چهارشنبه ۱۷ شهریور ۱۳۹۵ - ۱۴:۰۰

پیش نمایش سناریوهای سیاسی در جعبه جادو (۱۴)

سریال ۲۴ و حاکمیت بر روح برجام/ اصول امریکایی برای توافق با جمهوری اسلامی کامستان چیست؟

بیست و چهار ساعت مهندسی فرهنگی به شیوه ی آنگلوساکسون ها (۱۴)

بیست و چهار ساعت مهندسی فرهنگی به شیوه ی آنگلوساکسون ها (14)

سینماپرس: م.ر شاه حسینی/ فصل ۸ سریال ۲۴ علاوه بر پیام هایی که برای مخاطب عام دارد، مقامات سیاسی ایالات متحده را نیز مورد خطاب قرار می دهد و اصولی را که باید هنگام هر مذاکره و یا بستن هر پیمان و معاهده ای توسط آنان مورد توجه قرار گیرد، گوش زد کرده و نتیجه بی توجهی به این اصول را نیز به تصویر می کشد، اصولی که تخطی از آنها به هیچ وجه جایز نبوده و حتی اگر رئیس جمهور مرتکب چنین اشتباهی شود، نیروهایی وی را رسوا می کنند. اما از طرف دیگر، این اصول در مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی نیز قابل مشاهده بودند و شاید بتوان آنها را جزء لاینفکی از روح برجام دانست.

در سال ۱۳۸۸ جمهوری اسلامی ایران درگیر اغتشاشاتی شد که به ظاهر در اعتراض به نتیجه انتخابات صورت می گرفت اما در اصل ماحصل برنامه ریزی های مستمر دشمنان مردم بود؛ همان طور که طی به اصطلاح بحران داخلی سوریه که کمی بعد از فتنه۸۸ آغاز شد، تونل هایی زیرزمینی به دست آمد که تاریخ حفر آنها به یک دهه قبل باز می گشت. وقایع سال ۸۸ ایران اسلامی نتیجه دهه ها تهاجم و شبیخون به فرهنگ و قتل عام فرهنگی خاموش نسل های متمادی این کشور بود که تحت سناریوهای تدوین شده تصمیم سازان غربی برای فروپاشی نظام اسلامی صورت گرفته بود. نظام سلطه تمام توان خود را به کار گرفت تا محصول بذرهای کاشته در مغز و قلب ملت ایران را برداشت کند اما ایستادگی رهبری انقلاب و مؤمنان، نصرت الهی را شامل این سرزمین کرد و دشمنان را به ذلت کشاند. مانند تمام شکست های قبلی، دشمن ناامید نشد و تمرکز و توجه خود را معطوف سایر سناریوها و گزینه هایش نمود. اکنون پس از هفت سال، یکی از این سناریوها با درصد موفقیت بالایی در حال دنبال شدن است، سناریویی که دشمن به عیان آن را به عنوان آینده مطلوب خویش برای جمهوری اسلامی ایران، در فصل ۸ سریال استراتژیک ۲۴ به تصویر کشید و تنها چند روز پس از یوم الله ۹ دی ۸۸ به نمایش گذاشت، در دورانی که نخبگان و خواص جامعه هشدارهای رهبری و علماء و بزرگان انقلاب اسلامی پیرامون حرکات دشمن پس از فتنه را نمی شنیدند.

در این سلسله یادداشت ها، مقایسه ای تطبیقی بین برخی رویدادهای کلان سیاسی و اقتصادی جمهوری اسلامی و فصل ۸ سریال ۲۴ صورت می گیرد تا مخاطبان با نمونه ای از نمایش سناریوهای سیاسی در قالب محصولات هنری آشنا شوند و نیز جنبه های مختلف این سناریوی ترسیم شده برای جمهوری اسلامی از حیث تحقق و یا عدم تحقق تبیین شود. این امر فواید دیگری هم دارد و بازخوانی مجدد فصل ۸ سریال ۲۴ می تواند از یکسو  هشداری باشد بابت ضعف دشمن شناسی خواص و متولیان متعدد حوزه فرهنگ و هنر کشور و از سوی دیگر ابعاد بیشتری از سینمای استراتژیک به ویژه تفاوت آن با دکان و مغازه را، برای مخاطبان گرامی روشن کند.  



در قسمت های گذشته ابتدا در بخش ظهور سریال های استراتژیک با غلبه ی سناریو بر سیاست ، به زمینه های پیدایش حاکمیت رسانه ها، مفهوم سینمای استراتژیک و روند شکل گیری آن، ویژگی های اصلی آثار استراتژیک و نیز مقتضیات زمانی تولید سریال های استراتژیک پرداخته شد، سپس در نیم نگاهی به سریال بیست و چهار ، سعی شد مختصری مطالب پیرامون سریال استراتژیک ۲۴ و عوامل سازنده آن ارایه گردد تا مخاطبانی که با سریال آشنایی ندارند، اطلاعات اولیه لازم را درباره آن به دست آورند و سپس در مطلبی با عنوان مولفه های استراتژیک سریال ۲۴ (مرور ۷ فصل نخست) ، اصلی ترین مؤلفه های استراتژیک سریال ۲۴ مورد بررسی قرار گرفت و داستان کلی ۷ فصل ابتدائی آن نیز مرور شد. همچنین در بخش چهارم از این گزارش با عنوان فصل هشت، جمهوری اسلامی کامستان و ترور رییس جمهور حسن ، سعی گردید تا داستان کلی فصل ۸ سریال ۲۴ به همراه خلاصه تمام بیست و چهار ساعت وقایع به تصویر کشیده شده در آن، پس از گذشت ۶ سال از پخش، یکبار دیگر یادآوری گردد تا هم مخاطبانی که این فصل را مشاهده کرده اند و هم آنان که دنبال کننده سریال نبوده اند، کلیت داستان فصل ۸ را پیش از بررسی کامل القائیات آن مرور نموده  باشند؛ اما در ادمه و طی سه مطلب با عناوین بیست و چهار چه چیزی را نشان می دهد؟ و آینده نگاری (Foresight) بیست و چهارساعته ، بیست و چهارساعت آینده نگاری جمهوری اسلامی کامستان ، مهمترین المان هایی که در فصل ۸ سریال ۲۴ به تصویر کشیده شده مرور و با آوردن جزئیات و دیالوگ ها و تصاویر مربوطه سعی شده تا مستنداتی باشند برای آنچه که در قسمت های بعدی از این سریال نتیجه گیری خواهد شد و سپس تحت عنوان سناریوی آینده نگر جمهوری اسلامی کامستان مفاهیم آینده پژوهی، آینده نگاری و سناریونویسی بطور اجمال معرفی شدند تا عمق کارشناسی ها و بررسی های صورت گرفته ی نهان در پشت صحنه سریال ۲۴ مشخص باشد و همچنین توضیح داده شد که چرا جمهوری اسلامی کامستان همان جمهوری اسلامی ایران است و پس از آن طی دو بخش با عنوان جمهوری اسلامی مطلوب سریال ۲۴ و جمهوری اسلامی؛ چماق جنگ و انزوای جهانی با فرض گرفتن معادل سازی صورت گرفته از جمهوری اسلامی ایران، مؤلفه های مشترک بین آینده مطلوب مورد نظر سازندگان سریال ۲۴ و شرایط کنونی جمهوری اسلامی با استناد به مطالب رسانه های مجازی مورد بررسی قرار گرفت و در ادامه در طی دو مطلب با عنوان مددکاران واقعیت بخش فصل هشت و  همراهان جمهوری اسلامی کامستان در پیاده سازی سناریوی مطلوب ۲۴ سعی شد ضمن اشاره به بخشی از همراهان ۲۴ در پیاده سازی سناریوی مطلوب؛ به مهمترین همراهانی را که پیش از ۲۴ وجود داشته اند و پس از آن نیز وجود دارند و داخل یک سیستم بهم پیوسته علیه جمهوری اسلامی به فعالیت می پردازند اشاره گردد و پس از آن در مطلبی با عنوان ۲۴ و سلاحی به نام دیپلماسی عمومی ، ضمن باز تعریف دیپلماسی عمومی و ابعاد آن، به نقش کلیدی سریال های استراتژیک و بالاخص سریال بیست و چهار در تغییر نگرش نسبت به جمهوری اسلامی اشاره گردید و اکنون در این قسمت سعی می شود تا به مهمترین اصولی که فصل ۸ سریال ۲۴ برای انجام یک توافق مطلوب بُرد- بُرد به سبک امریکایی، متذکر می شود و به تصویر می کشد، اشاره نموده و به بررسی میزان تطبیق این اصول با مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ پرداخته شود.



