جمعه ۲۳ بهمن ۱۳۹۴ - ۱۲:۵۹

اقباشاوی در برنامه «سودای سیمرغ» مدعی شد

فیلم «هیهات» رای آورد، اما به خواست دبیر جشنواره به اکران نرسید!

هیهات

سینماپرس: دانش اقباشاوی یکی از کارگردانان فیلم چهار اپیزودی «هیهات» گفت: اعضای هیئت انتخاب از فیلم بدشان نیامده بود اما آقای حیدری گفتند فراموش کردم و فکر کردم فیلمبرداری شما ادامه دارد، قرار شد جلسه‌ای برگزار شود و هیئت انتخاب چهار اپیزود را ببینند، در این جلسه پنج نفر رای می‌دهند ولی آقای حیدری می‌گویند من ۲۲ را نمی‌توانم ۲۳ کنم.

 یازدهمین برنامه سودای ‌سیمرغ، ویژه‌برنامه سی و چهارمین جشنواره فیلم فجر با حضور کارشناسان اقباشاوی، سیدبشیر حسینی، محمدرضا شهیدی‌فرد و سیدسعید هاشم‌زاده، با اجرای سید امیر جاوید برگزار شد.

در بخش ابتدایی برنامه، اقباشاوی کارگردان «هیهات» در مورد عدم اکران فیلم خود توضیح داد و گفت: می‌دانستم این فیلم استاندارد و قابل دیدن است اما مقصدم جشنواره فجر نبود و چیز دیگری بود. می‌دانستیم جشنواره فجر محل خوبی برای تبلیغ مجانی یک فیلم است و تمام مراحل را انجام دادیم اما هنگامی که گفتند فیلم را بدهید تا به هیئت انتخاب بدهیم چون از ۴ اپیزود فیلم، سه اپیزود مونتاژ شده بود و یکی در حال مونتاژ است آقای حیدری و آقای سیمون سیمونیان گفتند همان دو اپیزود فاین کات شده را به دست ما برسانید و ما رساندیم.

فیلم «هیهات» رای آورد، اما به خواست حیدری به اکران نرسید

وی ادامه داد: اعضای هیئت انتخاب از فیلم بدشان نیامده بود اما آقای حیدری گفتند فراموش کردم و فکر کردم فیلمبرداری شما ادامه دارد، قرار شد جلسه‌ای برگزار شود و هیئت انتخاب چهار اپیزود را ببینند، در این جلسه پنج نفر رای می‌دهند ولی آقای حیدری می‌گویند من ۲۲ را نمی‌توانم ۲۳ کنم.

مجری برنامه سوال کرد: «جشنواره فجر چه چیزی را به سینما اضافه کرد؟»

 جشنواره سی و چهار موضوعات فنی و تکنیکی رشد داشت

شهید‌ی‌فرد در پاسخ بیان داشت: برگزاری آن فی‌نفسه اهمیت دارد و این امتیاز برای جمهوری اسلامی و برای خود سینمای ایرانیست که نشان می‌دهد افراد دغدغه‌مند هستند و گردش اقتصادی وجود دارد، هرچند امیدواریم اقبال بیشتر شود. در جشنواره سی و چهار کمی رشد را در موضوعات فنی و تکنیکی می‌توان دید، افراد زیادی به سینما اضافه شدند که می‌توان به آنها امیدوار بود اما به لحاظ تنوع مضامین و هم‌سویی افق ملت ایران با افق سینماگران محل تامل است اما مجموعاً خوشیم.

آرای منتقدین رشد معقولی دارد و به سمت حق و باطل می‌رود

حسینی نیز در این رابطه به ارائه دیدگاه خود پرداخت و گفت: یکی از بهترین دوره‌های برگزاری جشنواره را در میانگین داریم، فیلم‌هایی که در قاعده میانگین حرکت می‌کنند زیاد داریم و تنوع ژانری و مضمونی در این جشنواره واقعاً محسوس است. در آرای منتقدین هم رشد معقولی می‌بینم که به سمت حق و باطل می‌روند نه حبّ و بغض، و این اتفاق خوبی در تعاملات انسانی هست، گشت ارشاد هم از برخوردهای رادیکالی دور شده بود. بعضی نهادها هم حضور جدی‌تری در حوزه تولید، عرضه و حضور داشتند، من اینکه بزرگترین اتفاق از منظر من این است که طیف‌بندی‌ها کمرنگ‌تر بود.

جشنواره سی‌وچهار را جشنواره خوبی نمی‌بینم

هاشم‌زاده نیز درباره جشنواره سی‌وچهار صحبت کرد و اظهار داشت: انبوهی از فیلم‌های متوسط به سینمای ایران اضافه شد، من این جشنواره را جشنواره خوبی نمی‌بینم. فیلم‌ها نه اثربخشی خاص و نه زیبایی‌شناسی خاص و نه داستان‌پردازی درست در آن می‌بینم و تنوع ژانر نداشتیم.

