فیلم شماره یک:
«کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد»
بیشتر شباهت به فیلم مستند هست تا یک فیلم داستانی.این فیلم کاملا یک فیلم سفارشی محسوب می شود این را می توان از نوع بازی کردن بازیگران آن فهمید به گونه ای که خشک و غیر طبیعی انگار که همان طوری که کارگردان خواسته بازی کردند و سعی نکرده ازآنها بازی بگیرد. فیلم به نظر می آید کم و بیش در آشنا کردن تماشاگر با دنیای زیرزمینی موسیقی موفق است. این شاید به این دلیل است که اصولا دانستههای ما در مورد این نوع موسیقی نزدیک به هیچ است. درست است که واژه "گروه زیرزمینی" زیاد به گوشمان خورده و میدانیم بسیاری از ترانههایی که اینجا و آنجا میشنویم، حاصل کار این گروهها است. با این حال اغلب چیزی درباره نحوه کار این گروهها نمیدانیم و تصور درستی از مشکلاتشان نداریم. این فیلم ما را به جاهایی میبرد که ندیدهایم و دربارهشان نشنیدهایم. آدمهای را نشان میدهد که شاید دیده باشیم اما نمیشناسیم. این شاید ارزشمندترین جنبه فیلم است
آچار فرانسه فیلم
حامد بهداد تنها بازیگر فیلم هست که فعالیت بازیگری را به صورت حرفه ای انجام داده است تنها دلیل دیده شدن او در این فیلم این است که بهمن قبادی به او این اجازه را داده است که هر طوری که خواست بازی کند و برای بازی او را دچار محدودیت نکرده است. و از هرجه بگذریم از خوانندگی او نمی شه گذشت او در این فیلم به غیر از تمام هنرمندی های دیگرش شروع به خواندن می کند که گروه هنری دارکوب نیز به همراهی او در این فیلم دیده می شود.دارکوب یک گروه هنری می باشد که در زمینه موسیقی فعالیت می کنند که محمد رضا گلزار و حامد بهداد از اعضای این گروه به شمار می روند. این نقش تقریبا شبا هت زیادی به یک فرشته نجات در انمیشن سیندرلا دارد و کاملا ماورایی عمل می کند به گونه ای که در تمام شهر حتی در وزارت ارشاد هم آشنا برای جواز دارد ولی با این حال همیشه به در بسته می خورد. اگر حامد بهداد نبود این فیلم نیمی از جذابیت خود را از دست میداد
فیلم برداری این فیلم با یک دوربین انجام شده و به گفته بهمن قبادی حتی فرصتی برای جابجاییی لنز نداشته اند به گفته او این فیلم ظرف سه ماه فیلم برداری شده است ولی اخبارمنتشر شده از دو سال پیش حاکی هست که ساخت این فیلم از دو سال پیش با اسم "صدای سکوت" شروع شده بود که به دلیل منافع شخصی کارگردان این فیلم به این اسم گربه ها... تغییر نام داده است. فیلم برداری در سطح شهر یکی از دشوار ترین کارها محسوب می شود که کارگردان و تصویر بردار به خوبی از عهده این کار بر آمده اند و از نکات مثبت آن می توان فیلم برداری از تمام نقاط شهر تهران حتی داخل دادگستری یاد کرد که در صحنه ای شاهد هستیم که خود کارگردان در حال صحبت کردن با تلفن همراه در داخل داد گستری در حال عبور می باشد.حتماً این سوال در ذهن شما هم پیش آمده است که یک فیلم غیر مجاز و زیر زمینی چگونه توانسته داخل دادگستری موفق به فیلم برداری شود تنها استفاده از جواز یک فیلم دیگر است.
تدوین این فیلم یکی دیگر از مراحل دشوار ساختن این فیلم بوده است شاید اگر شخصی دیگر به جز خانم هایده صفی یاری تدوین این فیلم را بر عهده داشت شما حتی حاضر نمی شدید لحظه ای به تماشای این فیلم بنشینید.این فیلم بلعکس کارگردانی ضعیف قبادی از تدوین , تصویر برداری و همچنین صدا برداری قوی قابل دیدن شده است.