فصل ۸ سریال ۲۴ علاوه بر پیام هایی که برای مخاطب عام دارد، مقامات سیاسی ایالات متحده را نیز مورد خطاب قرار می دهد. این مجموعه فراتر از آنکه به ظرافت نشان می دهد رئیس جمهور تیلور یا هر مقام دیگری در این کشور چطور باید با وجود تمام چالش ها و بحران های داخلی در مقابل دشمن مقتدرانه ظاهر شود، اصولی را که باید هنگام هر مذاکره و یا بستن هر پیمان و معاهده ای توسط مقامات امریکایی مورد توجه قرار گیرد را گوش زد کرده و نتیجه بی توجهی به این اصول را نیز به تصویر می کشد که در این قسمت به مهمترین اصول حاکم بر مذاکرات امریکا و جمهوری اسلامی کامستان اشاره می شود، اصولی که تخطی از آنها به هیچ وجه جایز نبوده و حتی اگر رئیس جمهور مرتکب چنین اشتباهی شود، نیروهای خدوم بسیاری در سیستم وجود دارند که وی را رسوا کرده و مسیر حرکت ساختار اجرایی حاکمیت را اصلاح می نمایند. اما از طرف دیگر، این اصول در مذاکرت هسته ای جمهوری اسلامی نیز قابل مشاهده بودند و شاید بتوان آنها را جزء لاینفکی از روح برجام دانست.

رییس جمهور الیسون تیلور با وجود تمام چالش ها و بحران های داخلی در مقابل وزیر امورخارجه روسیه مقتدرانه ظاهر شود.

۱.        اصل اول، تعهد به منافع اسرائیل

به رسمیت شناختن اسرائیل و عدم تهدید منافع آن از سوی طرف مقابل، پیش شرط هر توافق و پیمانی است. ایالات متحده توافقی که موجودیت اسرائیل را تهدید کند، امضاء نخواهد کرد و این موضوع را در هفتاد سال گذشته به اثبات رسانده است. امریکا در هر حال خود را موظف به حفظ امنیت و منافع اسرائیل می داند.

بیانات امام خامنه ای در دیدار جمعی از دانش‌آموزان و دانشجویان -  ۱۲/۰۸/۱۳۷۸

... در این سه، چهار سال اخیر، گاهی امریکایی ها در گوشه و کنار گفتند که ما مایلیم با ایران ارتباط داشته باشیم! سه، چهار سال است که گاهی این حرفها را می‌زنند. البته این‌که گفتن نداشت؛ معلوم است که می‌خواهند ارتباط داشته باشند؛ اما هدف آنها از این ارتباط چیست؟ این را پوشیده نگه می‌داشتند؛ تا این اواخر که یکی از دولتمردانشان - حالا دولتمردان که چه عرض کنم؛ طرف، خانم بود! - ساده‌لوحی به‌خرج داد و چیزی را که آنها نمی‌گفتند، او در کلماتش افشا کرد! گفت ما با ایران رابطه برقرار می‌کنیم؛ لیکن شرط این رابطه این است که ایران اوّل باید مسأله‌اش را با اسرائیل حل کند! بله؛ اصلاً قضیه همین است. این را همیشه ما می‌گفتیم، اما بعضیها ملتفت نبودند! مسأله‌ی اصلی امریکا در رابطه با هر کشوری و بخصوص در رابطه با ایران اسلامی - که امروز بلندترین پایگاه مبارزه با اسرائیل این‌جاست - همین مسأله است.

چهره هیجان زده ی رییس جمهور الیسون تیلور، هنگام بیان پذیرشِ راه حل دو کشور فلسطینی-اسرائیلی توسط رئیس جمهور حسن


در جریان مذاکرات هسته ای ایران و ۱+۵ نیز، پس از آنکه توافقات اولیه انجام شده و جدیت طرفین برای امضای برجام به نمایش درآمد، مقامات سیاسی کشورهای غربی، جسته و گریخته و اغلب با لحنی تهدیدآمیز از ایران خواستند برای پیوستن به جامعه جهانی و بهره مندی از مزایای آن، اسرائیل را به رسمیت شناخته و دست از تهدید رژیم اشغالگر بردارد.



در آنچه که به عنوان برجام به امضاء رسید نیز ماده یا بندی وجود ندارد که باعث شود جمهوری اسلامی ایران در آینده به تهدید اسرائیل بپردازد و حتی نسخه های دیگر برجام نظیر برجام منطقه ای و برجام بانکی، از هرجهت خیال رژیم صهیونیستی را از بابت جبهه مقاومت راحت خواهد کرد.

۲.       مذاکره از موضع بالا

یکی دیگر از اصولی که مقامات امریکایی به آن پای بند هستند این است که همیشه طرف مقابل است که باید خود را محتاج به مذاکره با ایالات متحده بداند حتی اگر در واقعیت ایالات متحده نیازمند مذاکره باشد. آنچه که باید انعکاس پیدا کند این است که امریکا هیچ نیازی به مذاکره یا توافق با هیچ کشوری ندارد بلکه صرفاً برای حل مشکلات نقاط مختلف جهان به گفتگو با کشورهای دردسرساز می پردازد. فصل ۸ سریال ۲۴ به خوبی این موضوع را به تصویر می کشد، با وجودی که هیجان رئیس جمهور تیلور از پذیرش راه حل تشکیل دولت اسرائیلی توسط عمر حسن هیجان زده است و با وجود اینکه در قسمت های پایانی و در میان صحبت های تیلور و لوگان مشخص می شود که این توافق تا چه حد برای رئیس جمهور امریکا مهم است، اما آن طرفی که احساس عجز و ناتوانی دارد، کامستان است. عجزی که در همان سکانس های ابتدایی فصل ۸ و در قالب دیالوگ بین رئیس جمهور حسن و برادرش، به نمایش در می آید. این جمهوری اسلامی کامستان است که به خاطر فشارهای ناشی از انزوای جهانی و تحریم های اقتصادی حاضر به امضای توافق با امریکا شده و بالاتر از آن، به این توافق احتیاج دارد.


بیانات امام خامنه ای در حرم مطهر رضوی ۰۱/۰۱/۱۳۹۴

در زمینه‌ی مسائل هسته‌ای، دشمنان ما که طرف مقابل ملّت ایران قرار دارند  که عمده هم آمریکا است اینها دارند با تدبیر و سیاست‌گذاری حرکت میکنند. این را ما کاملاً توجّه داریم، میفهمند که دارند چه‌کار می کنند؛ آنها به این مذاکرات احتیاج دارند، آمریکا به مذاکرات هسته‌ای بسیار احتیاج دارد. این اختلافاتی هم که می‌بینید در بین آمریکایی‌ها هست، سناتورهای آمریکا یک‌جور، دولت آمریکا یک‌جور، این معنایش این نیست که اینها به این مذاکرات نیازمند نیستند؛ نه، آن جناح مقابل دولت، مایل است امتیازی را که در این مذاکرات وجود دارد، به نام حریفش که حزب دموکرات است ثبت نشود؛ دنبال این هستند. به این مذاکرات احتیاج دارند و این مذاکرات را برای خودشان لازم میدانند امّا ابراز استغنا می کنند.

