در دادگاه با گناهکار خواندن حنا و بی خبریش از طرح توطئه او برای قتل همسرش، از دادگاه درخواست قصاص کرده و برای جلوگیری از اعدام حنا که گویی قول و قرارهایی با خسرو برای پذیرش قتل و اتهام داشته است هیچ عملی انجام نمی دهد.

کارگردانی هومن سیدی در تصویر کردن زندگی آشفته، بی تعهد و بدون چارچوب اخلاقی خواننده مشهور و سوپر استار می تواند به مثابه نقد جامعه هنری روشنفکر مدرن عمل کند که در آن چارچوب های اخلاقی از هم گسسته و کانون خانواده به عنوان مهمترین پایگاه اجتماعی سالم از بین می رود. شخصیت دو گانه خسرو پارسا در زندگی خصوصی اش و چهره اجتماعی موجه و معتدلی که از خود نشان می دهد حاوی ریا کاری و دروغ های موجود در پشت پرده زندگی برخی افراد مشهور است که در اولین گام شهرت پوچ خود، صداقت و وفاداری شان را از دست داده و برای حفظ آبرو و پوسته ظاهری زندگی شان حاضر به هرکاری می شوند.

شاید به زعم فیلمساز بخش عمده فیلم به نگرانی خواننده مشهور از آبرو و اعتبار و نوع نگاه مردم به وی و آینده فرزندش است اما زندگی خسرو پارسا همانند روایت دوگانه فیلم در تصویر کردن واقعیت رخ داده، زندگی دو لایه و دو پوسته دارد که یک لایه آن سرشار از نکبت، دروغ، خیانت، بی تعهدی و ناهنجاری است و در لایه ظاهری، مردم داری، اعتدال، وفاداری و خانواده دوستی قرار دارد. معضلی که قشر محدودی را درجامعه مورد ارزیابی قرار داده و هشداری اجتماعی به آن ها می دهد. هشداری دراماتیک که با وجود مصداقی واقعی در حوادث پیرامون شخصیتی مشهور، مخاطب را به فکر در رابطه با آن ها وا می دارد.

 

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.