رئیس سازمان صداوسیما در مراسم معارفه معاون پژوهش، برنامهریزی و نظارت سازمان صداوسیما از وضعیت مالی سازمان انتقاد کرد. علی عسکری گفت که صداوسیما هیچگاه تا این اندازه تحت فشار بودجه و مشکلات مالی نبوده است. از ابتدای دوران ریاستش بر صداوسیما از دولت درخواست کمک کرده است، کمکی که گویا دولت از پرداخت آن سرباز زده است.
با برکناری محمد سرافراز و روی کارآمدن عبدالعلی علیعسکری رویکرد صداوسیما نسبت به دولت چرخش قابل توجهی پیدا کرد و از انتقادهای سخت در دوره سرافراز به رویکرد تعامل و همکاری با دولت رسید که این واقعیت در سخنان صریح عسکری در مراسم معارفه خود مشهود بود.
سرافراز و ایده استقلال مالی
محمد سرافراز که حضورش در صداوسیما دولت مستعجل بود، ایده استقلال مالی صداوسیما از دولت را دنبال میکرد. از نظر سرافراز، صداوسیمای مستقل نیازی به همراهی با دولت نخواهد داشت و این دولت است که برای دیده شدن در صداوسیما باید سراغ صداوسیما بیاید و هزینه پرداخت کند. این ایده در شرایطی محقق میشد که سهم دولت از بودجه صداوسیما که رقم حدود 50 درصدی را نشان میداد، از محل دیگری تأمین میشد. به همین خاطر سرافراز با تغییر اداره بازرگانی صداوسیما و برکناری عباس مهدوی مهر ،مدیرکل بازرگانی صداوسیما و ارائه طرحی برای واگذاری همه آگهیهای رادیو و تلویزیونی در یک مزایده بزرگ، میخواست تا به حداقل یکهزارو700میلیارد تومان سالانه دست پیدا کند که با توجه به واگذاری سهساله آگهیها به برنده مزایده در مجموع چیزی حدود 5 هزار و 100 میلیارد تومان به حساب صداوسیما واریز میشد که با تاکتیکی که دولت به کار برد و خروج بانک توسعه تعاون برنده مزایده آگهیها، این اقدام صداوسیما به بنبست خورد. بعد از آن نیز سرافراز تعرفهها و نحوه تعامل با صداوسیما را تغییر داد تا هم با گران کردن تعرفه آگهیها و هم با کمکردن واسطهها، درآمد سازمان را افزایش دهد، اما با برکناری وی مشخص نشد که حاصل این طرح به کجا ختم شد. چون رئیس بعدی طرحهای سرافراز را تغییر داد. البته در مراسم تودیع و معارفه رؤسای قبلی و جدید صداوسیما سرافراز در آخرین نطق خود به بهبود وضعیت مالی صداوسیما و کسب درآمد خوب چند هزار میلیارد تومانی اشاره کرد و وعده داد که این پولها طی امسال به حساب سازمان واریز میشود. در مقابل علی عسکری دیروز از وضعیت بسیار بد مالی صداوسیما گفت، صحبتی که به نوعی نقض ادعای سرافراز در بهبود وضع مالی این رسانه عریض و طویل است.