در پایان مذاکرات هسته ای جمهوری اسلامی ایران و ۱+۵ نیز برجامی به امضاء رسید که روح حاکم بر آن عدم نیاز امریکا به توافق و نیازمندی جمهوری اسلامی بود. بارها دولتمردان جمهوری اسلامی اعلام کردند که برای تعامل با جهان، خروج از انزوا، شکوفایی اقتصادی، افزایش رونق تجاری و ... باید به مذاکرات هسته ای ادامه داد و هم زمان هم چرخ سانتریفیوژها را چرخاند هم چرخ زندگی مردم را، درست همان طور که رئیس جمهور کامستان به برادرش اعلام می کند جاه طلبی های هسته ای برای وی ارزشی نداشته و او به دنبال خروج از انزوا و حل مشکلات اقتصادی کشور است. در برجام نیز تعهداتی که جمهوری اسلامی ایران پذیرفت تا به اجرا گذارد، بیش از تعهدات طرف غربی بود. اینها همه نشان می دهد که روح برجام ابعاد گسترده تری از تفسیرهایی دارد که پیشتر از آن شده بود.


بیانات امام خامنه ای در دیدار مردم آذربایجان ۲۸/۱۱/۱۳۹۱

مذاکره در عرف آمریکائی‌ها و قدرتهای سلطه‌گر به معنای این است که بیائید بنشینیم گفتگو کنیم تا شما حرف ما را قبول کنید - هدف مذاکره این است - بیائید بنشینیم حرف بزنیم تا بالاخره نتیجه‌ی این حرف زدن و گفتگو کردن این باشد که مطلبی را که شما قبول نمیکردید، حالا قبول کنید. همین حالا در تبلیغاتی که آمریکائی‌ها در مورد مذاکرات راه انداخته‌اند - که چند وقت است لابد میشنوید - و سر و صدا و هیاهو دارند که بله، با ایران مذاکره‌ی مستقیم کنیم، چه کنیم، در همین حرفهای امروزشان هم این معنا کاملاً خودش را نشان میدهد: بیائیم بنشینیم تا ایران را قانع کنیم که از غنی‌سازی دست بردارد؛ از انرژی هسته‌ای دست بردارد. هدف این است. نمیگویند بیائیم بنشینیم مذاکره کنیم تا ایران ادله‌ی خودش را بیان کند، ما از فشار روی مسئله‌ی هسته‌ای دست برداریم، از تحریم دست برداریم، از دخالتهای امنیتی و سیاسی و غیره دست برداریم؛ میگویند بیائید مذاکره کنیم تا ایران حرف ما را قبول کند!

اجرایی شدن برجام نیازمند امضای رئیس جمهور امریکا بود، بدون فرمان اوباما جامعه جهانی، سازمان ملل و ... نمی توانستند تحریم های وضع شده علیه جمهوری اسلامی را لغو کنند.

۳.      گرفتن حداکثر امتیاز چه با لبخند و چه با تهدید

در هر توافقی که امضاء می شود این طرف مقابل است که باید امتیاز بپردازد تا ایالات متحده را برای امضای پیمان راضی کند. از آنجا که ایالات متحده خود نیازی به توافق ندارد، پس لازم نیست امتیازی پرداخت کند و هر جا که طرف مقابل از دادن امتیاز خودداری کرده و یا در روند مذاکره خلل ایجاد کرد باید "قدرت ارتش امریکا" به او یادآوری شود.


بیانات امام خامنه ای در دانشگاه افسری و تربیت پاسداری امام حسین علیه‌السلام -  ۳۰/۰۲/۱۳۹۴

دشمنان ما بد فهمیدند، ملّت ایران را بد شناختند، مسئولین جمهوری اسلامی را درست نشناختند که حرف زور میزنند. در همین قضایای مذاکرات مربوط به مسائل هسته‌ای زورگویی میکنند، حرف میزنند؛ این نشانه‌ی آن است که ملّت را نشناخته‌اند؛ نشانه‌ی آن است که دولت ما را نشناخته‌اند؛ دولت ما هم تسلیم نخواهد شد، دولت ما هم جزو ملّت است، از سر همین ملّت است، برآمده‌ی از میان همین ملّت است، با همین آرمانها پیش رفته‌اند، با همین آرمانها رشد پیدا کرده‌اند. هرچه یک دولتی، یک ملّتی، مسئولینی در مقابل این دشمن عقب‌نشینی کنند، آنها جلو می‌آیند؛ آنها زیاده‌طلبند؛ آنها جز به استکبار و استعمار و سلطه‌ی بر ملّتها به چیزی قانع نیستند؛ هرچه بتوانند جلو می‌آیند؛ باید دیواره‌ی مستحکمی از عزم و توکّل و اقتدار ملّی در مقابل آنها به‌وجود آورد.

اجرایی شدن برجام نیازمند امضای رئیس جمهور امریکا بود.

بدون فرمان باراک اوباما به عنوان ریاست جمهور ایالات متحده، جامعه جهانی، سازمان ملل و ... نمی توانستند تحریم های وضع شده علیه جمهوری اسلامی را لغو کنند.


در فصل ۸ سریال ۲۴ چه با اشاره و چه آشکار نشان داده می شود که رئیس جمهور کامستان بدون اینکه امتیازی بگیرد، در موضوعات مختلف تنها امتیاز داده است. هر بار که رئیس جمهور تیلور از همتای کامستانی خود موردی را طلب می کند، عمر حسن اگرچه با اکراه اما در نهایت با درخواست تیلور موافقت می کند و البته مطالبات طرف امریکایی تمامی نداشته و در حوزه های گوناگونی دنبال می شود. در واقع هربار که رئیس جمهور حسن یک قدم عقب نشینی داشته و مطالبات امریکایی ها را برآورده می کنند، مقامات ایالات متحده یک قدم به جلو برداشته و مطالبات جدیدتری را مطرح می کنند.



گرفتن امتیازات حداکثری از سوی ایلات متحده تا حدی ادامه می یابد که کامستان حتی حق ندارد با بازرسی از تمام محل های سرزمینش حتی مدارس ابتدائی مخالفت داشته باشد. در این صورت ایالات متحده راضی نشده و در نتیجه توافقی در کار نخواهد بود.


- I see from Ethan's notes that we still have not completely resolved the issue of site access for the inspection teams.

- I believe it was resolved. President Hassan agreed the inspectors would have right of passage over our entire country.

- But he exempted schools.

- Only primary schools. Omar didn't think ten-year-old children would be building nuclear missiles.

- Of course. I remember now.


در طرف مقابل هم مقامات امریکایی هیچ گاه گزینه حمله نظامی علیه ایران را از روی میز برنداشته و هربار که مذاکرات به بن بست می رسید با کوبیدن بر طبل جنگ سعی در ارعاب طرف ایرانی داشتند. حتی کمتر از یک ماه پس از اجرای برجام، رئیس جمهور ایالات متحده بطور تحقیرآمیزی درباره توان نظامی امریکا و ارتش ایران صحبت می کند. این در حالی است که هنوز بسیاری به علت ترس از توان نظامی امریکا در سه سال گذشته، هم چنان اذعان می کنند که اگر با ایالات متحده مذاکره نمی شد، جنگ نظامی علیه جمهوری اسلامی حتمی بوده است.


