چهارشنبه ۲۱ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۱۹

نمایش تمام‌ عیار «رسوایی»!

رسوایی ۲

مشرق: از نظر من، نحوۀ نگاه کردن به غول شهر کنونی و درک از وضعیت مردم شهر و میلیون‌ها انسان شریف و به ناتوانی کشیده‌شده که به جان می‌زنند تا با کار توانفرسا، زندگی بخور نمیرشان را آبرومندانه طی کنند،در درک‌های سُست نولیبرالی نسل جدید سینماگران طبقۀ متوسط غربگرا گم شده است.

هیچ نیت دیدن فیلم‌های جشنواره در دل نداشتم. من امروز، اصلاً نسبت به نیروی وانمودگی سینما، هراسانم نسبت به سینما تردید وجودی دارم.

راستش مثل همیشه پیمان شکن از آب درآمدم، آن هجوم اغراق‌آمیز علیه رسوایی 2، کاملاً باژگونه کنجکاوی و وسوسه تماشای آن را بر پرده همین جشنواره در دلم شعله‌ور کرد. ابد و یک روز را هم اعتراف کنم چندی پیش که تهران بودم نهار مهمان با عباس آقای کیارستمی، کنجکاو شدم ببینم، او می‌گفت از فیلم خوشت می‌آید. دیدنی است شاید گفت می‌گویند دیدنی است. دوشنبه آمدم تا رسوایی، ابد و یک روز، دختر و بادی‌گارد را ببینم و برگردم لاهیجان. راه کولاک و برف بود، ساعت 3 سینما چهارسو رسوایی را نشان می‌داد. به ده‌نمکی برخوردم و وارد سالن شدیم و نشستیم. حالا گلمکانی طرف راستم، ده‌نمکی طرف چپم و آن ور ده‌نمکی در تاریکی جوان کچلی بود شبیه امیرپوریا که نه به گلمکانی محل گذاشت و نه به ده‌نمکی و فهمیدم فقط شبیه اوست.
 حین تماشای فیلم گاه با هوشنگ حرف می‌زدم. گفتم نقد لیبرال ما درونه‌ای مستبد و ناصادقانه دارد. واقعاً این فیلم بدترین فیلم سینمای ایران است؟ گفتم برای نقد اولت هنگام اکران، نقد ساخت شکنانه‌ای در دفاع از رسوایی 2 به تو خواهم داد و قرار ما تا آن وقت چون طول می‌کشد، جَلدی یادداشت حاضر را فعلاً منتشر می‌کنم تا بعد. ما موافق بودیم که هجوم منفی به این فیلم هیچ بخاطر آن نیست که واقعاً بدترین فیلم جشنواره است، این یادداشت را یا به بانی‌فیلم یا به سینما خواهم داد و نقد برای مجله فیلم اگر حوصله‌اش بود بماند برای زمان اکران!


                           نمایش تمام‌عیار رسوایی !
 
***
مقدمه: این همه خشم به بهانۀ بد بودن محسوس یک فیلم، غیرممکن است و من مقدم بر هر حرفی، باید بگویم، انتقادات و تمایزات فهمی و دیدگاهی خود را در معنا و ساختار دربارۀ مفهوم «شهر / ناعقلانیت» که همان «شهر / گناه» است، دارم.
از نظر من، نحوۀ نگاه کردن به غول شهر کنونی و درک از وضعیت مردم شهر و میلیون‌ها انسان شریف و به ناتوانی کشیده‌شده که به جان می‌زنند تا با کار توانفرسا، زندگی بخور نمیرشان را آبرومندانه طی کنند و ساخت‌دهی واقعگرایانۀ این وضعیت، امری جدی برای سینماست که در درک‌های سُست نولیبرالی و نیست انگارانه‌ی نسل جدید سینماگران طبقۀ متوسط غربگرا و ذهنی‌گرا و عادت‌کرده به سینمایی بی‌خاصیت گم شده است.
 با این همه به نظرم اتفاقاً با همۀ اختلاف‌نظرم، «رسوایی 2» فیلمی جدی، شریف و دارای تفکر است و این همه خشم نقد میانمایه علیه آن نمی‌تواند برای «بد بودن» فیلمی بد باشد. توحید ده‌نمکی دارد به ریشۀ مدرنیسم جعلی می‌زند. همین...!

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.