یک ویدئوکلیپ بلند
همانطور که گفته شد فیلم داستان آنچنانی ندارد بهتر است این فیلم را یک ویدیو کلیپ بلند بدانیم چون اینجا و آنجا رفتنهای دوشخصیت اصلیاش هیچ جذابیت داستانی ندارد. اگر فیلم فقط همین بود، هم حوصله تماشاگر سر میرفت و هم به اندازه یک فیلم بلند نمیشد. به همین دلیل و با توجه به اینکه موضوع فیلم ایجاب میکرده، کارگردان هر چند دقیقه یک بار ، یک ترانه هم گنجانده است. یعنی هرجا با یک گروه موسیقی آشنا میشویم بعدش یک کار هم از او میشنویم. اغلب هم هنگام شنیدن این ترانهها، تصاویری کلیپ گونه از شهر تهران و مشکلاتش میبینیم. بنابراین شاید بتوان فیلم را مجموعه چندین ویدیو کلیپ دانست که در فاصله بین آنها اتفاقاتی هم میافتد
قبادی با ساختن این فیلم و نمایش آن در کن، از میان رفتن خط قرمزها را عملا تجربه کرد. او می گوید: «دیگر نمی خواهم دروغ بگویم. من مشکلم همان مشکلاتی است که وزارت ارشاد برای ما به وجود می آورد، کاری می کنند که اکثر هنرمندان به سمت دروغگوئی بروند. باید دروغ بگوئی که بتوانی فکرت را جلو ببری. بسه. من دروغ گفتم تا این فیلمها را ساختم. خودسانسوری کردم .دیگر سانسوری کردم
بهمن قبادی در همین گفتگو با یک تلوزیون فارسی زبان بیگانه می گوید:« من تخلیه باید می کردم من باید یک کاری می کردم آروم شم. کار من فیلمسازی است. نه اهل سخنرانی ام نه اهل اعتراضم. باید فیلم بسازم و تنها چیزی که می توانست مرا مدارا کند آن هفده روز فیلم برداری بود. این هفده روز مثل بستری شدن در بیمارستانی بود که من خودم را در آن بستری کردم تا شفا پیدا کنم .»
«کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد» با موضوع موسیقی زیرزمینی ایران جایزه ویژه «نوعی نگاه» و جایزه منتقدان فرانسوی جشنواره کن ???? را دریافت کرد.
نشریات فرانسوی درطول اکران فیلم «کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد» با عناوین مختلف از این فیلم استقبال کرده و آن را ستایش کرده اند. از جمله مجله «استدیوم» می نویسد:«بهمن قبادی دوربینش را همچون چریکی به کار می برد تا فیلمی بزرگ و تأثیرگذار بسازد به گونه*ای که تماشاگران را منقلب کند.»
روزنامه لیبراسیون گربه های ایرانی را شوک بزرگ جشنواره کن و اکران آن را یک «واقعه پرشکوه»خوانده است. ماهنامه سینمایی «یوجی سی» نوشته است:«بهمن قبادی به شکلی بدیع و تازه که تاکنون در سینمای ایران سابقه نداشته فیلمی پرقدرت و تاثیر گذار می سازد و تماشاگر خود را دربهت و ناباوری شبیه به برق زدگی فرو می برد. فیلم کسی از گربه های ایرانی خبر ندارد شاهکاری است که در صحنه سینمای جهان ماندگار خواهد بود.»
خلاصه
هرچند فیلم را میشود دید، به مدد حضور بهداد و جذابیتهای آوایی و موسیقیاییاش . اما بعنوان یک فیلم سینمایی چندان قابل دفاع نیست. نه داستان درست و حسابی دارد و نه ساختار منسجم. پایانبندیاش هم نچسب و سرهم بندی شده است. معلوم نیست که یک فیلم داستانی است یا یک ویدئوکلیپ بلند. حتی بعنوان یک ویدنوکلیپ هم در انتخاب تصاویر دقت چندانی نشده و ذوقی خرج نشده است. تنها با ریتم موسیقی مجموعهای تصاویر یکنواخت و مثل هم تکرار شده است. اگر قصد از ساخت فیلم فقط شناساندن این گروههای زیرزمینی به عامه مردم بوده، که هیچ. اما اگر قرار بوده فیلم، به معنی شناخته شدهاش و با رعایت معیارهای ارزشگذاری آن ساخته شود، این اتفاق نیافتاده است. باز تکرار میکنم که فیلم را میشود دید. اما نه به دلیل خود فیلم، بلکه به دلیل جذابیت و امکانات موضوع و موسیقیها و آواهای شنیدنیاش. چیزی که نه حاصل کار کارگردان که دست رنج همان گروههای زیرزمینی است. میثم هجرانی
// انتهای پیام
دوشنبه ۳ اسفند ۱۳۸۸ - ۱۱:۵۴
یادداشت :
نگاهی به "گربه های ایرانی" قبادی
پیش از هرچیز برای کسانی که نمیدانند فیلم درباره چیست توضیحی میدهم. فیلم بطور کلی درباره گروههای موسیقی زیرزمینی و غیرقانونی ایران است. فیلم با دنبال کردن یک دختر و پسر جوان که به دنبال راهاندازی یک گروه موسیقی و رفتن به خارج از کشور هستند، به زیرزمینها و گاه پشتبامها و مخفیگاههای آنها سرک میکشد و مشکلات پیش روی این گروهها ، از جمله مجوز . کنسرت ، محل تمرین و بویژه برخوردهای قانونی و انتظامی که با آنها میشود را به نمایش میگذارد سبک این گروه به اصلاح خودشان این دی راک هست که در تلفظ ذهن به سمت ایندیا یا هند می رود ولی ایندی راک به معنی سبک آزاد است یعنی این می تواند حتی موسیقی سنتی هم باشد یا راک.
ارسال نظر