همچنین درباره بازرسی های پذیرش شده تحت برجام تفاسیر مختلفی ارائه شده است و اگرچه امریکا در یکسال گذشته از مصادیق  Any where و Any Time تنها به بازدید مراکز هسته ای و سایت پارچین بسنده کرده است اما معلوم نیست در آینده نیز چنین باشد.



اما آنچه که در این میان اهمیت دارد نادیده گرفتن خلق و خوی استکبار است که با هر قدم عقب نشینی طرف مقابل، دو گام به جلو بر می دارد. در زمانی که مذاکرات هسته ای در جریان بود، مجالس نمایندگان و سنای امریکا علیه جمهوری اسلامی مواضع سخت و شدیدی اتخاذ کردند و حتی در روزهای پسابرجام نیز مطالبات طرف های غربی از ایران نه تنها کاهش نداشته بلکه افزایش نیز یافته است. یک روز اتباعی که به ایران سفر کنند هنگام سفر به امریکا با مشکل مواجه می شوند، روز دیگر اموال ِ سرقت شده از ایران به جرمِ مشارکت در حملات ۱۱ سپتامبر مورد دستبرد مجدد قرار می گیرد و ... در انتها نیز شرط تغییر نظام جمهوری اسلامی در ازای عمل به تعهدات امضا شده ی طرفین غربی مطرح می شود.


بیانات امام خامنه ای در بیست و هفتمین سالگرد رحلت امام خمینی رحمت الله علیه - ۱۴/۰۳/۱۳۹۵

... یک تجربه‌ای ما در مذاکرات هسته‌ای پیدا کردیم؛ این تجربه را نباید فراموش کنیم. این تجربه این است که اگر ما تنازل هم بکنیم، آمریکا دست از نقش مخرّب خودش برنمیدارد؛ ...  جمهوری اسلامی تعهّدات خودش را انجام داد، [ولی] آن طرفِ بدقولِ بدعهدِ بدحساب دارد دبّه میکند؛ تا الان دبّه کرده است. خیلی خب، این یک تجربه است، این شد تجربه. حالا خیلی‌ها قبل از این تجربه هم میدانستند امّا بعضی هم که نمیدانستند، حالا بدانند: در هر زمینه‌ی دیگری هم که با آمریکا شما بحث و مجادله کنید، شما کوتاه بیایید، تنازل کنید، باز او نقش مخرّب خودش را حفظ خواهد کرد؛ در همه‌ی زمینه‌ها: بحث حقوق بشر، بحث موشک، بحث تروریسم، بحث لبنان، بحث فلسطین؛ در هر قضیّه‌ای که شما به فرض -که البتّه محال است- از اصول خودتان، از مبانی خودتان کوتاه بیایید، صرف‌نظر بکنید، بدانید او کوتاه نخواهد آمد؛ اوّل با زبان و با لبخند و با تبسّم وارد میدان خواهد شد، بعد در عمل، کاری را که باید انجام بدهد، دبّه میکند و تعهّد خودش را انجام نمیدهد؛ این شد یک تجربه برای ملّت ایران؛ این تجربه را مغتنم بشمرید ...



در ماه های گذشته به خوبی برای مردم ایران روشن شد که غربی ها بویژه مقامات امریکایی اساسا اهل امتیاز دادن نیستند و صرفا با لبخند یا تهدید خواسته های خویش را دنبال کرده و تنها قائل به گرفتن حداکثر امتیاز از طرف مقابل است. همان طور که در فصل ۸ سریال ۲۴ دولت امریکا کوچکترین امتیاز به کامستان نداده و مدام به دنبال تحقیر و تهدید کامستان و سپس گرفتن امتیاز از آن است.

اما یکی از مهمترین زیاده خواهی های مقامات امریکایی در دوران پسابرجام اعمال فشار بر ایران در موضوع موشک های بالستیک، حقوق بشر، FATF و همچنین مسائل منطقه ای بوده است به طوری که با پیگیری هم زمان این پرونده ها سعی در ایجاد تنگناهای بیشتر برای جمهوری اسلامی و متقاعد کردن اعتدال گرایان برای عقب نشینی در این زمینه ها دارد.


بیانات امام خامنه ای در دیدار مسئولان نظام -  ۲۵/۰۳/۱۳۹۵

من دو سه سال قبل از این در اوایل این قضیّه‌ی مذاکرات هسته‌ای، گفتم آمریکایی‌ها از همین الان به ما بگویند اگر جمهوری اسلامی تا کجا عقب‌نشینی کند، آنها دیگر دشمنی نمیکنند؛ این را بگویند. اگر مسئله‌ی هسته‌ای حل شد، دیگر قضیّه تمام است؟ خب حالا قضیّه‌ی  هسته‌ای حل شده، ببینید تمام است قضیّه؟ قضیّه‌ی موشکها پیش آمد؛ قضیّه‌ی موشکها حل بشود، قضیّه‌ی حقوق بشر است؛ قضیّه‌ی حقوق بشر حل بشود، قضیّه‌ی شورای نگهبان است؛ قضیّه‌ی شورای نگهبان حل بشود، قضیّه‌ی اصل رهبری و ولایت فقیه است؛ قضیّه‌ی ولایت فقیه حل بشود، قضیّه‌ی اصل قانون اساسی و حاکمیّت اسلام است؛ اینها است، دعوا سر چیزهای جزئی نیست. بنابراین این تصوّر، تصوّر غلطی است.

مسئول تحریم های ایران در دولت ایالات متحده:

این بدان معنا نیست که ما در پایبندی به تعهدات خود ناکام بوده ایم. ما به همه تعهدات خود بر اساس برجام پایبند بوده ایم و همه تحریم های ثانویه هسته ای را همان گونه که وعده داده بودیم، لغو کردیم.

آنچه مشخص است اینکه حتی با رفع نگرانی های هسته ای، شرکت های بین المللی همچنان درباره تجارت با ایران نگرانند. بسیاری از این نگرانی ها به تحریم ها مربوط نمی شود. برخی شرکت ها درباره معیارهای شفاف سازی ایران و شناخت ایران با پرونده قضایی پرمخاطره از نظر گروه ویژه اقدام مالی نگرانند.

برخی هم درباره فساد و همچنین قوانین ایران و دیگر موانع موجود بر سر راه تجارت در این کشور نگرانند. اقدامات تحریک آمیز غیر هسته ای ایران از جمله حمایت فعال از تروریسم و آزمایش موشک های بالستیک عامل نگرانی برخی دیگر از شرکت هاست.

همانگونه که باراک اوباما، رئیس جمهور اخیرا گفت: ایران باید آنچه را که همه کشورها به آن پی برده اند، دریابد و آن اینکه تجار به کشورهایی می روند که احساس امنیت کنند، جایی که در آن شاهد جنجال های گسترده نباشند و بتوانند اطمینان حاصل کنند که معاملات آنها به طور عادی انجام خواهد شد.

اگر ایران به دنبال تجارت های بیشتر است، باید درصدد رفع این مشکلات برآید - باید اصلاحات جدی انجام دهد و فضایی ایجاد کند که در آن تجار احساس امنیت کنند.

..... افزون بر اینکه ما هیچکدام از تحریم های خود را که هدف آنها مقابله با فعالیت های ایران است که به بروز بی ثباتی منجر می شود و خارج از چارچوب پرونده هسته ای قرار دارد، لغو نکرده ایم. همانگونه که برای ایران و شرکای بین المللی خود تصریح کرده ایم، برجام بر تحریم های غیر هسته ای ما تاثیری نخواهد گذاشت. این تحریم ها تنها یک سری کلمه بر روی کاغذ نیستند. ما با تمام قدرت آنها را اجرا می کنیم.

