جمعه ۱۰ اردیبهشت ۱۳۹۵ - ۱۱:۵۴

ببر خیزان، گربه ملموسی شد و اژدهای پنهان خروس قندی!

مشرق: منهای شخصیت شولین با بازی میشل یو که در واقع تنها شخصیت مهم بازماندهِ‌ی فیلم اول است و اینجا پس از پانزده سال فاصله، وقار و طمأنیه‌ی خاصی هم یافته و پرداخت شده‌ترین شخصیت داستان است. بقیه‌ی آنها چندان حرفی برای گفتن ندارند

 دولو وانگ، نویسنده‌ی مشهور چینی رمان‌های هنرهای رزمی است که بیش از همه با سری کتاب‌های پنچ جلدی درنا- آهن شناخته می‌شود که بین سال‌های 1938 تا 1942 نوشته شده است. در سال 2000 آنگ لی اقتباسی  از چهارمین کتاب این سری با نام ببر خیزان،‌ اژدهای پنهان ساخت که با استقبال جهانی بسیار خوبی روبه رو شد. در ژانویه‌ی سال 2013، هاروی وینستاین تصمیم گرفت دنباله‌ای بر این فیلم بسازد؛‌ اقتباسی از رمان شوالیه‌ِ آهنی، گلدان نقره‌ای،‌ آخرین کتاب این سری،‌ یوون وو پینگ از مشهورترین چهره‌های سینمای تایوان در زمینه‌ی کارگردانی و طراحی حرکات رزمی،‌ برای کارگردانی این فیلم انتخاب شد. «ژانگ زی یی» حاضر نشد نقش خود را در این دنباله بازی کند و اعلام کرد که تنها با کارگردانی آنگ لی می‌پذیرد به این داستان بازگردد. این فیلم در نیوزیلند به زبان انگلیسی فیلمبرداری و بعدا به زبان چینی ترجمه شد. ببر خیزان، اژدهای پنهان : شمشیر تقدیر در آمریکا هم زمان در ده – پانزده سالن آیمکس و نت فلیکس پخش شد.

 

 

 

ببر خیزان، گربه ملموسی شد و اژدهای پنهان خروس قندی!


ریچارد ریوپر،‌منتقد شیکاگو سان تایمز که چندان از فیلم خوشش نیامده،‌ نوشته است: « اگر چه تماشای  نقش یو شولین ،‌ فوق العاده است، و لحظه‌های کمی هم از شکوه اوج گیرنده در فیلم وجود دارد، اما ببر خیزان، اژدهای پنهان:‌ شمشیر تقدیر تجربه‌ای غیرضروری و نه چندان جذاب است که حس یک بی‌مووی را دارد که تقلید یا دنباله‌ی اثر اصلی است» جردن هافمن منتقد گاردین که اصلا از فیلم خوشش نیامده، نوشته است : «تقلیدی این قدر دقیق از فیلم اصلی،‌ تصمیم بدی بوده است، نه فقط به این دلیل که این حدس رابه وجود می‌آورد که فیلمنامه توسط یک الگوریتم ریاضی نوشته شده، بلکه به این دلیل که فیلم اصلی یک شاهکار بی‌بدیل بود. در این فیلم هیچ چیزی وجود ندارد که بتواند به پای زیبایی درگیری «ژانگ زی یی» و «چو یون فت» بالای شاخه‌های نازک بامبو برسد. تازه اگر از فقدان هر چیزی که بتواند به اندازه‌ی موسیقی‌ تان دون در فیلم آنگ لی برانگیزنده‌ی احساس باشد،‌ یا بسط شخصیت غنی آن فیلم و بازی‌های قدرتمندش‌، ذکری به میان نیاوریم»‌امتیاز این فیلم درسایت  IMDB تا کنون 2/6 از 10 است و در سایت متاکریتیک 47 از 100.
 

ببر خیزان، گربه ملموسی شد و اژدهای پنهان خروس قندی!