ایشان در ادامه در رابطه با انتخاب هیئت داوران نظر داد و خاطرنشان کرد: اگر فیلم «بادیگارد» نقد می‌شود یعنی بحث‌برانگیز شده است، اما هیئت داوران هم مثل هیئت بازبین در راستای فکری دوستانی هستند که یا از هم کپی می‌کنند و یا برای مردم فیلم نمی‌سازند.

شهیدی‌فرد در ادامه صحبت‌های ایشان اضافه کرد: وقتی سایر پدیده‌های اجتماعی و فرهنگی دچار وضعیت شناورند به سینما هم سرایت می‌کند، همه با هم در وضعیت پدید آمده مؤثریم و برآیند تغییر دولت‌ها در سالهای بعد از انقلاب زیاد نیست. فضای داخلی سینما خیلی از سیاست‌های دولتی تبعیت نمی‌کند و اقتضای سینما همین است، در مجموعه شرایط فرهنگی – اجتماعی باید تغییری رخ دهد که این تغییر را در سینما ببینیم.

سینمای ایران نماینده مردم و دولت‌ها نیست

حسینی با ذکر این نکته که بسیاری از فیلمسازان به تاریخ سینما ادای دین می‌کنند نه به تاریخ مملکتشان، اضافه کرد: این مسئله در سطح کلان هم هست و حتی راجع به داوری‌ها هم هست، نه تنها سینمای ایران نماینده مردم ما نیست بلکه فیلم‌های منتخب سال‌ها هم نماینده دولت‌ها نیستند و این بی‌نمایندگی نشانه سردرگمی و بلاتکلیفی است. گویا بدون مردم هم می‌توان فیلم خوبی ساخت و حتی بدون اکران پول درآورد! سال آینده دوباره همین حرفها را می‌زنیم، چه کسی ضرورت‌ها و اولویت‌ها را می‌گوید؟

هاشم‌زاده در پاسخ به این سوال که «آیا منتقدین، نویسندگان و اندیشمندان مقصدی به سوی سینماگران برداشته‌اند؟» بیان داشت: فکر می‌کنم اندیشمند را باید از منتقد جدا کرد چون اندیشمند می‌سازد و منتقد مطالعه می‌کند، منتقدان طبق سلیقه شخصی و مطالعات خود دست به نقد و بررسی فیلم‌ها می‌زنند که طبیعی هست. چیزی که در نقد آسیب می‌زند این است که نقدها با عجله و کلی‌گویی انجام می‌شود و ابهام را بیشتر می‌کند.

جای خالی اندیشمند در سینما واقعاً احساس می‌شود

ایشان ادامه داد: جای خالی اندیشمند واقعاً احساس می‌شود و این همان تاثیر در جهان‌بینی است و وقتی هنرمندان ما دستشان به ریسمان اندیشه‌ای یک سبک، رویکرد و یا یک فلسفه‌ نیست نمی‌توان توقع داشت که جایگاه اندیشه را در فیلم‌ها ببینیم و اندیشمندان باید با نوشتن درباره هنرمندان و فیلم‌ها ورود کنند.

شهیدی‌فرد در ادامه صحبت‌های وی اضافه کرد: ابتدا باید یقه اندیشه را گرفت که چه چیزی واقعاً وجود دارد، در مصادیق در حوزه‌های مختلف فرهنگی و هنری نزدیک دو دهه هست که آدم بلندبالا نمی‌بینیم، و غلط است جای دیگر دنبال آن بگردیم. بعضی حلقه‌ها اصلاً وجود ندارد که به هم متصل شود و نتیجه‌اش به سینما برسد، فضاهای علمی ما هم چندان پویا نیست.

اندیشمند و هنرمند باید کنار هم بنشینند

سید بشیر حسینی در پایان صحبت‌های خود اظهار داشت: وقتی درباره سینما صحبت می‌کنیم احساس می‌کنم راجع به برداشت حرف می‌زنیم. سینما ویترین است، در انبار چه خبر است که ویترین چه چیزی نشان می‌دهد؟ وقتی کاشتی نداریم چرا از برداشت توقع عجیبی داریم؟ ریسک‌پذیری و سعه‌صدرمان پایین آمده و سبک زندگیمان هم به این سمت رفته و همین کار را بغرنج می‌کند. اندیشمند و هنرمند باید کنار هم بنشینند، اندیشمند دفتر هنرمند برود یا اندیشمند به دفتر هنرمند؟ اینجاست که باید به تک اتفاق‌ها دل ببندیم.

شهیدی‌فرد نیز در جمع‌بندی صحبت‌های خود خاطرنشان کرد: باید به برنده‌ها تبریک گفت و به هرکسی که خود را به این ماراتن رسانده است، همین بحث‌ها نشان پویایی هست و این امری مبارک است.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.