این تحریم ها ابزاری برای مجازات یا بروز سرخوردگی نیستند. هدف از این تحریم ها در کنار دیگر ابزار اعمال فشار بر ایران به منظور ایجاد تغییر در محاسبات راهبردی اش در زمینه حمایت از تروریسم و اقداماتی که به بی ثباتی منطقه منجر می شود، آزمایش موشک های بالستیک و رعایت حقوق بشر است - درست همانگونه که تحریم هایی که اکنون لغو شده اند، کمک کردند ایران در محاسبات خود در زمینه برنامه هسته ای تغییراتی ایجاد کند. و اگر ایران چنین تغییراتی را ایجاد کند در نتیجه این تحریم ها نیز سرانجام یک روز لغو خواهند شد. با وجود این ایران همچنان در مسیری حرکت می کند که حامی اصلی تروریسم محسوب می شود و در بی ثبات کردن منطقه نقش مهمی ایفا می کند. ایران در اختیار حزب الله، حکومت اسد و حوثی های یمن پول و سلاح قرار می دهد. این کشور همچنان به توسعه برنامه موشک های بالستیک خود ادامه می دهد، اقدامی که نقض شرط های شورای امنیت سازمان ملل است و ایران همچنان حقوق بشر را نادیده می گیرد. به لطف کنگره و رئیس جمهور ما تحریم هایی را که برای مقابله با اینگونه فعالیت ها ضروری است، در اختیار داشته ایم.

و من به عنوان فردی که وظیفه طراحی و اعمال تحریم ها بر ضد ایران را برعهده داشته است، می توانم به شما بگویم که قوانین موجود بسیار قدرتمندند. هر ایرانی یا فرد مرتبط با ایران که ما آن را تحریم کرده ایم و نام وی را در فهرست دفتر کنترل سرمایه های خارجی قرار داده ایم - یا در آینده نام وی را اضافه می کنیم - هدف تحریم های ثانویه اند. این یک تهدید جدی است. هر بانک خارجی که با چنین فردی تعامل داشته باشد احتمالا با قطع کامل ارتباط با نظام مالی آمریکا مواجه خواهد شد.

براساس نظام کنونی تحریم های آمریکا بیش از ۲۰۰ شخص حقیقی و شرکت مرتبط با ایران هدف تحریم های غیر هسته ای هستند. این گروه شامل سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، سپاه قدس و شرکت های تابعه و مقامات ارشد آنها می شود که همگی همچنان هدف تحریم های ما خواهند بود.

علاوه بر آن نام نهادهای دفاعی مهم ایران که بیشترین بخش فعالیت کشور در زمینه موشک های بالستیک بر عهده آنان بوده است، در این گروه قرار دارد. در حقیقت از زمان اجرای برجام، ما همچنان به اعمال تحریم بر ضد حامیان برنامه موشک های بالستیک ایران ادامه داده ایم. از زمان اجرای برجام ما همچنان تحریم هایی را که هدف آن فعالیت های ایران در زمینه حمایت از تروریست های نیابتی بوده است، اعمال کرده ایم. حزب الله یکی از مهمترین نمونه ها است.

در اواخر ژانویه ما یک شبکه حمایت مالی مهم حزب الله را که به منظور حمایت از فعالیت های تروریستی و آشوبگرانه حزب الله به پولشویی می پرداخت، تحریم کردیم.

و درست ماه گذشته ما قوانین تحریم های جدید را به منظور اجرای قانون منع حمایت مالی بین ‌المللی از حزب‌الله - ۲۰۱۵ - منتشر کردیم. این قانون ابزار بیشتری در اختیار ما قرار می دهد تا برای نابودی شبکه های مالی حزب الله تلاش کنیم.

پس از سالها تحریم اکنون حزب الله در بدترین شرایط مالی خود در چندین دهه اخیر قرار دارد. و من می توانم به شما و شرکای بین المللی مان اطمینان دهم که به شدت در تلاشیم تا مانع فعالیت های تجاری آنها شویم. برجام هیچ تاثیری بر تلاش های ما در این زمینه نداشته است.

در نهایت اینکه ما درباره ماهیت تهدیدهای غیر هسته ای ایران هوشیاریم. ما همچنان با استفاده از ابزار مختلف از جمله اعمال تحریم های موجود و طراحی هدف های جدید در صورت لزوم به مبارزه با این تهدیدها ادامه می دهیم.

نتیجه این که می خواهم تاکید کنم به لطف برجام ما اکنون با حذف تهدید هسته ای که ما، متحدان ما و جهان را ایمن تر ساخته است، می توانیم با چنین تهدیدهایی مقابله کنیم.

من همچنین می خواهم به این کمیته اطمینان دهم که وزارت خزانه داری همچنان به همکاری نزدیک با کنگره خواهد پرداخت و ما تحریم های موجود را به منظور مقابله با فعالیت های غیر هسته ای ایران ادامه خواهیم داد و همانند سال های قبل از برجام در راستای تامین اهداف امنیت ملی گام بر خواهیم داشت.



به عبارت بهتر امریکا سعی دارد با باز کردن زمین در موضوعات دیگر به امتیازگیری حداکثری از جمهوری اسلامی بپردازد، همان طور که در سریال ۲۴، گرچه داستان پیرامون توافق هسته ای است اما بارها عنوان می شود که این توافق صلح جامع است و طبیعتا صلح جامع شامل تمام موضوعات و موارد اختلاف برانگیز است، برای نمونه تلویحا اشاره می شود که کامستان از خصومت با اسرائیل دست برداشته است. در جایی دیگر هنگامی که شرایط اقتضا می کند حتی فایل حاوی اطلاعات مأموران کامستانی مشغول فعالیت در ایالات متحده نیز مطالبه شده و دریافت می شود. این به آن معناست که ایالات متحده به هیچ وجه قصد امتیاز دادن به طرف مقابلش را ندارد. 

۴.       امنیت ملی امریکا، خط قرمز

اصل بعدی که مقامات امریکایی اجازه عبور از آن را ندارند، امنیت ملی امریکاست، امنیت ملی خط قرمز و معیاری است برای گرفتن و دادن امتیاز. فصل ۸ سریال ۲۴ به طور کامل تبعات عبور از این اصل را به تصویر می کشد. رئیس جمهوری که اصول امریکایی را نادیده گرفته و بنابراین امنیت ملی امریکا را خدشه دارد کند، در نهایت ضمن واگذاری قدرت، مجبور است از تمام آمال خود که در اینجا امضای توافق صلح است، دست بکشد.



رئیس جمهور تیلور به انتخاب خود توافق نامه صلح را امضاء نمی کند بدون اینکه کوچکترین فشاری از سوی سایر مقامات، مطبوعات و یا سیستم امنیتی بر وی وارد شود، چرا که او به اشتباه خود پی برده است، صلح با دشمنان شهروندان امریکایی فایده ای ندارد.



پیام صریح روز هشتم ۲۴ این است که صلح سیاسی با دشمنانی که شهروندانش تهدیدی برای شهروندان امریکایی هستند، فایده ای ندارد. اگرچه یکبار ژنرال براکر این موضوع را یادآوری کرده است اما رئیس جمهور تیلور با پیگیری روند مذاکرات باز بر اشتباه خود پافشاری می کند.


ژنرال براکر: «من سه نقشه ی حمله ی تلافی جویانه علیه اهدافی در کامستان آماده کردم»

رئیس جمهور تیلور: «آیا لازمه بهتون یادآوری کنم ژنرال براکر که جمهوری اسلامی متحد ماست؟»

ژنرال براکر: «لازم نیست ... ولی یک متحد به چه دردی می خوره وقتی شهروندانش بتونن سرخود بهمون حمله کنن؟»


اما زمانی که جک باور در جایگاه سمبل سیستم امنیتی امریکا، بر این موضوع تأکید می کند که صلح پایدار نمی تواند تنها جنبه سیاسی داشته باشد و نمی توان با دشمنان امریکا صلح کرد، رئیس جمهور تیلور به اشتباه خود پی می برد.