علی عسکری؛ تعامل با دولت برای بهبود وضعیت
تا پیش از آنکه صحبتهای رئیسجمهور به مناسبت روز پزشک توسط صداوسیما قطع نشده بود، روابط دولت با رسانه ملی در یک ماهعسل چند ماهه قرار گرفته بود. بعد از دوران سرافراز که دولتیها به هر مناسبتی از رفتار انتقادی صداوسیما گلایه میکردند، در این چند ماهه دولت بارها در اطلاعیههایی از پوشش خوب صداوسیما برای سفرهای رئیسجمهور و دیگر برنامههای دولت تقدیر و تشکر کرده بود. علی عسکری از همان روز اول بنا را بر تعامل با سه قوا به خصوص دولت گذاشته و از دولت درخواست کمک کرده بود. شاید علی عسکری هم انتظار داشت، دولت روحانی مانند بذل و بخششهایی که دولت احمدینژاد برای صداوسیمای تحت ریاست ضرغامی داشت و یک میلیارد دلار را به صورت کمک بلاعوض در اختیار صداوسیما قرار داد، این بار نیز بذل و بخشش دولتی شامل حال صداوسیما شود. انتظاری که تا امروز آرزوی تحقق آن بر دل صداوسیما مانده است. دولت گویا قرار نیست به این راحتی به صداوسیما روی خوش نشان دهد و حالا که پخش تلویزیونی رئیسجمهور هم قطع شده است، ممکن است همان نقدهایی که تا دیروز از سوی مشاوران رئیسجمهور درباره صداوسیمای سرافراز به کار برده میشد، درباره علی عسکری نیز به کار برده شود.
مردم دارند خرج تلویزیون بی پول را میدهند!
اگر فکر میکنید آگهیهای تلویزیونی را به طور رایگان تماشا میکنید، سخت در اشتباه هستید. هزینه تبلیغات به عنوان بخشی از هزینه کالای تمام شده محاسبه شده و خریداران کالا و خدمات آن را از جیبشان پرداخت میکنند. هر چقدر تعرفه آگهیهای تلویزیونی بالا برود نیز این هزینه تبلیغات شرکتهایی که هنوز فکر میکنند با آگهی دادن به تلویزیون میتوانند فروش بیشتری داشته باشند نیز بیشتر شده و در نهایت مشتری و خریدار است که آن هزینه را به صورت سرشکن شده، پرداخت میکند. با وجود این تا هر روزی که دولت نخواهد به صداوسیما کمک مالی کند، این مردم هستند که باید هزینههای صداوسیما را بدهند، اما هزینه دادن مردم به همین جا ختم نمیشود. صداوسیما راههای دیگری نیز برای درآمدزایی دارد. از برنامههای مشارکتی گرفته تا نظرسنجیهای پیامکی و تلفنهای پولی همگی برای مردم هزینه تراشی میکنند. در طول روز انواع نظرسنجیها و مسابقات پیامکی از تلویزیون تبلیغ میشود. پیامکهایی که اغلب بالای 100 تومان برای شرکتکنندهها هزینه در بردارد، اما نوع اطلاعرسانی درباره هزینه پیامکها به گونهای است که بیشتر شرکتکنندهها بعد از کسر هزینه تازه متوجه میشوند که چه اشتباهی کردهاند. تلفنهای پولی قصهگو، جوک تعریفکن و مسابقهای هم که هزینههایشان را روی قبض تلفن مشترکان میکشند. در این وضعیت حتی برنامههای تلویزیونی برای معرفی یک کارآفرین موفق ایرانی درخواست پول میکنند! وضعیت بیپولی کار را به جایی رسانده که در مهمترین برنامههای تلویزیونی مانند «خندوانه»، «دورهمی» و «نود» مجریها بخشی از برنامه را به تعریف و تمجید از اسپانسرها اختصاص میدهند و به نوعی اعتبار خود را خرج درآمدزایی برای اسپانسر میکنند! اگرچه سر جمع این کارها و تقلاها هیچ وقت بودجه بالای هزار میلیارد تومانی صداوسیما را پوشش نخواهد داد و صرفاً دست و پا زدنهایی است که در آن مخاطبان تلویزیون از اینکه رسانه ملیشان آنها را به چشم منابع درآمدی نگاه کند، آزرده خواهد کرد.
روز گذشته رئیس سازمان صداوسیما ابراز امیدواری کرد که با برنامهریزی صداوسیما از بحران مالی عبور کند، باید امیدوار بود این برنامهریزی به کشف راههای جدید برای خالیکردن جیب بینندهها منجر نشود.
ارسال نظر