نقد فیلم

بالاخره انتظار طولانی آن دسته از علاقه‌مندان فیلم ببرخیزان،‌ اژدهای پنهان که ساخت دنباله‌ای بر‌آن فیلم را پیگیری می‌کردند به فرجام رسید تا شبکه‌ی اینترنتی – تلویزیونی نت فلیکس در اولین تجربه‌ی تولید و عرضه‌ی فیلم سینمایی (فقط در سالن‌های ایمکس)/ اینترنتی سراغ این اثر مخاطب پسند برود؛ اما آیا نتیجه همانی بود که واقعا در تقدیر این فیلم نوشته شده است؟
به گزارش 24 سال‌ها پس از مرگ لی مویای، استاد اعظم هنرهای رزمی و صاحب شمشیر اسطوره‌ای گرین دستینی ( تقدیر سبز) هنوز افراد زیادی در اندیشه‌ی تصاحب آن و کسب قدرتی هستند که افسانه‌ها به دارنده‌ی آن نسبت می‌دهند. شولین که محبت لی مویای هنوز در قلبش جا دارد،‌ برای حافظت از شمشیر به کمک طلبیده می‌شود. اما با ورود افراد دیگر به داستان،‌ بر پیچیدگی اوضاع افزوده می‌شود.

ببر خیزان ... اگر چه یوان وو پینگ را در مقام طراح حرکات رزمی از فیلم قبلی در اختیار دارد‌، اما با قرار دادن وی در مقام کارگردانی و از دست دادن کسی چون آنگ لی نشان می‌دهد که چرا موفقیت فیلم قبلی به هر دوی آنها ربط داشت؛‌ آنگ لی برای این که درام عاشقانه‌ی چند وجهی زیبایی را سامان داد و وو پینگ، تا زیباترین صحنه‌های حرکات رزمی را متأثر از باله‌ی چینی طراحی کند. حالا نه درام عمیق شکل می‌گیرد و نه حتی در مقام مقایسه با آثار درخشان استاد یوآن، فیلم در زمینه‌ی هنرهای رزمی کار خیلی متفاوتی است. حتی شایعاتی مبنی بر اعمال نفوذ دانی ین در طراحی تعدادی از سکانس‌های رزمی پخش شده است. البته سکانس‌های زیبایی را شاهد هستیم مثلا سکانس ساده اما بسیار مؤثر آموزش شو لین به اسنو ویس یا مبارزه روی دریاچه‌ی یخ زده (‌که آن هم شایع است و کار ین بوده) اما این با سکانس‌‌های فراوان دیگری که هر کدام تکرار دیگر آثار یوان با نمونه‌های کلاسیک فیلم‌های رزمی هنگ کنگی هستند و حتی برخی گویا عینا بازسازی سکانس‌هایی از فیلم نخست‌اند چنان احاطه شده‌اند که احساسی از تازگی و بکر بودن به همراه ندارند.
 

ببر خیزان، گربه ملموسی شد و اژدهای پنهان خروس قندی!


در زمینه‌ی شخصیت پردازی هم فیلم یک عقب نشینی مطلق است. منهای شخصیت شولین با بازی میشل یو که در واقع تنها شخصیت مهم بازماندهِ‌ی فیلم اول است و اینجا پس از پانزده سال فاصله، وقار و طمأنیه‌ی خاصی هم یافته و پرداخت شده‌ترین شخصیت داستان است. بقیه‌ی آنها چندان حرفی برای گفتن ندارند و حتی زمان‌هایی مخاطب احساس می کند که با نمونه‌ی بازیافت شده از شخصیت فیلم‌های قبلی – گاهی فقط در حد تغییر جنیست- روبه روست. این نقطه خصوصا در مورد شخصیت گرگ خاموش با بازی دانی ین که قرار است شخصیت مکمل شولین باشد خیلی آزار دهنده است. دانی ین که در حال حاضر از برجسته‌ترین بازیگران سینمای رزمی هنگ کنگ است از نظر بازی و فیزیک،‌ پختگی درونی چو یون فت از فیلم اول را منتقل نمی‌کند. موردی که یکی از موفقیت‌های فیلم اول بود. اینجا هم هر گاه ین در سکانس‌های نبرد ظاهر می‌شود خیلی موفق‌تر است تا زمانی که در قالب یک مبارز دل شکسته و دل سوخته‌ی به امید رستگاری نهایی نشسته،‌ ظاهر می‌شود.
اقدام نت فلیکس در سرمایه‌گذاری در ساخت این فیلم و توزیع آن در سالن‌های آیمکس برای زمان کوتاه تجربه‌ی جدیدی از تولید سینمایی در دهه‌ی آینده بود، اما این که آیا این تجربه مقوم این جریان شود یا آن را در نطقه خفه کند موردی است که آینده‌ نشان خواهد داد.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.