Jack Bauer:

A lot of good people died today, not just President Hassan. Operatives from CTU, members of other law enforcement agencies. Renee Walker. Who I was very close to.

 

These people died today because President Suvarov wanted to destroy the peace treaty for his own interests, and President Taylor knows this because I told her, but she's willing to cover

it up because she believes the peace accord will serve the greater good. She is wrong; it won't.

 

Lasting peace cannot simply be political. It has to be born out of trust and honesty and understanding and most importantly, a will on both sides to move forward.

 

Currently, that will does not exist. This peace is fraudulent, and I cannot in good conscience allow the people that lost their lives today to go unspoken for. Kim, you reminded me of that earlier today. That's who I am.


به همین علت است که توافق صلحی که طی دستیابی به آن، طرف کامستانی حاضر شده بازرسی از تمام محل های سرزمینش را بپذیرد، پرونده نیروهای مخفی خود در ایالات متحده را در اختیار مقامات امریکایی بگذارد، فایل حاوی اطلاعات جاسوسی شده نیروهای اطلاعاتی این کشور درباره سیستم هسته ای ایالات متحده بویژه نقاط ضعف سیستم دفاع رادیولوژیکی این کشور را در اختیار مسئولان امنیتی امریکا قرار دهد و ... باز هم به سرانجام نرسیده و رئیس جمهور تیلور آن را امضاء نمی کند. تمام همکاری هایی که کامستان داشته و تمام اسراری که در اختیار امریکا نهاده در برابر امنیت ملی ایالات متحده ارزشی نداشته و نمی تواند امریکا را ملزم به امضای توافقنامه صلح نماید.



از همین روست که متن توافق را ایالات متحده تنظیم می کند و نه سازمان مللِ مترسک مانند و نه حتی روسیه که از آن به عنوان ضلع سوم توافق یاد می شود دخل و تصرفی در متن توافق ندارند. این فصل به خوبی نشان می دهد که در جائی که امنیت ملی ایالات متحده در میان است و طرف مقابل این کشور یکی از دشمنان آن باشد، هرچند دشمنی که ضعیف به تصویر کشیده شده، هیچ نهاد و کشور دیگری تصمیم گیرنده نبوده و نمی تواند پیش از توافق امریکا، امتیازی را به طرف مقابل واگذار کرده و یا توافقی را امضاء نماید.



همان طور که در فصل ۸ مجموعه ۲۴ به تصویر کشیده شده است، امنیت ملی امریکا تعیین کننده همه چیز است، امری که امروز و در مذاکرات هسته ای به جمهوری اسلامی نیز برقرار بوده است. برای مثال حتی سازمان ملل اجازه نداشت پیش از بررسی کنگره امریکا قطعنامه های ضد ایرانی را لغو کند.



هنوز یک ساعت از قرائت بیانیه و کف زدن های خبرنگاران نگذشته بود که باراک اوباما پشت تریبون آمد و از توافق نو رسیده صحبت کرد.
-  ما تحریم‌های مربوط به حقوق بشر را حفظ خواهیم کرد.
- این توافق به حل شدن تمامی موضوعات با ایران نمی‌انجامد.
- ما امنیت اسرائیل را افزایش دادیم.
- دو سوم از سانتریفیوژهای ایران ذخیره می شوند وتحت نظارت بین المللی قرار خواهند گرفت.
- ایران ۹۸% اورانیومش را کنارخواهند گذاشت.
- بدون این توافق ما سناریویی برای همراهی دنیا با خود نداشتیم.
- اگر ایران تعهدات خود را نقض کند کلیه تحریم‌ها بازخواهد گشت.
-  در راستای منافع امنیت ملی در استفاده از زور تردید نخواهم کرد.
- دسترسی ۲۴ ساعته به سایت‌های هسته‌ای ایران وجود خواهد داشت.
- در توافق تمامی خط قرمزهای ما رعایت شده است.
- آژانس بین‌المللی انرژی اتمی اجازه دسترسی به هرجایی را در هر زمان در ایران خواهد داشت.

جان کری نیز دومین زنگ هشدار را نواخت و در همان برهه به میان خبرنگاران آمد و اظهار داشت:
 - 
آمریکا به تعهدات خود در زمینه امنیت اسرائیل و کشورهای حوزه خلیج فارس پایبند است.
 -توافق بر مبنای تعهدات نخواهد بود، بلکه بر مبنای مدارک و شواهد خواهد بود، بازرس‌ها حتی به تاسیسات ساخت سانتریفوژها نیز دسترسی خواهند داشت.
-   ما توافق کردیم که تنها در نطنز اورانیوم غنی سازی شود، سوخت مصرف شده در رآکتور اراک تا آخر عمر آن به خارج فرستاده میشود و ایران تا ۱۵ سال آینده رآکتور آب سنگین دیگری نمی سازد.
-   ما حاضر به پذیرش هر توافقی نیستیم و تنها یک توافق خوب را می پذیریم.

مبتنی بر آنچه که سریال ۲۴ بر آن تاکید می ورزد؛ سازمان ملل نقشی در تدوین برجام نخواهد داشت


امنیت ملی ایالات متحده اقتضا می کند که ضمن گرفتن امتیازات حداکثری، کمترین امتیازی به طرف مقابل بویژه دشمنانش ندهد. برای مثال در سریال ۲۴ هم تنها صحبت از تعهداتِ طرف کامستانی است و از تعهدات طرف امریکایی به جز قول تیلور که رئیس جمهور حسن در مشاجره با برادرش به آن اشاره می کند، خبری نیست. در واقعیت نیز همواره چنین بوده است، برای مثال ایالات متحده کشورهایی متخاصم را در تنگنای شدید اقتصادی قرار می دهد، کوبا، کره شمالی و لیبی از جمله این کشورها هستند. به عبارت بهتر امنیت ملی از نوع امریکایی اجازه نمی دهد این کشور رونق تجاری و رشد اقتصادی کشورهایی که با آنها دشمنی دارد را بپذیرد. به همین علت است که عواید حاصل از برجام را تقریبا هیچ دانسته اند چرا که رشد اقتصادی جمهوری اسلامی ایران به عنوان دشمنی قدرنمند، ناقض خط قرمز امنیت ملی امریکاست و هرگز برای گاوچران ها قابل تحمل نخواهد بود.

بر این اساس می توان روح برجام را به ابعاد گسترده تری تعمیم داد تا پاسخ شرایطی که امروز به وجود آمده است، پیدا شود. تضمین امنیت ملی امریکا در کنار امنیت و منافع اسرائیل بخشی از همان روح برجام است که جایی ثبت نشده اما مقامات امریکایی در حال عمل به آن هستند.



ماهیت برجام و روح حاکم بر آن تا حدی در خدمت امنیت ملی امریکاست که بعید است رئیس جمهور بعدی این کشور آن را پاره کند، همانند مخالفت های نمایشی مقامات رژیم صهیونیستی که در زمان مذاکرات هسته ای از خود بروز می دادند.


۵.      اجرای عدالت تنها راه حصول توافق پایدار

اما آنچه که حافظان امنیت ملی امریکا را برای امضای توافق با دشمنان راضی می کند، اجرای عدالت است و جک باور تنها در صورت اجرای عدالت درباره تمام کسانی که در قتل رنه واکر دست داشته اند، امضای توافق را می پذیرد.

Jack Bauer:

Madam President, I don't want revenge,

I want justice.

