سه‌شنبه ۱۱ خرداد ۱۳۹۵ - ۱۲:۴۸

فيلمساز خالی بند!

حلقه فیلم

جوان: حكايت فيلمساز ايراني و تبليغ فيلم‌هايشان از آنتن ماهواره تمامي ندارد تا جايي‌كه حتي به دادگاه خوانده مي‌شوند، اما چون انگار عزيزتر از مردم هستند، قانون در برابرشان كوتاه مي‌آيد.

سينماي ما هر روز دنبال سوژ‌ه‌اي تازه براي داد و بيداد كردن است؛ اكثراً هم حواشي هست و شايد تك و توك اتفاق خوشايند. بالاخره نفهميديم اين سينما به قول صاحبانش ورشكسته است يا توي دنيا يكه‌تازي مي‌كند! فيلمساز دست به دامن هر قصه و تبليغي مي‌شود تا صرفاً بفروشد. كار خلاف، خلاف است حتي اگر تبليغِ فيلم باكيفيت خوش‌محتوا روي آنتن ماهواره باشد. فيلمساز در نفروختن همه را مقصر مي‌داند جز خودش؛ توي سر مخاطب گرفته تا صداوسيما و شهرداري و غيره هم مي‌زند و ناله مي‌كند كه چرا كمكي چيزي شامل حالم نمي‌شود؟ انگار جماعت سينماگر ما اين همه راه تبليغ را فراموش كرده و دقيقاً چسبيده‌اند به ماهواره!


جالب‌تر اينكه توجيهاتي مي‌كنند من‌درآوردي؛ خصوصاً اين ادعايشان كه ما تيزرهايمان را به همين شبكه‌ها كه طبق قوانين بالاخره غيرقانوني‌اند و مجازات دارند، نداده‌ايم! خصوصاً تيزرهايي كه در كيفيت برابري مي‌كند با سكانس‌هاي روي پرده. حالا اين وسط دم خروس را باور كنيم يا قسم حضرت عباس را؟ پس توجيه بدتر از گناه نبايد آورد.

البته مدافع حواسپرتي رسانه ملي و صاحبان بنرهاي خالي شهري و امثالهم هم نبايد شد. بالاخره اگر نباشند كه تبليغ كردن در سينما صرفاً مي‌شود تلگرام و اينستاگرام. وقتي در اكران‌دهي، تعداد سالن‌ها و حتي روزهاي پخش، تبعيض باشد و ادعاهايي مثل حق‌خوري؛ بي‌تبليغ براي اكران نيز نمي‌شود جلب مشتري كرد. ولي به هرحال اينها بهانه است و قانون نيز قانون. گرچه هركسي به سهم خود مقصر است وگرنه چرا برخي مخاطبان امروز تلويزيون بايد بروند به سمت سريال‌هاي تركي؟ يا چرا سينماگر فكر مي‌كند كه چون ماهواره احياناً مخاطب دارد، پس براي كمي فروش بيشتر بايد آويزان ماهواره بشوند؛ لابد باورشان شده كه مردم همه نشسته‌اند پاي جم‌تي‌وي!

انگار به زعم اينها فيلم‌هاي چندميلياردي ما همگي به‌خاطر اينجور تبليغ كردن‌ها، پرفروش شده‌اند. البته قبول كنيم كه تلويزيون و بقيه مي‌توانند كنارشان باشند وگرنه اجاره‌هاي ميليوني يك بنر و ثانيه‌هاي ميليوني تبليغ روي سيما براي سينما، كمي زيادي ا‌ست. فيلمساز توقع نداشته باشد كه هرچه ساخت و براي اكرانش مجوز گرفت، بايد باب طبع تلويزيون باشد و اينكه كارم را تبليغ كن. مخاطب اين دو تا گاه زمين تا آسمان فرق مي‌كنند مثل مميزي‌شان؛ نگاه بيخيال سينما كجا و دايره تنگ سيما كجا؟ اگر مجبور باشيم به يكي حق بدهيم با اين توليدات سينما، كفه ترازو به سمت تلويزيون بيشتر مي‌چربد. مخلص كلام اينكه؛ كمي به اين اوضاع سر و سامان بدهيد؛ ‌اي كه دستت مي‌رسد كاري بكن. فقط اينكه خلافي اگر باشد با فيلمساز نيز مثل بقيه مردم بايد برخورد شود.

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.