("Day ۸: ۹:۰۰am-۱۰:۰۰am")

اگرچه در آنچه که به تصویر کشیده می شود، روسیه مقصر بوده و باید مجازات گردد، اما روشن است که اضافه کردن روسیه به داستان، صرفاً برای انتقال پیام هایی است که نمی توان به طور مستقیم آنها را درباره کامستان به کار برد. چرا که روسیه اساساً در تعیین مفاد توافق دخالتی ندارد و صرفاً باید آن را امضاء نماید، حالا اگر به جای رئیس جمهور روسیه، یک مقام کامستانی یا حتی دالیا حسن در پشت قتل رنه واکر بود، باز هم جک باور خواستار عدالت می شد و معاهده را بی فایده تلقی می کرد.

به عبارت بهتر، ایالات متحده تنها زمانی با دشمن مصالحه می کند که طرف مقابل درباره تمام جرائمش مجازات شده و عدالت درباره آن اجرا گردد، حتی اگر حاضر شده باشد تمام بازرسی ها را پذیرفته و اسرار کشورش را در اختیار مقامات امریکایی بگذارد. از نگاه جک باور به عنوان یک امریکایی، نمی توان با دشمنی که چند دهه به حمایت از سازمان های تروریستی، نادیده گرفتن حقوق بشر و ... مشغول بوده و ده ها اتهام دیگر در پرونده خود دارد، توافقنامه صلح امضاء کرد بدون آنکه پیش از آن عدالت اجرا شود.



این یکی دیگر از پیام های این فصل از مجموعه ۲۴ است که اگرچه درباره روسیه به کار می رود اما به طور ضمنی به جمهوری کامستان و در واقع جمهوری اسلامی ایران و هر مذاکره ای که با آن انجام می شود، اشاره دارد. حتی مرگ رئیس جمهور حسن اجرای حکمی است که پس از قبول اتهامات صورت می گیرد، رئیس جمهور حسن حمایتش از سازمان های تروریستی را قطع کرده، اعتراف می کند که کشورش در حال دستیابی به بمب اتمی بوده، اعتراف می کند که طی ۲۰ سال اطلاعات فراوانی درباره برنامه ی هسته ای و سیستم دفاع رادیولوژیکی ایالات متحده جمع آوری شده است و ... . در واقع مرگ او زمانی رقم می خورد که پیش از آن وی به بخشی از جرائم خود و کشورش اعتراف کرده است و اعدام وی به سبک القاعده و داعش، همان عدالتی است که درباره ی او اجرا شده می شود. در واقع رئیس جمهور حسن نیز اگرچه به صراحت با بدعهدی امریکایی ها مواجه نمی شود اما سرنوشت او نیز همچون تمام کسانی که پیشتر به امریکا اعتماد کرده اند به ناکامی منتهی می شود، زیرا بعید است کسانی که معتقدند«یک سرخپوست خوب، سرخپوست مرده است»، اجازه دهند یکی از دشمنان سابق ایشان با دست پر ایالات متحده را ترک کند، شاید برای همین است که باید رئیس جمهور حسن کشته شود.



شاید بتوان گفت مجازات و تنبیه جمهوری اسلامی به سبب اقدامات گذشته و عدم تغییر در مواضع استراتژیک نیز بخش دیگری از روح برجام است. همانند روز هشتم سریال ۲۴ که نشان می دهد ایالات متحده چطور با وجود گرفتن امتیازات فراوان در انتها جمهوری اسلامی کامستان را دست خالی می گذارد؛ چرا که ابتدا باید عدالت اجرا شود؛ در برجام نیز اگرچه طرف های غربی به ویژه مقامات امریکایی برخی تحریم ها علیه جمهوری اسلامی را لغو کرده اند اما در واقع آنها هیچ تعهدی به امتیاز دادن به جمهوری اسلامی نداشته و به هیچ وجه حاضر نیست کشوری را که دشمن می دارند، بدون محدودیت و مهمتر از آن، مجازات بابت اعمال گذشته، رها کنند. این نه تنها نگاه مقامات امریکایی، بلکه عقیده غالبِ باورمندان به فرهنگ زندگی امریکایی است، همچون این خبرنگار که از یک دولتمرد ایالات متحده می پرسد: چگونه به یک شرکت آمریکایی مجوز می‌دهید که به کشوری که امنیت متحدان ما و حتی خود ما را به مخاطره انداخته، هواپیما بفروشد.

«مارک دوبویتز» مدیر اجرایی بنیاد دفاع از دموکراسی و یکی از تحلیلگران سرشناس آمریکایی در بیانیه‌ خود از کنگره خواست تدابیر تحریمی بیشتری را برای اعمال فشار بر ایران اتخاذ کند.

مهمترین توصیه‌های «دوبویتز» به کنگره آمریکا در این بیانیه به شرح ذیل می‌باشد:

۱/ محافظت از دلار آمریکا در برابر اقتصاد غیرقانونی ایران

۲/ تصویب مجدد قانون تحریم‌های ایران بعنوان پایه اصلی معماری تحریم‌ها

۳/ تلاش برای نفی «ایران عملکرد اقتصادی مسئولانه‌ای دارد»

۴/ تشدید تحریم علیه سپاه‌پاسداران با هدف‌گرفتن حمایت این نهاد از تروریسم و افزایش تحریم‌های عدم‌اشاعه‌هسته‌ای

۵/ گزارش‌دهی به‌روز درباره نفوذ سپاه‌پاسداران در بخش‌های اقتصادی ایران و همچنین گزارش‌دهی و تحریم بخش‌های مرتبط با توسعه برنامه موشکی

۶/ الزام وزارت خزانه‌داری به تعیین شرکت‌هایی با مالکیت سپاه یا وزارت دفاع ایران

۷/ الزام وزارت خزانه‌داری به تدوین لیست نظارت بر سپاه‌پاسداران

۸/ لزوم گزارش‌دهی به کمیسیون بورس و اوراق بهادار درباره هرگونه معامله‌ای که با شرکت‌های موجود در «لیست نظارت سپاه» و یا بخش‌های مرتبط با برنامه موشکی بالستیک ایران انجام می‌گیرد

۹/ اصرار بر انجام تحقیقات دقیق درباره تلاش‌های ایران برای خریدهای غیرقانونی و نگرانی‌های اصلی در خصوص ابعاد نظامی احتمالی در برنامه هسته‌ای این کشور

۱۰/ گسترش تحریم‌های مرتبط با حقوق بشر از طریق اعمال تحریم علیه نهادهای دولتی ایران که مسئول نقض حقوق بشر بوده و اعطای مزایای تحریم به بهبود وضعیت حقوق بشر

۱۱/ هدف قراردادن فساد به دلایل مرتبط با تروریسم و مسائل حقوق بشر

۱۲/ لزوم گزارش‌دهی درباره شهروندان آمریکایی و سایر اتباع دوملیتی بازداشت‌شده در ایران

۱۳/ لزوم اعمال گزارش‌دهی و اعمال تحریم علیه حمایت ایران از بشار اسد و فعالیت‌های سپاه‌ در سوریه

۱۴/ لزوم ارائه اعتبارنامه ریاست‌جمهوری(از سوی دولت روحانی) که ضامن استفاده از هواپیماهای تجاری تنها در حمل و نقل شهروندان باشد

۱۵/ ممنوعیت تمامی موسسات مالی آمریکایی از جمله صادرات_واردات از تامین مالی هرگونه تجارتی با ایران؛

۱۶/ لزوم گزارش‌دهی درباره استفاده از بنادر و فرودگاه‌های خارجی توسط ایرانی‌هایی که مورد تحریم هستند

آیا خواهان بمباران و حمله به ایران هستید؟ خوب پس از توافق هسته‌ای حمایت کنید. این بحث و استدلال تحریک‌آمیزی است که از سوی مقامات دولت اوباما و دیگر حامیان توافق در تلاش آنها برای تقویت توافق هسته‌ای پیش از رای‌گیری حساس در کنگره بیرون آمده است ... مقامات دولت در دیدارها و نشست‌ها در کنگره و همچنین با تحلیلگران مهم در حوزه سیاستگذاری استدلال و بحث می‌کنند که بازرسی‌ها از تاسیسات هسته‌ای ایران بر اساس توافق جزئیات مهمی را افشا خواهد کرد که در صورت تصمیم‌گیری آمریکا برای حمله به ایران می‌تواند به منظور هدف قرار دادن بهتر از آنها استفاده شود.


حال به  خوبی می توان دریافت چرا در پایان فصل ۸ سریال ۲۴ پیمان صلحی که یکسال تمام میان ایالات متحده و جمهوری اسلامی کامستان بر روی آن بحث و تبادل نظر شده و اکنون آماده امضا شدن است، از سوی رئیس جمهور امریکا به بهانه ی کارشکنی روس ها امضاء نمی شود؟ آنچه که به نمایش در می آید مذاکراتی میان امریکا و کامستان است و روسیه همانند سازمان ملل و سایر کشورهای جهان کوچکترین نقشی در تنظیم مفاد توافقنامه ندارد، حال چطور حمایت روس ها از تروریست ها و دخالت آنها در قتل رئیس جمهور حسن و مهم تر از او، رنه واکر، مانع امضای توافقنامه صلحی می شود که قرار است جمهوری کامستان را از انزوای جهانی خارج کرده و میلیاردها دلار را به اقتصاد ورشکسته ی آن تزریق کند؟


President Taylor:

Before there can be a meaningful peace, justice must be served.


همان طور که پیشتر اشاره شد، روسیه با وجود اینکه نقشی در روند توافق ندارد برای این به داستان اضافه شده است تا حامی مخالفان مذاکرات باشد و به این ترتیب اینطور القاء شود که ورای شعارهای ایدئولوژیک در مخالفت با توافق، وابستگی به روسیه و مزدوری آن نهفته است تا به این وسیله حلقه ی دیگر از زنجیره ای که شعار مرگ بر روسیه در روز ۱۳ آبان سال ۱۳۸۸ حلقه پیشین آن بود، تکمیل گردد. علت بعدی حضور روسیه در داستان نیز به پیام های غیرمستقیم ارسال شده باز می گردد مانند عدم توافق با دشمنان ایالات متحده و یا اول عدالت، بعد توافق!



در واقع رئیس جمهور تیلور در ظاهر، توافقنامه صلح با کامستان را پس از گرفتن امتیازات فراوان از جمله بازرسی تمام کشور و همچنین دریافت انواع اسرار محرمانه این کشور به بهانه کارشکنی روس ها امضا نمی کند، اما باطن این عمل حکایت از این دارد که کامستان نیز همانند روسیه باید اول برای جرائمش مجازات شده و عدالت درباره ی آن اجرا شود و سپس با آن مصالحه صورت بگیرد، حتی قطع حمایت از سازمان تروریستی و قبول محرمانه ی راه حل تشکیل کشورهای اسرائیلی – عربی نیز نمی تواند این صلح را توجیه کند.



امضا نکردن توافقنامه صلح نشان می دهد که اصلاً ایالات متحده بنا ندارد توافقنامه ای با جمهوری اسلامی کامستان به امضاء برساند. به واقع هدف نه تنها نابودی نظام سیاسی که نابودی ساختار ایدئولوژیک کامستان از طریق رفت و برگشت ها و وعده دادن هاست. به این علت است که مذاکره بخشی از مسیر به زانو درآوردن جمهوری اسلامی است و هیچ امتیازی در آن داده و گرفته نمی شود مگر اینکه دستیابی به این نتیجه را برای ایالات متحده نزدیک سازد.


... بحث مذاکره را پیش کشیدند، که ایران بیاید بنشینیم مذاکره کنیم. همین رفتار غیرمنطقی، در این دعوت به مذاکره هم وجود دارد. غرض آنها حل مشکلات و مسائل نیست - که من بعد توضیح خواهم داد - غرضشان یک کار تبلیغاتی است برای اینکه به ملتهای مسلمان نشان دهند که ببینید این نظام جمهوری اسلامی بود با آن سرسختی، با آن ایستادگی، اما عاقبت مجبور شد بیاید باب مصالحه و گفتگو را با ما باز کند. وقتی ملت ایران اینجور است، شماها چه میگوئید دیگر؟ این را برای خاموش کردن و ناامید کردن ملتهای سربرافراشته‌ی مسلمان که امروز در بسیاری از کشورهای اسلامیِ اینها نسیم بیداری وزیده است و به خاطر اسلام احساس عزت میکنند، لازم دارند. از اول انقلاب، این یکی از هدفها بود.

نکته‌ی چهارم: در تبلیغات وانمود می کنند که اگر ایران با آمریکا سر میز مذاکره بنشیند، تحریمها برداشته میشود. این هم دروغ است. هدفشان این است که با وعده‌ی برداشتن تحریمها، ملت ایران را وادار کنند که اشتیاق به مذاکره‌ی با آمریکا پیدا کند. تصور آنها این است که ملت ایران دیگر از تحریمها به ستوه آمده‌اند، پدرشان دارد در می‌آید، همه چیز به هم ریخته است؛ پس ما بگوئیم خیلی خوب، بیائید مذاکره کنید تا تحریم را برداریم، یکهو جمعیت ملت ایران راه بیفتند که بله، بیائید مذاکره کنیم.

این حرف هم از همان حرفهای غیر منطقی و همراه با فریب و یک وسیله‌ای برای زورگوئی است. اولاً - همان طور که عرض کردیم - اینکه میگویند بیائید مذاکره کنیم، مقصودشان از مذاکره، واقعاً یک گفتگوی عادلانه و منطقی نیست؛ مذاکره یعنی شما بیائید حرفهای ما را قبول کنید، تسلیم شوید، تا ما تحریمها را برداریم. خب، اگر ملت ایران میخواستند تسلیم شوند، چرا انقلاب کردند؟ آمریکا بر اوضاع ایران مسلط بود و هر کار دلش میخواست، میکرد. ملت ایران انقلاب کردند برای اینکه از زیر یوغ آمریکا خارج شوند؛ حالا بیایند بنشینند باز مجدداً تسلیم شما شوند؟ این، اشکال اول.

اشکال بعد این است که تحریمها با مذاکره برداشته نخواهد شد؛ این را من به شما عرض بکنم. هدف تحریمها چیز دیگری است. هدف تحریمها خسته کردن ملت ایران است، جدا کردن ملت ایران از نظام اسلامی است. مذاکره هم که انجام بگیرد، اگر ملت ایران باز در صحنه باقی باشد و بر حقوق خود اصرار بورزد، این تحریمها وجود خواهد داشت.»

(بیانات امام خامنه ای در دیدار مردم آذربایجان – ۲۸/۱۱/۱۳۹۱)

ادامه دارد...

اخبار مرتبط

نظرات

  • فرید ۱۳۹۵/۰۶/۲۴ - ۱۸:۴۴
    0 0
    حیف این همه وقت و زحمتی که صرف آماده شدن این مطلب‌ها میشه. با تحلیل سیاسی یک سریال شروع میشه و به تبلیغات سیاسی ختم میشه! این نکته رو هم در نظر داشته باشید که حجم بالای مقاله و تعداد زیادی از تصاویر و متون رنگ و وارنگ جلب توجه نمی‌کنه، اگر متن خلاصه‌تر میشد و منظور خودش رو از اول ارایه می‌کرد به نظرم بهتر جواب می‌داد

ارسال نظر

شما در حال ارسال پاسخ به نظر « » می‌باشید.